روزنامه کيهان
1400/03/20
اخبار ویژه
دروغ گفتیم؛ رئیسجمهور خیلی هم اختیارات دارد(!)با نزدیک شدن به روز رایگیری و نیاز اصلاحطلبان به رای مردم، یک روزنامه اصلاحطلب در یادداشتی تصریح کرد: هیچکاره بودن رئيسجمهور صحت ندارد و رئیسجمهور اختیارات گستردهای دارد. این ادعا که رئيسجمهور اختیارات ندارد و تدارکاتچی است، گزارهای است که اصلاحطلبان چه در اواخر دولت خاتمی و چه در چند سال اخیر تکرار کردهاند تا پاسخگوی وعدههای خود و مطالبات مردم نباشند. جالب این است که حتی بهزاد نبوی برای باورپذیر کردن ادعا چندبار گفت اختیارات رئیسجمهور 15 درصد نیست، بیآنکه بگوید این درصد را از کجا و بر اساس کدام محاسبه ریاضی استخراج کرده است.
اما با نزدیک شدن به انتخابات، ادبیات یادشده به کناری رفت و اصلاحطلبان از 14 نامزد خواستند ثبتنام کنند و اکنون نیز بهطور جد، ستادهای همتی و مهرعلیزاده را تجهیز میکنند؛ بیآنکه بخواهند هزینه حمایت رسمی از این دو نامزد (با رایهای یک تا 4 درصدی در نظرسنجیهای دولتی) را بپردازند.
در همین رویکرد جدید، روزنامه آرمان در یادداشتی به قلم محمد فاضلی نوشت: میشنویم که «رئیسجمهور هیچکاره است.» این گزاره صحت ندارد؛ و به همان اندازه این گزاره که رئیسجمهور اختیاردار اجرای برنامهها و اهدافش است، صحیح نیست. چند دلیل: یک. رئیسجمهور یک نفر نیست، بلکه مدیر شبکهای از آدمهاست. کیفیت افکار، ایدهها و توانمندیهای این شبکه، اثر تعیینکنندهای دارد. ایدئولوژی و جهتگیری آنها هم اثرگذار است. شبکه آدمهای احمدینژاد و خاتمی فرق میکردند و تفاوت عملکردها محصول تفاوت این شبکه هست.
دو: رئیسجمهور، کنشگر با قدرت ثابت نیست. مقداری اختیارات و قدرت برای رئیسجمهور از قبل تعریف شده، و نوع و کیفیت بهرهگیری از قدرت تعریفشده، به علاوه ساختن صورتهایی از قدرت که تعریف نشدهاند – نظیر قدرت ناشی از ارتباطگیری صحیح با مردم، ناشی از اعتمادسازی، ناشی از موفقیت پله پله در برخی عرصهها و ... – از قبل تعریف نشده است بلکه رئیسجمهور آنها را میسازد.
سه: رئیسجمهور مدیر هدایتکننده هزاران نفر مدیری است که بهکار میگمارد، تنظیمکننده روابط و جریانهای قدرت مؤثر بر صدها هزار میلیارد تومان منابع مالی، قدرت اثرگذار بر تعریف روابط خارجی (در چارچوب، تعامل یا تعریف دستور کار برای شورای عالی امنیت ملی)، و دارای قدرت نهادسازی است. چند مثال: در اینباره محمود احمدینژاد تعریفکننده و پیشبرنده تأثیرگذار مسکن مهر، هدفمندی یارانهها و ریلهایی در سیاست خارجی است. اثرات این سه کار وی تا دههها ایران را متأثر میسازد. حسن روحانی نیروی مؤثر بر شکلگیری برجام است – بخواهیم یا نخواهیم – و هر دولتی در آینده هم ناگزیر از پذیرش میراث اوست. آیتالله هاشمی رفسنجانی با برنامه تعدیل اقتصادی، و محمد خاتمی با دستور کار توسعه سیاسی، و شماری دستاوردهای اقتصادی مهم بر تاریخ ایران اثر گذاشتهاند. وزیری نظیر آذری جهرمی با همراهی رئیسجمهور حسن روحانی بر روند توسعه اینترنت و شبکههای اجتماعی در ایران اثر گذاشته؛ و حسن قاضیزاده هاشمی با اجرای طرح تحول سلامت بر سرنوشت نظام سلامت و حتی نظام بودجهریزی این کشور اثری ماندگار – کاری به خوب و بدش ندارم – گذاشته است. درخصوص اغلب بقیه مقامات ارشد نیز میتوان چنین اثرگذاریهایی را سراغ گرفت.
چهار: قدرت یک رئیسجمهور در میزان توانایی برای «ساختن روح یک ملت» تعریف میشود. رئیسجمهور فرصت دارد هر لحظه که اراده کند با مردم سخن بگوید، در فضای مجازی باشد، در رسانههای معتبر خارجی سرمقاله بنویسد، توئیتهای مهم بزند، و حتی عکسهایی از او منتشر شود که معناهای مهم داشته باشد. او شکلدهنده به یک نظام ارتباطی است؛ و ارتباطگیری بر محور زبان و نمادها یکی از بزرگترین داراییها و اختیاری است که به رئیسجمهور داده میشود تا قدرت بسازد و روح یک ملت را تعریف کند. حرف زدن رئیسجمهور مهم است.
پنج: رئیسجمهور تعیینکننده 18 وزیر، چندین معاون رئیسجمهور، با اختیار تعریف کردن معاونتهای جدید، نیروی مؤثر بر تعیین دهها سفیر، قدرت تأثیرگذار بر تعیین و کیفیت دهها معاون وزیر، دارای اختیار تعریف دستور کار برای چندین شورای عالی، دارای قدرت اثرگذاری بر دستورکار سازمانهای عظیمی نظیر سازمان تأمین اجتماعی، سازمان حفاظت محیطزیست، سازمان مناطق آزاد، سازمان امور اداری و استخدامی، سازمان امور مالیاتی، گمرک و... است. رئیسجمهور قدرت بلامنازع نیست؛ در هیچ نظامی حتی در آمریکا هم قدرت بلامنازع نیست. محدودکنندههای قدرت او و دولت هم فقط رقبا، مخالفان یا قانون نیستند. قدرت او را شیوه بهکارگیری قدرت، ظرفیت دولت، کم و زیادی منابع، شیوه ارتباطگیری با مردم، کیفیت آدمهایی که بهکار میگیرد، و مسیرهایی که در پیش میگیرد تعیین میکند. قدرت رئیسجمهور امر ثابت نیست، محدوده تغییرات دارد، بیشتر میشود یا افت میکند. یکی از دروغهایی که باید در برابر آن ایستاد و نگذاشت باعث فرار از مسئولیتپذیری شود، گزاره «هیچکاره بودن رئيسجمهور» است. بلوف کارگزاران را باور کنیم یا جا زدن خاتمی را؟!
ارگان حزب اشرافی کارگزاران در یک چشمبندی جالب توجه، نامزدی را که در رتبه چهارم نظرسنجیهای انتخاباتی قرار دارد، همطراز نفر اول با فاصله رای بیش از 60 درصدی قرار داد.
روزنامه سازندگی که پیش از این در چند نوبت تمام صفحه اول خود را با تیترهایی مانند «مستقل هستم»، «صدای سوم» و «برگ برنده[...]»، به نامزد مذکور اختصاص داده بود، این بار نامزد مذکور را در مقابل نفر اول همه نظرسنجیهای دولتی برابر کرده و مدعی شده که نامزد مطلوبش با نامزد اول، بیش از سایر نامزدها با استقبال مردم روبهرو شدهاند(؟!) این ادعا در حالی است که در همه نظرسنجیهای دولتی، آقای رئيسی بالای 65 تا 70 درصد رای دارد اما نامزد مدنظر کارگزاران، در رتبه چهارم میان هفت نفر (با 2 تا 4 درصد رای) ایستاده است. به عبارت دیگر تفاوت رای دو نامزد، حداقل 60 درصد (در برخی نظرسنجیها، 65 درصد) است.
اما از شیرینکاری حزب کارگزاران که بگذریم، تردستی جالبتر را خود نامزد مذکور انجام داده که با وجود توقف رای وی در حوالی 2 تا 4 درصد در نظرسنجیهای دولتی، مدعی شد 60 درصد مردم را نمایندگی میکند(!) او توضیح نداده که در روز روشن چگونه توانسته 56 درصد رای (15 برابر رای خود) را به آرای خود اضافه کند؟!
در همین حال انتشار خبر تکذیب حمایت خاتمی از نامزد مذکور نیز معنادار است. چرا که خاتمی پشتپرده از نامزد مذکور حمایت کرده و اصلاحطلبان هم به ستاد وی پیوستهاند اما در پی مرور نتایج نظرسنجیها، گویا به این نتیجه رسیدهاند که نباید رسما و علنا از وی حمایت کرده و هزینه رای نیاوردن او را متقبل شوند.
این هم البته داستانی است که اصلاحطلبان حاضر به علنی کردن حمایت خود از یک نامزد نباشند اما روزنامه اصلاحطلب مدعی شود همین نامزد، رقیب دوشادوش نامزد اول نظرسنجیهاست! خبر ندارید که ترامپ با کمک چه کسی از برجام خارج شد؟!
یک روزنامه حامی دولت به اسم «رونمایی از مغالطهای تاریخی» مرتکب مغالطه و تحریف شد.
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود نوشت: «تشکیل دولت دوازدهم در عین حال که موفقیتی برای آقای روحانی محسوب میشد، زمینهای نیز برای بیاعتبار ساختن او توسط مخالفان بود. آنها از همان زمان تصمیم گرفتند هرطور شده دولت دوازدهم را ناکارآمد جلوه دهند و البته سکوت رئیسجمهور و ضعف تعدادی از وزرای او نیز به مخالفین کمک کرد و مغالطه از همین جا شکل گرفت. در این مغالطه، هرگز مغالطهکنندگان نگفتند این ما بودیم که به ترامپ کمک کردیم از برجام خارج شود و آن همه تحریم علیه ایران شکل بگیرد، نگفتند این ما بودیم که مانع تصویب FATF شدیم و تمام راههای تنفسی اقتصاد کشور را بستیم، نگفتند این ما بودیم که اجازه ندادیم دولت با کشورهای مختلف وارد تعامل شود، نگفتند این ما بودیم که هر روز یک ماجرا خلق کردیم تا دولت نتواند کار کند، نگفتند این ما بودیم که با تسلطمان بر منابع اقتصادی امور معیشتی و حتی در تأمین نیازهای اولیه مردم را مختل کردیم تا دولت را ناکارآمد جلوه دهیم.
حالا نامزدهای ریاست جمهوری از این مغالطه استفاده ابزاری میکنند تا با نفی این دولت، خود را اثبات کنند. ضعف بزرگ دولت دوازدهم اینست که دستهای پشتپرده را رو نمیکند و به اصحاب مغالطه میدان میدهد هرطور میخواهند افکار عمومی را شکل بدهند. این، ضعف کمی نیست هرچند گذشت زمان پردهها را کنار خواهد زد».
از نویسنده این تحلیل و روزنامه مدعی وجود پشت پرده، باید پرسید چرا به جای کلیگویی، یکی از مصادیق همین پشت پردهها را مستنداً منتشر نمیکنید؟! ثانیاً درباره ادعای کمک به ترامپ برای خروج از برجام، اخبار و اسناد روشن به اندازه کافی وجود دارد که چه کسانی به ترامپ - و قبل از آن به دولت اوباما - جرأت نقض تعهدات را دادند. به خاطر داریم که تا دو سال پس از اجرای برجام در همان دوره عهدشکنیهای دولت اوباما، برخی مقامات دولتی میگفتند هنوز نقض فاحش برجام انجام نشده یا وزیر خارجه آمریکا قول داده با نامههای آرامبخش جبران کند و یا این ادعا که در نقشه اسرائیل و عربستان برای مقابله به مثل وارد نمیشویم(!)
این خبر هم رسماً در رسانهها منتشر شد که چند هفته پس از اعلام خروج ترامپ از برجام، خانم فدریکا موگرینی مسئول وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا گفت که از روحانی تضمین گرفته در صورت خروج آمریکا از برجام، مقابله به مثل نکند و از توافق خارج نشود. خب! وقتی آمریکا از طریق واسطه اروپایی اطمینان پیدا کرده بود که دولت روحانی هیچ واکنش جدی نشان نمیدهد، چرا باید انجام تعهدات خود را متوقف نمیکرد؟ با این وجود چرا نویسنده تحلیل، شیپور را از سر گشاد آن مینوازد و به جای انتقاد از شخص آقای روحانی، دونکیشوتوار به آسیابهای بادی حمله میکند و منتقدان را متهم میسازد؟ ثالثاً، دولت با شتابزدگی، توافق را چگونه تنظیم و اجرا کرد که دولتین آمریکا به مدت 5 سال توانستهاند تعهدات خود را اجرا نکنند و طلبکاری هم بکنند؟ چرا نویسنده روزنامه جمهوری اسلامی به جای مؤاخذه دولت، به منتقدانی که این خدعه و خیانت آمریکا را پیشبینی میکردند، میتازد و چه چیزی نصیبش میشود؟
رابعاً تعهد دادن مخفیانه به FATF و اجرای 39 بند از 41 بند برنامه اقدام تدوین شده، موجب مؤاخذه است و حامیان این اقدام غیرقانونی باید با شرمندگی پاسخگو باشند که با وجود اجرای 39 بند، تحریمها نه تنها برداشته نشد بلکه بیش از دو برابر شد. نویسنده سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی واقعیت به این روشنی را نمیفهمد، یا مطالب دیکتهشده را بدون مطالعه بازنشر میکند؟!
خامساً دولت جز با آمریکا و یکی دو کشور اروپایی، با کدام قطبهای سیاسی و اقتصادی دیگر در دنیا وارد تعامل جدی شده که نگذاشته باشند تعامل کند؟ با همسایگان؟ با چین؟ روسیه؟ شرق آسیا؟ آمریکای لاتین؟ برای دولتی که فقط 5 ماه در پکن سفیر نداشته، تعامل چه مفهومی میتواند داشته باشد؟ این که تنظیم سند همکاری راهبردی مثلاً با چین، بالغ بر 5 سال معطل نگاه به غرب میماند، بوی تعامل با کشورهای مختلف را میدهد؟! خود را گول نزنید جنگ اقتصادی، نتیجه برجام است
یک سایت حامی دولت درباره اظهارات اخیر روحانی نوشت این سخنان، نوشدارو پس از مرگ سهراب است.
عصر ایران با اشاره به سخنان دیروز روحانی، نوشت: از رئیس جمهوری خواسته بودیم از لاک سکوت بیرون بیاید و توضیح را به بعد موکول نکند. او هم چنین کرد. پس، همین جای استقبال دارد. حسن روحانی گفت:
«- در این انتخابات (مناظرهها و تبلیغات انتخابات) فهمیدیم چقدر زنان، خوب هستند. چقدر اقوام خوب هستند. همه از زنان و اقوام میگویند.
- من وعده داده بودم نگذارم جنگ شود و نگذاشتم. به وعدههای اقتصادی هم در دولت اول عمل کردم. در دولت دوم اما درگیر جنگ اقتصادی شدیم. شدیم یا نشدیم؟ در سال95 تورم 5 درصدی را به 15 درصد رساندیم یا نه؟
- بله، در سال 97 شرایط عوض شد. اما چرا عوض شد؟ چون وارد یک جنگ تمامعیار اقتصادی شدیم. آقای صدا وسیما! در سؤالات خود میپرسیدی وارد جنگ اقتصادی شدیم یا نشدیم؟
- در سؤالات مناظرهها جنگ اقتصادی مطرح نشد. گویی اصلا ترامپ نبوده است! بدترین جمهوریخواهان مگر کنار او نبودند تا ریشۀ ما را بکنند؟
- آقای صدا وسیما! میپرسیدی برجام آری یا نه؟ تحریم که معلوم است بد است. برجام را بپرس.
- کسانی که با من سینه به سینه میشدند و پرونده درست میکردند که فضای مجازی باید فیلتر شود حالا از پهنای باند حرف میزنند . قبلا این پهنا چقدر اذیتشان میکرد و حالا چقدر خوب شده این پهنای باند! خدا را شکر که دیگر هیچ کس نمیتواند بگوید طرفدار فیلترینگ است.»
نویسنده میافزاید: سخنان روحانی صریح و روشن است. اما آیا میتوان آن را نوشدارو پس از مرگ سهراب دانست؟
تا سهراب چه باشد. اگر سهراب، صلح و برجام است نمرده است و دولت اصولگرا و رئیسجمهور اصولگرا هم ناگزیر از اجرای آن است چه رسد به همتی که با چند اگر و شاید روی کاغذ، بخت دارد.
اگر سهراب، اعتماد و سرمایۀ اجتماعی است شاید مرده باشد. اگر سهراب، ایران باشد ایران اما زنده است.
نویسنده عصر ایران توضیح نداده که اولاً اگر عملکرد دولت، به سرمایه اعتماد اجتماعی در حد مرگ آسیب زده، زنده بودن برجام چه ارزشی میتواند داشته باشد؟ ثانیاً زنده بودن برجام چه ارزشی دارد وقتی تحریمها با وجود آن چند برابر شده و وزیرخارجه آمریکا نیز میگوید حاضر به بازگشت به توافق قبلی (!برجام) نیستیم. ثالثاً جنگ اقتصادی ادعایی، اتفاقاً از گور برجام بلند شده و هر دو دولت اوباما و ترامپ با اطمینان از این که روحانی خود و کشورش را گروگان اجرای توافق به هر قیمت نگه میدارد، شروع به پایمال کردن توافق و اعمال تحریمهای ویزا، سیسا(1) آیسا و کاتسا کردند.
این خباثت البته از سوی صاحبنظران پیشبینی میشد و هشدار هم داده شد منتها در آن زمان آقای روحانی تمسخر منتقدان را مد روز کرده بود تا نه خود و نه دولتمردان وی صدای هشدارها را نشنوند. بنابراین اینجا هم او مقصر است. همین جا گفتنی است که در ارزیابی هر کاری، روند و سرانجام و کارنامه آن را میسنجند، نه با نگاه مقطعی و نقطهای. آمریکا همان یک سالی که اجازه فروش محدود نفت طبق برجام را میداد، در حال تدارک زیرساخت تحریمهای چند برابر بود و ضمناً صادرات و واردات ایران را کانالیزه میکرد؛ و تبعات پذیرش ورود به این کانال محدود شونده بود که سقوط شدید منابع درآمدی و رشد اقتصادی را در برآیند دولت روحانی تدارک کرد.
اجمالاً این که برجام، آن هم با اجرای یکطرفه آن از سوی دولت روحانی- و تضمین دادن به آمریکا مبنی بر این که در صورت پایمال شدن حقوق ایران هم در توافق میماند- یک خسارت بیسابقه در تاریخ کشورمان است که صرفاً به عنوان یک عبرت، جسد آن قابل تشریح است. وگرنه همین دیروز معاون وزیر خارجه تصریح کرده که آمریکا حاضر به لغو مؤثر تحریمها (در حد بازگشت به سال 96 که مستلزم لغو 150 تحریم میباشد) نیست.
سایر اخبار این روزنامه
نقش مدیریت بانکی در تورم و نابسامانی اقتصادی
ملت با اسلام است!(یادداشت روز)
اخبار ویژه
دو مقام سابق صهیونیست: رژیم ما آپارتاید است/دنیا باید علیه آن ورود کند
درخشش دوباره جوانان ایرانی در لیگ ملتهای والیبال؛ پیروزی مقتدرانه ایران بر آمریکا
مراکشیها هر جا را که نماینده اسرائیل پا میگذارد آب میکشند!
فاز دوم کارآزمایی بالینی واکسن ضد کرونای «فخرا» آغاز شد
روحانی: امروز هم راهحل مشکلات برجام است / بلینکن: حتی در صورت بازگشت به برجام صدها تحریم میماند
فریادی تاریخی علیه سرمایهداران آمریکایی
عراقچی: تحریمهای اولیه، ثانویه و ۵۰۰ تحریم برجامی باقی مانده است
چه نمرهای به مناظرهها بدهیم؟(نگاه)
جریانشناسی اقتصادی، ضرورتی اجتناب ناپـذیر برای انتخاب رئیسجمهور
از سـنگ تــا مـــوشکهای نقطـه زن
نقش مدیریت بانکی در تورم و نابسامانی اقتصادی
نقش مدیریت بانکی در تورم و نابسامانی اقتصادی