روزنامه خراسان
1400/03/06
این آدم های شریف
رعیت نواز- آدم های شریف را از رفتارشان می توان شناخت. این آدم ها همان کسانی هستند که قصد ندارند خود را خوب نشان دهند بلکه در عملشان به شما ثابت می کنند که فردی لایق هستند. آدم های شریف فقط شبیه حرف های شان هستند. شبیه آن چه به زبان می آورند و عمل می کنند. میان حرف و عمل آن ها تضادی نیست و فرقی نمی کند چه اتفاقی بیفتد؛ آن ها سر حرفشان خواهند بود. این آدم ها آن قدر شریف هستند که برای خوب شدن حال دیگران به خودشان سختی بدهند. روز گذشته تصویر یکی از این افراد شریف در شبکه های اجتماعی دست به دست شد. در این تصویر می بینیم که پیرمردی زیر باد و باران نهال کوچکی را نگه داشته تا نشکند و سایبانی باشد برای نسل های آینده. به بهانه همین تصویر و کار خوب این مرد شریف به معرفی تعدادی از کارهای آدم های شریف کشورمان پرداخته ایم که هرکدام در برهه ای خبرساز شده اند و این ها مشتی از خروار انسان های شریف کشورمان هستند.
ارتش فدای ملت اسفند سال 97 بود که در گردنه خوش ییلاق استان سمنان به دلیل بارش برف سنگین عدهای از مردم گرفتار شده بودند. قرار شد این افراد پس از ساعتی که در مسجد واقع در این گردنه حضور داشتند، به مناطق امن منتقل شوند و ویدئویی از این صحنه منتشر شد که دیدیم یک سرهنگ ارتش به نام محمد حقیقی دو زانو روی زمین می نشیند تا پیرزنها و پیرمردها روی کمرش پا بگذارند و سوار کامیون شوند. بعد از انتشار این ویدئو، کاربران این حرکت را معنی واقعی ارتش فدای ملت بیان کردند. طرح ها و تصویرسازی های زیادی از این حرکت منتشر شد. رای یک قاضی علیه خودش یکی از احکام یک قاضی که بازتاب زیادی داشت، مربوط به حکمی بود که میثم حسین پور دادیار شعبه 2 دادیاری دادسرای عمومی در فروردین سال 99 صادر کرد. در قسمتی از برگه رای این قاضی نوشته شده: «از معاون محترم دادستان تقاضا دارم با توجه به این که ... استقلال و عدالت قضاییام با دستگیری متهم بدون دلیل مخدوش گردید، رونوشتی از پرونده را به دادسرای انتظامی قضات ارسال تا به تخلفات بنده رسیدگی نمایند... و مقدمات رفتن این جانب به بازداشتگاه پلیس آگاهی را با دادستان محترم فراهم نمایید تا به مدت 24 ساعت در آنجا باشم تا شرایط بازداشتگاه را درک کنم». همچنین این قاضی درخواست داد تا یک روز از حقوق ماه آیندهاش را به متهمانی بدهند که کارگر هستند و به خاطر تصمیم اشتباه او بازداشت شده بودند. به احترام مدافعان سلامت از ابتدای شیوع کرونا، افراد زیادی به هر شکلی که توانستهاند از عملکرد کارکنان و کادر درمانی بیمارستانها تقدیر و تشکر کرده اند تا هم بخشی از زحمات آنها را جبران و هم دلگرمشان کرده باشند که به این کار دلسوزانه خودشان با انرژی بیشتر تا روز شکست کرونا ادامه بدهند. اوایل اردیبهشت سال گذشته هم عکسی از احترام نظامی یک افسر ارشد ارتش جمهوری اسلامی ایران به یکی از اعضای کادر درمان بیمارستانی در تربت حیدریه منتشر و موجب به را افتادن موجی از تحسین و قدردانی کاربران شد . کاربران این اقدام شجاعانه و زیبای افسر ارتش را کاری درخشان و فهیمانه بیان کرده بودند. شهروند با وجدان در همه شهرهای کشورمان آدم های دلسوز، با مسئولیت و با وجدان یافت می شوند اما حرکت شهروند 60 ساله اهل شادگان در مهر سال گذشته بازتاب زیادی پیدا کرد. این پیرمرد 60 ساله روزانه به صورت خودجوش با گاری چهار چرخش به سراغ چاله های خیابان های شهرش می رود و برای این که خودروی مردم آسیب نبیند آن ها را با سیمان پر می کند. او خودش در گفت و گویی علت این کارش را این گونه بیان کرده که روزی جلوی چشمانم موتور سواری در گودال به جا مانده از آسفالت شهرداری افتاد و دست و پایش خونی شد و من بعد از آن تصمیم گرفتم کیسه سیمان را به قیمت 20 هزار تومان و همچنین شن خریداری کنم و هرجا در وسط خیابان و محل تردد سریع خودروها باشد از هزینه شخصی خودم پر کنم. آزادی زندانی با حقوق سربازی کار بزرگ یک سرباز هنگ مرزی که با حقوق سربازی اش در بهمن سال 99 یک زندانی را آزاد کرد، بازتاب زیادی در شبکه های اجتماعی داشت. رضا نوازش، سرباز هنگ مرزی استان کرمانشاه، در پایان دوره سربازی با پولی که از حقوق سربازی پسانداز کرده بود، یک زندانی را که برای بدهی در حبس بود آزاد کرد. او درباره این کارش گفته: «دوری از خانواده و دلتنگیها، مسائل سخت دوران سربازی است که سبب میشود گاهی در تنهایی خود به بسیاری از چیزها فکر کنید و همین تنهایی باعث شد که تصمیم بگیرم از حقوق سربازی ام برای یک کار خیر قدمی بردارم و زندانی را که به واسطه بدهی مالی، چند سال به دور از فرزند و همسر خود در زندان است، از بند آزاد کنم تا به آغوش گرم خانواده بازگردد.» تدریس به کودکان کار افغانستانی در دوران کرونا که بسیاری از کودکان به خاطر نداشتن امکاناتی از جمله تبلت و موبایل از ادامه تحصیل به صورت آنلاین بازماندند، معلمانی بودند که خطر کرونا را به جان خریدند. یکی از آن ها حسن گلچین معلم دزفولی است که با حضور در کنار خیابان به کودکان کار افغانستانی ساکن دزفول درس میدهد. به جز او معلمان دیگری هم مثل فرحناز عاقل هستند که در پارک به کودکان مهاجر افغانستانی درس می دهند. برای ایران در 20 فروردین امسال، ویدئویی از اقدام زیبا و خیرخواهانه یک هموطنِ نوع دوست برای جلوگیری از بروز حادثه در اتوبان منتشر شد که واکنش های زیادی را به همراه داشت. در این ویدئو می بینیم که یک جوان در یک اقدام زیبا برچسبهای شبرنگی خریداری کرده و به تیر چراغ راهنمایی واقع در خروجی کندرو اتوبان آیت ا... سعیدی می چسباند تا مانع برخورد خودروهای عبوری به تیر چراغ شود و خدایی نکرده جان رانندگان به دلیل دید کم به خطر نیفتد. وظیفه شناسی پلیس در سیلاب تصاویری از یک مامور با لباس نظامی که تمام بدنش را گل و لای گرفته ولی بازهم در حال امداد رسانی به دیگران است در 20 اردیبهشت امسال بازتاب زیادی در شبکه های اجتماعی داشت. ماجرا از این قرار بود که در پی سیلاب در محور سنخواست به بجنورد، ستوان دوم خداداد فاخر از ماموران فداکار و وظیفه شناس پلیس جاجرم به یک دستگاه پراید و کامیون که در سیلاب گرفتار شده بودند، نزدیک می شود و با جانفشانی و قبول خطر غرق شدن در سیلاب، سرنشینان کامیون را از خودرو خارج و به مکان امنی منتقل میکند.
سایر اخبار این روزنامه
گام نخست برای مهار سفته بازان
قالیباف با رای قاطع رئیس مجلس ماند
هشدار افزایش ۱۴۶ درصدی کشتار دام مولد در استان
قهرمانیهای فراموشنشدنی
دختران مشهد، مدیون «فروغبانو»
مالیات بالاخره سراغ دلالان آمد
آغاز تبلیغات با اقتصاد
این آدم های شریف
چطور «مهین» قاتل زنجیرهای شد؟
آقای وزیر شما چرا ؟
۳۰ روزه تمام معتادان را جمع می کنیم اما...
ماجرای «شپشی» که گربه دار می زد!
فرود کرونا در باند غفلت