روزنامه وطن امروز
1400/03/13
امید در سایه مردمباوری
سیره اخلاقی و سلوکی حضرت امام(ره) که مبنای همه کنشهای سیاسی، اجتماعی، فردی و خانوادگی ایشان بود، چشمه زلال و پاکی است که هر جرعه از آن، سیرابکننده عطش حقجویان خواهد بود. اگرچه شرح جامع سیره اخلاقی و سلوکی حضرت امام در این مقال نمیگنجد اما سعی کردیم در گفتوگو با دکتر حشمتالله قنبری، پژوهشگر تاریخ اسلام، نگاهی اجمالی بیندازیم به خاصترین و منحصربهفردترین ویژگیهای شخصیت حضرت امام. *** * جناب دکتر قنبری! اگر بخواهید از مجموعه فضایل اخلاقی حضرت امام(ره)، منحصربهفردترین آنها را انتخاب کنید و برای ما شرح دهید، کدام یک از فضایل ایشان را برمیگزینید؟ ابتدا به روح بلند امام بزرگوار درود مىفرستم و از خداوند متعال درخواست مىکنم بر علو درجات آن شخصیت کمنظیر و والامقام بیفزاید و ملت بزرگ ایران را در صیانت از میراث گرانبهاى او راهنما و دستگیر باشد، از شما هم به خاطر فرصتى که براى این بنده فراهم آوردید ممنونم. معمولا در مناسبتهاى مربوط به امام و انقلاب در رابطه با امام و انقلاب پرشکوه و مواریث گرانسنگ او فراوان سخن گفته مىشود و من با اجازه شما تصمیم دارم در رابطه با چند مورد از ویژگیهاى منحصر به فرد آن حضرت به اقتضاى حال و احوال این روزهاى کشور چند جملهاى را عرض کنم، چرا که معتقدم تمسک و رنگ گرفتن از ارزشها و خصایل و ویژگیهاى امام هم وظیفه ماست و هم اسباب هدایت و سعادت ماست و هم در پرتو تبیین این قبیل فضایل سره از ناسره تمییز داده مىشود. حضرت امام ۲ ویژگى ممتاز و به ظاهر متفاوت از یکدیگر را در خود جمع کرده و به معنا رسانده بود؛ یکى اتکا به خداوند متعال و خداباورى مطلق و دیگرى مردمدارى خالص و بىمنت. عبودیت و بندگى ناب امام او را به یک امت واحد تبدیل کرده بود. خودش به تنهایى نماد و نشان حقایق توحیدى و اسلامى بود و با عمل جامع به مقررات بندگى و عبودیت به رکن جریان مواج تدینخواهى و ایمانطلبى در میان پیروان همه مکاتب توحیدى تبدیل شد. او در خداباورى و اعتماد به الطاف الهى چنان ظرفیتى پیدا کرده بود که از یک سو جز اراده و حاکمیت حق متعال را باور نداشت و از طرف دیگر در عین عظمت و عزتى که خدا به او مرحمت فرموده بود، هیچ شأن و موقعیت و منزلت خاصى را براى شخص خودش قائل نبود. ضمن اینکه در ذیل این عبودیت و اخلاص کمنظیر حتى براى یک لحظه نه تنها از اعتماد و ارادت ناب او به مردم به عنوان عیالالله کم نشد، بلکه مردم را عالیترین سرمایه الهى براى طهارت اجتماعى و صیانت از ارزشهاى اسلامى و انسانى مىدانست. از روزی که علم مجاهدت را برافراشت تا روزى که از دنیا رفت، این ۲ ویژگى استثنایى در امام حتى براى یک لحظه دچار تزلزل و تخفیف نشد. این ۲ ویژگى منحصر به فرد امام را در موقعیتی قرار داد که با تب امام، جامعه ملتهب مىشد و نظم و نسق معمول دولتمردان و مهتران آحاد طبقات جامعه از هم مىپاشید و اساسا فکر زندگى بعد از امام براى همگان سخت و غیرقابل تصور شده بود. اما وضعیت خود امام فرق مىکرد، او عمق و وسعت این همه دلبستگى را درک کرده بود اما بندگى مخلصانه او را چراغ راه و سند هدایت و ارتقای ایمان مردم قرار داده بود. زمانی که امام به علت عارضه قلبى در بیمارستان بسترى شد و در معرض نگاههاى نگران و دلهاى مضطرب مقامات کشور قرار گرفت، آنها را با عبارتهایى ساده اما پرمغز دلدارى داد و فرمود: قوی باشید، احساس ضعف نکنید، به خدا متکی باشید؛ اگر با هم بودید، هیچ کس نمیتواند به شما آسیبی برساند. این توصیه و رهنمود امام تعارف نبود، نسخه هدایت بود که قوىترین و ظریفترین نشانههایش از زندگى خود امام قابل استخراج بود. عبودیت پروردگار باعث شده بود از هیچ غیرخدایى هراس نداشته باشد. * این ویژگی حضرت امام، در سرتاسر تصمیمهای سیاسی ایشان مشهود است؛ ممنون میشوم از باب نمونه به یکی از این موارد اشاره بفرمایید. اگر خاطر شریفتان باشد، در زمان دولت موقت، لانه فساد و جاسوسى آمریکا به تسخیر دانشجویان مومن و مسلمان پیرو خط امام در آمد که اقدام مهمى بود. خانه تیمى کدخداى جهان در روزگارى تصرف شده بود که در دنیا کسى فکر تصرف قهوهخانه آمریکایى را نمىکرد چه برسد به تسخیر مهمترین سفارتخانه آمریکا در منطقه غرب آسیا! جنجال بزرگى در دنیا به راه افتاد، هیبت و هیمنه استکبارى آمریکا در هم کوبیده شده بود و به قول امروزیها کلیدواژه پساآمریکا در روز تسخیر لانه جاسوسى وارد قلمرو علوم سیاسى دنیا شد و باور کردند مىشود صولت آمریکا را هم شکست. آقاى نخستوزیر و اغلب وزراى دولت موقت با اقدام انقلابیون دانشجویان نه تنها مخالف بودند، بلکه به سختى دچار خوف و اضطراب شدند. سران دولت موقت نگران وقوع جنگ با آمریکا بودند و عمیقا اعتقاد داشتند در هر شرایط و با هر وضعیتى که آمریکا تعیین مىکند، باید با سران نظام سلطه همراهى و تعامل کرد. اشکال آنها این بود که تفاوت بین «تعامل» و «تسلیم و پذیرش تحقیر» را به آن صورتى که انقلاب به انقلابیون آموخته بود درک نمىکردند. آن روز هم اغلب سران دولت موقت ارتباط با آمریکا حتى به قیمت تحقیرپذیرى و به ذلت نظام سلطه تن دادن را نشانه نوعى رشد و تعامل مدرن و سیاسى به حساب مىآوردند. شیوه رفتار انفعالى دولتیها باعث شد مراتب به امام گزارش شود: آقا اسلام و سرنوشت کشور به خطر افتاده! ناوها و هواپیماهاى آمریکایى وارد منطقه شدهاند و ما هم قدرت مقابله با آنها را نداریم! امام با همان متانت استثنایىشان حرفها را که عموما مواضع رسمى دولت موقت بود شنیدند و در پاسخ سوال کردند: آیا شما از آمریکا میترسید؟! اگر نمىترسید جاسوسهایشان را نگه دارید. همه دولتمردان باید این درس را از امام بگیرند و توجه داشته باشند امام مرعوب عظمت پروردگار بود و به همین اعتبار نه تنها از نظام سلطه و قدرتهای ظالم و حاکم بر دنیا نمىهراسید، بلکه آنها را تحقیر مىکرد تا غیرت دینى و انسانیت و شجاعت احیا شده با انقلاب انگیزه نشو و نما و بالندگى بیشتر را از دست ندهد. عنایت داشته باشید شرایط آن روز ما و آمریکا از زمین تا آسمان با شرایط امروز متفاوت است، آن روزها آمریکا یک امپراتورى مقتدر و بلامنازع بود که با استکبارىترین شیوه ممکن به دنیا چنگ انداخته بود اما امروز یک ابرقدرت رو به افول است که هر روز آثار شکست و انزوا و اضمحلال آن در ابعاد مختلف قابل رصد است. منطق امام، منطق قرآن بود: وَ مَا لَنَا أَلَّا نَتَوَکَّلَ عَلَیالله وَ قَدْ هَدَانَا سُبُلَنَا؛ چرا به خدا توکل نکنیم در حالی که او راه را به ما نشان داده است؟ امام حقا اینگونه بود و وعده خداوند متعال هم در باره او تحقق پیدا کرد: إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَاالله ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَهُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّهِ الَّتی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ. * آقای دکتر! با توجه به شرایط انتخاباتی کشور، خالی از لطف نیست اشارهای داشته باشید به سیره حضرت امام(ره) در مواجهه با دولتها و انتخاب رؤسای جمهور از سوی مردم. بله! یکی از روشهاى حکیمانه حضرت امام در حکمرانى اسلامى حمایت و پشتیبانى آن حضرت از ارکان نظام جمهورى اسلامى مخصوصا دولتهاى حاکم بود، در شرایطى مانند شرایط انقلاب ما و جمهورى اسلامى که استقلال کشور، صیانت از عزت و عظمت مردم، با دشمنى و ستیز ظالمانه و همهجانبه نظام سلطه مواجه است، اداره کردن دولت و تمشیت نظام اجرایى کشور کار بسیار سختى است. کسى که بر اساس قانون اساسى کشور و با اقبال و انتخاب مردم در جایگاه عالى نظام اجرایى کشور تکیه مىکند، با مشکلات عدیده و شرایط سختى روبهرو مىشود، البته رئیس دولت در ارائه برنامه، انتخاب و گزینش وزرا و مدیران ارشد صف و ستاد دولت، در اجراى برنامهها، هم از اختیارات قانونى وسیع برخوردار است، هم امکانات فراوان کشور در اختیار اوست اما نیازها و ضرورتهاى کشور و محدودیتها و تنگناهاى خواسته و ناخواسته فراوانى هم پیش روى او و دولتش است؛ حالا فتنهها و شیطنتهاى دشمنان تابلودار انقلاب و ایران، انتظارات بجا و نابجاى منتقدان خیرخواه و بدخواه داخلى را هم به آن اضافه کنید. عمل به این وظایف سنگین و گسترده به سادگى ممکن نیست. روش امام این بود که به خاطر مصالح بالاتر و آرامش و امنیت کشور از دولت قانونى که منتخب مردم است ولو اینکه مورد اعتماد و انتخاب شخص ایشان نباشد حمایت کند. امام با اصل و فرع دولت موقت که پیشنهاد و منتخب شوراى انقلاب بود موافقت نداشت اما دست حمایت خود را تا استعفاى آقاى بازرگان از سر و پشت دولت برنداشت، بنىصدر هیچ گاه مورد اقبال و اعتماد امام نبود اما وقتى با اقبال مردم به ریاست جمهورى برگزیده شد، امام به احترام انتخاب مردم حکم وی را تنفیذ کرد و تا زمان صدور راى عدم کفایت او از سوى مجلس شوراى اسلامى، بنىصدر و دولت او را تضعیف نکرد. حضور آقایان بنىصدر و بازرگان خسارتهاى غیر قابل جبرانى را به بار آورد اما امام در عین حال با ارائه شاخص و معیار آنها را به سوى خیر و صلاح دعوت مىکرد و از حمایت آنها دریغ نمىکرد. در انتخاب و تحمیل قائم مقام رهبرى هم وقتى با زمینهسازیها و تمهیدات عجیب و غریب عدهاى، خبرگان منتخب مردم آیتالله منتظرى را در جایگاه جانشینى آن حضرت قرار دادند، باز هم امام به رغم مخالفت قلبى با انتخاب خبرگان، راى و نظر منتخبان مردم را پذیرفت و تاریخ معاصر ما به روشنى نشان داد نظر و راى امام حکیمانه و تشخیص او درست و اقدام و راى خاص و عام مردم در تشخیص فرد منتخب اشتباه بود اما امام از پشتیبانى آنها مضایقه نکرد. * به عبارت دیگر حمایت امام از دولتها به معنای تأثیر عملکرد دولتها نبود، درست متوجه شدم؟ بله! حمایت امام، حمایت و صیانت از راى مردم بود نه تأیید افراد منتخب! از برکات شگفتانگیز امام و خلف صالح و تربیتیافته عظیمالقدر مکتب تربیتى اسلام و امام این است که فرصت اشتباه کردن را از دیگران نگرفتند تا اعتماد به نفس ملى آسیب نبیند، به راى مردم احترام گذاشتند، هزینههاى سنگینى هم به کشور تحمیل شد اما انتخاب به انتخاب، مردم ورزیدگى و مهارتهاى بیشترى را در تعیین سرنوشت خود به دست آوردند و امروز به رغم دروغپردازیهاى دشمنان انقلاب اسلامى و بىانصافیها و بىدقتیهاى برخى شخصیتهاى محترم و وفادار به انقلاب، جمهوریت نظام در سایه اسلام و رهبر انقلاب اسلامى تحکیم پیدا کرده است. این روشمندى نورانى بعد از امام نیز با همان شدت و خلوص ادامه پیدا کرد. این شیوه امام راه و شیوه درستى بود و با همان درستى و صداقت تا به امروز ادامه پیدا کرده است. آنچه نباید از آن غفلت کرد، این موضوع مهم است که نباید اشتباهات بزرگ و کوچک دولتها را به ریش نظام بست و نباید فرصت ایجاد شود تا در کمال ناجوانمردى و بىمروتى گلایهها و دلسردیهاى مردم از سوء رفتار و سلوک غیراسلامى و غیرملى احتمالى برخى دولتها و دولتمردان را به حساب ناامیدى مردم از نظام اسلامى جا بزنند. گاهى اوقات این فتنهانگیزیها با تظاهرات و اظهارات به ظاهر خیرخواهانه به سطح جامعه منتقل مىشود. وقتى ناتوانى و ناکارآمدى و خودپسندى و رفتارهاى زشت و تبعیضآمیز و ناصواب را از یک مقام عالى اما منتخب مىبینند، مىگویند: خب! ما اشتباه کردیم، چرا آقا وارد عمل نشدند و این آدم بىکفایت را برکنار نکردند؟! این سوال هم سوال بیجایى است و هم توقع نامربوطى است؛ مردم با علم و آگاهى و با آرای فراوان آن فرد را براى ریاست بر خود برگزیدهاند. قانون اساسى این حق را براى آحاد مردم سزاوار به رسمیت شناخته و ولایت فقیه نیز همین قانون اساسى را که مورد اعتماد و تصویب مردم قرار گرفته امضا کرده است. مگر مى شود آرای میلیونى مردم را نادیده گرفت؟ قضاوت دنیا درباره کشور و مردمسالارى دینى ما چه مىشود؟ این سوءرفتارها با عزل برگزیده مردم اصلاح نمىشود، راه درمان این بیمارى مزمن هوشیارى و دقت مردم و انتخاب درست است. * آقای دکتر! این روزها عدهای مدام این گزاره را تکرار میکنند که مردم مشارکت پایینی در انتخابات خواهند داشت و این نشانه دلسردی مردم از نظام خواهد بود؛ نظر شما درباره این ادعا چیست؟ عدهاى که خودشان عامل بىاعتمادى مردم بودهاند، در نهایت دریدگى ۲ چشم خودشان را از طریق دوربینهاى تلویزیونى و فضاى مجازى به چشم مىدوزند و مىگویند اعتماد مردم به حکومت کم شده است و در انتخابات شرکت نمىکنند. این حرف و سخن نابجا و ظالمانه و اهانت به ملت ایران و فریب افکار عمومى است. مردم ایران مسلمان هستند و همیشه تسلیم امر خدا و حقایق الهى و آزاده بودهاند و براى تاسیس و حفظ نظام اسلامى هم هزینههاى سنگینى را پرداخت کردهاند، نشانه اعتماد مردم به نظام و اسلام و انقلاب و ولایت، رفتار آنها در مشایعت دست بریده قاسم سلیمانى به اثبات مىرسد، اعتماد مردم به نظام در روزهاى سخت انقلاب به نمایش درآمده است؛ در نهم دیماه سال ٨٨، در صیانت و دفاع از حریم اهل بیت، در حضور باشکوه در صحنهها و روزهاى مهم مربوط به انقلاب و اسلام. به این مردم اهانت نکنید، آدرس غلط ندهید، موضع مردم روشن است و امروز هم که شامههاى کرونازده و گوشهاى سنگین بعضیها متوجه ناراحتى و گلایهمندى مردم شده است، بروند و علت ناراحتیهاى مردم را از زبان خود مردم بشنوند، یأس و نومیدى مردم متوجه ناکارآمدى شماست، رفتار و کردارهاى غلطى که در دوران ریاست از خود نشان دادید و مردم را از اعتماد به امثال شما بازمىدارد. بىاعتمادى مردم متاثر از تصمیمات غلطى است که 8 سال با امید به کدخدا و باز کردن مرزهاى کشور به روى محصولات خارجى هزاران تولیدکننده را به نیستى کشید و صدها هزار شغل را از بین برد و در نتیجه بخش بزرگى از جوانان کشور دچار افسردگى و بیکارى شدند، بساط تاسیس خانه و خانواده برچیده شد و ازدواج دختران و پسران این مرز و بوم را به یک خاطره تبدیل کرد. ناراحتى مردم از ناتوانى در اداره امور زندگى متاثر از تصمیمات خلقالساعه و غیرکارشناسى و ناامیدکننده شماست، مردم از تبعیض و بىعدالتى به تنگ آمدهاند، مردم از رانتخوارى و فسادهاى وقیح به تنگ آمدهاند، لطفا مساله را درست طرح کنید تا نتیجه درست را به دست آورید و اگر فرصتى براى اصلاح در اختیار شما قرار گرفت اراده جبران داشته باشید. مردم از نظام اسلامى و ولایت و دین مایوس نیستند، انصاف و شرف انسانى حکم مىکند کسانی که اسباب دلسردى و پریشانى و اضطراب مردم را فراهم آوردهاند، مسؤولیت کمکاریها و غلطکاریهاى خود را شجاعانه بپذیرند. کسانی که اعتماد مردم و حمایت بىشائبه امام و رهبر عظیمالشان را خرج مآلاندیشیهاى غلط و تشخیصهاى اشتباه و مشاورههاى بىخاصیت اطرافیان خود کردند، امروز نباید طلبکار باشند. مردم و رهبرى نظام اسلامى در سایه تعالیم قرآن و اهل بیت اعتماد به دشمن را خلاف عقل و شرف دانستند، لذا دلخوش داشتن به لبخندهاى معنادار دشمن و داشتههاى نقد کشور را به پاى وعدههاى دروغ و دور دشمن ریختن، حاصل امامناشناسى و امامتگریزى هدفدارى بود که امروز در قالب کوچکتر شدن سفرههاى مردم و از دست رفتن فرصتهاى گرانبهاى توسعه کشور پیش روى ماست. حضرت امام فرمودند: وقتی دشمن از انسان تعریف کند و دشمنی نکند، انسان در خودش شک میکند. وقتی بدگویی میکند و فشار میآورد، انسان خوشحال میشود و اطمینان پیدا میکند که راه درست است. اینها معیارهاى امام بود که برخى از ما فراموش کردیم و امروز انقلاب و اسلام را به خاطر بىمبالاتیهاى خودمان محکوم مىکنیم؛ این عمل خلاف شخصیت و شرافت انسانى است. چندی پیش رهبر معظم انقلاب فرمودند رئیسجمهور باید روحیه امیدوار داشته باشد، به نظر میرسد امروز جامعه ما بیش از هر زمان دیگری به امید نیاز دارد. ممنون میشوم نگاهی اجمالی داشته باشید به سیره حضرت امام در امید دادن و انگیزهبخشی به جامعه. امیدبخشی به جامعه یکى دیگر از ویژگیهاى منحصر به فرد امام بود؛ امام حتی در سختترین شرایط روح امیدواری مبتنی بر ایمان را در مردم و مسؤولان زنده نگاه مىداشت و یأسآفرینى در جامعه را به عنوان یک منکر بزرگ مورد تقبیح قرار مىداد. ایشان امیدوارانه و واقعبینانه از آرمانهاى بزرگى مانند مبارزه با استکبار، مبارزه با فقر و حرکت به سوى اعتدال مبتنى بر عدالت، استقلال کشور و صیانت از شعار «نه شرقی نه غربی» حمایت مىکرد و راه برونرفت از معضلات و مشکلات را اعتماد به مردم و ظرفیتهاى ملى مىدانست و این مواضع شعار سیاسى نبود، اعتقاد عمیق و مبتنى بر عقل و علم و عزت و لازمه حتمى غلبه بر تحریمها و تنگناها بود. هیچ شیطان و مستکبرى تحریم را با مذاکره و تمنا و من بمیرم؛ تو بمانى برنداشته است. تا مظاهر قدرت و اقتدار از درون جامعه نجوشد، دشمن از تحریم و ضربه زدن به نظام اسلامى و مردم شجاع و مستقل و انقلابى دست بر نخواهد داشت. از نگاه امام تضعیف روحیه مردم و تحقیر و به حساب نیاوردن تواناییها و ظرفیتهاى ملى در زمره بدترین نوع خیانتهاست. * اگر نکتهای را به عنوان تکمله بحث دارید، بیان کنید. بله! مایلم به یکی دیگر از ویژگیهای حضرت امام اشارهای گذرا کنم. از مهمترین ویژگیهاى امام که خداوند آن را جامع بسیارى از کمالات و فضایل عظیمه امام قرار داده بود، ندیدن خود و دیدن خدا در تمام شئونات زندگى بود: «در میان شما باشم یا نباشم نگذارید انقلاب به دست نا اهلان و نامحرمان بیفتد»؛ نفرمود نگذارید دولت به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد، چون با افتادن دولت به دست نااهل و نامحرم مردم و کشور دچار مشکل مىشوند و در فرآیند خدمتگزارى و رونق کشور اختلال به وجود مىآید اما اگر نااهل و نامحرمى با دستاویز قرار دادن ارزشهاى انقلابى ـ اسلامى صحنهگردان زندگى مردم شود، نه تنها دولت و کشور، بلکه اعتقادات دینى مردم را به نابودى خواهد کشاند و جعل و خرافه و تحریف را به نام خدمتگزارى و عدالتخواهى و زهد جایگزین فتنههاى دشمن علیه اسلام و مسلمانان خواهد کرد. شما حرف دشمن را از حلقوم او مىشنوید. بقیه عرایضم بماند براى فرصتی دیگر.