روزنامه شرق
1400/02/30
«هوای تازه»
«هوای تازه» محمدجواد آذريجهرمي نگاه به روابط بینالملل و تعاملات جهانی، گویی برای برخی از گروههای سیاسی موضوعی جز برقراری چیزی مشابه نفت در برابر غذا یا همان حداقل تعامل برای «زندهماندن» نیست. این همان تفاوت هفتم میان دو رویکرد «زندهماندن» و «زندگیکردن» است که در یادداشتهای پیشین به شش مورد دیگرش اشاره کرده بودم. تعاملات بینالمللی از سر ناچاری یا از سر ضرورت، همان چیزی است که در نهایت به «زندهماندن» میرسد. در همین نگاه است که ذاتا تعامل بینالمللی در چارچوبی امنیتی نگریسته میشود و نه بهعنوان یکی از الزامات توسعه. انسانها و جوامع در ارتباطات و تعاملات است که به رشد و توسعه میرسند. آدمی را در جزیرهای تنها تصور کنید؛ با انواع دسترسی به بهترین خوراکها و نوشیدنیها، در بهترین طبیعت و بهترین مناظر، اما تنها. این تصویر با وجود همه زیباییهایش دردناک و کشنده است؛ چون آدمی در تعامل با جهان و جهانیان و در ارتباط با دیگران است که معنا مییابد، رشد میکند و نهایتا به شکوفاییاش میرسد. جهان در تعامل است که معنا مییابد و در ارتباطات است که نهتنها انسانها، بلکه جوامع میتوانند زندگی کنند. زیستن در جزیره تنهایی، با وجود همه زیباییها و شرایط مطلوبش، اسمش هرچه باشد؛ زندگی نیست!برای «زندگیکردن» لازم است تا جوامع به دلایل متعددی با همدیگر ارتباط داشته باشند.
۱-یادگیری و انتقال فناوری: جوامع نیز مانند انسانها در سایه روابطشان میتوانند از همدیگر بیاموزند؛ از تجربیات هم درس بگیرند و در نهایت دانش و فناوری را از دیگری وام بگیرند. بهاینترتیب هرگونه کاهش ارتباطات و منزویشدن یعنی محرومکردن خود از یادگیریها و استفاده از تجربیات دیگران. هیچ جامعهای نمیتواند از آنهمه دانش و فناوری جهانی بینیاز شود و خود را مستقل و خودکفا از دیگران تصور کند.
۲-توسعه و سرمایهگذاری: یکی از مهمترین عوامل و نشانههای توسعه در میزان سرمایهگذاری خارجی، بهویژه سرمایهگذاری مستقیم خارجی (FDI) است. سرمایهگذاری خارجی یکی از مهمترین منابع سرمایهای برای توسعه سریع است؛ بهویژه زمانی که کشور میزبان و سرمایهپذیر، دارای پتانسیلها و ظرفیتهای مناسب برای رشد باشد. منزویشدن یعنی ربودن فرصت رشد و توسعه داخلی. این امر با توجه به اینکه نیروی کار متخصص بیکار نیز در ایران وجود دارد، اهمیتی دوچندان دارد.
۳-ازدستدادن بازار: کشورهای مختلف، بازارهای همدیگر هستند. هر کشوری در سادهترین حالت بازار محصولات کشورهای دیگر و مقصد گردشگران آنهاست. بهاینترتیب کاهش روابط بینالملل یعنی کاهش فرصت درآمدزایی برای آن جامعه. کشوری مانند ایران به دلیل جذابیتهای طبیعی و تاریخی، میتواند درآمدی بسیار فراتر از نفت برای مردمانش ایجاد کند. مقایسه با کشورهای همسایه میتواند این تفاوت را آشکارتر سازد، وقتی درآمد گردشگری ترکیه بیش از درآمد نفت ایران است.
۴-حذف از ساخت آینده: آینده براساس توطئه گروهی مخوف در دالانهای مخفی و اسرارآمیز ساخته نمیشود؛ بلکه آینده، برایند تلاش بازیگران مختلفی است که هریک بخشی از آینده را براساس ایدهها و مشارکت خود میسازند. کاهش روابط بینالمللی و قهر با سازوکارهای جهانی، تنها یک حذف خودخواسته برای ساختن آینده است و قطعا اگر ما خودخواسته به حذف خود دست بزنیم؛ یعنی آیندهای که بدون مشارکت ما ساخته میشود، با ارزشها و مطلوبیتهای ما فاصله خواهد داشت. در کل روابط بینالملل برای اندک درآمد نفتی و واردات حداقلهای زندگی (مانند دارو) نه ارزشی دارد و نه آنقدر جذاب است که چشمانداز جامعهای با مطلوبیتهای ایران باشد. در حقیقت روابط بینالمللی فرصت «زندگیکردن» است که در آن مانند زندگی فردی احترامی است به یادگیری و توسعه، توانمندی اقتصادی و ساختن آینده. ما برای «زندگیکردن» نیاز به روابط بینالملل داریم و نه برای زندهماندن. کسی که میگوید ما با تهاتر میتوانیم از هزینه تحریمها بکاهیم، به غیر از آنکه مکانیسمهای امروز اقتصاد را فهم نکرده؛ همان کسی است که تنها هدفش «زندهماندن» است و نه «زندگیکردن»؛ درست مانند کسی که تنها چالش تحریمها را فروش نفت میداند... . راستش هر چقدر که فکر میکنم، روابط بینالملل حکم هوای تازه دارد برای کشورها. ما میخواهیم زندگی کنیم و برای زندگیکردن به هوای تازه نیاز داریم!
سایر اخبار این روزنامه
عليه روحاني از دو جبهه
محدودیتهای روحانی به روایت معصومه ابتکار
فرزندکشی تا کی؟
ملاقات با مورفی در نیویورک
تعقيب يك مقام قضائي به دليل تلاش براي فيلتر اينستاگرام
بازگشت مذاکرهکنندگان به پایتختها برای مشورت نهایی
درخواست از شورای نگهبان برای ردصلاحیت نامزدها
به دنبال ظهور یک احمدینژاد دیگر نیستیم
پول داریم، زور نه!
شهرآورد وزیر و وکیل
غمنامه فرود (۴)
پوپولیستها چگونه عمل میکنند
مصلحت «ايران»
«هوای تازه»