درسی که باید از حماسه سوم خرداد آموخت

آزادسازی خرمشهر از دست اشغالگران رژیم بعثی عراق در سوم خردادماه سال1361، به دست رزمندگان اسلام از رخدادهای مهم دفاع مقدس به حساب می‌آید که به تعبیر حضرت امام خمینی(ره) نه فتح خاک بلکه فتح ارزش‌های الهی بود.
این حماسه بزرگ و پرافتخار در عملیات الی بیت‌المقدس، پس از زمان کوتاهی از انجام عملیات فتح‌المبین انجام شد و همین موضوع موجب غافلگیری ارتش بعثی عراق در مراحل اولیه نبرد و سپس وحشت آنان در مراحل پایانی شد، چراکه نیروهای متجاوز با برتری تجهیزات و آتش و قرار داشتن در موضع دفاع و آن هم برخوردار از استحکامات مهندسی و پیچیده و استفاده از موانع طبیعی و مصنوعی و سرزمین مسلح، هرگونه موفقیت رزمندگان ایرانی را ناممکن دانسته و از این رو صدام مدعی شده بود که اگر ایرانی‌‌‌ها بتوانند خرمشهر را بگیرند، او کلید فتح بصره را نیز به آنان تقدیم خواهد کرد.
زمانی که در سوم خردادماه، رزمندگان اسلام وارد خرمشهر شده و پس از نبردی سخت و نفسگیر با آزادسازی بیش از پنج‌هزار کیلومتر مربع از اراضی اشغالی، کشتن 16هزار نیروی اشغالگر و متجاوز بعثی و اسارت 19هزار نفر از آنان پرچم ایران را بر فراز گنبد مسجد جامع خرمشهر به عنوان نماد مقاومت مظلومانه در برابر متجاوزان به اهتزاز درآوردند، ابتدا صدام این شکست را انکار کرده و آن را یک عقب‌نشینی تاکتیکی نامید و سپس در واکنش به این شکست خفت‌بار، تعدادی از فرماندهان ارشد ارتش خود را تیرباران کرد.
این حماسه بزرگ دارای پیامد‌‌هایی راهبردی در تاریخ جنگ تحمیلی بود که مهم‌‌ترین آنها عبارت‌اند از:


1- اثبات قدرت تهاجمی و مزیت‌آفرین رزمندگان اسلام.
2- تغییر قطعی موازنه در جنگ با افزایش اعتماد به‌ نفس نیروهای ایرانی و به‌دست آوردن غنائم جنگی در دو عملیات بزرگ فتح‌المبین و الی‌بیت‌المقدس.
3- وا داشتن نیروهای عراقی به عقب‌نشینی تا مرزهای بین‌المللی در 180 کیلومتر و افزایش تهدید به ورود به خاک عراق و تسلط بر عوارض حساس برای اشراف بر نیروهای متجاوز.
با توجه به این پیامد‌‌ها بود که نه‌تنها صدام دیکتاتور و مغرور به پذیرش آتش‌بس رو آورد، بلکه حامیان منطقه‌ای او نیز بر پایان جنگ از طریق مذاکره رو آورده و درحالی که صدام هنوز بخش‌‌‌هایی از خاک جمهوری اسلامی ایران را در اشغال خود نگه داشته و ادعای واهی شروع تجاوز را پس نگرفته و اصل تجاوز را نیز نپذیرفته و نسبت به تجاوزگری متنبه و پشیمان نشده بود، سخن از صلح به میان می‌آوردند.
حال آنکه عدم تنبیه و پشیمان‌سازی دشمن متجاوز و پذیرش آتش‌بس و صلح، پس از این دو عملیات، تنها دادن فرصت بازسازی توان نظامی به او برای تجاوز و ادامه آتش‌افروزی بود که رزمندگان اسلام، چنین فرصتی را از دشمن و حامیان آن سلب و مقاومت هشت‌ساله مردم و نظام در برابر متجاوزان، سرانجام منجر به صدور قطعنامه‌ای شد که در آن به شرایط پذیرش آتش‌بس و صلح پایدار از جمله شناخت متجاوز اشاراتی رفته بود. همان‌گونه که ادامه مقاومت در برابر متجاوزان، صدام را مجبور به پذیرش دوباره توافق 1975 و مرزهای به رسمیت‌ شناخته شده در آن کرد، یعنی پذیرش همان توافقی که آن را پاره کرده و با نقض آن به جنگی بیهوده و نافرجام رو آورده و با تصور قرار داشتن ایران در موضع ضعف، ظرفیت‌‌‌ها و سرمایه‌های بزرگی از دو کشور ایران و عراق را برای تحقق اوهام خود به ورطه نابودی کشانده یا در معرض فرسایش قرار داده بود.
درس بزرگ برآمده از این حماسه بزرگ و به یادماندنی، برای ملت بزرگ ما این است که «قوی شدن‌» و «با قدرت عمل کردن» تنها راه مقابله با زورگویان و قلدرهای متوهم و متکبر و وا داشتن آنان به پذیرش حقیقت است.
گرچه خرمشهر به برکت مجاهدت‌های رزمندگان اسلام و خون‌های پاک شهیدان آزاد شد، اما در مسیر ملتی که پرچم استقلال‌ خواهی و آزادگی برافراشته و زورگویی و ستم را برنمی‌تابد، خرمشهرها در پیش است که آزادی و حفظ آن همچنان محتاج «قدرت‌» است.
یکی از فرصت‌‌‌ها و ظرفیت‌‌‌هایی که می‌تواند در روند قدرت‌یابی کشورمان تأثیرگذار باشد، انتخابات پیش رو است که حضور پرشور مردم در آن نمادی از قدرت مردمی کشور به حساب می‌آید و چنانچه به انتخاب اشخاص شایسته برای ریاست‌جمهوری و شوراهای اسلامی منجر شود، زمینه‌‌‌ها و بسترهای قوی شدن ایران اسلامی در پرتو کارآمدی و تلاش جهادی و همسو با رزمندگان و شهیدان دفاع مقدس را فراهم و آینده کشور عزیزمان را تأمین می‌کند.
ادای دین به مجاهدت‌های رزمندگان و شهیدان فتح خرمشهر، حضور پای صندوق‌های رأی و انتخاب شایستگانی از جنس شهید خرازی، شهید کاظمی و شهید سلیمانی برای میدان‌داری است که گرچه در میدانی آرام و بی‌خطر صورت می‌گیرد، اما پیامد‌‌هایی همچون حماسه فتح خرمشهر برای کشور اسلامی ایران و مأیوس ساختن دشمنان آن دارد.