روزنامه ابتکار
1400/03/23
چرا همچنان پس از 16 ماه کنسرتها از آنلاین به فیزیکی تغییر نمیکنند؟ سکوت نتها روی صحنه
گروه فرهنگ و هنر – هنوز که هنوز است بعد از گذشت حدود 16 ماه از شیوع کرونا، با وجود آنکه تمام فعالیتهای فرهنگی و هنری هرچند دست و پاشکسته کارشان را آغاز کردهاند اما کنسرتها موسیقی آن هم در حد انگشتان یک دست و تنها در جزیره کیش برگزار میشود. اما چرا با وجود آنکه فعالیتهای هنری رد دسته مشاغل گروه 3 قرار گرفتهاند و سالنهای تئاتر و سینما با رعایت پروتکلهایی خاص میتوانند فعالیت کنند، کنسرتهای موسیقی همچنان بیصدا هستند؟تقریبا از اوایل اسفند سال 98 تمام فعالیتهای فرهنگی و هنری به دلیل جلوگیری از شیوع ویروس بسیار مسری کرونا، بنا به اعلام وزارت ارشاد تعلیق شد، بدون آنکه مشخص باشد این فعالیتها چه زمانی دوباره از سر گرفته میشود. از سوی دیگر مردم هم در پی تعطیلیهای مشاغل و محدودیتهای ترددی خانهنشین شدند، همین شد که اهالی موسیقی تصمیم گرفتند حالا که مردم نمیتوانند به سالنهای کنسرت بروند، کنسرتها را به خانهها بیاورند. در ابتدا برخی هنرمندان در خانههایشان لایو گذاشتند و برای علاقهمندانشان زنده اجرا کردند. بنیامین بهادری اولین خواننده ایرانی بود که چراغ کنسرتهای آنلاین را روشن کرد. او از پشتبام خانه خود به اجرای موسیقی پرداخت و کنسرتش را به صورت زنده از صفحه اینستاگرام برای مخاطبانش پخش کرد. پس از بنیامین، هنرمندان دیگری مانند کاوه آفاق، حجت اشرفزاده و سالار عقیلی همین کار را انجام دادند که مورد استقبال مخاطبان قرار گرفتند. زمانی که بازار اجراهای زنده در خانه داغ شده بود، روزبه نعمتاللهی در اقدامی قابل توجه به سالن همایشهای برج میلاد تهران رفت تا روبهروی صندلیهای خالی این سالن به اجرای کنسرت بپردازد. در همین مسیر با گذشت زمان و همکاری برخی نهادهای دولتی این امکان فراهم شد تا خوانندگان با همراهی تمام گروهشان در سالن کنسرت حاضر شوند و برای «صندلیهای خالی»ای بخوانند که خانهنشینان به شکل مجازی روی آنها نشسته بودند.
به هر روی از آنجا که موسیقی نیز مانند دیگر فعالیتهای هنری تا همین اواخر در دسته سوم مشاغل قرار داشت، تقریبا فعالیتش با هر اوج و فرود کرونا تحت تاثیر قرار میگرفت. همین امر موجب رونق کنسرتهای آنلاین شد. تا مدتی کنسرتهای آنلاین به صورت رایگان و با حمایت نهادهای دولتی برگزار میشدند اما کمکم با ورود پلتفرمهای اینترنتی پای بلیتفروشی هم به کنسرت آنلاین باز شد.
گرچه با گذشت حدود یک سال و نیم و تقریبا درآمد صفر اهالی موسیقی، نمیشد برای بلیتفروشی کنسرتهای آنلاین چندان خوردهای به هنرمندان گرفت اما نبود زیرساختهای مناسب، انتقادهای بسیاری را برای برگزارکنندگان این کنسرتها به دنبال داشت. کنسرت همایون شجریان اولین مورد کنسرتهای غیر رایگان بود که قرار بود خرداد ۱۳۹۹ از طریق تلویزیونی اینترنتی پخش شود، اما عده زیادی از کاربرانی که اقدام به تهیه بلیت کرده بودند، موفق به تماشای آن نشدند و فردای آن روز، خیل عظیمی از آنها در فضای مجازی به نقد این اتفاق پرداختند و در نهایت اعلام شد حق اشتراک کسانی که موفق به تماشای اجرا نشدهاند، به آنها برگردانده میشود.
۱۳ مرداد نیز خبر آمد سیروان خسروی ششمین آلبوم رسمی خود را با نام «مونولوگ» منتشر کرده است و اولین کنسرت این آلبوم را ۱۸ مرداد در قالب برنامهای از قبل ضبط شده با قیمت بلیت ۵۰ هزار تومان برگزار میکند. خبری که با تیتر «خرید بلیت برای تماشای اجرایی از پیش ضبط شده به نام کنسرت آنلاین» در رسانهها منتشر شد. در این میان انتقاد از بابک جهانبخش هم که کنسرت آنلاینش را با بلیت ۵۵ هزار تومانی برگزار کرد، کم نبود.
کنسرت «آوای دوست» نیز که جمعه ۷ خرداد ۱۴۰۰ به صورت آنلاین در تالار وحدت برگزار شد و در طول آن شهرام ناظری به اتفاق نوازندگانش قطعاتی خاطرهانگیز را برای کاربران اجرا کرد، نمونه دیگری از تاثیر ورود تلویزیونهای اینترنتی به ماجرای کنسرتهای آنلاین بود که متاسفانه با وجود بلیتفروشی باز هم کاربران ناراضی را به همراه داشت. قطعا برگزاری کنسرت آنلاین برای خواننده و گروه نوازنده امری انتقادبرانگیز نیست. چرا که این مجموعه بهواسطه یک تلاش گروهی و انعقاد یک قرارداد مالی شرایطی را فراهم کرده است که مردم بدون پرداخت هزینهای به تماشای کنسرتی بنشینند که در روزهای غیر کرونایی برای دیدن آن باید هزینه هنگفتی را متقبل میشدند. برگزاری کنسرت آنلاین غیررایگان نیز جای انتقاد ندارد اگر بپذیریم که اهالی موسیقی در حال حاضر منبع درآمدی جز آن ندارند، هرچند میزان مبلغ آن مهم است و میتوان با هزینه کمتر بر مخاطب بیشتر و در نتیجه آورده مالی بالاتر تاکید کرد اما پرسش و ابهام اصلی اینجاست که چرا در این زمینه شفافیتی برای اعلام هزینهها و قراردادها وجود ندارد؟!
از سوی دیگر پس از آنکه در ۱۲ فروردین اعلام شد طبق مصوبه ستاد ملی مدیریت بیماری کرونا، سینما و تئاتر از گروه شغلی ۳ به ۲ منتقل شده است تا با این تغییر، فعالیت این دو حوزه در شهرهای دارای شرایط نارنجی بلامانع شود، اما در این میان هیچ نامی از موسیقی دیده نشد. تا اینکه سیدمحمد مجتبی حسینی، معاون امور هنری وزیر ارشاد، در 21 اردیبهشت امسال از ستاد ملی مبارزه با کرونا برای قرار گرفتن موسیقی در گروه شغلی ۲ و برقراری امکان از سرگیری دوباره برگزاری کنسرتها، بار دیگر تبعیض صورتگرفته میان اهالی موسیقی با دیگر هنرها را یادآوری کرد. او نوشت: «عطف به نامه قبلی مبنیبر تجدیدنظر در گروهبندی مشاغل و پیرو جلسه کارگروه کارشناسی کمیته امنیتی، اجتماعی و انتظامی ستاد ملی مدیریت بیماری کرونا درباره قرار گرفتن سینما و تئاتر در گروه ۲ مشاغل به آگاهی میرساند، بسیاری از اجراهای صحنهای موسیقی در گونههای ردیف دستگاهی، نواحی و کلاسیک در سالنهای کوچک و معمولا با مخاطبان محدود برگزار میشود و از نظر رعایت پروتکلهای بهداشتی و تعداد محدود تماشاگران با استفاده از درصدی از ظرفیت سالن با اجرای تئاتر و نمایش فیلم مشابهت دارد. پس مقتضی است در گروه ۲ مشاغل قرار بگیرد تا امکان برگزاری این گونه اجراها با رعایت پروتکلهای بهداشتی میسر شود.»
درخواستی که حمیدرضا نوربخش، مدیرعامل خانه موسیقی نیز در تایید آن گفت: «آیا ما میدانیم نزدیک به ۱۶ هزار نفر به صورت مستقیم و غیر مستقیم در ارتباط کامل با موسیقی هستند؟ اینها باید در این شرایط چه کنند؟ اکنون که اجراهای زنده موسیقی تعطیل شدهاند آیا ما میدانیم این عزیزان با چه شرایطی مشغول زندگی هستند؟ آیا فهمیدهایم حالا که بسیاری از کنسرتها در تعطیلی محض هستند این هنرمندان چگونه زندگی خود را اداره میکنند؟ به هر حال این دیدگاه غلطی است که در موسیقی فقط همه چیز را با سلبریتیها ارزیابی کنیم. چرا که غیر از این افراد شناختهشده، هنرمندان شریفی در حوزه موسیقی حضور دارند که به شدت در انتظار آمدن روی صحنه و اجرای برنامه مقابل مخاطبان به شرط رعایت پروتکلهای بهداشتی هستند.»
در نبود جوابی رسمی برای این نامه، حال سوال بیجواب این است که آیا اهالی موسیقی اجازه روی صحنه رفتن ندارند؟ و اگر چنین است چرا اهالی سینما و تئاتر از چنین اجازهای برخوردارند؟ سوال بیجواب دیگر این که آیا آنها خود مایل به روی صحنه رفتن نیستند چون از خسارات مادی و معنوی اجرا در سالنی خالی از تماشاگر میهراسند و به همین دلیل است که شاهد تعطیلی کنسرتها هستیم؟ سوالی که نمود عینیاش واکنش تهیهکنندگان و شرکتهای برگزارکننده کنسرتها و صاحبان سالنها در سال ۱۳۹۹ به برقراری اجازه از سرگیری برگزاری کنسرتها بود. زمانی که قرار شد صاحبان سالنها، ۵۰ درصد هزینه اجرا را از تهیهکنندگان دریافت کنند و نه صددرصد آن را و تهیهکنندگان هم بیبالا بردن قیمت بلیت از ۵۰ درصد ظرفیت مجاز سالن بهره ببرند. اتفاقی که رخ نداد چون پیشاپیش مشخص بود که آورده مالی آن بسیار کمتر از پیش است.
ظاهرا به نظر میرسد که دست در دست دادن این دو وجه، ماجرایی را رقم زده است که چشمانداز تیره و تارش چیزی جز خاموششدن صدای موسیقی نیست.
سایر اخبار این روزنامه
چرا همچنان پس از 16 ماه کنسرتها از آنلاین به فیزیکی تغییر نمیکنند؟
سکوت نتها روی صحنه
رضا دهکی
چالش اقلیت در جایگاه اکثریت
راهبرد بایدن برای مقابله با پوتین و شی جین پینگ چیست؟
چرا در ماههای اخیر خرید و فروش دارو در فضای مجازی افزایش یافته است؟
داد و ستد مجازی دارو؛ روایت وارونه
واکنشها به حضور کشتیهای جنگی ایران در اقیانوس اطلس
آمریکا با کشتیهای جنگی ایران چه خواهد کرد؟
«ابتکار» وضعیت بازار ارز و احتمالات آن را بررسی کرد
واقعیت قیمت دلار در روزهای پایانی دولت
مناظره سوم با عنوان دغدغه مردم توانست به بالا رفتن شور انتخاباتی کمک کند؟
راند آخر مناظره؛ بدون برنده
کدخدایی: انتشار عمومی دلایل عدم احراز صلاحیت، در قانون پیشبینی نشده
لاریجانی خواستار انتشار دلایل رد صلاحیت خود شد
وزیر کشور:
شاهد حضوری پرشور، سالم و قانونی برای انتخابات خواهیم بود
دلیل رزمایشهای نظامی شتابزده کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس چیست؟
کرونا و تاب آوری اقتصادی