روزنامه اعتماد
1400/03/03
مشاركت تابع چيست؟ (2)
در يادداشت قبلي به كيفيت مشاركت انتخاباتي اشاره كردم و اينكه كيفيت شركتكنندگان بازتابي است از كيفيت و كارايي و موثر بودن انتخابات در اصلاح امور. البته به طور معمول تحليل كيفيت مشاركت كمتر ديده ميشود و بيشتر توجهات به سوي كميت مشاركت است. درصد ميزان مشاركت انتخاباتي طي دورههاي گوناگون به شرح زير بوده است.به نظر ميرسد كه چند عامل نقش تعيينكنندهاي در ميزان مشاركت دارند. اولين آن را ميتوان نوعي سنت سياسي دانست. البته در ايران پس از انقلاب چنين سنتي وجود نداشت، بلكه طي چهل سال گذشته شكل گرفته است كه حداقلي از مشاركت را تامين ميكند. ولي اين سنت سياسي مبتني بر عوامل ديگري بود كه با از ميان رفتن آن عوامل، اين سنت نيز در حال كمرنگ شدن است و اولين نشانههاي آن را در جريان انتخابات مجلس در سال 1398 ديديم كه زنگ خطري جدي بود.
از نظر برخي اين سنت سياسي، كف راي 50درصد را هميشه تامين ميكرده است، ولي انتخابات گذشته نشان داد كه چنين سنتي پايداري لازم را ندارد. به همان عللي كه به وجود آمد ممكن است در غياب آن علل از ميان برود.
عامل موثر در شكلگيري اين سنت سياسي، اعتماد به ساختار حاكم است. مشاركت در هر چهار انتخابات رياستجمهوري در دهه 1360 مبتني بر اعتماد عمومي نسبت به ساختار سياسي بود. در حالي كه هيچكدام از آنها رقابتي نبودند و به معناي دقيق كلمه ميتوان گفت تكنامزدي بودند. اصولا در آن انتخابات رقابت فاقد معنا و مفهوم جدي بود، جالبتر اينكه برخي نامزدها هم ميگفتند خودمان به آن نامزد اصلي راي خواهيم داد!! علت اين وضع اتحاد نسبي كليت ساختار سياسي و مردم بود كه از سوي ستيزهجويي بيرون از آن تهديد ميشد؛ ابتدا سازمان مجاهدين خلق و ديگر گروههاي مسلح و همزمان و سپس درگير بودن با يك جنگ.
افزايش درصد مشاركتكنندگان در مهر 1360 نسبت به مرداد ماه ناشي از واكنشي بود كه مردم نسبت به اين ستيزهجويي و ترورها نشان دادند. پس از آن انتخابات و با كاهش خطر ستيزهجويي داخلي، مردم در مسير پرسشگري داخلي و در نتيجه كاهش اعتماد و افزايش انتقادها قرار گرفتند، لذا به يكباره مشاركت از 74درصد در مهر ماه سال 1360 به 55درصد در سال 1364 تنزل پيدا ميكند.
اگر پاسخ مناسبي به اين انتظارات داده نميشد به احتمال قوي اين كاهش مشاركت در انتخابات سال 1368 هم ادامه مييافت ولي به علت پايان جنگ و افزايش اميد از خلال وعدههاي آقاي هاشمي، جلوي كاهش گرفته شد و مشاركت در همان 55درصد باقي ماند، ولي چون رقابتي نبود افزايشي را شاهد نبوديم.
انتخابات سال 1360 و به ويژه 1364 اين ويژگي را داشتند كه در شرايط جنگي و حتي موشكباران برگزار شد، از اين رو به نظر ميرسد كه كاهش مشاركت رايدهندگان در سال 1368 كه پس از جنگ بود، نشان داد كه موشكباران اگر حس اعتماد و مسووليت در مشاركت را افزايش نداده باشد، كمتر نكرده است.
سال 1372 اوضاع تغيير كرد. رقابت بسيار محدودي شكل گرفت، آقاي توكلي رقيب آقاي هاشمي شد. اگر اين رقابت نبود، احتمالا ميزان مشاركت به زير 40درصد ميرسيد، زيرا اعتماد بسيار كم شده بود و مهمتر اينكه چشمانداز اميدبخشي نيز وجود نداشت، ولي با شكلگيري رقابت نيمبند؛ مشاركت افت چشمگيري نداشت. رقابت به صورتي بود كه آقاي هاشمي فقط 63درصد آراي مأخوذه را به دست آورد كه حدود 32درصد آراي كل مردم ايران بود و اين كمترين نسبت راي به يك رييسجمهور بود.
ميزان مشاركت نيز فقط 51درصد بود كه كمترين ميزان در تمامي ادوار انتخابات رياستجمهوري محسوب ميشود. اين مشاركت كم، بيمنطق نبود. پس از آن است كه طي دو سال 73 و 74 بالاترين نرخ تورم يعني صددرصد را در مجموع دو سال شاهديم و اعصاب مردم را بههم ريخت.
سایر اخبار این روزنامه
زير سايه بيبرقي
اهميت شعر من بعدها درك ميشود
ارقام نجومي براي اجاره مسكن در تهران
شهپر وصول انسان به حق
احتمال تمديد يك ماهه تفاهم ايران با آژانس بينالمللي انرژي اتمي
كانديداي پوششي، ائتلاف پوشالي
طرحي غيرضروري و نامنطبق با قانون
احمدينژاد، احمدينژاد است
دورخيز بشار اسد براي ۲۰۲۸
مشاركت تابع چيست؟ (2)
تحليل حقوقي جنايت اكباتان
زيرِ پوستِ جامعه