گرههایی که با توسعه کسبوکار صنایعدستی باز میشود
راضیه زرگری- همه سبدها ولو است روی هم تلنبار. حصیربافی یکی از روتینهای زندگیشان است اما نمیدانستند این سبدها را باید چگونه ،کجا و با چه قیمتی برای فروش عرضه کنند و پول دربیاورند. نه مشاورهای دارند و نه حمایتی؛ فصل خشکسالی که شروع میشود اهالی کاشمر و روستاهای اطرافش سختتر میتوانند ساقههای گندم برای حصیربافی پیدا کنند. آنها کارشان را بلد هستند به بهترین شکل و با خلاقانهترین روشها. سبدهای محکم میبافند؛گلیم پلاس میبافند اما چرا در سختی زندگی میکنند؟ چون کسی نیست که به آنها بگوید گیر صنایعدستی روی هم تلنبار شدهشان کجاست؛ ارزش کارشان را نمیدانند ؛ بازارشان را پیدا نکردهاند.
نوازش روح با تماشای دستسازههای بشردیدن صنایعدستی و دستسازههای هنری برای اکثر آدمها جذاب و چشمنواز است؛ از قالیهای هزار نقش و رنگ دستبافت گرفته تا سوزندوزیهای تودرتو و منظم و معرقکاریهای بینظیر. در دنیای مکانیکی و ماشینی امروز که نشانه استیلای صنعت بر روح آدمهاست، تماشای صنایعدستی یعنی دمیدن لطافت به زندگی خشک و بیروح. ظرافت و زیبایی دستسازههای هنری مثل نوری است که اکثر ما آدمها در زندگیهای روزمرهمان به آن نیاز مبرم داریم تا با تماشای آن روحمان را جلا بدهیم.
صنعتی که زاییده روح آدمها و نشاندهنده آئین فرهنگهاست. محصولی که با مواد اوليه بومي، به كمك دست و ابزار دستي خلق میشود، بدون شک زنده است و روح دارد.
صنایعدستی شاید در طول سالها نسل به نسل با فراز و نشیبهای زیادی مواجه باشد اما همین نیاز همیشگی بشر به زیباییشناسی در زندگی مدرن، نمیگذارد صنایعدستی از بین برود. با این همه در کشور ما متأسفانه به این هنر صنعتی بهای چندانی داده نمیشود تضمینی برای ادامه حیات رشتههای بسیار صنایعدستی وجود ندارد.
تأسيس «شوراي جهاني صنايعدستي»، بهعنوان نهاد وابسته به يونسكوپس از جنگ جهاني دوم، صنايعدستي با محتواي هنري و فرهنگي، مورد توجه كشورهاي پيشرفته قرار گرفت. در دهم ژوئن/ بيستم خرداد سال ۱۹۶۴نخستين همايش جهاني با شركت مسئولان اجرایي، استادان دانشگاه، هنرمندان و صنعتگران بيش از ۴۰ كشور جهان، در نيويورك برگزار شد.در قطعنامه پاياني آن همايش، تأسيس «شوراي جهاني صنايعدستي»، بهعنوان نهاد وابسته به يونسكو تصويب شد. سالروز تأسيس اين همايش، بهعنوان «روز جهاني صنايعدستي» نامگذاري شده است. با راهاندازي شوراي جهاني صنايعدستي، صنايعدستي و سنتي، به صورت بخشي از حيات فرهنگي- اقتصادي ملتها، مورد توجه قرار گرفت. ايران، از سال ۱۳۴۷از طريق سازمان صنايعدستي كشور، به عضويت اين شورا درآمد و در مجمع آسيا و اقيانوسيه آن، مشغول فعاليت شد.
سبدهایش را محکمتر از مادرش میبافد تا خود را ثابت کندبهجت نبوی، کارآفرین حوزه صنایعدستی و حامی زنان و کودکان آسیبدیده اجتماعی است. او از مصائب روند تولید و فروش صنایعدستی در روستاهای منطقه کوهسرخ کاشمر در خراسان رضوی به شهروند آنلاین میگوید: «مردان و زنان روستاهای کاشمر همهشان حصیربافی میدانند. بچههای کوچک 8 ساله و 10 ساله هم به این کارها علاقه دارند و در یاد گرفتن این هنر از همدیگر سبقت میگیرند. میخواهند خودشان را ثابت کنند و سبدهایی میبافند که محکمتر از سبدهای مادرشان باشد، اما این ظرفیتهای ارزشمند را نهادی قدر نمیداند. مسئولان میآیند، به آنها سر میزنند و عکس میگیرند و برایشان نمایشگاه میگذارند. در نهایت هم مثلا کارهایشان با 200 هزار تومان فروش برمیگردد.»
او تعریف میکند خانمی که 7 نفر را تحت پوشش داشت، این هنر را خودش و بچههایش بلد بودند اما ساقه برای حصیربافی کم داشتند: «همین بانو دختری 15 ساله داشت که از ترس شوهر کردن خودش را 13 ساله جلوه میداد. این روستاییان شریف اگر صنایعدستی پررونقی داشته باشند فرهنگ اجتماعیشان هم رشد میکند و از آسیبها رها میشوند.»
این کارآفرین که بالغ بر 15 سال است در حوزههای مختلف حمایت از آسیبدیدگان فعالیت کرده دوست دارد تغییری در جامعه روستایی ایجاد کند: «ساختار فکری باید تغییر کند. اگر قرار است به صنایعدستی نگاه کنیم باید بدانیم این سبد به چه قیمتی از این خانه درآمده است.»
او از زنی میگوید که چند ساعتی را پیشش بوده و فهمیده که همسرش معتاد و بیکار در خانه میچرخد و او با مشقت در هوای گرم با بچه کوچک مینشیند به حصیر بافی: «یک گوشه خانه حصیر بود؛ یک جای دیگر صابونهایی که درست کرده بود و آن طرف هم میوههای خشک کردهاش، اما چه سود که نمایشگاهها بسیار کمرونق و کمفروغ است و کمک زیادی به تولیدکنندگان این صنایع نمیکند.»
باید بدانیم چه کنیم که مشاغل خانگی و صنایعدستی به کسب و کار تبدیل شودنبوی معتقد است نهادها اگر واقعا دلسوز صنایعدستی هستند،باید روی کسب و کار تمرکز کنند. باید بدانیم چه کنیم که مشاغل خانگی و صنایعدستی به کسب و کار تبدیل شود؟ روستایی تولیدکننده یک سبد حصیری حتی نمیداند قیمت محصولش چقدر باید باشد. کاش مسئولان کنار عکس گرفتنهایشان مشاوره هم بدهند به این بندگان خدا.
اگر اهالی این منطقه روی صنایعدستی کار کنند و بازار صنایعدستیشان را احیا کنند خیلی بهتر از دامداری و کشاورزی است که متأثر شدید از خشکسالیها شده است. صنایعدستی روستایی را دریابید.
نبوی از احیای یک صنعت قدیمی خراسان رضوی که در حال فراموشی بود به شهروند آنلاین میگوید: «دو سه سال است روی گلیم پلاس کار میکنیم. محصولی که بافت متفاوت از گلیمهای قدیم طرح پیچشی دارد. روشهای جدید با نخهای ظریفتر و استقبال بیشتر جوانان؛ این گلیمها گرهای نیست. وقتی نمایشگاه راه انداختم، روستاییان ابتدا خیلی مقاومت میکردند نمیآمدند و با واسطه محصولشان را میفرستادند. چون اساسا اعتمادی نداشتند و فرآیند ارایه محصول و بازاریابی را بلد نبودند. به همین دلیل هم ارتباط برقرار نمیکردند، اما وقتی افراد موثر روستا آمدند و روستاییان هم راه افتادند و حالا من خوشحال میشوم وقتی زنی روستایی ،سومین گلیم پلاسش را با سفارش مستقیم مشتری میبافد. با این همه آنها نگران هستند چون تضمینی برای توسعه کسب و کارشان ندارند.»
از سفال و شیشه و فلز گرفته تا طراحی و مینیاتور و تذهیبکنکور هنر که میدهی میتوانی صنایعدستی را برای تحصیل انتخاب کنی، اما دانشگاههای محدودی شامل این رشته میشوند مخصوصا دانشگاههای دولتی که خیلی کم این رشته را دارند. صنایعدستی از آن رشتههایی است که رتبه خوبی برای پذیرش میطلبد و در سالهای اخیر جزو رشتههای پرطرفدار شده. هاله ایرانخواه، دانشجوی صنایعدستی دانشگاه هنر است. او به شهروند آنلاین از جذابیتهای رشته تحصیلیاش میگوید: «از سفال و شیشه و فلز گرفته تا طراحی و مینیاتور و تذهیب؛ با همه این رشتهها تا حدودی در طول دانشگاه آشنا میشویم و چه از این بهتر. در نهایت یکی از این متریالها را بهصورت تخصصی ادامه میدهیم و در سال آخر دانشگاه بهصورت تخصصی کار میکنیم.
رشته صنایعدستی برای آدمها خیلی جذاب است.» هاله وقتی وارد دانشگاه شد تصوری متفاوت از این رشته داشت: «فکر میکردم رشتهای قدیمی است و نمیتوان صنایعدستی امروزی را تجربه کرد. ولی این مهارت کاملا بستگی به شخص دارد. یکی شاید تذهیب سنتی را یاد بگیرد و همان را ادامه دهد، اما بیشتر هنرجوهای این رشته در طول مسیر، خلاقیت و ابداع را چاشنی هنر و صنعت میکنند تا کارهایشان با ادوار پیشین متفاوت باشد و متناسب با سلیقه آدمهای امروزی.»
مشکلات حوزه صنایعدستی هم مثل همه حوزهها زیاد است. کمبودهای بودجه و گران شدن مواد اولیه هر کاری مهمترین دغدغه جوانانی است که امروز در این رشتهها تحصیل میکنند و دوست دارند کسب و کاری در همین مسیر راه بیندازند. هاله از لذت تجربه خلق یک محصول در صنایعدستی میگوید: «فلز، سفال و شیشه؛ همه متفاوت و منحصر به فرد. مثلا چوب سخت است بر خلاف سفال که سریع شکل میگیرد باید انرژی بیشتری برایش بگذاری. یعنی روحیه من وقتی با چوب کار میکنم سفت و سختتر میشود. انگار آدمی میشوم که مقاومت چوب به من هم منتقل میشود. ولی وقتی با سفال کار میکنی لطیف و منعطف میشوی. یک ظرف سفالی که با دقت و زحمت میسازی، دست آخر ممکن است در کوره ترک بخورد و آن چیزی نشود که تو میخواهی. پس باید آنقدر این کار را تکرار کنی تا به نتیجه برسی. همین بهترین تمرین برای صبر است.
وقتی همه صنعتهای هنری را تجربه میکنی ذهنت آنقدر باز میشود که خلاقیتها هم بالا میرود و ایدههای جدیدی سراغت میآید و وارد یک دنیای متفاوت میشوی. حتی با کمترین متریال میتوانی یک اثر تجسمی بسازی. همین زیباییهای صنایعدستی و جذابیتهایش را چند برابر میکند.» این دانشجوی صنایع دستی میگوید: «آدمهایی که هنر مخصوصا صنایعدستی میخوانند، شجاع هستند و از آینده نمیترسند که اگر نگران آینده معیشتی زندگی بودند شاید یک رشته پولساز را انتخاب میکردند.»