روزنامه آفتاب یزد
1400/03/25
«جی ـ 7» دیگر «جی ـ 8» نخواهد شد؟!
گروه هفت بالاخره بعد ماهها وقفه، برای نخستین بار پس از همهگیری پاندمی کرونا در جنوب غربی بریتانیا گر هم آمدند. تصمیم مهمی اتخاذ نشد اما همه فهمیدند هدف اصلی این گروه از کشورهای عمدتاً متحد آمریکا و انگلستان، مهار چین از منظر اقتصادی و تکنولوژی است. دیگر مسئله ی مهمی که در این نشست پیش چشم همه بود گرمتر شدن فضای سیاسی آلمان و آمریکا بود کشوری که تقریباً در دوران ترامپ دوران سردی را با واشنگتن تجربه کرد و اما سایه ی سنگین روسیه در همه ی ابعاد، گروه هفت را نشانه میرفت. پرسش مهمی که وجود دارد آن است که آیا جی ـ 7 دوباره جی ـ 8 خواهد شد؛ بصیری استاد روابط بینالملل دانشگاه اصفهان معتقد است مشکلات عمیقی وجود دارد که طی یک دهه ی آینده این امر را غیرممکن ساخته است در مقابل این ایده، مجلسی دیپلمات اسبق معتقد است نه تنها جی7 به زودی جی8 خواهد شد که روسیه به ریاست این سازمان و دار و دسته نیز خواهد رسید در این میان فرجی راد اما میگوید تمام هم و غم جی7 مهار چین در سه سطح یا سه فاز است موضوعی که به مذاق چینیها خوش نیامده، به شدت واکنش نشان دادند. ایران، کره شمالی، سوریه و مسائلی از این دست و نیز مذاکرات وین از موضوعاتی بود که در حاشیه ی این نشست موضوع چندین دیدار و نشست حاشیهای بود در همین نشست مشخص شد مرکل به زودی راهی کاخ سفید خواهد شد که در نوع خود میتواند سفر مهمی تلقی شود!
آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: همان طور که پیشتر گزارش شده بود که رهبران گروه ۷ قرار است برای پایان همهگیری ویروس کرونا، یک میلیارد دوز واکسن در اختیار کشورهای فقیر جهان قرار دهند نخست وزیر انگلستان در مراسم آغازین این نشست، موضوع مورد اشاره رسانهها را تایید کرد. اگرچه «ست برکلی»، رئیس کوواکس، نهاد هماهنگکننده تهیه واکسن زیر نظر سازمان بهداشت جهانی در واکنش به خبر احتمال اهدای یک میلیارد دوز واکسن، هشدار داده بود که این میزان برای پایان دادن به همهگیری کافی نخواهد بود و دیرتر از آن به دست کشورها میرسد که بتواند از بروز جهشهای بیشتر در ویروس کرونا جلوگیری کرد اما باز هم باید پذیرفت، امیدوارکنندهترین خبر این نشست، میزان واکسن در نظرگرفته شده برای کشورهای فقیر بود. این اولین نشست رهبران گروه هفت از زمان شیوع کرونا در جهان بود که رهبران آمریکا، بریتانیا، فرانسه، آلمان، ایتالیا، کانادا و ژاپن به مدت سه روز در کورنوال، در جنوب غرب بریتانیا دور هم جمع شدند. رهبران اتحادیه اروپا هم در این نشست حضور داشتند و موضوع اصلی این نشست تغییرات اقلیمی و بهبود اوضاع بعد از همه گیری، از جمله ایجاد«یک نظام بهداشتی قویتر در جهان است که بتواند همه کشورها را در برابر همه گیریها مصون بدارد.»
نشست رهبران هفت کشور صنعتی جهان (جی ۷) در سواحل کورنوال انگلستان با سخنان بوریس جانسون، نخست وزیر بریتانیا برگزار شد. بوریس جانسون در مراسم آغازین این نشست گفت:«تمرکز اصلی این نشست بر شیوع ویروس کرونا خواهد بود.» و اما«کرونا» اصلیترین مبحث این نشست نبود و کشورهایی نظیر چین، روسیه و ایران از برخی تصمیمات این نشست در امان نماندند!
>طرح گروه هفت برای رقابت و مقابله با افزایش نفوذ جهانی چین
رهبران هفت کشور صنعتی موسوم به«گروه هفت/G-7» که به دنبال رقابت با چین و مقابله با افزایش نفوذ جهانی این کشور هستند، در دومین روز نشست موافقت کردند تا برنامه گستردهای را برای سرمایهگذاری در زیرساختها در کشورهای در حال توسعه آغاز کنند.جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا گفته، خواستار آن است تا ابتکار عمل زیرساختی جدید جهانی این کشور جایگزینی با کیفیت بالاتر برای برنامه چین باشد. آمریکا خواستار اتحادی جدید برای رقابت با هزینههایی است که چین صرف زیرساختها در کشورهای در حال توسعه میکند. آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان هم گفته این گروه هنوز در موقعیتی برای آزادسازی بودجه نیست. چین میلیاردها دلار در سراسر جهان در زمینه عملی کردن "«ابتکار کمربند و راه» سرمایهگذاری کرده است.طرح یک کمربند و یک جاده شی جینپینگ، رئیسجمهوری چین که به طرح «راه ابریشم جدید» هم معروف است، میخواهد دو سوم جمعیت جهان در هفتاد کشور را از طریق شبکهای از خطوط زمینی (کمربند) و مسیرهای دریایی (جاده) به هم متصل کند. اما منتقدان میگویند که این طرح چین، کشورهای فقیر را با بدهیهایی که قادر به بازپرداخت آن نیستند، روبرو میکند. دولت بایدن همچین چین را متهم میکند که با استفاده از نیروی کار اجباری در استان شین جیانگ، مانع از ایجاد رقابت اقتصادی منصفانه میشود.
>واکنش چین به گروه هفت برای مقابله با افزایش نفوذ جهانی این کشور
چین به رهبران کشورهای «گروه هفت/G-7» هشدار داده دیگر زمان آن که گروه کوچکی از کشورها درباره سرنوشت جهان تصمیمگیری کنند، گذشته است.این اظهارات توسط سخنگوی سفارت چین در لندن پس از آن بیان شده که کشورهای «گروه هفت/G-7» در تلاشند تا موضعی واحد در مورد چین اتخاذ کنند. سخنگوی سفارت چین در لندن گفته: «روزهایی که تصمیمات جهانی توسط تعداد کمی از کشورها تعیین میشد، گذشته است. ما همیشه معتقدیم که کشورها، بزرگ یا کوچک، قوی یا ضعیف، فقیر یا ثروتمند با هم برابر هستند و مسائل جهانی باید از طریق مشاوره با همه کشورها انجام شود.» رهبران «گروه هفت» در صدد پاسخی منسجم به نفوذ رو به رشد چین هستند.
>توافق کشورهای «گروه هفت» بر سر مالیات ۱۵ درصدی غولهای اینترنتی
وزرای دارایی کشورهای «گروه هفت» بر سر دریافت حداقل مالیات ۱۵ درصدی از شرکتهای بزرگ چندملیتی توافق کردند. با وضع مالیات بر سود این شرکتها ۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپا سالانه ۵۰ میلیارد یورو درآمد خواهند داشت. در بیانیهای که وزرای دارایی «گروه هفت» صادر کردند آمده است که طبق توافق حاصله حداقل مالیات بر سود ۱۵ درصدی برای شرکتهای چندملیتی وضع شده است. طبق توافق حاصله شرکتهای چند ملیتی باید در کشورهایی که فعالیت میکنند مالیات بپردازند. غولهای اینترنتی نظیر آمازون، فیسبوک و گوگل سالانه میلیاردها دلار سود کسب میکنند اما زمانی که پای پرداخت مالیات میرسد، از انجام این کار طفره میروند. این شرکتها در سطح بینالمللی فعالیت دارند، اما پایگاه اصلی آنها در ایالات متحده است و همین موضوع بهانهای شده است که این شرکتها در کشورهایی که فعالیت میکنند مالیات نپردازند. توافق حاصله بین کشورهای صنعتی «گروه هفت» باید در مقیاس بزرگتری در گروه کشورهای جی ۲۰ که در آن کشورهایی چون چین، هند، برزیل، عربستان و ترکیه نیز عضو هستند مورد تائید قرار بگیرد.
مالیات بر سود غولهای اینترنتی میتواند بر اقتصاد این کشورها که در نتیجه گسترش پاندمی کرونا تضعیف شده نیز کمک کند. شرکتهای اینترنتی در شرایط کرونا توانستند درآمد خود را افزایش دهند. کارشناسان گفتند وضع مالیات ۱۵ درصدی بر سود این شرکتها میتواند عایدی ۵۰ میلیارد یورویی برای ۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپا در سال داشته باشد. آلمان تقریبا شش میلیارد یورو از مالیات ۱۵ درصدی بر غولهای اینترنتی درآمد خواهد داشت.
>دیدار مرکل و بایدن؛ مذاکرات«نورداستریم۲» در مسیری مطلوب
صدراعظم آلمان در نخستین دیدارش با رئیسجمهوری آمریکا در حاشیه نشست سران «گروه هفت» در بریتانیا از جمله در مورد پروژه مناقشهبرانگیز«نورداستریم۲» مذاکره کرد. مرکل که بهزودی با دعوت جوبایدن به واشنگتن خواهد رفت فضای حاکم بر این گفتوگو را «خوب و باز» خواند و گفت که در این نخستین ملاقات با جو بایدن به عنوان رئیسجمهوری آمریکا در مورد یک رشته موضوعها تبادل نظر کرده است. آنگلا مرکل یادآور شد که در حال حاضر مذاکرهکنندگان آمریکایی و آلمانی در باره خط لوله گازی «نورداستریم۲» در حال بحث و گفتگو هستند. مرکل افزود گفتگوها مسیر درستی را طی میکنند زیرا برای اوکراین بسیار مهم است که بعد از اتمام این خط لوله همچنان شریک ترانزیت گاز روسیه باقی بماند.
>«گروه هفت»؛ اهداف مشترک اقلیمی و سختگیری بیشتر در قبال چین
سران هفت کشور صنعتی در بیانیه پایانی اجلاس خود به اهداف اقلیمی واحدی دست یافتند. آنها بر سر یک سیاست سختگیرانهتر در قبال چین نیز به توافق رسیدند. «گروه هفت» در برابر پروژه جاده ابریشم چین، دست به ابتکارات زیرساختی خواهد زد. در بیانیه پایانی نشست سران هفت کشور صنعتی («گروه هفت») در کورنوال بریتانیا، برای نخستین بار به طور مشترک اعلام کردند که هدف آنها تامین کامل نیازهای اقلیمی از سال ۲۰۵۰ است. از سوی دیگر تاکید شد که اهداف توافقنامه پاریس اجرا شود؛ مبنی بر اینکه تولید گاز دیاکسید کربن (CO2) تا سال ۲۰۳۰ نسبت به سال ۲۰۱۰ به نصف کاهش یابد. این اجلاس نتوانست در مورد تعیین یک تاریخ معین برای خروج از تولید انرژی از ذغالسنگ به توافق برسد.آلمان علاوه بر این اعلام کرد، سهم خود برای کمک به کشورهای در حال رشد در راستای حفاظت اقلیمی را تا حداکثر سال ۲۰۲۵ از رقم کنونی چهار میلیارد یورو به شش میلیارد یورو خواهد افزود. اجلاس سران «گروه هفت» در رابطه با چین به موضوعهایی مانند شیوههای تجارت غیرعادلانه، نقض شدید حقوق بشر و برخورد رهبری پکن در قبال هنگکنگ پرداخت. گروه هفت قصد دارد در رابطه با پروژه بزرگ جاده جدید ابریشم چین، دست به ابتکارات زیرساختی متقابل بزند. گروه هفت همچنین خواستار یک تحقیق تازه سازمان جهانی بهداشت در مورد منشاء پاندمی کرونا شد.
>«گروه هفت» چیست؟
«گروه هفت» در واقع یک سازمان بینالمللی است مانند هر سازمان بینالمللی دیگر. بر اساس تبلیغات خود کشورهای تشکیلدهنده این سازمان، اعضای آن«هفت اقتصاد پیشرفته» جهان هستند: کانادا، فرانسه، آلمان، ایتالیا، ژاپن، بریتانیا و ایالات متحده آمریکا. (البته نماینده اتحادیه اروپا نیز در این نشست حضور دارد تا همه ۲۸ عضو اتحادیه را نمایندگی کند.)اما توصیف«اقتصاد پیشرفته» یک عبارت قابل تفسیر است و ویژگیهای آن بر اساس نوع نگاه و تعاریف گوناگون، متغیر هستند. در حال حاضر اعضای این گروه مدعی هستند که از صنعتیترین اقتصادهای دنیا برخوردارند. اما واقعیت قضیه این است که اکنون سالها است که «گروه هفت» از یک کلوب اقتصادی به کلوبی سیاسی- ایدئولوژیک تغییر ماهیت داده و اعضای آن از یادآوری این موضوع نیز ابایی ندارند. در توضیحی که وبسایت وزارت خارجه آلمان درباره «گروه هفت» منتشر کرده تاکید شده که این گروه یک«جامعه ارزشی» است؛ «صلح، امنیت و حق تعیین سرنوشت در سراسر جهان. همراه با آزادی و حقوق بشر، دموکراسی، حاکمیت قانون در کنار رفاه و توسعه پایدار» ارزشهای بنیادین این گروه توصیف شدهاند. بدین ترتیب حتی اگر کشورهایی مانند چین روزی موفق شوند به ترتیبی مدعی شوند که به اقتصادی «پیشرفته» دست یافتهاند، ورودشان به این کلوب اختصاصی با موانع ایدئولوژیک مهمی روبهرو خواهد شد؛ موانعی که از سوی جوامع غربی به عنوان «ارزشهای غربی» تبلیغ میشوند و در برخی جوامع دیگر، تفاسیر متفاوتی از آن حاکم است.
>«گروه هفت» از کجا آمد؟
ایده نخستین در سال ۱۹۷۵ میلادی از سوی والری ژیسکار دیستین، رئیس جمهور وقت فرانسه و هلموت اشمیت، صدراعظم وقت آلمان غربی مطرح شد. این دو رهبر اروپایی، در دورانی که جنگ سرد بخش مهمی از انرژی و وقت سیاست بینالمللی را به خود اختصاص داده بود از چهار کشور دیگر دعوت کردند تا با هم یک«نشست اقتصاد جهان» تشکیل بدهند. این چهار کشور، بریتانیا، ایتالیا، ژاپن و آمریکا بودند که سران شان همراه با رهبران آلمان و فرانسه در شاتو د رامبوئییه در جنوب پاریس جمع شدند و سنگ بنای شکلگیری یک سازمان بینالمللی به نام«گروه شش» یا جی شش را پایه گذاشتند. در سال ۱۹۷۶ میلادی، کانادا نیز به این گروه پیوست و این سازمان به «گروه هفت» تبدیل شد. این سازمان برای سالای متوالی «گروه هفت» باقی ماند و از سوی اعضای آن به عنوان سازمانی برای تبادل آرا و حل و فصل مسائل معرفی شد.همزمان این سازمان آرام آرام به کلوب با پرستیژی تبدیل شد که نه تنها عضویت در آن به امتیازی برای اعضای آن تبدیل شد، بلکه حتی حضور در حاشیه آن نیز یک موفقیت دیپلماتیک به نظر میرسید. تحول بزرگ این سازمان در سال ۱۹۹۸ میلادی رخ داد که روسیه نیز به عضویت آن در آمد و «جی هفت» به «جی هشت» یا گروه هشت تبدیل شد؛ یک امتیاز بزرگ برای کشوری که چند سالی دچار تحول اقتصادی شده بود و در مسیر ورود به بازارهای جهانی و اقتصاد بینالملل به کمکهای قدرتهای جهان و سازمانهایی مانند صندوق بینالمللی پول یا بانک جهانی وابسته بود. عضویت روسیه در این گروه در واقع به تشویقی میماند برای کشوری که برای سالیان متوالی، رهبری تیم رقیب را در بلوک سوسیالیستی شرق بر عهده داشت، اما از دهه ۹۰ میلادی شکست را پذیرفته بود و مسیرش را به سوی «غرب» تغییر داده بود؛ گویی دیگر چیزی به عضویت کامل روسیه در باشگاه کشورهای بانفوذ «غرب» باقی نمانده بود و عضویت در جی هفت، همگرایی کامل مسکو را با دنیای جدید نوید میداد.
>بصیری: «گروه هفت» انسجام همیشگی را ندارد!
نشست «گروه هفت» زیر سایه سنگین کرونا برگزار شد. ریاست جمهوری آمریکا عوض شده بود. مرکل آخرین روزهای صدر اعظمی را سپری میکند و انگلستان هم دیگر عضو اتحادیه اروپا نیست. فکر میکنید نشست «گروه هفت» چقدر تحت تاثیر این مسائل بود؟
با توجه به اینکه اخبار زیاد قابل تاملی هم از این نشست مخابره نشد.جی 7 که زمانی جی هشت بود و با اخراج روسیه ضربهای به آن وارد شد و امروز هم با اختلافاتی که بین بقیه است مثل خروج انگلستان از اتحادیه اروپا و تنشهای که بین اتحادیه اروپا و آمریکا بر سر مسائل کلا مثل چین، روسیه و ایران است دیگر آن انسجام و هماهنگی گذشته در جی 7 وجود ندارد. به همین دلیل مسائل عمده مطرح نشد، تصمیمگیری نشد و این نشست به حالت تشریفاتی انجام شد. مضاف بر آن بحث کرونا هم که ضرباتی را به اقتصادهای دنیا زده از جمله مسائلی بود که سبب شد تصمیمگیری و حرکت جدی بین اعضا انجام نشود. شاید بعد از دوره کرونا رونقی صورت گیرد و کاری انجام شود.
>هشدار، بالاترین مرتبه واکنشهای جی7
مهمترین مبحثی که در جی 7 شاهد بودیم بحث کمک کشورهای متمول به کشورهای ضعیف در بحث کرونا بود اما جی 7 حملاتی را هم به روسیه داشت در حالی که چین هم در آن نشست حاضر بود. فکر میکنید با توجه به تغییراتی که در عرصه بینالملل ایجاد و مرزبندی کشورها به شدت دستخوش تغییر شده آیا گروههایی مثل جی 7 دیگر میتوانند بر مسائل سیاسی و اقتصادی دنیا تاثیراتی هر چند اندک داشته باشند؟
بحث جهانی شدن که نتیجه انقلاب اطلاعات و ارتباطات و در دهه گذشته تضعیف مرزهای جغرافیایی بود امروز با بحث کرونا و دخالت دولتها در کنترل مرزها ورود و خروج کالا و انسان بسیار لطمه دیده و بسیاری معتقد هستند بازگشت به دوره قبل از جهانی شدن است که قدرت عمدتا در دست بازیگران دولتی بود. دنیا اکنون چنین وضعیتی پیدا کرده و در آینده هم به راحتی این وضعیت تغییر پیدا نخواهد کرد. کرونا باعث شد که دولتها روی مسائل امنیت انسانی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی خود بیش از قبل حساس شوند و نظارت و کنترل را بیش از قبل کنند. این بیش از قبل استمرار پیدا خواهد کرد چون هر لحظه ممکن است حادثه جدیدی شبیه کرونا که بعضا از آن به عنوان جنگ بیولوژیک یاد میکنند پیدا شود. لذا نقش جی 7 که قبلا در تضعیف مرزهای جغرافیایی کشورها فعال و قوی شده بود امروز آن جایگاه گذشته را ندارد. چون نظارتها و کنترلهای دولت دیگر اجازه نمیدهد مثل سابق آنها با باز بودن مرزها یا حداقل نظارت سیاستها را اجرایی کنند. این واقعیتی است که جی 7 به آن پی برده و قاعدتا تصمیمات هم در همین حد بوده و مسائل حساسی که دارند مثل بحث تجهیزات روسیه در اروپای شرقی مطرح شده و هشدارهایی به روسیه داده شده اما مسائل عمده بینالمللی که در گذشته با تصمیمات آنها جهت داده میشد امروز آن بستر دیگر مهیا نیست و نهایتا آنها هم جدی به مسائل ورود نکردند و تصمیم جدی گرفته نشده و اعلام هم نشد.
>آنگولاساکسونی؛ متحدترین جبهه ی آمریکا ، انگلیس بعد از جنگ جهانی دوم
آنچه که در جی 7 بسیار به چشم میخورد و بسیاری از تحلیل گران بدان معتقدند این که بایدن سیاستهای ترامپ را زیاد در مسائل بینالمللی تغییر نداده به عنوان مثال اگر چه آقای بایدن رفتار قابل احترامی با ملکه انگلستان داشت کاری که ترامپ نکرد اما از طرف دیگر با بوریس جانسون بسیار گرم گرفت. جانسون بیشتر از آنکه با دموکراتها موافق باشد رفیق خیلی نزدیک آقای ترامپ بود و نشان میدهد که آمریکاییها در سیاستهای راهبردی و بینالمللی خیلی تفاوتی بین دموکراتها و جمهوری خواه قائل نیستند. آیا این مسئله را تایید میکنید؟
بله این واقعیتی است. استراتژی آنها در مباحث کلان بینالملل تفاوتی ندارد. تاکتیک و عملکرد میدانی مقداری تفاوت دارد. آمریکاییها بعد از جنگ جهانی دوم متحدترین جبهه را آنگولاساکسونی میدانند یعنی انگلستان، مجموعه بریتانیا و آمریکا متحدین اولیه یا حلقه اول هستند بعد با بقیه کشورهای اروپایی غیر انگلیسی زبان حلقه دوم را دارند و بعد همگی متحدین دیگری که در قارههای دیگر دارند. این وضعیت هم برای دموکراتها هم جمهوری خواهان یکسان است. راهبردی که آقای بایدن دارد ادامه همین استراتژی است که از گذشته تا کنون تعقیب شده است.
>حرکت روسیه در اروپای شرقی است، جنگ اقتصادی و تحریم اقتصادی مهمترین مشکلات و اختلافات اتحادیه ی اروپا و روسیه
نشست رهبران هفت کشور صنعتی یا جی 7 یک: در انگلستان برگزار شد. دو: سایه سنگین روسیه بر این نشست کاملا احساس میشد. سه: مباحث بسیار مهمی در این نشست مطرح نشد بیشتر اظهار امیدواری و خوش بینی و این دست مسائل بود. چهار: آلمان به عنوان یکی از کشورهای مهم در بین این 7 کشور که از اصالت صنعتی بیشتری برخوردار است شاهد بودیم که خانم مرکل و کلا کشور آلمان در این نشست به نوعی کناره میگرفتند. در بحث کلان سیاستهای بینالمللی میبینیم که آلمان خیلی پیروی از سیاستهای اتحادیه اروپا نمیکنند و خواهان ادامه روابط اقتصادی شان با روسیه هستند. با توجه به این که چند روز دیگر به دیدار آقای پوتین و بایدن مانده و با مناسباتی که در اتحادیه اروپا بین روسیه و اتحادیه اروپا است آیا میشود گفت که سایه سنگین روسیه بر نشست جی 7 به عنوان مقدمهای برای دیدار با پوتین است که بتواند آنجا خبرهای بیشتری بیرون آید؟
بله. اکنون مهمترین مشکلی که بین اتحادیه است حرکت روسیه در اروپای شرقی است و جنگ اقتصادی و تحریم اقتصادی، روی اقتصاد اروپای شرقی از جمله آلمانها که انرژی شان وابسته به گاز روسیه است تاثیر گذاشته است. بنابراین مهمترین مسئله اینها تهدید روسیه است و نگاهی که آمریکا و انگلستان به مقابله با روسیه دارد با نگاهی که آلمانها و حتی فرانسویها دارند نگاه متفاوتی است. معتقدند اگر تهدید روسیه عملی شود هزینه اصلی را آنها باید پرداخت کنند و حاضر نیستند تنشها تشدید شود و مستقیم بخواهند درگیر شوند و هزینه دهند. الان هم در هزینههای تحریم اقتصادی اینها بیشتر در فشار هستند تا قسمت آنگلوساکسونها چون آنها منابع انرژی شان غنی است و مستعمرات و شبه مستعمرات دارند و به راحتی تامین میکنند. اما آلمان تحت فشار است به همین دلیل آلمانها آنچنان با آنگلوساکسونها در بحث مقابله با تهدیدات روسیه هماهنگی ندارند هر چند مجبور هستند در برخی جاها تبعیت کنند ولی اختلاف شدید است و احتمالا این مسئله در نشست آینده بین بایدن و پوتین بیشتر خود را نشان میدهد و این اختلاف نظر از طرف غربیها بحثی خواهد بود که حوزه چانه زنی پوتین و تلاش برای حل آن از طرف روسها مطرح خواهد شد.
>پوتین یک نئوتزار تام و تمام است
جی7 دوباره جی 8 خواهد شد یا خیر؟
تا این مشکلات وجود دارد فعلا خیر. مسئله اوکراین که شدید هم است تا حل نشود بعید است به جی 7 ملحق شوند. مضاف بر اینکه علاوه بر اوکراین مشکلات دیگری هم اضافه شده مثل لیبی، سوریه و ایران وجود دارد که به این راحتیها حل نمیشود. به هر جهت آقای پوتین یک نئوتزار شده و به دنبال شکوه و عظمت گذشته روسیه است و استراتژی او به این راحتی تغییر نمیکند که غربیها به او اعتماد کنند و بخواهند مجددا روسیه را وارد گروه جی 7 کنند و آن را به جی 8 تبدیل کنند. این مسئله بعید به نظر میرسد.
>مجلسی: آمریکا نمیتواند روسیه را در دام مسائل حقوق بشیری اسیر کند چون وضعیت آمریکا در این فقره از روسیه بغرنجتر است
آیا تلاشهای آمریکا برای تبدیل صحنه روسیه به یک جدال حقوق بشری موفق خواهد بود؟
خیر موفق نخواهد بود. چون جدال حقوق بشری بهانه است. همان اندازه که در آمریکا قوانین درباره سفید پوستان و سیاه پوستان برابر و مساوی است اما هنوز نژادپرستی وجود دارد و رفتارهایی علیه سیاه پوستان میبینیم. بیعدالتیهایی دیگری هم در زمینه مالیات در آمریکا وجود دارد و شرکتهایی هنوز در آمریکا مالیات پرداخت نمیکنند. کشورهایی که بودجه شان به تنهایی از یک کشور ثروتمندی مثل ایران بیشتر است. در اینها آیا حقوق بشری نهفته نیست؟ آیا در قوانین روسیه جایی قید شده که حقوق بشری رعایت نشود؟ منتها آمریکا در پس آزادیهایی که در آنجا وجود دارد به خصوص فصل یک قانون اساسی آمریکا که آزادی بیان را تضمین میکند و در پس زمینه آن 250 سال تفکر، تادیب و جنگ داخلی نهفته است. به همان اندازه که جامعه آمریکا از نظر اقتصادی، سطح زندگی اجتماعی و رفاه از روسیه جلوتر است حقوق بشر نیز همین گونه است و تابع همین شرایط است. در کشورهای اسلامی مثل امارات و قطر و غیره که در سایه نفت کسب درآمد میکنند حقوق بشر آنچنانی وجود ندارد و اعتراضی هم نیست. حقوق بشری هم اگر وجود داشته باشد تنها در خانوادههای سلطنتی است. جاهای دیگر هم همین
گونه است.اما در مورد روسیه بهانه است چون روسیه خطر رقابتیاش زیاد است. روسیه ثروتمندترین کشور دنیا از لحاظ منابع بالقوه و حتی منابع انسانی است. کشوری اروپایی با یک سطحی از آسیازدگی است. روسیه را باید با استالین و تزار مقایسه کرد و آن وقت میبینیم چقدر تحول پیدا کرده است. بنابراین حقوق بشر امروز بهانه سیاسی است تا بتوانند از کسانی که مخالفشان هستند امتیاز بگیرند و امتیازی ندهند. چنین وضعتی را با روسیه هم دارند. روسیه را تحت فشار گذاشتند. روسیه هم امتیازاتی برای خود دارد. در مورد منطقه کریمه هم مسئلهای کاملا داخلی است بین روسها و اوکراین و به بقیه ربطی ندارد. همیشه در برابر زورگویی روسها موضع داشتم اما در این مورد آن را بهانهای برای فشار آوردن به روسها میدانم. به همین دلیل آن طور که میگویند نیست. در مورد موضع روسیه نسبت به ایران میبینیم تمایلی به حل مشکلات ایران ندارد. روسیه بزرگترین رقیب نفت و گاز ایران است و بازارهای ایران را قبضه کرده است. در سوریه به همین ترتیب هزینههای مالی و نظامی کرده و بدنامیها به نام ایران است. بنابراین از این زرنگیها دارند و دعوای آنها هم سر همین است. حقوق بشر یکی از بهانهها برای معامله و داد و ستد است.
> آمریکا در پی ایجاد یک خط نفرت جهانی علیه چین است
آمریکاییها در نشست اخیر که در انگلستان برگزار شد بسیار نگرانتر از همیشه نسبت به سیطرهی چین بر جهان نشان دادند. به نظر شما این نگرانی در چه موضوعاتی قابل رهگیری است؟
بله من هم موافقم اما جی هفت در اروپا بسیار نگرانتراست تا آمریکا. آمریکا کشوری است که خواهان حفظ برتری یگانه خود در سطح جهان به عنوان ابرقدرت مسلط در تمام اقیانوسها و کشورها است. اروپاییها نگران بالا رفتن سطح شعور و آگاهی مردم هستند و درآمدشان روز به روز در حال تنزل است و منابع تامین درآمدی به جز منابع کشاورزی کم است. به همین دلیل جلیقه زردها در فرانسه به خیابان میریزند چون دیگر به آینده مرفه امیدی ندارند نیاز به صادرات دارند و بازار داخلی دیگر جوابگو نیست. علت نفرتشان از چین هم همین است که به یک باره رقیب تجاری آنها شده است. چین نسبت به آنها هزینهها و توقعات مردمش کمتر است. چین برای تامین رفاه آینده مردمش به انرژی و مواد خام نیاز دارد و به همین دلیل چشم به ایران دوخته است. مزارع بیت کوین نمونه بارز آن است که از برق کشور در جهت تامین منافع خود استفاده میکنند. بنابراین واکنش کشورهای اروپایی به دلیل ناکامی در این امور است.
> روسیه بهترین سرزمین برای سرمایهگذاری کشورهای بیگانه است
پیرو پیغام ترامپ به بایدن (سلام من را به پوتین برسان و مراقب باش خوابت نبرد!)، پوتین در مصاحبهای که با CNBC آمریکا داشت دو جمله کلیدی گفت یک اینکه ترامپ آدم ملونی بود ولی بایدن حرفهای است و ما میتوانیم با او کار کنیم دومین جمله هم اینکه روابط آمریکا و روسیه هیچ وقت به بدی امروز نبوده. به عنوان یک دیپلمات با سابقه از این دوجمله چه برداشتی دارید؟
آقای پوتین بسیار راغب است وضعیت ممتاز روسیه را حفظ کند و توسعه دهد. عقب ماندگی روسیه ناشی از نهادهای دوره کمونیستی و فساد اولیگارشی بعد از آن است و به تدریج در حال فروریزی است و به سمت روسیه صنعتی نوین در حال حرکت است. که این روسیه هم نسبت به چین هم نسبت به اروپا و تا حدودی نسبت به آمریکا یک امتیاز بسیار بزرگ دارد و آن دسترسی و تسلط بیکران به منابع است. روسیه حدود ده برابر ایران وسعت دارد با جمعیتی حدود دو برابر ایران. لذا نیازهای انسانی در آنجا بسیار کم است. روسیه بهترین سرزمین برای سرمایهگذاری کشورهای بیگانه است. روسیه این مسائل را خوب میداند و تمایلی برای درگیری و هزینه کردن ندارد. لذا اگر تعارفی میکند که آقای بایدن دیپلمات حرفهای است و میشود با او صحبت کرد نشاندهنده این است که خواهان حفظ صلح و امنیت است. دستاوردهای خود را از دست ندهد و روی آنها معامله کند. اسرائیل نقطه مشترک آمریکا و روسیه است و بیست درصد جمعیت آن روس هستند و پایگاه اقتصادی مهمی برای روسیه است. آمریکا نیز حامی اسرائیل است. روسیه میخواهد به همه کشورها ثابت کند که یک ابرقدرت است. اقتصاد و توسعه صنعتی برای روسیه مهم است و حاضر نیست روی آن ریسک کند و سرزمین خود را درگیر کند.
> روسیه به زودی رئیس جی۸ خواهد شد
جی۷ دوباره جی ۸ خواهد شد یا خیر؟
تا چند سال دیگر که روسیه از لحاظ ثروت و منابع مشترکی که دارد نه تنها به پای جی ۷ میرسد بلکه بعد از آمریکا در راس آنها هم قرار خواهد گرفت.
> فرجیراد: بایدن در «جی هفت» به دنبال اتحاد علیه پکن
و مسکو است
سفیر پیشین ایران در نروژ گفت: رئیس جمهوری آمریکا به دنبال بازتعریف اتحاد با شرکای خود در گروه هفت است که هدف نهایی آن کنترل چین و سپس روسیه است.
«عبدالرضا فرجیراد» سفیر پیشین ایران در نروژ در تشریح ابعاد نشست گروه هفت و اهمیت محورهای آن اظهار کرد: نشست امسال گروه هفت از چندین منظر حائز اهمیت است. دلیل اول این است که پس از وقفه یک سال و چند ماهه که کرونا به وجود آورد، رهبران ارشد این بلوک اقتصادی و سیاسی دوباره دور هم جمع شدند و به صورت رو در رو با یکدیگر گفتوگو میکنند که این خود یک دلیل بسیار مهم به حساب میآید.
> جی هفت از پایان دوران ترامپ خوشحال است
از سوی دیگر اهمیت این نشست این است که دیگر دونالد ترامپ به عنوان رئیسجمهوری ایالات متحده در نشست گروه هفت حضور ندارد و حالا «جو بایدن» جایگزین وی شده است. همه میدانند که رئیسجمهوری پیشین ایالت متحده فضای سیاسی گروه هفت و همچنین سیاست بینالملل را دستخوش تغییرات جدی قرار داده بود و اعضای این گروه غیبت ترامپ را به فال نیک میگیرند.
وی ادامه داد: دلیل سوم این است که اقتصاد دنیا در حال بازپروری خود پس از پاندمی کرونا است و بدون شک بخش اعظمی از موضوعاتی که میان رهبران گروه هفت به بحث و گفتوگو گذاشته خواهد شد، مسائل اقتصادی و همچنین موضوع واکسیناسیون جهانی و مقابله با کرونا بود. مسئلهای که در اینجا باید به آن اشاره شود، این است که رهبران غربی سعی میکنند تا در نشست امسالِ گروه هفت مناسبات خود را بازتعریف کنند و به همین دلیل حضور جو بایدن بیش از هر وقت دیگر برجسته میشود؛ اما نکته اینجاست که رئیسجمهوری جدید ایالات متحده سعی میکند تا در بخشی از بازتعریف مناسبات خود، مسئله رقابت با چین به عنوان رقیب اصلی و همچنین روسیه را در دستور کار شرکای خود در نشست گروه هفت قرار دهد. بایدن عملاً در این نشست سعی میکند تا اتحاد با سایر شرکا علیه چین و روسیه را علنی و نهایی کند و به همین دلیل معتقدم که بخش اعظمی از محتوای این نشست به بحث تقابل با چین مربوط خواهد بود.
رئیسجمهوری آمریکا چند روز پیش در بدو ورود به بریتانیا پس از دیدار با بوریس جانسون، نخست وزیر این کشور پیمان فراآتلانتیکی را به امضا رساندند که همه را به یاد توافق چرچیل و روزولت انداخت.
این استاد ژئوپلیتیک تصریح کرد: نکته دیگری که در این میان باید به آن اشاره شود این است که بایدن در حالی وارد خاک بریتانیا شده است که این کشور چندی پیش با اجرای کامل برگزیت از جمع اعضای اتحادیه اروپا خارج شد. بر همین اساس شاهد بودیم که رئیسجمهوری آمریکا چند روز پیش در بدو ورود به بریتانیا پس از دیدار با بوریس جانسون، نخست وزیر این کشور پیمان فراآتلانتیکی را به امضا رساندند که همه را به یاد توافق چرچیل و روزولت انداخت. این پیمان به نوعی یک همکاری نظامی و اقتصادی را میان واشنگتن و لندن منعکس میکند که دو طرف سعی دارند با علنی کردن آن، همکاریهای خود را بیش از گذشته تقویت کنند که باید آن را یکی از آثار برگزیت به حساب آورد. در این میان بسیاری معتقدند سیاست ایالات متحده علیه چین از منظر تامین منافع ملی آمریکا یک موضوع قابل دفاع است؛ چراکه چین در حال رشد اقتصادی و نظامی در سطح بالایی قرار گرفته و برآورد آمریکا این است که همین حالا باید جلوی پکن گرفته شود.
> مهار چین اصلیترین ماموریت گروه هفت
فرجیراد افزود: بایدن با حضور در گروه هفت به دنبال آن است تا متحدانش را علیه پکن تقویت کند و این موضوع را باید فاز اول اقدامات ایالات متحده علیه چین دانست. در فاز دوم، واشنگتن سعی میکند چین را در حوزه انرژی هدف قرار دهد و در فاز سوم مجموعه ساختار امنیتی، اقتصادی و سیاسی ایالات متحده به گونهای عمل میکند که توسعهگرایی را بر اساس ادبیات خود تعریف کند تا در نهایت بتواند هزینههای زیادی را به چین تحمیل کند. بایدن حتی میخواهد از اتحاد چین با کشورهایی مانند ایران جلوگیری به عمل بیاورد و به نظر میرسد که او ادامهدهنده راه ترامپ خواهد بود. همه به یاد داریم که رئیسجمهوری پیشین ایالات متحده اساساً با به راه انداختن جنگ تعرفهای و همچنین نزاعهای سیاسی و دیپلماتیک سعی کرد تا پکن را مورد هدف قرار دهد که تا حدودی هم موفق عمل کرد.
> بایدن همان ترامپ است که میخواهد رشد اقتصادی چین را
متوقف کند
وی خاطرنشان کرد: حالا با آمدن جو بایدن به کاخ سفید، او همان سیاست ترامپ را به گونهای دیگر ادامه خواهد داد و به دنبال کنترل رشد اقتصادی چین خواهد بود. این در حالی است که بسیاری از کشورهای اروپایی هنوز آماده همراهی با واشنگتن علیه پکن نیستند. به عنوان مثال کشوری مانند آلمان به دلیل سرمایهگذاریهای چین در برلین، به صورت محافظهکارانه با بایدن هماهنگ خواهد شد و از سوی دیگر دولتهای مستقر در اروپای شرقی هم در وضعیت فعلی تمایلی به درگیری با پکن ندارند. همین موضوعات ممکن است اختلافهایی را در فرایند تقابل با چین به وجود بیاورد. از سوی دیگر کشورهای شرق اروپا هم به دلیل نزدیکی مرزهایشان با روسیه تا حدودی از همراه شدن با ایالات متحده ترس دارند و این در حالی است که در داخل آمریکا هم مشکلاتی وجود دارد که میتواند بایدن را مورد آزار سیاسی قرار دهد یا حداقل نتواند اوضاع را آنگونه که میخواهد مدیریت کند.
سایر اخبار این روزنامه
اقدامات انجام شده در پرونده بدهکاران عمده بانکی
اشتغال حلقه گمشده در سیاستهای روزمره
اگر قرار شد وارد شویم حرفهای زیادی داریم
«جی ـ 7» دیگر «جی ـ 8» نخواهد شد؟!
چالش همچنان باقی است!
اجازه دهید فردوسیپور برای مردم باقی بماند
اینجا خوابگاه نیست زندان است
هشت سال در هشت دقیقه!
اختلال شخصیت ضد اجتماعی و قتلهای سریالی
نگاهی به اختیارات رئیس جمهور
اشتغال حلقه گمشده در سیاستهای روزمره