روزنامه آرمان ملی
1400/03/04
بازهم مردم حماسه دوم خرداد را تكرار كنند؛ چرا بيتفاوتي؟
آرمان ملی – محمد رحمانی: آیا جریانهای تندرو به دنبال عدمحضور حداکثری مردم در انتخابات پیشرو هستند؟ آیا جریان اصلاحطلب از بیمیلی مردم برای حضور در صحنه و سردی فضای انتخاباتی لطمه خواهد خورد؟ سوال اینجاست که چرا در پژواک صدای نهادها نشانهای قوی از درخواست برای حضور حداکثری در انتخابات ریاستجمهوری یافت نمیشود؟ رویکرد تقلیلگرایانه برخی جریانها در تقابل با حضور مردم در صحنه میتواند منجر به موفقیت جناح اصولگرا شده تا آنها را در رسیدن به کرسی ریاستجمهوری خرداد 1400 نزدیک کند. یا اتفاقی که در خرداد 76 افتاد، تکرار میشود؛ جایی که همه نگاهها به سویکاندیدای خاص است مردم، نماینده اصلاحطلبان را راهی پاستور خواهند کرد؟ اینها مجموع پرسشهایی است که هرکدام پاسخهایی مهمی را میطلبد. برای بررسی تشابه خرداد 1400 با خرداد76، مشارکت حداکثری جامعه و نوع کنشگری اصلاحطلبان در انتخابات «آرمان ملی» با جواد امام، دبیرکل مجمع ایثارگران اصلاحطلب و عضو جبهه اصلاحطلبان ایران به گفتوگو پرداخته است که میخوانید.بسیاری از کارشناسان بر این باورند که شرایط اجتماعی- سیاسی امروز جامعه همچون خرداد سال 76 که نظرها به سمت و سوی حجتالاسلام ناطقنوری بود ولی جامعه پای صندوقها به آقای خاتمی رای دادند تشابه دارد. از آن سو که نگاه و خاستگاه با نفوذان نسبت به یک کاندیدای خاص است و عملا جریانات سیاسی را به حاشیه بردهاند و حتی تندروها اقداماتی صورت دادهاند که مردم هم از انتخابات استقبال بالایی نکنند به نظر میرسد این بخش دوم که حضور مردم است کاملا با خرداد سال 76 متفاوت باشد. با ورود مردم و حضور آنها پای صندوقها میشود آن ارادهای که میخواهد مردم و رای مردم را نادیده بگیرد، باطل کرد. فکر میکنم که امروز عمل به شعار گروهی که رای ندادن را تبلیغ میکنند بدترین شکل رای دادن به آن بخش از افرادی است که حق و سرنوشت مردم را نادیده گرفتهاند، تضمینی برای این جریان فکری خواهد شد. ما باید تلاش کنیم که مردم در صحنه حضور پیدا کنند و تمام آنچه تا امروز آنها بافتهاند را پنبه کنیم زیرا هیچراهی جز شرکت در انتخابات و به هم زدن این بازی نداریم. همانطور که میدانید برخی با صراحت تمام و صدای بلند میگویند که عدممشارکت حداکثری هیچ خللی در مشروعیت انتخابات ایجاد نمیکند، این در صورتی است که تمامی مبانی کشور در مشروعیت قانون اساسی بر مبنای حضور مردم در صحنه است. اگر قرار باشد مردم در انتخابات شرکت نکنند اساسا جمهوریت بیمعناست. در این صورت حاکمیت پشتوانه اصلی خود را که مردم هستند، از دست خواهد داد. باز تاکید میکنم اگر مردم حضور پیدا کنند تشابه با خرداد 76 ایجاد خواهد شد.
چرا شاهد چنین رویکردهای تقلیلگرایانهای در آستانه انتخابات هستیم؛ آن هم در حالی که مسئولان مردم را به مشارکت حداکثری توصیه میکنند؟
امروز دیگر بحث جریان سیاسی مطرح نیست، نکته اساسی این است که امروز بزرگترین رقیب خودخواهان فقط مردم هستند. تندروها دیگر به جایی رسیدهاند که بزرگترین تهدید را علیه خود، حضور حداکثری مردم میدانند. اگر مردم میدان را خالی کنند متضرر اصلی خواهند بود.
با توجه به تاثیر آگاهسازی مردم برای حضور حداکثری در انتخابات فکر میکنید نقش اصلاحطلبان در این زمینه چگونه خواهد بود؟
اصلاحطلبان با تمام توان خود در صحنه حاضر هستند و ظرفیتهایی که میتوانسته مردم را ترقیب به حضور در صحنه کند، مانند حضور آقای تاجزاده و ظرفیتهای مهمتری مانند حضور زنان در عرصه کاندیداتوری، که شاخصترین آنها خانم شجاعی هستند، امروز وجود دارد، ولی باید ببینیم برخوردی با آنها چگونه است؟ برخی هنوز به لوازمی که لازمه انتخابات حداکثری است، تن نداده یا حداقل هنوز رویکرد مثبتی را در این زمینه شاهد نبودهایم. من به شخصه امیدوارم در روز اعلام رد یا تایید صلاحیتها نور امیدی از شورای نگهبان بتابد تا سبب شود ترغیب و دعوتی که از سوی جریانات سیاسی صورت میگیرد با اجابت از سوی مردم مواجه شود.
برخی مطرح میکنند که مردم برای حضور در انتخابات احتیاج به انگیزه دارند، مانند سخنانی از جنس صحبتهای آقای تاجزاده. از دیدگاه شما حضور چهرههایی مانند آقای جهانگیری و افرادی که از جبهه اصلاحات میآیند، چقدر در ایجاد این موجآفرینی موثر است؟
به عقیده من مردم و همینطور کاندیداهایی مانند آقای تاجزاده به دنبال ساختارشکنی نیستند، اصولگرایان تندرو هستند که با عمل و فکرشان ساختارها را بر هم زدند. البته آنها میدانند میثاقی که بین دولت و حکومت است، قانون اساسی است و این اعمال و رفتار هیچ نسبتی با قانون اساسی ندارد. آنها در جریانند مطالباتی که از سوی مردم ارائه میشود بهحق و در چارچوب قانون اساسی است. این درست است که قانون اساسی هم اشکالاتی دارد و باید اصلاح شود، ولی متاسفانه همین هم کامل اجرا و به آن عمل نمیشود. حرف ما این است که عده محدودی دارند از طرف مردم تصمیم میگیرند ولی هزینه آن کماکان بر دوش مردم است؛ گویی هرکسی در حوزه قانون اساسی مطالبات مردم را بیان کند سخن ساختارشکنانهای میگوید، این در حالی است که افرادی مانند آقای جهانگیری به دنبال ساختارشکنی نیست، مردم حق دارند خودشان برای خودشان تصمیم بگیرند و اگر کسی در چارچوب قانون صدای آنان شد این نامش ساختارشکنی نیست.
اصولگرایان بسیار بر این نکته تاکید میکنند که اصلاحطلبان هرچند همواره کاندیدای اصلاحطلب معرفی میکنند، اما در نهایت شرایط را به سمتی خواهند برد که از آقای لاریجانی حمایت خواهند کرد و بقیه کاندیداهای اصلاحطلب به نفع ایشان کنار خواهند رفت، نظر شما راجع به این موضوع چیست؟
این تنها القای جریان تندرو است و آنها به دنبال ایجاد شکاف در جریان اصلاحطلب هستند. این در حالی است که وقتی اصلاحطلبان خود کاندیدای مشخص دارند که ثبتنام کرده است و بعدها باید در معرض رای و قضاوت مردم قرار بگیرد چرا باید به کاندیدایی غیراصلاحطلب فکر بکنند؟ این موضوع مطرح نمیشود مگر اینکه به قصد ناامید کردن آن بخشی از جامعه باشد که انگیزه دارند و به فکر مشارکت در انتخابات هستند. با این حال تا جایی که من میدانم، آنگونه که در جبهه اصلاحات پیشبینی شده است، بعد از اعلام تاییدصلاحیتها در همان هفته اول با انجام یک نظرسنجی و ظرفیتهایی که کاندیداها از خودشان به تصویر میکشند انشاءا... انتخاب و اعلام خواهد شد.
سایر اخبار این روزنامه
خسارات قطعي برق به واكسنها رسيد
سياست داخلی گفتمان ملی میخواهد؛ سياست خارجی ستيزه زدايی
گل بهخودی محسن!
توافق يك ماهه به نفع ايران است
بازهم مردم حماسه دوم خرداد را تكرار كنند؛ چرا بيتفاوتي؟
كارگران چقدر زير خط فقرند؟:«5/2برابر بيشتر!»
تکذیب مطالب غیراخلاقی «پژمانفر» علیه جهانگیری
چرا موج رمز ارزها فرو نشست؟
علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد
اولین گام در توافقات
جنون القایی در عاملان جنایت اکباتان
ملت سوزی و ملتسازی!