درسی که فوتبال ایران باید از ماجرای اریکسن بگیرد

اتفاق تلخ ایست قلبی کریستین اریکسن، ملی‌پوش دانمارک در بازی با فنلاند در یورو ۲۰۲۰ و نوع مواجهه بازیکنان دانمارک با چنین مسئله‌ای و رفتاری که پس از آن انجام دادند، درس‌های زیادی داشت. درس‌هایی که در فوتبال ایران کمتر مدیر یا مربی سعی و تلاش کرده که آن را به فوتبالیست‌هایی که زیر دست‌شان هستند، آموزش دهد. رفتار سیمون کیائر و سایر بازیکنان دانمارک در یکی از بحرانی‌ترین موقعیت‌هایی که می‌توانند در دوران فوتبال‌شان با آن روبه‌رو شوند، نشان از آموزش و پختگی‌هایی که داشت که سبب شده بود آن‌ها در شرایطی که اریکسن، هم‌تیمی‌شان روی زمین با مرگ دست و پنجه نرم می‌کرد، بهترین تصمیم را بگیرند و بتوانند تیم‌شان را از این موقعیت بحرانی عبور دهند و اجازه ندهند روبه‌رو شدن با شرایطی که کار را برای‌شان سخت و دشوار کرده بود روی شرایط اریکسن تأثیر بگذارد.
بر عکس، آن‌ها رفتاری را در پیش گرفتند که نه تنها شرایط را برای مهاجم تیم‌شان سخت‌تر نکرد، بلکه با عکس‌العمل‌های به موقعی که به خصوص از سوی سیمون کیائر، کاپیتان دانمارک صورت گرفت، اریکسن احیا شد و علاوه بر این دانمارکی‌ها با حلقه زدن دور این بازیکن اجازه ندادند دوربین‌های تلویزیونی و عکاس‌ها، تصاویر ناراحت‌کننده‌ای از وضعیت بازیکن تیم‌شان ثبت کنند تا نگرانی خانواده اریکسن و هواداران بیشتر شود.
رفتار بازیکنان دانمارک نشان داد که فوتبال فراتر از تاکتیک‌ها و نکته‌های ریز و درشت فنی به آموزش‌های اجتماعی و رفتاری احتیاج دارد تا اتفاق تلخی که برای اریکسن رخ داد، تلخ‌تر نشود و تیم از یک بحران با دانسته‌هایی که بازیکنان آموزش‌هایش را دیده بودند به بهترین شکل ممکن عبور کند. رفتاری که نشان می‌دهد در فوتبال حرفه‌ای دنیا، بازیکنان ورای مسائل فنی به آموزش‌های رفتاری نیز احتیاج دارند تا بتوانند در بحرانی‌ترین شرایط، صحیح‌ترین عملکرد را از خودشان نشان دهند.
فوتبال ایران، اما همیشه خالی از چنین فاکتور مهمی بوده است، طوری که گویا تنها آورده‌ای که پسوند حرفه‌ای برای فوتبالیست‌های کشورمان داشته، قرارداد‌های کلان و بدون ضابطه و مسائل مالی بوده است و مسئولیت‌پذیری اجتماعی و رفتار حرفه‌ای در داخل و خارج از زمین بازی هیچ‌گاه برای فوتبالیست‌های ایرانی تعریف نشده است. کمبودی که باعث شده کمتر فوتبالیست ایرانی همانطور که پول حرفه‌ای می‌گیرد، رفتار حرفه‌ای و متناسب با موقعیتی که دارد را داشته باشد.


همین فقر آموزش‌های اجتماعی به بازیکنان ایرانی، آن‌ها را کمتر مسئولیت‌پذیر بار آورده، به خصوص در سطح جامعه و رفتاری که باید در روبه‌رو شدن با بحران‌ها داشته باشند. گاهی حتی مشاهده می‌شود که یک بازیکن حتی آموزش‌های اولیه را در زمینه فرهنگی و اجتماعی و نوع برخوردی که باید با هواداران و همچنین شهرتی که به دست آورده است، نداشته باشد و این معضل در خیلی از موارد بحران‌ساز شده است.
البته که در این بین بازیکنان ناآگاه از مسئولیت اجتماعی و رفتار‌های درست به هنگام بحران‌ها کمترین تقصیر را دارند و در این بین انگشت اتهام بیشتر متوجه مربیان و مدیرانی است که فوتبالیست‌های ایرانی را فارغ از آموزش‌های اجتماعی و رفتاری بار آورده‌اند. مربیان و مدیرانی که در باشگاه‌ها و فدراسیون فوتبال ضرورت چنین آموزش‌هایی را درک نکرده‌اند و در تیم‌های ملی و باشگاه‌ها نیز برنامه‌ای در راستای درس‌های غیرفنی و تربیتی وجود ندارد و همه چیز در تمرینات فنی و مباحث مالی خلاصه می‌شود.
بی‌توجهی به آموزش رفتار صحیح اجتماعی و تصمیم‌گیری درست در مواقع بحرانی معضلی است که بار‌ها شاهد ترکش‌های آن در فوتبال کشورمان بوده‌ایم. تکرار نشدن چنین رفتار‌های خارج از اصول و حاشیه‌سازی به مدیران و مربیانی احتیاجی دارد که در کنار مسائل فنی، آموزش‌های غیرفنی که بر پایه رشد شخصیت یک بازیکن هم‌پا با رشد توانایی‌های فنی‌اش شکل گرفته را در دستور کارشان قرار دهند تا مانند امروز حسرت نداشتن بازیکنانی مانند ملی‌پوشان دانمارک را که مسئولیت‌طلبانه در اتفاق ایست قلبی اریکسن رفتار کردند، نخوریم.