روزنامه اعتماد
1400/03/09
«بهلولي» نماد كنشگري مدني
مهدي بهلولي، دبير دبيرستانهاي تهران و فعال صنفي و رسانهاي كه دستي هم در كار ترجمه داشت بر اثر بيماري كرونا درگذشت و با توجه به اينكه هنوز بازنشسته نشده بود و سني نداشت و بيماري زمينهاي هم نداشت، مرگ او غيرمنتظره و ناباورانه بود و خانواده، دوستان و آشنايان و جامعه فرهنگيان را در شوك و ناباوري فرو برد. مهدي بهلولي معلمي بود كه علاوه بر برخورداري از سه ضلعي صلاحيتهاي حرفهاي يعني ويژگيهاي شخصيتي، دانش و اطلاعات و معرفت و مهارتهاي معلمي كه او را در دل دانشآموزان و فرهنگيان جاي داده بود، فراتر از ايفاي نقش معلمياش احساس مسووليت اجتماعي هم داشت و از همان سالهاي نخست معلمي به موازات ايفاي نقش حرفهاش، فعاليت رسانهاي و صنفياش را هم آغاز كرد. فعاليتهايي كه به دليل قلم توانمندش به سرعت او را در عرصه رسانهاي مشهور كرد و اكثر رسانهها، يادداشتها و نظرات و ديدگاههاي او را انعكاس ميدادند و در ميان فعالان رسانهاي حوزه آموزش و پرورش تبديل به يك چهره شاخص شده بود. شادروان بهلولي در فعاليتهاي صنفي هم چهره برجستهاي بود. او براي چند دوره عضو هيات مديره كانون صنفي معلمان بود و به دليل سطح بالاي دانش و قدرت تحليل در حوزه آموزش و پرورش بسيار نقشآفرين و موثر بود و اين تفاوت و تمايز و اصرار او بر نوعي از كنشگري مبتني بر تحليل فكري و نظري او را از ديگران متمايز كرده بود تا حدي كه حساسيت نهادهاي امنيتي را برانگيخت و منجر به تشكيل پرونده قضايي و بازداشت و زنداني شدن ايشان شد. مهدي بهلولي رفته رفته در جريان فعاليتهاي رسانهاي و تشكيلاتي وقتي ديد راه تشكيلاتي از هر جهت پرسنگلاخ است، تمركز و انرژي خود را بيشتر بر نوشتن و ترجمه كردن سوق داد و در سالهاي اخير نوشتهها و ترجمههاي ارزشمندي از خود بر جاي گذاشت.نوشتههايي كه در نقد نظام آموزشي بر محورهاي اساسي توجه ميدهد و در تطبيق با نظامهاي آموزشي كارآمد دنيا، تفاوتها و تمايزها و ضعف و قوتهاي نظام آموزشي ما را به خوبي به تصوير ميكشد.
اما آنچه علاوه بر اين فعاليتهاي حرفهاي، صنفي و رسانهاي موجب برجسته و ممتاز شدن شادروان مهدي بهلولي نسبت به ساير فعالان ميشود، ويژگيها و ارزشهاي شخصيتي و تعهدات اخلاقي او بود كه تيتروار به برخي از اين موارد اشاره ميكنم:
1) كنشگري مدني: بهلولي به معناي واقعي يك كنشگر مدني بود چراكه در مسير رسالت خود در انحصار هيچ گونه تعصب و در بند هيچ سنتي نبود و به عنوان يك شهروند و در سپهر عمومي خود را مسوول ميدانست و انفعال و ترس و سطحينگري و انزوا را از نشانههاي بدويت ميدانست كه به شدت از آنها پرهيز ميكرد. او در تقويت و گسترش جامعه مدني سهم قابل توجهي به ويژه در جامعه فرهنگيان داشت.
2) نقد منصفانه: همه كساني كه مخاطب نوشتههاي منتقدانه ايشان بودند و حتي كساني كه گاهي به طور مستقيم هدف نقد او بودند، اذعان دارند كه او هرگز در نقد خود از مسير انصاف خارج نميشد و همسويي يا غيرهمسو بودن فرد يا نهاد و دستگاه مورد نظر تاثيري در محتواي نقد او نداشت بلكه او مبتني بر شاخصهاي علمي و عيني ابعاد نظام آموزشي را مورد نقد قرار ميداد و كمتر هم برايش اشخاص مهم بودند بلكه عملكرد آنها در جايگاه حقوقي مهم بود و دغدغه كارآمدي نظام آموزشي را داشت.
3) اشراف كارشناسانه: مروري بر نوشتهها و گفتههاي شادروان بهلولي اين ادعا را به روشني به اثبات ميرساند كه او تلاش داشت با مطالعه و دريافت اطلاعات مستند به نقد و بررسي بپردازد. مطالعاتي كه او را به تجربيات نظامهاي آموزشي دنيا و نظرات انديشمندان و پژوهشگران حوزه تعليم و تربيت علاقهمند كرد و منجر به اين شد تا در كنار نويسندگي و فعاليت رسانهاي دست به ترجمه هم ببرد و آثاري از خود بر جاي بگذارد.
4) كنش مسوولانه: مهدي بهلولي خودش را در برابر كنشهاي صنفي و رسانهاي مسوول ميدانست و چيزي كه موجب ميشد تا با ديگران مرزبندي داشته باشد همين احساس مسووليت او بود؛به عنوان مثال اگر كنشي جمعي نقصكننده يا تهديدكننده عدالت آموزشي ميشد به شدت از آن پرهيز ميكرد يا اگر پيشنهاد همراهي در يك كنش غيرمدني يا غيراخلاقي به او داده ميشد، آشكارا مخالفت ميكرد و كنش را به خاطر كنش نميپذيرفت بلكه به نتايج آن ميانديشيد و خود را در برابر نتايج كنشي كه نقش يا مشاركت داشت كاملا مسوول ميدانست.
5) استمرار و انسجام: يكي از ويژگيهايي كه او را ماندگار و ارزش او را نمايان ميكرد، پشتكار او و خستگيناپذير بودنش بود. خيلي از افراد بودند كه دست به قلم بردند يا قدم در راه تشكلها نهادند اما زود بريدند يا چون به نان و نوايي رسيدند، قلم در غلاف و گام در انزوا گذاشتند. اما مهدي بهلولي به رغم موانع و تهديدها و مشكلات تا آخرين لحظهاي كه ويروس مرگ به سراغش آمد از پاي ننشست و مهمتر از اينكه در كنشگري رسانهاي و نويسندگي و ترجمههايش انسجام معنادار و هدفمندي داشت. او به خوبي ميدانست كه نظام آموزشي ما از چه چيزهاي رنج ميبرد و ميدانست راه كارآمدي اين نظام چيست لذا روح حاكم بر نوشتهها و ترجمهها و گفتههاي او به طور منسجم در مسير نقد همهجانبه و ارايه راهكارها و پيشنهادهاي عالمانه و منسجم بود امري كه در كمتر كنشگري ميتوان سراغ داشت.
به طور خلاصه شادروان بهلولي داراي ويژگيهاي ممتازي بود كه برشمردن اين ويژگيها در اين يادداشت به خاطر پرهيز از طولاني شدن چندان ميسر نيست و به مجال و فرصت ديگري نياز است اما همه اين ويژگيها از او شخصيتي ساخته بود كه ميتوان گفت او نماد كنشگري مدني در عرصه معلمي و صنفي و رسانهاي بود و پرداختن به اين ويژگيها، وظيفه مدني و اخلاقي همه كساني است كه او را ميشناختند و نياز جامعه ما به ويژه جامعه فرهنگيان است كه به خاطر فقر اينگونه ويژگيها در رنج و عذاب است.
درود به روان آن معلم خوشنام و خوشفكر
نامش جاويدان و راهش پرمشتاق باد
سایر اخبار این روزنامه
نان سياه معدن
خشكسالي و بحران آب
الياس حضرتي: اعتماد ملي كانديدا ندارد
... و انسانِ ناگزير نهفته در زيبايي شعر
انسان ماشين دراماتيك
انتخاب كن رييس جمهوري يا رييس كلي؟
جنگ سرد بر سر سهميهها
خطر يكسان شدن تورم در تمام استانها
آغوش باز افكار عمومي جهان به روي فلسطين
شعبدهبازي حقوقي
رييسي و دقيقه 91 انتخابات
«بهلولي» نماد كنشگري مدني
تعلل در مذاكرات به مصلحت نيست
عكس روز