امام (ره) و مشارکت سیاسی

نزدیکی انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری با ایام سوگواری معمار کبیر انقلاب که خالق انقلابی بود که طعم شیرین مشارکت مردم در تعیین سرنوشت‌شان را به مردم چشاند، می‌تواند بازخوانی مجددی بر اندیشه‌های مترقی امام در حوزه مردم‌باوری و مردم‌سالاری باشد. اعتقاد به مشارکت و حضور مردم در تمام عرصه‌های سیاسی- اجتماعی از عقایدِ همیشه ثابت امام (ره) بود؛ به‌طوری‌که در تاریخِ شناخته‌شده سیاسی این سرزمین، انقلاب اسلامی را باید نماد تمام‌عیار مشارکت مردم در عرصه‌های سیاسی دانست. به فرمایش امام خمینی، مردم این مرز و بوم هیچ‌گاه در نظام‌های سیاسی پیشین، نقش اساسی و روشنی نداشتند و حتی پس از مشروطه، که ندای دموکراسی‌خواهی برخاسته بود، نیز مردم در انتخابات (جز در پاره‌ای محدود از زمان‌ها) هیچ نقشی نداشتند. خصوصاً در دوره معاصر، سعی استبداد و استعمار این بود که مردم از صحنه سیاسی کشور دور بمانند.
تأکید امام راحل بر جمهوریت و آرای عمومی، برگزاری رفراندوم جمهوری اسلامی در ابتدای انقلاب، نهادینه کردن انتخابات در قانون اساسی و اتکای تمام نهاد‌های سیاسی قدرت بر آرا و حضور مردم و نیز برگزاری انتخابات در همه شرایط سخت آشوب‌های سال‌های ابتدای انقلاب و هشت سال جنگ تحمیلی و زیر بمباران رژیم بعث و نظایر آن به‌خوبی ایمان راسخ امام به مشارکت مردمی را نشان می‌دهد.
برکسی پوشیده نیست که دو واژه «اسلام» و «مردم» پر کاربرد‌ترین واژه‌ها در میان سخنان حضرت امام (ره) بود و ۲۱ جلد صحیفه نور و وصیتنامه الهی – سیاسی آن پیر خوش ضمیر، گواهی بر درستی این نکته است که مقوله مشارکت سیاسی و حضور مردم در صحنه‌های انقلاب و تعیین سرنوشت‌شان دارای اهمیت بسزایی است. امام سرنگونی پهلوی و برقراری نظام اسلامی را محصول همین مشارکت و حضور دائمی می‌دانستند؛ مانند اداره جنگ، حفظ نظام و جلوگیری از توطئه‌ها و ده‌ها مورد دیگر.
اصولاً در اعتقاد امام راحل، مشارکت سیاسی و تعیین نوع سرنوشت و حکومت سیاسی از حقوق اولیه ملت شمرده می‌شود. تا آنجا که می‌فرمایند: «از حقوق اولیه هر ملتی است که باید سرنوشت و تعیین شکل و نوع حکومت خود را در دست داشته باشد.»


اعتقاد راسخ امام به مقوله خدمت به مردم
خدمت به مردم و خصوصاً مستضعفان جامعه (و حتی جهان) از مؤلفه‌های بارز و مشخص اندیشه سیاسی امام است. امام تأکید داشتند که مسئولان در نظام اسلامی باید بدانند که هیچ عذری برای عدم خدمت ندارند؛ چراکه نظام اسلامی مانند رژیم گذشته نیست که مأمور و مزدور بیگانه باشد و اگر کارگزاران هم بخواهند به مردم خدمتی کنند، مانعی داشته باشند. آن‌ها در واقع با ظرفیتی که انقلاب فراهم کرده است، این فرصت، مقام و این توفیقِ خدمت را به دست آورده‌اند. بنابراین، باید قدر این توفیق را با خدمت به مردم ادا کنند و بدانند که مقام و مسئولیت تنها زمانی ارزش دارد که موجب خدمت به مردم شود و این خدمت‌رسانی نیز صدالبته و به‌هیچ‌وجه نباید موجب منت بر مردم بشود و بلکه بالعکس این مردم هستند که بر مسئولان منت دارند و مسئولان باید به مردم بدون هیچ منتی خدمت کنند.
امام به کرات خود را خدمتگزار و سرباز مردم و عمرشان را وقف خدمت به آن‌ها می‌دانستند و می‌فرمودند که «تا حیات دارم خدمتگزار همه هستم»، «من را هم به خدمتگزاری قبول کنید که من خدمتگزار هستم و تا آخر خدمتگزارم» اوج این تواضع را می‌توان در این جمله تاریخی ایشان جست‌وجو کرد که فرموده بودند: «اگر به من بگویند خدمتگزار، بهتر از این است که بگویند رهبر. رهبری مطرح نیست.»‌
تکلیف محوری و مسئولیت‌پذیری، دو اصل تفکیک‌ناپذیر در اندیشه امام
پرواضح است که در عالم سیاست، بیشتر به عمل سیاسی و نتایج مطلوب آن اندیشیده می‌شود و تقریباً به «انگیزه» کارگزاران سیاسی توجهی نمی‌شود. به این معنا که هزینه‌کرد و سرمایه‌گذاری سیاسی باید ناظر و معطوف به توفیقات سیاسی و دستیابی به حوزه قدرت سیاسی باشد. چنانکه مفاهیم رایجی همچون «رقابت سیاسی»، «پیروزی و شکست انتخاباتی»، «منافع ملی»، «ائتلاف احزاب» و مانند آن به‌خوبی این رویکرد عمل‌گرایانه را نشان می‌دهد. با این همه، اما امام (ره) با ادبیاتی دیگر، سیاست را اندیشه و تدبیر می‌کردند. از نظرگاه امام، اموری که مربوط به حوزه رفتار انسان است بر دو قسم هستند. در پاره‌ای از آن‌ها انسان الزاماً باید ناظر به نتیجه، عمل کند و اگر مطمئن شد که منتج است، به آن اقدام نماید و لکن قسمی دیگر از امور انسانی‌اند که انسان باید صرفاً به سبب تکلیف بودن آن امر، به آن عمل کند، هرچند ممکن است نتایج بالایی هم داشته باشد، اما ملاک عمل باید التزام به تکلیف باشد. در اینجا علم به نتایج ضروری نیست.
امام خمینی در اقدامات سیاسی خود، اصولاً براساس همین اصل (تکلیف‌گرایی) حرکت می‌کردند؛ یعنی همواره «تقدم تکلیف بر نتیجه» از اصول ثابت اندیشه سیاسی ایشان بود و این اصل را فراوان در سخنان خود تأکید و تکرار می‌کردند. از نظر ایشان، انسان مکلف است که به تکلیف خود عمل کند و نتیجه را به خدا بسپارد و در این صورت، چه پیروزی ظاهری نصیبش شود یا شکست ظاهری، در هر دو صورت، پیروز است؛ چراکه عمل به تکلیف کرده است؛ بنابراین ترس و شکست در این مکتب معنا نخواهد داشت؛ لذا آنچه در این دوره از انتخابات بر اساس اندیشه تکلیف گرایی امام (ره) باید به آن توجه ویژه داشت، نفس حضور مردم در انتخابات که یک عمل تکلیفی است، می‌باشد. هرچند طبیعی است که با توجه به شرایط امروز کشور از لحاظ اقتصادی و توجه به این نکته که برای ادامه مسیر انقلاب اسلامی و رسیدن به اهداف متعالی در سند ۵۰ ساله تمدن نوین اسلامی و گام دوم انقلاب ۴۰ که اکنون در آغاز راه آن هستیم، حصول به یک نتیجه مطلوب با یک رئیس‌جمهور معتقد و پیگیر برای ادامه این مسیر ضروری است. از این رو در کنار عمل به تکلیف، نتیجه انتخاب نیز اهمیت می‌یابد.