درآمدزایی از جبروت جعلی اسطوره‌ها

نگاه  روز فرشاد کاس‌نژاد   @Farshadcasnejad   گشاده‌دستی در انتخاب واژه‌های تمجیدآمیز در وصف چهره‌های مشهور ورزشی و رواج تمجیدهای اغراق‌آمیز هواداری در شبکه‌های اجتماعی، روزنامه‌نویسی ورزشی را دچار دردسر کرده است. بسیاری روزنامه‌نویس‌ها با این جریان به دلایلی متنوع همدلی دارند، اما روزنامه‌نویسی باید دچار پرهیز و خساست جدی از این حراج واژه‌ها باشد وگرنه با تصویرهای غیرواقعی بیشتری مواجه می‌شویم. چنین تصویرسازی دروغین و بی‌مبالات در تعارض با حرفه روزنامه‌نویسی است. شاید قابل درک باشد که بخشی از لذت هواداری فوتبال با شکوه و دبدبه ستاره‌ها ساخته می‌شود اما شبکه‌های اجتماعی فرصت ابراز آن را و فرصت گزافه‌گویی در آن را فراهم کرده‌اند و با گونه‌ای از تمجید مواجهیم که سازنده برداشت‌های دروغین از نقش‌هاست. چه بسا تازگی هم ندارد. اسطوره اسطوره گفتن‌ها به چهره‌های ورزشی از دهه‌ها پیش مرسوم بود. با تماشای ذهنی یک تصویر بحث را ادامه دهیم. ویدیویی در اینستاگرام مثلاً یک چهره ورزشی شناخته‌شده را تصویر می‌کند که از تونل ورزشگاه وارد می‌شود. موزیک دلبرانه و بی‌ربطی روی ویدیو است و فضایی رویایی می‌سازد و سلطان عشق را در قامتی مقدس نشان می‌دهد. این روش صفحات هواداری منتسب به چهره‌های مشهور ورزشی است که با ساختن تصویری خدشه‌ناپذیر، به شیوه‌ای ساده‌لوحانه او را در قامت اسطوره نشان می‌دهند. این صفحات با ساختن چنین تصویری اغلب به تعدادی که بتوانند آگهی‌های اینستاگرامی از جمله فروش محصولات تقلبی جذب کنند، فالوور (به اضافه فالوور جعلی) دارند و یک کسب و کار مجازی راه‌ انداخته‌اند. هر روز تمجیدها از آن چهره ورزشی پررنگ‌تر می‌شود و هر نقد به آن چهره با واکنش فحاشی سازمان‌یافته مواجه است. چهره‌های ورزشی که خود اغلب منفعت‌طلبانه از شهرت ورزشی برای تبلیغات سیاسی استفاده می‌کنند، یا با نقدهای مجاز و روزمره چهره منتقد اجتماعی و سیاسی از خود می‌سازند، یا آنها که با شائبه‌برانگیزترین نهادهای ورزشی و غیرورزشی متمول قراردادهای تجاری دارند، همیشه به این صفحات هواداری هم نیازمند هستند تا آن قامت اسطوره‌ای هر روز تبلیغ شود. روزنامه‌نویسی ورزشی اینجا به سختی می‌تواند به مسئولیت‌های ذاتی خود بپردازد. چون این سیاق و جریان هواداری به شکلی زننده فضا را شوریده و ناخالص می‌کند و برای طیفی از مخاطبان جذابیت زرد دارد. تنش‌های هواداری استقلال و پرسپولیس در ایران که شدتی بیمارگونه گرفته، فضا را برای این چهره‌سازی‌ جعلی آماده کرده است. آن تنش‌ها در هواداران رغبت ایجاد می‌کند که چهره‌های منتسب به باشگاه خود را با جبروت بیشتری بپذیرند. برای ورزشکار شناخته‌شده این فرصت مهیاست که منافع حرفه‌ای خود را در پوشش خواست هواداران طلب کند. بازیکنان و مربیان حتی هنگام دریافت دستمزد خود از بودجه‌های عمومی، با تأکید بر اینکه درخواست مردم هزینه برای تیم‌های پرطرفدار است، مدیران را تحت فشار قرار می‌دهند. اینجاست که ساخت اغراق‌شده چهره مردمی در صفحات هواداری به کارشان می‌آید. این متن فقط گوشه‌ای از این حکایت ملال‌آور جاری است، نه به کوشش بی‌حاصل برای تغییر این فضا اصرار دارد و نه همدلی با این نگاه را طلب می‌کند. در اقتصاد بیمار ورزش ایران، درآمدزایی از جبروت جعلی اسطوره‌ها یک طنز اقتصادی است.