روزنامه آرمان ملی
1400/03/02
تغيير ديرهنگام و مبهم علي لاريجاني
آرمان ملی: امید کاجیان: علی لاریجانی مدتهاست که خود را به عنوان یک میانهرو نشان میدهد؛ کسی که مستقل است و ارتباطی با اصولگرایی ندارد. برای رسیدن به این خواسته اما، تلاشهای زیادی هم از خود نشان داده است. اوج این کار را میتوان در انتخابات مجلس دهم دید؛ زمانی که در لیست امید جای گرفته و از ماهیت اصلیاش دور شده بود. در ادامه اما به همان امیدیها هم پشت کرد و در مجلس دهم فراکسیونی جدا راه انداخت. رئیس سابق مجلس ولی یک چیز را خوب میداند؛ اینکه در عرصه انتخابات 1400 هم باید تغییراتی در خود نشان دهد و هم اینکه چنین موضوعی را به مردم هم القاء کند. او از سویی میداند اگر خود را نزدیک به حسن روحانی معرفی کند با توجه به اتفاقات این چهار ساله عملا هیچ شانسی برای پیروزی و گرایش مردم به خود نخواهد داشت. از طرفی هم دیگر نه اصولگرایان او را از خویش میدانند و نه او میتواند به این دل ببندند که جناح راست، آیتا... رئیسی را رها کرده و روی دیوار او یادگاری بنویسند. در چنین شرایطی لاریجانی برای رایآوری تنها یک راه دارد؛ اینکه خود را به هر نحوی شده جدیترین رقیب رئیسی معرفی کند. این کار دو ویژگی دارد؛ یکی اینکه شاید مخالفان رئیسی و اصولگرایان- البته بخشی از آنهایی که در انتخابات شرکت میکنند- را به خود جلب کند و دیگری اینکه بتواند دل اصلاحطلبان را برای ائتلاف در صورت ردصلاحیت یا کنارهگیری جهانگیری به دست آورد. راهی که لاریجانی طی میکند لاریجانی برای این مهم باید تا میتواند خود را از تندروی و اصولگرایی دور کند و البته در عین حال خود را از دولت روحانی به دلیل عدم استقبال مردم از او، جدا کند. او این شیوه را در شعار اولیهاش شکل داده است؛ «نه به چکش و کلید و مدیریت پادگانی» همین مفهوم را میرساند؛ اینکه وی نه به دولت دوازدهم ارتباطی دارد، نه از رئیسی و نظامیهاست. در ادامه او موضعش را در ارتباط با جداسازی خود از یکسری اشخاص و تندرویها، در گفتوگویش در کلابهاوس نشان داد. از طرفی اقداماتش را کاملا جدا از برادران خویش دانست و حتی گفت آنها خود باید پاسخگوی کارهایشان باشند و من با آنها در مسائل مختلفی موافق نیستم و آنان را به من ربط ندهید. حتی اظهار داشت که من خود از پشت تریبون به عمل رئیس سابق قوه قضائیه (برادرش) اعتراض کردم و نگاههایمان با هم فرق دارد و... . در سویی دیگر اما در ارتباط با سابقههای نامطلوبش مثلا در سازمان صداوسیما تلاش کرد به نوعی خود را جدا از ماجراها بداند. مثلا نقش خود در برنامه پرحاشیهای مثل«هویت» انکار کرد و گفت در آن نقشی نداشته است و آن برنامه کار اشتباهی بوده است. او حالا در اقداماتی تازهتر برای جداسازی خود از تندروهای اصولگرا نسبت به توئیت سعید جلیلی واکنش نشان داده و ضمن اینکه او را یار کمکی خوانده گفته است: «احتراما باید عرض کنم مهمترین دستاوردمان این بوده که با اجماع ملی اجازه ندادهایم اقلیت بیمنطقی، ایران را با تندروی به لبه پرتگاه ببرند. شما سرنوشت مردم را به شوخی گرفتهاید که به عنوان یار کمکی آمدهاید تا ضعفهای کاندیدای اصلی را بپوشانید؛ البته اگر «مواضع خطرناک» شما را گردن بگیرند.» اما پرسش این است که علی لاریجانی میتواند خود را کسی بداند که همیشه از تندروی دور بوده است؟ لاریجانی همان کسی است که اظهارنظر جنجالی چند سال پیش منتسب به او در دانشگاه شریف که گفته بود «ايرانيان قبل از اسلام مردمانی بیسواد، بیفرهنگ و در کل وحشی بودهاند.» سبب شد ناگهان موجی از تعجب و اعتراضات رخ دهد. یا در حالی در مورد برنامه هویت ابراز بیاطلاعی میکند که بریدههای برخی رسانهها که این روزها در شبکههای اجتماعی پخش میشود چیز دیگری را نشان میدهد. گذشته علیلاریجانی چه بخواهد، چه نه با اصولگرایی گره خورده است؛ با صداوسیمایی که در آن سانسورها و ممیزیها بخش جدا ناشدنی ماجرا هستند و شاید برخی اظهارات خاص و عجیب. در خواب است ؟ همه علی لاریجانی را انسانی باهوش و سیاستمداری میدانند که میتواند همزمان با شرایط با ایفای نقشهای گوناگون شعاع دایره قدرت خود را افزون کند و هر زمانی که لازم باشد با مهرهچینیهای صحیح به مقصود برسد اما از قرار معلوم این بار در محاسبات انتخاباتی دچار دو اشتباه فاحش شده است. یکی آنکه گذشته لاریجانی بنا نیست با اظهارات امروزش بهطور کلی فراموش شود. او در هر صورت چهرهای اصولگراست که شوربختانه در سالهای نهچندان دور بعضا اظهارات تندی را نیز مطرح کرده که شاید بعضی از تندروهای اصولگرا چنین نکردهاند. بنابراین او باید پاسخگوی بعضی اعمالش باشد. نکته بعدی اما استراتژی غلط و نخنماشده امروز وی و استفاده از کلیدواژههای قدیمی قبلا کارآ ولی ناکارآمد کنونی است. دیگر دوران 92 به سرآمده؛ دورانی که روحانی با واژهسازی کلید و گازانبر و در 96 با سخن گفتن از رفع حصر توانسته بود نظرات را به خود جلب کند. لاریجانی باید چشمانش را به شرایط امروز سیاسی کشور بگشاید و از همین رو توقع نداشته باشد با واژهسازیهایی مانند «نه به کلید و چکش و مدیریت پادگانی» بتواند همان راه روحانی 92 و96را برود یا با گفتن جملاتی مانند «حصر قرار نبود طولانی باشد» مردم را به پای صندوقهای رای بکشاند. امروز دیگر بازی با کلمات چیزی نیست که مردم را به وجد بیاورد تا به جای خانهنشینی به کاندیدای مقابل جریان اصولگرا و لاریجانی رای بدهند .
سایر اخبار این روزنامه
رانت به توزيع واكسن هم رسید؟
«ايجاد موازنه» بعد از احيای برجام ضرورت دارد
مسكن دوباره با معاملات تهاتري رونق ميگيرد
فرمان قيمت گذاري دست خودروسازان افتاد
اصلاحطلبان محال است از خاتمي عبور كنند
صداوسيما و دلواپسان دنبال تخريب و حذف جهانگيري
تغيير ديرهنگام و مبهم علي لاريجاني
شوراي نگهبان وظيفه «ارزيابي برنامه» كانديداها را ندارد
«تروآی سیاسی» در کمین اصلاحات
عاملان جنایت اکباتان در انتظار اقتدار قوه قضائیه
موفقیت وین و انتخابات ریاستجمهوری
تحلیلی بر قتل فرزندان توسط پدر و مادر
رئیسجمهور هشتم فرصت اشتباه ندارد