روزنامه آفتاب یزد
1400/03/13
ابعاد مختلف دیدار آتیِ «بایدن - پوتین» را بررسی کرد
پوتین به دنبال سهم خواهی است بایدن به دنبال مهار روسیه!؟روسیه و آمریکا در آغاز مسیری که بایدن بعد سالها سیاستمداری در ابتدای آن ایستاده، مشکلات حل ناشده فراوانی دارند؛ انتخاب ژنو به
تعبیر آقای بصیری، استاد روابط بینالملل دانشگاه اصفهان میتواند یادآور توافقات بزرگ قرون ۱۷ به بعد باشد. ۲۶ خرداد دو رئیس جمهور از
دو سوی کرهی زمین در سرزمینی که به صلح و آرامش معروف است رو در روی هم خواهند ایستاد و احتمالا زیر برق شدید فلش دوربینها لبخند زنان دست خواهند داد تا بنشینند و ببینند برای حل برخی چالشها چه باید کرد؟! تحلیلگران دو حس توامان به این دیدار دارند، بیثمر و نمایشی و پر از حرفها و چالش ها؛ محمدعلی بصیری میگوید بایدن راه را پیدا کرده است؛ او به جای چانه زنی با «کیم» و فشار بر «پیونگ یانگ» با چین و روسیه گفتگو میکند و روسیه برای از دست ندادن بازار اروپا به بایدن فشار خواهد آورد چون میداند جوبایدن راه متقاعد کردن شرکای اروپاییِ ایالات متحده آمریکا را به خوبی بلد است!
آفتاب یزد - رضا بردستانی: مدتها طول کشید تا ولادیمیر پوتین، پیروزیِ بایدن در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ تبریک بگوید؛ توجیه او آن بود که منتظر میماند تا نتایج رسماً اعلام شود اما همگان میدانستند مناقشهی سنتیِ روسیه و ایالات متحده در زمان بایدن، تند و تیزتر دنبال خواهد شد. پوتین بالاخره پیروزی بایدنِ دموکرات را تبریک گفت اما همین تبریک دیرهنگام «جوبایدن» پا به سن گذاشته و پرتوقع شده را عصبانی کرد تا جایی که در یک سخنرانی به طرزی عجیب؛ پوتین را قاتل نامید!
این روزها، سخن از دیدار این دو رئیس جمهور در کشوری ثالث - ژنو، سوئیس - با محورهایی که همچنان مشخص نیست در میان است. عدهای با بدبینی تام و تمام میگویند؛ این دیدار هیچ دستآوردی در پی نخواهد داشت اما عدهای امیدوارانه معتقدند حداقل بحث تسلیحات هسته ای، مسائل محیط زیستی و برخی مناقشههای منطقهای به آیتمهای مهم این دیدار تبدیل خواهد شد.
انتظار میرود مثل بسیاری از دفعاتی که این رئیس جمهور این دو کشور، پشت درهای بسته گفتگوهایی را به انجام رسانیده باشند این بار نیز چنین شوآف رسانهای اجرا شود اما تحلیلگران میدانند نه پوتین دل خوشی از بایدن دارد و نه بایدن چشم دیدن پوتین را!
پیشتر آفتاب یزد در گفتگویی تحلیلی با علی بیگدلی، استاد تاریخ دانشگاه و تحلیلگر مسائل بینالمللی به گوشههایی از مسائلی که میتواند مهم باشد و این دیدار را یک نقطهی عطف قرار دهد بررسی کرد و اما این بار در گفت و شنودی تحلیلی - تفصیلی با محمدعلی بصیری استاد روابط بینالملل دانشگاه اصفهان، از زاویهای متفاوت این دیدار را بررسی خواهیم کرد.
> احیاء قدرت اوراسیایی
روابط آمریکا و روسیه تقریبا از زمان اوباما روز به روز وخیمتر شد. یک دوران پرچالش و پر تنش هم در چهارساله حضور ترامپ طی شد و اخیرا با همه بالا و پایین شدن این رابطه ۲۶ خرداد امسال در ژنو قرار است جو بایدن با پوتین ملاقات کند. به نظر شما مهمترین دستاورد این دیدار چه است؟
به طور کلی بعد از فروپاشی شوروی که یک دوره برزخی غیر فعال بودند و در لاک فرو رفتن فدراسیون روسیه را داشتیم. در دهه اخیر خصوصا دوره دوم آقای پوتین انگیزه احیا روسیه بزرگ حداقل در اوراسیا استراتژی عمده روسیه شده است. در دهه اول فروپاشی شوروی بخش عمدهای از این حوزه نفوذ سنتی را، ناتو به رهبری آمریکا مستقیم یا غیر مستقیم تحت نفوذ و کنترل در آورده است. امروز با بحث احیا قدرت اوراسیایی روسیه، این درگیری در زمین، دریا و هوا حداکثر شده است. ترامپ بنا بر مصلحت و تاکتیکی که داشت پذیرفته بود با حوزه نفوذ سنتی روسیه کنار آید و مقابله نکند. مثلا در درگیری روسیه با اوکراین، ضمیمه کردن کریمه و درگیری روسیه و شرق مدیترانه ورود پیدا نکرد. اینها چراغ سبزهایی بود که آقای ترامپ نشان داد. گرچه در کلیت استراتژی متفاوت نیست اما در تاکتیک کوتاه آمده بودند. آقای بایدن این را قبول ندارد یعنی معتقد است هم زمان به طور بلندمدت و حتی درتاکتیکها باید روسیه را در مرزهای سنتیاش مهار کنند. بنابراین ملاقاتی که در شرف انجام است با چنین دیدی از طرف آمریکای فعلی است متقابلا سهم خواهی سنتی پوتین که بیشتر جنبه چانه زنی میتواند باشد در این ملاقات دنبال خواهد شد. معتقد هستم در نشست ژنو تلاش روسها براین است در رابطه با مرزهای سنتی خود آمریکاییها را قانع کنند چون آنها کوتاه نخواهند آمد بایدن هم سهم خواهی مکانهای سنتی قبلی را از جمله در بحران اتمی ایران و در بحث کره شمالی خواهد داشت.
> سهم خواهی جدید آمریکا و مقاومت روسیه
آمریکا و روسیه ذات و جوهره ناسازگاری دارند که طبیعتا هیچ تحلیلگر بسیار خوشبین هم نخواهد پذیرفت که در قالب یک دیدار، حتی یکی از مشکلات روسیه و آمریکا حل شود. در جهت مخالف روسیه و آمریکا در نقاط بحرانی جهان گاه دوشادوش و هم پیمان حرکت میکنند. فکر میکنید با توجه به اینکه بایدن تلاش میکند نگاه به داخل را تقویت کند آیا سیاست تنشزدایی با روسیه در دستور کار خواهد بود یا خیر؟ براساس سیاستهای کلان، ایالات متحده آمریکا هم چنان به دنبال بازدارندگی و جلوگیری از حوزه نفوذ روسیه به خصوص در اروپا خواهد بود؟
اگر چه نظم جنگ سرد عوض شده اما ساختارهای نظام بینالملل که از جنگ جهانی دوم باقی مانده و واضحان این نظام، سازمانها و نهادهای فاتحین جنگ جهانی دوم یعنی روسیه، آمریکا، انگلیس، فرانسه و چین و همچنین نشست یالتا که تقسیم کره زمین بین آمریکا و شوروی سابق رخ داد، هنوز حوزههای مورد اعتماد این بازیگران از جمله روسیه و آمریکا است و در این حوزهها با هم اختلاف ندارند یعنی در نفس وجود سازمان ملل، در نفس منشور، در نفس شورای امنیت در حق وتو، در تقسیمبندیهای جغرافیایی اختلافی وجود ندارد و منافع مشترک دارند. رقبای یاغی را مهار میکنند. اما در بازی قدرت که تک قطبی یا چند قطبی شود بازی دقیقاً رقابت آنها است و در این حوزه است که بین روسیه و آمریکا رقابت جدی است. آمریکا میگوید بعد از جنگ سرد جهش کردیم و سهمی هم از حوزه نفوذ روسیه، چین و یا هند به دست آوریم. بنابراین در حوزههای مشترک همراهاند اما در حوزههای جدیدی که رقابت میکنند، جمهوری خواهان از جمله آقای ترامپ مطرح میکرد که یالتا تمام شده و حوزههای نفوذ جدیدی باید برای آمریکا تعریف شود. صحبت خاورمیانه بزرگ و جدید که در زمان بوش پدر و پسر و ترامپ مطرح شد سهم خواهی جدید آمریکا از روسیه بود که رخ نداد. در شرایط فعلی فکر میکنم آقای بایدن علی رغم آنکه در بلندمدت استراتژی او است احتمالا میخواهد توافقاتی انجام دهد که رویارویی پر هزینهای که در دوره جمهوری خواهان وجود داشت را کاهش دهد و به سمت حوزه داخلی برود. چون برای دموکراتها اصولا حل مشکلات داخل در اولویت است. این چرخش ممکن است مثل گذشته رخ دهد و درگیری با رقبا را فعلا مسکوت گذارد. با چین هم به همین شیوه دارد مسئله را جلو میبرد. در مورد ایران هم همین استراتژی را تعقیب میکند.
> آغاز یک راه جدید؟!
یکی از مسائل مهم این است که اگر روسیه بالاترین آوانسها را از سوی آمریکا دریافت کند به طور طبیعی قرار نیست که از پکن فاصله بگیرد. در هر صورت در نفع و ضرری که روسیه در عرصه سیاست بینالملل بررسی میکند طبیعتا چین را به آمریکا ترجیح خواهد داد. فکر میکنید دیدار پوتین و بایدن مقدمهای برای دیدار بایدن و مقامات ارشد چین خواهد بود و اگر تایید میکنید فکر میکنید این نزدیکشدنها، نزدیک شدنهای موقت و سیاسی است یا خیر آغاز یک راه جدید است؟
در صد سال گذشته همیشه بین پکن، مسکو و واشنگتن رقابت جهانی نسبت به مناطق و بازیگران پایینتر بوده است. شاهد بودیم وقتی تنش بین آمریکا و روسیه بالا گرفته مسکو به پکن نزدیک شده است و یا وقتی تنش بین پکن و مسکو بوده آمریکا به پکن نزدیک میشده است. امروز به چند دلیل بین این سه کشور تنش شدید شد. اکنون چین به لحاظ قدرت اقتصادی تهدیدی برای آمریکا است و به همین دلیل فشار روی چین را زیاد کردند و چین هم مجبور شد به مسکو نزدیک شود. روسها در بحث نظریه هانتینگتون جنگ تمدنها که عنوان میدارد ۷ گسل و درگیری است و اولین آن اسلامی - عربی است و بعد اسلام روسی و سپس چین این تنش بین آنها رخ داد. خصوصا در سهم خواهی جدید و احیای قدرت منطقهای جدید در جنگ اوکراین و کریمه و سوریه، آمریکا و اروپا روسیه را در تحریم قرار دادند و رابطه تجاری چین با روسیه که حدود سی میلیارد دلار بود قطع شد بلافاصله قرارداد بلندمدتی را روسها با چینیها بستند قرارداد سیصد میلیارد دلاری صادرات گاز. نزدیکی روسیه و چین، خطر را برای آمریکا بیشتر کرد به همین دلیل آمریکاییها میخواهند با روسها یک سری از مشکلات را حل کنند تا زمانی که بخواهند با چینیها وارد مذاکره شوند اعتمادسازی شده باشد. سیاست آقای بایدن در مذاکرات این است که این دوقطبی که به هم نزدیک شدند و خطر آنها برای اقتصاد، امنیت و استراتژی آمریکا بیشتر شده است را چانه زنی کنند و تبدیل کنند و یک وضعیت معتدلتری را بین این دو قطب ایجاد کنند.
> مذاکره با چین به جای چانه زنی با کره شمالی
یکی از مسائلی که در زمان آقای ترامپ محل مناقشه بود این بود که اروپاییها معتقد بودند آقای ترامپ به جای آنکه با اروپا مذاکره کند با رئیس جمهور کره شمالی مذاکره میکند از طرف دیگر آقای بایدن به جای آنکه مشکلاتش را با دنیای شرق از طریق روسیه و چین حل کند مستقیم با کره شمالی وارد گفتگو شد و تلاش کرد از سوی ژاپن و کره جنوبی به عنوان متحدین استراتژیک و راهبردیاش فشارهایی را به پیونگ یانگ آورد. الان به نظر میرسد بایدن راه حل را پیدا کرده یعنی به جای آنکه تنش را با کره شمالی حل کند یا وارد مناقشه با ایران شود تلاش میکند با بازیگران بزرگتر منطقه وارد گفتگو شود. چون در کنار مسئله کره شمالی و ایران مسائلی مثل افغانستان، عراق و سوریه، پاکستان و حتی حوزه چین، عنان و اختیار دست مسکو و پکن است. فکر میکنید بایدن این تصمیم را دارد و اگر داشته باشد چقدر میتواند توفیق به دست آورد؟
دقیقا همین است. ترامپ با بازیگران منطقهای و با قدرتهای محلی میخواست مشکلات را حل کند و چین و روسیه را رها کرده بود که اساسا بحران از طرف آنها منتقل میشد. در بحث ایران هم با خروج از برجام و فشار، خواستار کشاندن ایران به پای میز مذاکره بود که هیچ کدام نتیجه نداد. آقای بایدن این را متوجه شده که با قدرتهای بزرگ پشت صحنه این بحرانها اگر مذاکره و توافق کند زودتر به نتیجه میرسد. یعنی بحرانهای سبد کوچک چون بحث اتمی ایران و کره شمالی و طالبان در افغانستان و جنبش حماس را از طریق قدرت رقیبی که مستقیم یا غیر مستقیم پشت این بحرانها امتیازخواهی و چانه زنی میکنند میخواهد مرتفع کند.
> اروپا؛ اهرم فشار یا کاتالیزور؟!
از منظرِ سرزمینی، روسیه و آمریکا خیلی با هم ارتباطی پیدا نمیکنند اما نقاط بحرانخیزی را با اروپاییها در شبه جزیره بالکان در حوزه بلاروس در مناطق شمالی آمریکا و بعضی قراردادهایی که در برخی کشورهای اتحادیه اروپا با روسیه منعقد شده اختلافاتی به وجود آورده مثل نزدیکی بیش از حد آلمان به روسیه، فرانسه و انگلستان را عصبانی کرده و از طرف دیگر اروپا دارد کم کم به مرزهای روسیه نزدیکتر میشود. تحلیلگران اینگونه عنوان میکنند که اروپا نقش متعادلکنندهای را میتواند در کاهش تنشها بین روسیه و آمریکا ایفا کند. اما نکتهای وجود دارد که دعوای روسیه و آمریکا بر سر اروپا سیاسی نیست و کاملا اقتصادی است و هیچ کدام از طرفین قرار نیست از منافع اقتصادی خود بگذرند اتحادیه اروپا و انگلیس خارج شده از اتحادیه اروپا از نزدیکی روسیه و آمریکا خرسند خواهند بود یا تلاش میکنند گروییهای لازم را در این مذاکرات به نفع خود حفظ کنند؟
در اتحادیه اروپا یک نگاه و جبهه یکسان نداریم یک اروپای قارهای داریم یک اروپای بحری. اروپای بحری از جمله انگلیس اسکاندیناوی و بخشی از اروپای شرقی که تمایل دارند مسائل اقتصادی و امنیتیشان را صرفا با آمریکا، پیمان ناتو و فراآتالانتیکی حل کنند. قسمت اروپای قارهای از جمله آلمان، فرانسه، بخشی از جنوب اروپا ایتالیا اسپانیا و بخشی از اروپای شرقی که به روسیه نزدیکترند میخواهند منافع اقتصادی و امنیتیشان را از طریق روسیه به حداقل تنش مسائل را سوق دهند. این شکاف و دو نگاه را در اتحادیه اروپا از گذشته داشتیم و اکنون بیشتر شده است. نزدیکتر شدن آلمان به روسیه بیشتر از این دو نگاه است و این قسمت اروپای قدیم یا اروپای قارهای بر این اعتقاد است که گسترش روابط و تجارت با روسیه در بلند مدت منافع استراتژیک آنها را بیشتر تامین میکند تا به سمت آمریکا بروند و بخواهند مدام سیاستهای آمریکایی را در تقابل با روسیه به صورت تنشی جلو برند که خطرناک میشود. الان به صرفهترین انتقال انرژی برای اروپای غربی انرژی روسیه است. آمریکا میخواهد این را قطع کند برای آنکه اروپاییها را کلا در اختیار گیرد. اکنون روسیه از این دو دستگی و دو نگاه استفاده لازم را میکند و با قسمت قارهای بیشتر در تعامل است.
> سندرز، یارِ کمکی دموکراتها در تقابل با روسیه؟
در بدنه جمهوری خواهان منتقدین بسیار پررنگ و تندی علیه هر نوع رابطه روسیه با آمریکا داریم. اما در بدنه دولت آقای بایدن با حضور برنی سندرز که یک سوسیالیست و یک چپ کاملا شناخته شده است احتمالا درد سرهای آقای بایدن کمتر خواهد بود چون برنی سندرز تفکرات چپ گرایانه دارد سوسیالیست است. به نظر شما دولت دموکرات میتواند خرق عادت کند و یک گام جلوتر از جمهوری خواهان بردارد و بعضی از مشکلاتی که با روسیه دارند در بحث آسمان بازدر بحث کنترل تسلیحات اتمی در بحثهای گلخانهای که جنبه فرامنطقهای و بینالمللی دارد یا دعوایی که در فضا با یکدیگر دارند. فکر میکنید دموکراتها بتوانند طی این ۴ سال و یا ۴سال احتمالی بعدی برخی از این مشکلات را که امنیت جهانی را به خطر میاندازد را کاهش دهند؟
بله. دموکراتها به دلیل اندیشه سیاسی که دارند با جریانات چپ کمونیست و سوسیالیست هم زبان ترند شاهد بودیم ترامپ بایدن را یک سوسیالیست معرفی میکرد که میخواهد تجارت و اقتصاد آزاد کشور را نابود کند و کمونیستی کند. این واقعیت وجود دارد که بدنه دموکراتها با تفکرات شرقی از جمله چپ، چپ مدرن و چپ اصلاح شده نزدیک است و میتواند در اختلافات جهانی مثل بحثهای خلع سلاح بحث رقابت فضا بحث محیط زیست راحتتر توافقاتی با رقبایی چون روسها و حتی چینیها داشته باشد. در حالی که آقای ترامپ از آنها بیرون آمد و یک جانبه همه را کنار میزد. این ۴ سال ممکن است این اتفاقات رخ دهد و امتیازات منطقهای به توافقات بینالمللی کمک کند.
با توجه به اینکه ۲۶ خرداد تاریخ برگزاری نشست روسیه و آمریکا است برگزاری ژنو دلیل خاصی دارد یا خیر فقط یک منطقه جغرافیایی برای یک دیدار مهم است؟
از قرن ۱۷ در رقابت قدرتهای عمده اروپا همیشه ژنو و لاحه و وین تا حدودی پیام داشته است و مقری برای حل و فصل مشکلات جهانی بوده است. حضور در ژنو تایید توافقات گذشتهای است که از قرن ۱۷ در قالب کنگره وین و پیمانهای مکمل بوده میباشد.
این دیدار قرار نیست تحت هیچ شرایطی لغو شود؟
بعید میدانم. ممکن است به تاخیر افتد اما حتما برگزار میشود.
سایر اخبار این روزنامه
بورس همچنان می ریزد اما از اعتراضات خبری نیست!
توهین طبقهای به مردم!
رکوردشکنی بودجهای در میانه بحران اقتصادی
اجاره ویلا بالا رفت!
چرا آمار اعتیاد در طبقه کارگر بالاتر است؟
انتخاب اصلاحطلبان؛ مهرعلیزاده یا همتی؟
آقای قاضی زاده! فیلم تبلیغاتی ساختید یا کمدی؟
غیبت هنر
ابعاد مختلف دیدار آتیِ «بایدن - پوتین» را بررسی کرد
ژستهای ساده زیستی و بی اعتنایی مردم
کپی تصاویر کتب خارجی بازار کار تصویرگران را مختل کرده است
ماجرای آهن ربایی شدن بدن پس از تزریق واکسن کرونا واقعی است؟
آمریکاییها از انگلیسیها نیز جاسوسی خواهند کرد!
چین دوباره سینماها را میبندد
دولت سوم روحانی یا بازهم کاندیدای نیابتی؟!
آرامش منطقی سهامداران بورس
قدر این مردم را بدانید
آرامش منطقی سهامداران بورس
وابستگی
ساده مثل روح الله