جمعیت ابر چالش قرن پانزدهم

است
هرازچندگاه آمارهاي تأمل برانگيزي درباره تجرد قطعي منتشر مي‌شود. چندي پيش بود كه اميرمحمود حريرچي جامعه‌شناس آمار تجرد قطعي يعني آمار زنان و مرداني كه ديگر اميدي به ازدواجشان نيست را 5ميليون نفر اعلام كرد. تازه‌ترين آمار در اين زمينه را هم عليرضا زالي رئيس دانشگاه علوم‌پزشكي شهيد بهشتي ارائه كرد و آمار دختران و پسران هرگز ازدواج نكرده‌اي كه به سن تجرد قطعي رسيده‌اند را 5/2 ميليون نفر ذكر و نسبت به سياهچاله پيري و كاهش چشمگير جمعيت ابراز نگراني كرد. تجرد قطعي اما امري فردي نيست و تبعات اجتماعي و جمعيتي گسترده‌اي دارد. به خصوص اينكه هم اكنون كشورمان در ابرچالش كاهش و پيري جمعيت قرار گرفته و خروج هر زن از چرخه ازدواج و فرزندآوري مي‌تواند آسيبي جدي بر پيكره نحيف جمعيت كشورمان وارد آورد. با تمام اينها دكتر اميرحسين بانكي‌پورفرد رئيس كميسيون مشترك طرح جواني جمعيت و تعالي خانواده مجلس شوراي اسلامي ضمن آنكه جمعيت را ابر چالش قرن پانزدهم مي‌داند، معتقد است آمار تجرد قطعي آنقدرها هم بحراني نيست و به تناسب افزايش سن ازدواج سن تجرد قطعي هم افزايش داشته است. وي كه در حال اصلاح ايرادات شوراي نگهبان بر طرح جواني جمعيت است از آستين بالا زدن مجلس براي سر و سامان دادن جوانان مجرد و گسترش مراكز همسريابي در طرح جواني جمعيت خبر مي‌دهد. مراكزي كه بناست خانواده محور باشند و معتمدين اجتماعي در رأس آنها قرار گيرند. اگر شما هم مي‌خواهيد درباره ازدواج، تجرد قطعي و طرح مجلس براي گسترش مراكز همسريابي بيشتر بدانيد گفت‌وگوي ما با اين نماينده مجلس و كارشناس خانواده را بخوانيد. آقاي دكتر بانكي‌پور! از طرح جواني جمعيت و تعالي خانواده چه خبر؟ پس از عدم تأييد شوراي نگهبان و ايرادات وارد به طرح بنا بود در اسرع وقت با برگزاري جلسات كارشناسي اين طرح اصلاح شود. هم اكنون اصلاحات طرح جواني جمعيت و تعالي خانواده در چه مرحله‌اي قرار دارد؟
طرح جواني جمعيت اسفند ماه تصويب شد اما شوراي نگهبان ايراداتي به اين طرح وارد دانستند كه ما در حال اصلاح اين ايرادات هستيم. براي رفع ۹۰درصد ايرادها به جمع‌بندي رسيده‌ايم اما در صحبت با شوراي نگهبان به دليل آن كه اين شورا به طور كامل درگير انتخابات رياست جمهوري بود تصميم بر اين شد كه بعد از انتخابات اين طرح به شوراي نگهبان ارسال شود. البته ايرادات شوراي نگهبان آسيب جدي به طرح نزده بود و عمدتاً با تغييراتي در شكل متن بود كه اصلاح شد.
موارد ايراد شرعي چطور؟


آنها هم همينطور يعني قيد يا عبارتي براي اين موارد زده مي‌شد تا مسئله شرعي آن حل شود.
شما در طرح جواني جمعيت به توسعه مراكز همسريابي اشاره كرده بوديد. اخيراً رئيس دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي به آمار 2ميليوني از جواناني كه از سن مناسب ازدواج خارج شده و به تجرد قطعي رسيده‌اند، اشاره داشتند. البته آمار ديگري نيز قبل از اين منتشر شده بود كه آمار تجرد قطعي در جامعه را ۵ميليون نفر عنوان كرده بودند. با عنايت به اين آمار چالش ازدواج در جامعه جدي است. درباره چگونگي كاركرد و كار ويژه مراكز همسريابي در طرح جواني جمعيت توضيح مي‌دهيد؟
در نظر داشته باشيد كه اين آمارها ايراد دارد.
چطور؟
اين بستگي دارد شما سن تجرد قطعي را چند سالگي بدانيد و تعريف شما از تجرد قطعي چه باشد. در حال حاضر ما شاهد آن هستيم كه خانم‌هاي زير سن ۴۰ سال همچنان ازدواج مي‌كنند و حتي شاهد ازدواج خانم‌هاي بالاي40 سال هستيم. بنابراين سن تجرد قطعي هم در ايران و هم در تمام نقاط دنيا تغيير كرده است. در واقع تجرد قطعي به مفهوم سني است كه خانم و آقا در آن سن خيلي به ندرت ازدواج مي‌كنند. اما در حال حاضر به دليل بالا آمدن سن ازدواج به همان نسبت ما شاهد بالا آمدن سن تجرد قطعي هستيم. بنابراين آمارهايي كه بعضاً درباره تجرد قطعي در جامعه گفته مي‌شود، چندان آمار درست و علمي نيست.
اگر اجازه دهيد برويم سر موضوع گسترش مراكز همسريابي در طرح جواني جمعيت. اين مراكز قرار است با چه ساز و كاري وارد مقوله ازدواج و همسريابي شوند؟
يكي از خلأهايي كه در كشور ما وجود دارد اين است كه شيوه همسريابي متناسب با شرايط جديد جامعه نيست و شيوه سنتي ازدواج كه همچنان هم در بسياري از خانواده‌ها دنبال مي‌شود، در برخي از موارد جديد پاسخگو نيست. به طور مثال خانواده‌هايي كه براي زندگي به يك شهر ديگر آمده‌اند و مانند گذشته نسبت به يكديگر شناخت ندارند يا شرايط جديد زندگي شهري موجب شده تا شناخت محلي يا خويشاوندي همچون گذشته امكان‌پذير نباشد. بنابراين نياز است يكسري مراكز همسريابي مورد تأييد، مورد اعتماد و خانواده محور ايجاد شود تا جوانان را به يكديگر معرفي كند. اين خلأ از سال‌ها قبل در كشور ايجاد شده اما كسي به آن توجه نداشته يا نتوانسته‌اند آن را اجرايي كنند. در طرح جواني جمعيت با همكاري سازمان تبليغات اسلامي توسعه اين مراكز همسريابي طرح‌ريزي شده و سازمان تبليغات هم براي اين همكاري اعلام آمادگي كرده است. سازمان تبليغات اسلامي محيط‌هاي مورد اعتماد مردم را در اختيار دارد. به طور مثال مساجد، گروه‌هاي مذهبي، روحانيت و ديگر مراجع مورد اعتماد مردم در بحث ازدواج، در اختيار اين سازمان است. همچنين تنها مركز همسريابي كه در كشور طي سال‌هاي گذشته كار مي‌كرد، مركز همسريابي تبيان است كه تحت نظر سازمان تبليغات اسلامي و در فضاي مجازي كار مي‌كند. در طرح جواني جمعيت توسعه مراكز همسريابي در سطح كشور مورد نظر مجلس است آن هم با طرح و شيوه‌اي كه سازمان تبليغات اسلامي در نظر دارد.
شما در اين طرح چه هدفي را دنبال مي‌كنيد؟
هدف از اين ايده و طرح، پايين آوردن سن ازدواج است. ما شاهد اين هستيم كه بسياري از جوانان ما هنگامي كه با اصل موضوع ازدواج كنار مي‌آيند تا به فرد مناسب برسند به طور ميانگين چهار پنج سال طول مي‌كشد. اين ربطي به مشكلات معيشتي و موانع ديگر ندارد. فقط مشكل اينجاست كه جوانان ما فرد مناسب ازدواج را پيدا كنند و اگر ما بتوانيم با توسعه مراكز همسريابي به جوانان براي پيدا كردن فرد مناسب خود كمك كنيم اين فاصله را كاهش داده و در نتيجه سن ازدواج پايين مي‌آيد.
در گذشته هم بحث راه‌اندازي مراكز همسريابي مطرح بود به خصوص در دوران دولت نهم و دهم و بنا بود مراكز همسريابي تحت نظارت سازمان ملي جوانان راه‌اندازي شود. اما اين طرح سرانجامي نداشت. فكر مي‌كنيد مجلس بتواند در طرح جامع جمعيت ساز و كار موفقي براي مراكز همسريابي طراحي كند؟
ما در هيچ دوره‌اي مراكز همسريابي رسمي و مجوزدار نداشته‌ايم و هميشه براي جلوگيري از فعاليت مراكز همسريابي غيرمجاز برنامه‌ريزي وجود داشته است. در دولت دهم طراحي مراكزي مطرح شد اما اين طرح اجرايي نشد. قبل از طرح مجلس تا كنون تنها مركز همسريابي كه فعاليت مي‌كرده و به صورت غير رسمي بوده مركز تبيان است كه با مجوز رسمي فعاليت مي‌كند.
با توجه به فرهنگ فعلي جامعه ما فكر مي‌كنيد چقدر مراكز همسريابي پاسخگو باشد و جامعه ازدواج از اين طريق را بپذيرد؟
خيلي زياد؛ من در زمينه مراكز همسريابي فعال بودم. فعاليت در اين مراكز قائم به شخص بودند يعني كساني كه من يا آقاي دكتر گلزاري را كه در اين زمينه فعاليت مي‌كردند مي‌شناختند، اجازه مي‌دادند تا اين ازدواج‌ها صورت گيرد. اما در طرح مجلس به دنبال راه‌اندازي مراكز مورد اعتماد و فراگير هستيم كه در همه محله‌ها و شهرها يا مراكزي كه محل تجمع جوانان است مانند دانشگاه‌ها يا محيط‌هاي كاري، اين مراكز را داشته باشيم. در حال حاضر در بسياري از سازمان‌هاي ما مثل نظام پزشكي يا آموزش و پرورش تعداد زيادي كارمند مجرد وجود دارد و ما هيچ سازگاري براي اينكه اين افراد را به همديگر معرفي كنيم، نداريم.
آقاي دكتر! طبق عرف و فرهنگ جامعه معمولاً پسر به خواستگاري دختر مي‌رود و دختر داوطلب ازدواج نمي‌شود اما در جايي مراكزي ممكن است دخترها هم متقاضي ازدواج باشند. آيا اين مسئله شأن دختران را خدشه‌دار نمي‌كند؟
ما تجربه اين كار را داشتيم و ابتدا فكر مي‌كرديم مشكل ايجاد شود. اما بعداً ديديم هيچ مشكلي پيش نمي‌آيد و اين كاملاً بستگي به روالي دارد كه در اين مراكز تعريف مي‌شود. طراحي اين مجموعه‌ها به اين صورت است كه در نهايت خواهان پسر است و مجموعه دختران مناسب را شناسايي و معرفي مي‌كند. به همين دليل توازن طالب و مطلوب به هم نمي‌خورد.
در حال حاضر هم يكي از دلايل مخالفت با سايت‌هاي همسريابي سوء استفاده و كلاهبرداري‌هايي است كه از طريق اين سايت‌ها صورت مي‌گيرد. چه تدابيري در نظر گرفته‌ايد تا سوء استفاده و كلاهبرداري به وجود نيايد؟
اين مراكز همسريابي خانواده محورند و تنها تسهيل‌گر معرفي خانواده‌ها به يكديگر هستند. اما بعد از آن اين خانواده دختر است كه مي‌پذيرد پسر به خواستگاري دخترشان بيايد يا نه و اين مراكز تنها نقش معرف را بازي مي‌كنند. افرادي از طريق اين مراكز به خانواده دختر معرفي مي‌شوند و در نهايت تصميم با خانواده است كه با توجه به تحقيقات اوليه و بررسي اجازه خواستگاري به خانواده پسر بدهد يا خير! مدل طراحي شده در اين مراكز به گونه‌اي است كه با فرهنگ و سنت خانواده‌ها همخواني دارد.
پس اينگونه نيست كه دختر و پسر به همديگر معرفي شوند و خانواده‌ها هم به یکد‌یگر معرفي مي‌شوند؟
بله دقيقاً همينطور است. در واقع اين مراكز نقش يك راوي را انجام مي‌دهند و خانواده‌هايي را كه از يكديگر خبر ندارند به هم معرفي مي‌كنند. بنابراين براي پيشگيري از سوء استفاده احتمالي، اولاً اين مراكز خانواده محور هستند و ثانياً كساني كه بالاي سر اين مراكز هستند گروه‌هاي مورد اعتماد مردم هستند و هر كسي نمي‌تواند چنين مركزي راه بيندازد.
اين گروه‌هاي مورد اعتماد مردم چه كساني هستند؟
اعضاي هيئت امناي مساجد، روحانيون، اساتيد دانشگاه و افرادي كه مورد اعتماد و وثوق مردم هستند حتماً بايد بالاي سر اين مراكز باشند. افرادي كه وجهه اجتماعي لازم براي اين كار را داشته باشند.
آيا اين معتمدين كه مي‌فرماييد آنقدر زياد هستند كه بتوانند تمام كشور را پوشش دهند و آيا اين افراد پاي كار مي‌آيند؟
بله، شما ظرفيت مساجدي را كه در اختيار سازمان تبليغات است، ببينيد. هر كدام از اين مساجد امام جماعتي دارد كه نوعاً معتمد محل است. رئيس هيئت امناي مساجد مورد اعتماد محل است. چهره‌هاي فرهنگي و دانشگاهي در اين مساجد رفت و آمد دارند كه مورد اعتماد محله هستند. بازاريان شناخته شده در محل مورد اعتماد هستند. مراكز همسريابي مورد نظر مجلس خانواده محور، محله محور و مسجد محور هستند و حتماً فرد معتمدي بالاي سر اين مراكز قرار دارد. بنابراين اعتماد اوليه هست.
آمار جوانان مجرد ما چقدر است و گسترش مراكز همسريابي چقدر مي‌تواند به سر و سامان گرفتن اين جوانان كمك كند؟
اين‌جا هم با آمارهاي متفاوتي مواجه هستيم، در حالي كه ما ۱۲ميليون جوان مجرد بيشتر نداريم. در بازه سني ۱۵ تا ۴۰ سال براي دختران و ۲۰ و ۴۵ سال براي پسران؛ با چنين تعريفي ۱۲ميليون نفر جوان مجرد داريم. چند عامل مي‌تواند ازدواج جوانان تحصيلكرده و ميانگين سن ازدواج را پايين بياورد. يكي از اين عوامل همين مراكز همسريابي است. مورد ديگر بحث وام ازدواج است به خصوص براي جواناني كه در سنين پايين‌تري ازدواج كنند براي دختران و پسران زير ۲۳ و زير ۲۵ سال وام ازدواج ۲۰۰ميليوني و براي بالاتر از اين سن وام ازدواج 140ميليوني را در نظر گرفته‌ايم.
يكي از بحث‌هاي مطرح براي ازدواج به خصوص براي دختر خانم‌ها فاصله سني ازدواج است. گفته مي‌شود هر چه فاصله سني پسر و دختر كمتر باشد، احتمال مجرد ماندن دخترها كمتر خواهد بود. براي فرهنگ‌سازي در اين حوزه چه بايد كرد؟
بحث مجرد ماندن دخترها با افزايش فاصله سن ازدواج بين دختر و پسر براي دو دهه پيش بود و در حال حاضر ما چنين مشكلي نداريم. حتي اگر فاصله بين پسر و دختر پنج سال باشد تعداد دختران ۱۵ تا ۳۰ ساله مجرد با پسران ۲۰ تا ۳۵ ساله برابر است. اين چالش براي دهه شصتي‌هاست؟
درست است. ما اين ماجرا را همان موقع فرياد مي‌زديم اما كسي گوش نمي‌داد و مقاومت مي‌كردند. من آن زمان ازدواج همسالان را توصيه مي‌كردم كه از نظر روانشناسي هم مشكلي ايجاد نمي‌كند. در حال حاضر براي دهه ۶۰ اين مسئله را داريم به گونه‌اي كه دختران بالاي ۳۵ سال مجرد تعدادشان نسبت به پسران مجرد بيشتر است. مگر اينكه بخواهند با همسن خود ازدواج كنند. اگر اين اتفاق بيفتد تعدادشان مساوي است. طبيعتاً اين جمعيت را نمي‌توان رها كرد براي آنها بايد چه كنيم؟
بله ما بايد براي دهه شصتي‌ها فكري جدي كنيم و طرحي براي آنها داشته باشيم. اما توصيه ما به دختران بالاي ۳۰ سال اين است كه اصرار نداشته باشند با پسري كه قبلاً ازدواج نكرده ازدواج كنند. من به عنوان كارشناس اين حوزه معتقدم مرداني كه قبلاً ازدواج كرده‌اند يا همسرشان را از دست داده و طلاق گرفته‌اند به مراتب نرمال‌تر از مرداني هستند كه تا سنين بالا ازدواج نكرده‌اند و دلايل گوناگوني هم براي اين مسئله دارم. بنابراين توصيه من به اين خانم‌ها اين است كه شرط نداشتن تجربه ازدواج و حتي فرزند را در شرايط‌تان نگذاريد، چراكه اين خودش يك محدوديت ايجاد خواهد كرد. و كلام آخر؟
مسئله جمعيت ابر بحران قرن پانزدهم است كه ما در آستانه آن قرار داريم هيچ بحراني به اين اندازه مهم نيست. جوانان فعلي ما دوران پيري سختي خواهند داشت، چراكه در ۳۰ سال آينده كسي نيست از آنها مراقبت كند مگر اينكه الان به فكر فرزندآوري باشيم تا هرم سني جمعيت‌مان به هم نريزد.