آثار روانی جرم بر جامعه

لیلا حبیبی‪-‬ متاسفانه این روزها خبر قتل بابک خرمدین کارگردان ۴۷ساله به دست پدر و مادرش هر کوچک و بزرگی را برآشفته کرده است. همه می‌پرسند چگونه امکان دارد پدر و مادری بدون هیچ عذاب وجدانی دست به این جنایت بزنند؟ و دو فرزند خود را به بهانه فساد اخلاقی و غیره به قتل برسانند! سال‌ها درون این خانواده چه اتفاقاتی در حال وقوع بوده؟ احتمالات زیادی مطرح می‌شود از جمله اختلالات روان پریشانه والدین، روابط عاطفی گسسته و آشفته بین اعضای خانواده، تربیت نادرست، و کافی نبودن تلاش‌های فعالان این حوزه برای پیشگیری از جرم و جنایت، که همه موارد فوق قابل تشخیص و درمان بود در صورتی که زودتر شناسایی می‌شد. آنچه اکنون میخواهم به آن بپردازم آثار روانی این جرم بر جامعه است. طبق پژوهش‌هایی که روی کودکان سنین دبستانی صورت گرفته، دیدن صحنه‌های حاوی خشونت یا خواندن داستان‌هایی با
این مضمون احتمال بروز رفتارهای خشن و پرخاشگرانه را در آن‌ها افزایش داده است. پس والدین در حد توان، باید اینگونه محتواهایی که برای سن آن‌ها مناسب نیست را دور از دسترس قرار دهند. آسیب روانی دیگر برای سنین کودک و نوجوان اضطراب وعدم امنیت می‌باشد. چون در باور آن‌ها والدین تکیه‌گاه محکم و منبع عشق هستند و اینگونه حوادثی که با باورهای آن‌ها تناقض دارد احتمال اضطراب ناشی ازعدم اعتماد را در آن‌ها افزایش می‌دهد. و اما حساسیت‌زدایی یا عادی شدن جرم از خود جرم مخرب‌تر است و عواقب سوئی در بلند مدت روی جامعه از کودک تا بزرگسال میگذارد. وقتی اتفاقات هولناک مشابهی طی چند ماه فضای جامعه را پر کند و چهره زشت و غیر انسانی آن تبدیل به جوک‌ها و شوخی‌های فضای مجازی شود فاجعه‌ای در آینده رقم خواهد زد که در بلندمدت آمار جنایت‌های اینچنینی را افزایش می‌دهد. ما می‌دانیم که در لایه‌های پنهان وجود انسانها هیولای خشم، نفرت، خودبزرگ بینی و غیره وجود دارد که با تکامل و اجتماعی شدن و ارتقای وجدان اخلاقی و همچنین قوانین حاکم بر جامعه موانعی بر سر راه ارضای این غرایز قرار می‌گیرد که انرژی‌های مخرب در راه‌های سالم از جمله ورزش، هنر، پیشرفت شغلی و تحصیلی تخلیه شوند. و اما عادی شدن جرم و جنایت برای افرادی که مستعد هستند و از سلامت روانی برخوردار نیستند و اخلاق رشد یافته‌ای ندارند باعث میشود که الگوپذیری صورت پذیرد و احتمال بروز جرائم مشابه را افزایش دهد. به عنوان عضو کوچکی از جامعه روانشناسی امیدوارم اینگونه رویدادها حداقل زمینه‌ای فراهم کند که بیش از پیش به نقش و اهمیت سلامت روان و فرزندپروری اصولی و روابط عاطفی خانواده پی ببریم و پیشگیری را در اولویت برنامه‌ها قرار دهیم.