روزنامه ایران ورزشی
1400/03/20
برای دراگان ترجمه نکنید اما... طولی نمیکشد!
یادداشت احسان محمدی بعید است هیچ مربی خارجی از ایویچ و بلاژویچ تا کیروش و شفر و استراماچونی فارسی بلد باشند. حتی برانکو که برخی میگفتند فارسی را خوب میفهمد اما رندانه وانمود میکند بلد نیست، باز هم فارسی نمیتواند «بخواند». یعنی 99 درصد چیزهایی که ما در روزنامهها، سایتها و خبرگزاریها و فضای مجازی سالها در نقد یا تحسین آنها نوشتهایم مصرف خودمانی و دورهمی دارند و آنها اصلاً متوجه نشدهاند مگر اینکه کسی یا کسانی در نقش مترجم و رابط خبری کنارشان بوده و این کار را برایشان انجام داده باشند. این افراد از همه ما که دهههاست مینویسیم نقش مهمتری دارند. آنها میتوانند متنها را مو به مو و صادقانه بخوانند و میتوانند دست به تحریف بزنند. بسته به اینکه «شاه را خوش بیاید یا بادمجان را» خیلی اوقات ممکن است بر اساس سلیقه و نوع و نگاه خودشان یا حفظ موقعیت دست به انتقال گزینشی مفاهیم بزنند. مثل همان کاری که آرش فرزین مترجم سوبل در سال 83 بعد از شکست این تیم مقابل ملوان انجام داد و عادل فردوسیپور در برنامه نود دست به افشاگری زد و معلوم شد او به شکل دیگری ترجمه کرده بود. داماد علی پروین اما از کار خودش دفاع کرد و گفت: «من فقط یک جمله سوبل را ترجمه نکردم و این همه حرف و حدیث به وجود آمد. بعد از بازی ملوان که بهروز رهبریفرد یک گل به خودمان زد و یک پنالتی را هم در دقیقه 90 از دست داد، در رختکن همه ریختند سر علیآقا که سوبل مربی نیست و تمرین دادن بلد نیست و حسابی از او انتقاد کردند. علیآقا هم بعد از بازی عصبانی بود و در مصاحبهاش صحبتهای تندی علیه سوبل به زبان آورد. زمانی که من به همراه سوبل از رختکن بیرون آمدیم، تمام خبرنگاران به طرف ما هجوم آوردند تا نظر سوبل را در خصوص صحبتهای علی پروین بدانند. آنجا او گفت علی پروین کارهای نیست که در مورد من تصمیم بگیرد. اگر من این صحبتها را ترجمه میکردم، اوضاع پرسپولیس خیلی بدتر میشد و به همین خاطر من از طرف سوبل گفتم به نظر آقای پروین احترام میگذارم.» اسمش را گذاشتند مترجم قلابی. رسانههای ورزشی زندگیاش را سیاه کردند که حق نداشته به اعتماد مربی آلمانی خیانت کند. کارش را از دست داد و اما هنوز میگوید «صلاح دیده آنطور ترجمه کند و به سود باشگاه کار کرده.» کسانی که کنار دراگان اسکوچیچ هستند احتمالاً وقتی دارند بازخوردهای پیروزی 3-صفر تیم ملی مقابل بحرین را از منابع فارسی برایش ترجمه میکنند بد نیست یواشکی به او بگویند که خیلی دل خوش نکند به این تعریفها و تحسینهای ما. بازی با بحرین تمام شد و حالا او مقابل کامبوج و عراق اگر پایش بلغزد و تیم نتیجه نگیرد آنوقت همه چیز وارونه میشود. ما اهل وسط نگهداشتن نیستیم. یا زنگی زنگیایم یا رومی روم. طرف یا سفید است یا سیاه مطلق. یا شیفته برانکو هستی یا دشمن او، یا عاشق کیروش هستی یا باید از او متنفر باشی. اصلاً در ذهن خیلیهایمان جا نمیشود که یک نفر ممکن است هم نظم و انضباط و هنر بهترین بازی گرفتن از بازیکنان را مثل کیروش داشته باشد، هم ذهن خلاق برانکو را. در چنین فضایی اسکوچیچ هم با اولین شکست چنان دود میشود و به هوا میرود که انگار مقابل بحرین هیچ کاری نکرده است. اصلاً همه چیز را پای خلاقیت قدوس و آزمون و طارمی مینویسیم و میگوییم چوب خشک هم روی نیمکت بود تیم بیشتر از این گل میزد و حضور دراگان باعث شد تیم بترسد وگرنه خط حمله ما میتوانست پنج، شش گل دیگر بزند و... زدن این حرفها قبل از دو دیدار حیاتی تیم ملی دیوانگی است. آدمها ترجیح میدهند خوبیها را بگویند و به تیم روحیه بدهند اما فارغ از نتیجه این بازی و این تورنمنت، پیروزی ما زمانی است که دست از مقدس کردن مربیان و بازیکنان برداریم، آنها را خاکستری و قابل نقد ببینیم. نقد و نظر داشته باشیم اما از دایره انصاف خارج نشویم. بعضی رفتارها در فضای مجازی -به ویژه توئیتر- نشان داد که احتمالاً قرنها با این درجه از مدارا فاصله داریم اما بالاخره مجبور میشویم از یک جا شروع کنیم. اصرار بر بالا بردن دیوار کج، فقط خسارت ناشی از ریختن آن را بیشتر میکند. رعایت این تعادل در گفتار و رفتار اسمش «وسطبازی» نیست، اسمش دست برداشتن از تعصب کور و دگماندیشی است.
سایر اخبار این روزنامه
عراق را میبریم و صعود میکنیم
مجیدی - مدیریت؛ تعامل در حد صفر
مربیان پرسپولیس: غر نمیزنیم!
تلخکامی ورزش در بلبشوی سیاسی
غول خفته برمیخیزد؟
ماجراجویی در تیم ملی
برای دراگان ترجمه نکنید اما... طولی نمیکشد!
کره جنوبی در آستانه صعود
شکست لبنان به نفع سایر تیمهای دوم آسیا
ساری با سه بازیکن جدید در لاتزیو؟
استقلال برای میلیچ و دیاباته بلیت برگشت خرید
شایعه داغ: لوکاس مورا در تیررس الهلال
نبرد اول در المپیکو!