روزنامه آفتاب یزد
1400/03/20
هجوسرایی آموخته شده!
بابک خطی- اینجا و آنجا از مسئولین مسائل اجتماعی و فرهنگی یا معلمان اخلاق شنیده میشود که گویا مردم یاد گرفتهاند از اتفاقات تلخ و دردناک اجتماعی-که این روزها در جامعه زیاد هم شده است- شوخی بسازند و چنین مواردی را به صورت دستمایهای برای طنز دربیاورند.بعد هم زبان را گشاده، قلم را سرانده، صفحهکلید را انگشتباران نموده و انتقاد میکنند که: این چه راه و روش نکوهیده و کژی است که دامان آدمهای جامعه را گرفته و این مردم چقدر ناامیدکننده شدهاند و بیاخلاق و بیفرهنگ و چه و چه!
این مسئله را باید مبتنی بر واقعیت در جریان زندگی آدمها تحلیل کرد.
فشار انباشته شدهی اتفاقات وحشتناک و نابهنجار در فضای اجتماعی ضرب در کاهش چشمگیر درآمدها علیرغم کار زیاد و طاقتفرسای اکثریت جامعه به علاوهی مشکلات نفسگیر عدیده در اداره یک زندگی در سادهترین شکل ممکن و درماندگی از تامین بدیهیات آن در کنار سیر پیشرونده و لجام گسیختهای که این تغییرات به خود گرفته است، شرایط پیچیدهای ایجاد کرده که تبدیل به شوخی کردن تلخیها و معضلات غمانگیز اجتماعی برای عدهی زیادی از آدمهای جامعه نه از سر سرخوشی که نقش یک مکانیسم دفاعی و روش انطباقی را بازی میکند تا در حد توان خود ضرب فشارهای وارده را بگیرد و یا فشارهای روانی فراوان را در لحظه به امری محال در آیندهای نامعلوم حواله کرده و اضطرابهای واقعی موجود را به طور موقت دور کند.
این اثر حمایتی طبعا کوچک و ناقص بوده، نهایتا در حیطه قدرت یک مکانیسم دفاعی روانی عمل خواهد کرد؛ چیزی در حد کمی توان برای بالا آمدن یک نفس یا لختی استراحت برای کمری که زیر فشار تا شده است.
روشهای انطباقی (copping methods) خود، به انواع موثر و غیر موثر تقسیم میشوند. برخی از این متدها ممکن است در کوتاه مدت موثر ولی در صورت مزمن شدن غیرموثر و آسیبزا باشند و بالاخره اینکه توصیف دقیق و آکادمیک موثر یا غیر موثر بودن یا آسیبرسانی احتمالی روش شوخیسازی معضلات بر فرد و جامعه در حیطه تخصصی روانپزشکی-روانشناسی و جامعهشناسی است.
هرچند که شوخیسازی و هجویه گرایی منفعل معضلات اجتماعی در نفس خود شاید عملی زیبا و قابل دفاع نباشد که بتوان آن را تایید و تشویق کرد یا اینکه ممکن است حتی موجب اثرات منفی هم باشد، اما باید دقت نمود که این پدیده معلول و تالی به علتهای اساسی دیگر است که برای برخی از آدمها نقش یک سوپاپ و دریچه اطمینان برای تخلیههای گاهبهگاه ذهنهای انباشته و لبالب شده از دیسترس، غم نداری، غصهی نان وعدم ثباتهای مکرر را در شرایط بحرانی بازی میکند.
اگر هدف کاهش آنهم باشد، ابتدائا باید علت را جسته و رفع و رجوع کرد که در این صورت قسمت عمدهی مسئله-معلول- خودبهخود برطرف شده و میتوان روی باقیماندهی آن هم تمرکز و برنامهریزی کرد. مسئله مهم دیگر این است که وضعیت امروز یعنی معضلات اجتماعی تلنبار شده روی جامعه و سرریز شدن آن از ظرف توان پذیرش ذهنی جامعه از قتلهای خانوادگی گرفته تا بازی با آبروی آدمها که به اوضاع وخیم امروز رسیده است، حاصل برنامهریزیهای همین مدیران و پیشینیان همین افراد بوده و قسمت عمدهای از مسئولیت وضعیت فعلی بیکم و کاست بر عهده آنان خواهد بود.
با این وصف شایسته مینماید که به جای نشستن در جایگاه منتقد رفتار مردم و به جای فرافکنی اشکالات به مردم خستهی از نفس افتاده به علتهای اساسی توجه گردیده، به وظیفه اصلی که برنامهریزی صحیح و ساختن بستر مناسب برای داشتن جامعهی سالم و پویا است پرداخته شود.
مسئولین آموزش و پرورش، سکانداران وزارتها، سازمانها و کمیتههای مسئول بهتر زیستن مردم و... به هوش و به گوش باشند که جامعه فردای ما را کودکان مدرسهای امروز میسازند و رسیدگی درست و حسابی به آنها راه ساختن جامعهای زایا و شاد است تا زندگی حداقل برای آنان در دنیایی آرامتر و با ثبات لازم، آنچنان که شایستهی انسانبودن است، ممکن شود.
همان قدر آسوده که حقشان است، حق ما است و حق همهی مردم دنیا است.
سایر اخبار این روزنامه
انتخابات به سبک نیکاراگوئه: بازداشت 3 کاندیدای ریاست جمهوری
عراقچی: مسائل کلیدی در مذاکرات باقی مانده است
غربت فرهنگ در مناظره فرهنگی
مکرون: خشونت در دموکراسی جایی ندارد
انتخابات عرصه تصمیمگیری بر سرنوشت فردی و اجتماعی است
آقای همتی؛ از بین پیامکهای شُل حجابی و بانکی کدام پیامک استرسزاتر است؟
گشت ارشاد مدیران، لرزه بر اندام طبریها انداخت
روحانی حق دارد؟
فاصله زیاد کاندیداها با مردم
دولت درباره حجاب اختیارات دارد؟
انتخابات به سبک نیکاراگوئه: بازداشت 3 کاندیدای ریاست جمهوری
درباره روزنامه نگاری تحلیلی
هجوسرایی آموخته شده!
کابل: کار طالبان است/ طالبان: کار داعش است