روزنامه شرق
1400/03/24
وعدههای آبی
وعدههای آبی سروش طالبیاسکندری- پژوهشگر آب و توسعه در فضای نه چندان گرم انتخاباتی کشور، بازار وعدههای کاندیداها داغ شده است و ترکشهای این وعدهها گاهی به سمت منابع آب نیز پرتاب میشود. وعدههایی که نتیجه اجرائیشدنشان مصرف بیشتر آب است و نتیجه پوچبودنشان میتواند انتظار و امید واهی در ذهن جامعه باشد. نتیجه اولی تخریب بیشتر محیط زیست و گسترش بیعدالتی است و نتیجه دومی تخریب سرمایه اجتماعی و دورشدن از واقعگرایی برای پذیرش تصمیمات سخت مدیریت آب. در هر دو صورت جامعه مستحق آن است که درباره این وعدهها آگاهی بیشتری کسب کند. مخاطب این یادداشت کسانی هستند که برنامههای انتخاباتی ریاستجمهوری را دنبال میکنند تا اولا متر و معیاری برای سنجش عیار وعدههای آبی در اختیار داشته باشند و ثانیا خودشان از کاندیداها مطالبهگری دقیق بکنند. بر این اساس در بخش اول یادداشت، واقعیتهای موجود و در بخش دوم پرسشهایی که ضرورت به پاسخ آنها وجود دارد، مطرح میشود.1- به صورت موردی پیش میآید که کاندیداهای ریاستجمهوری در ارتباط با محیط زیست یا مسائل آب اشاراتی داشته باشند، اما این موارد در سطح کلیات باقی میماند و از مواردی همچون «محیط زیست مهم است و دولت ما به محیط زیست اهمیت میدهد» یا «اوضاع کمبود آب و محیط زیست خوب نیست» فراتر نمیروند. اما واقعیت مسائل نشان از لزوم درکی عمیقتر از مسئله و مهمتر از آن، مواجهه با تعارضات مسائل آب و محیط زیست با شعارها و مطلوبیتهای دیگر بخشهای اقتصادی و اجتماعی دارد. در این بخش مسائل مهم مدیریت آب در قالب چهار دسته ذکر میشود.
وضعیت منابع آب: توسعه بیرویه بهرهبرداری آب، موجب شده است که در بسیاری از مناطق کشور تقاضای مصارف از منابع موجود بالاتر رود و نتیجه آن در افت تراز آب زیرزمینی یا خشکی رودها و تالابها نمایان شود. در چنین شرایطی سیاستهای عرضهمحور همچون حفر چاه یا ساخت سد جدید به معنی محرومکردن بیش از پیش سایرینی است که قبلا از آن منابع آب استفاده میکردهاند. در سالهای اخیر تأمین آب با شیرینسازی آب دریا، استحصال آب ژرف، بارورسازی ابرها و تصفیه پساب نیز برای جبران کمبود آب مطرح بوده است. اما این پروژهها اصلا تأمینکننده منابع آب اقتصادی نیستند و آسیبپذیری کشور را به لحاظ تعارضات اجتماعی بالا میبرند. برای مثال هزینه شیرینسازی آب دریا و انتقال آن به مشهد یا اصفهان هزینهای حدود 200 برابر آببهایی که مصرفکننده شهری پرداخت میکند، در بر خواهد داشت. علاوه بر اقتصادینبودن چنین شیوهای برای تأمین آب، امکان تأمین برای حجم بالا نیز در واقع وجود ندارد و بههیچوجه این روشها نمیتوانند جبرانکننده کسری منابع آب کشور باشند. همچنین در شرایطی که همه مناطق کشور درگیر مواجهه با کمبود آب شدهاند، حساب بازکردن بر انتقال بینحوضهای نیز امکانپذیر نیست.
محیط زیست و نسل آینده: حقوق محیط زیست و نسل آینده در سالیان گذشته بدون سر و صدا مورد بیتوجهی قرار گرفته است. استمرار این وضعیت اکنون وضعیتی را به وجود آورده است که دیگر نمیتوان مانند قبل بهراحتی و بدون توجه از کنار آن گذشت. خشکشدن تالابها و ایجاد ریزگرد و تخلیه آبخوانها و فرونشست زمین، آثار این بیتوجهی در گذشته است. جبران این وضعیت نیازمند اختصاص سهم آب به طبیعت است و این موضوع نیز معادل کاهش مصارف آب در بخشهای انسانی خواهد بود که همراه با ریاضت و چالشهای زیادی است.
کشاورزی: کشاورزی بزرگترین مصرفکننده آب و مهمترین عامل در شکاف میان منابع و مصارف است. اگرچه در بخش شرب و صنعت باید به دنبال گزینههایی برای کاهش مصرف آب بود، اما به دلیل کمتربودن میزان مصرف در این بخشها و اولویت اجتماعی تأمین مصارف شرب و اولویت اقتصادی تأمین آب صنعت، نمیتوان انتظار قابل توجهی از کاهش مصرف آب در این بخشها داشت. در نتیجه کاهش مصرف آب کشاورزی اصلیترین گزینه برای مواجهه با مسائل موجود است. این یک واقعیت گریزناپذیر است و چه بخواهیم یا نخواهیم اتفاق میافتد. اما عملکردها و سیاستها تعیین میکند که کاهش مصرف در کشاورزی چقدر عادلانه و در راستای بهرهوری بیشتر این بخش است یا خیر. کاهش مصرف در بخش کشاورزی حرفی بسیار کلی است و در عمل باید مشخص شود کدام مصارف و در کدام مناطق کاهش مییابد و حق و حقوق بهرهبرداران قبلی این آب چگونه جبران میشود. اگر موضوع کاهش مصرف آب کشاورزی تبدیل به سیاست کشور شده و به صورت صریح درباره آن صحبت شود، میتوان به دنبال راهکارهایی برای کاهش آسیبپذیری کشاورزانی بود که معیشتشان در خطر است. اما اگر پذیرفته نشود یا با وعدههای پوپولیستی، رویکردی متفاوت در جهت ادامه روند عرضهمحور دنبال کنیم، به صورت تدریجی و خاموش، این جامعه در معرض آسیب قرار میگیرد. اگرچه روشهای نوین آبیاری یکی از وعدههایی است که به عنوان راهحل کاهش مصرف آب بیان میشود؛ اما روشهای آبیاری تحت فشار تنها در سطح مزرعه، میتواند میزان آب استفادهشده را کاهش دهد. در واقع با این کاهش، آبی که پیشتر به آبخوان نفوذ میکرد، حذف میشود. بنابراین وقتی در مقیاسی بزرگتر اثر این تکنولوژی را بررسی میکنیم، متوجه خواهیم شد که آبیاری تحت فشار موجب صرفهجویی یا کاهش مصرف آب نشده است و حتی مصرف را افزایش میدهد. با کنارگذاشتن این گزینه، تنها روشی که میتواند کاهش مصرف آب را به همراه داشته باشد، کاهش سطح زیر کشت کشاورزی و کاهش کشت محصولات پرآببر و پرسود است که هر دو به کاهش درآمد کشاورزی منجر خواهد شد.
شرب و صنعت: شرب و صنعت معمولا دارای اولویت تأمین آب، حتی به بهای اجحاف در حق محیط زیست و کشاورزان بوده است. اما این اولویتگذاری نیز اصلا به این معنی نیست که تأمین آب برای این نیازها در همه مناطق کشور به شکل دائمی، مطمئن و با کیفیت مطلوب صورت گرفته و در آینده نیز برقرار خواهد بود. میتوان شواهد بسیاری را از عدم تأمین آب پایدار برای برخی از مناطق کشور و همچنین تنشها و چالشهای گسترده برای تأمین آب این مصارف مشاهده کرد. تنشهای تأمین آب یزد از زایندهرود و آبرسانی روستایی با تانکر نمودهایی ناخوشایند در جلوی چشمانمان است. در آیندهای نه چندان دور با افت کیفی و کمی آب زیرزمینی بسیاری از مناطق بهخصوص در فلات مرکزی و شرق کشور، استحصال آب شرب سالم میتواند بسیار چالشبرانگیزتر نیز بشود.
همچنین به دنبال تأمین آب از منابع سطحی و سدها تعارضها و تنشهای گستردهای با کشاورزانی که از حقشان محروم شدهاند، قابل انتظار است. این مسئله در حالی است که به دلیل حرکت اجتنابناپذیر کشور به سمت صنعتیترشدن و رشد جمعیت، نیاز به تأمین بیشتر آب و بروز تعارضات ناشی از آن اجتنابناپذیر است.
2- سیاستگذاری عرصه انتخاب است. انتخابی که ناچار است منافع و معایب یک گزینه را در مقابل گزینههای رقیب میپذیرد. اگرچه ممکن است سیاستگذار تصمیمی نگیرد؛ اما این شیوه نیز خود نوعی انتخاب است و معایب و منافع به همراهش خواهد بود. در زمان ارائه وعده نیز، حرفهای کلی و لیستکردن منافع متضاد در کنار یکدیگر، شاید شنیدنش جالب باشد ولی مسئلهای را حل نمیکند. گریز از چنین وضعیتی برای ملزمکردن کاندیدا به ارائه اولویتهای محدود و منسجم، علاوه بر نیاز به شهروندانی آگاه به مسئله، به مطالبه دقیق و طرح پرسشهایی شفاف نیاز دارد که فرصت طفرهرفتن در پاسخ را محدود کند. در ادامه برخی از مسائلی که کاندیداهای ریاستجمهوری و به طور کلی الگوی توسعه کشور باید برای آنها پاسخ ارائه دهند بیان میشود.
- برای رفع شکاف منابع و مصارف آب و رساندن میزان مصرف به مقدار تجدیدپذیری منابع آب و تأمین نیاز محیط زیست، چه اقدامی در نظر دارید؟
- در ارتباط با انتقال آب بینحوضهای، برای مثال پروژههای انتقال آب کارون به زایندهرود، چه سیاستی دارید؟ علاوه بر نظر صریح درباره پروژههای بلاتکلیف کنونی، ظرفیت این شیوه را برای رفع نیازهای مناطق مرکزی کشور به چه میزان ارزیابی میکنید؟
- در شرایطی که انتظارات و حقوق کشاورزان در تعارض با ضرورت کاهش مصرف آب برای حفاظت از تالابها و نسل آینده قرار گرفته است، چگونه این مسئله را حلوفصل میکنید؟
- چه راهکاری را در مواجهه با صدها هزار چاه بدون پروانه که هریک معیشتی را برای گروهی از کشاورزان فراهم کردهاند، دارید؟
- چه سیاستی را در ارتباط با سدهای نیمهکاره در حوضه آبریز دریاچه ارومیه و سایر مناطق دارای شکاف منابع و مصارف اتخاذ میکنید؟
- در شرایطی که معیشت و اشتغال روستایی بهدلیل دراختیارنبودن منابع آب در معرض خطر است، چه الگوهایی برای مواجهه با حیات روستا در نظر دارید؟
- در مناطق دارای مسئله کمبود آب، چه سیاستی برای تأمین آب شرب جمعیت رو به رشد و صنایع و خدمات جدید دارید؟
- در شرایطی که بوروکراسی دولتی ناتوان از حل مسائل بسیار متنوع، پیشبینیناپذیر و چندذینفعه آب در مقیاسهای مختلف است، چه الگوی جایگزینی برای حکمرانی آب در نظر دارید؟
- سیاست کشاورزی مطلوب شما چیست؟ به طور مشخص، توسعه کشاورزی باید با الگوی صنعتی باشد یا اشتغالزا؟ امنیت غذایی را باید در دستور کار قرار دهد یا کمک به صادرات و رشد اقتصادی؟
سایر اخبار این روزنامه
ماجرای ناتمامآبان ۹۸
من به دموکراسی باور دارم شما چی؟
بعید میدانم اصلاحطلبان از همتی حمایت کنند
بعید است لیست ۱۱ بدهکار بانکی همان لیست مدنظر باشد
اصولگرایان نگران شدند
اعمال نفوذ در تأیید صلاحیت انتخابات شوراهای شهر
دیپلماسی فضایی اصولگرایان
مالیات بر عایدی سرمایه یا سرقت اموال و ثروت مردم؟!
چرا علی دایی؟ چرا عادل فردوسیپور؟
بحران فراموشی تشکیلاتی
کاندیداهای بیاطلاع از سیاست خارجی
وعدههای آبی
چرا لیست جمهور
انتخابی دیگر برای طبقه متوسط