روزنامه آرمان ملی
1400/03/25
تولید جامعه کوکی ممنوع!
امید فراغت روزنامهنگار اصرار، ترغیب و تشویق تصمیمسازان و تصمیمگیران مبنیبر حضور مردم در انتخابات پیام روشنی در دل خود دارد و آن، این است جمهوریت به عنوان عنصر مهم مقبولیت و مشروعیتبخشی کارکرد درونی و بیرونی دارد و به تعبیری رضایت عمومی، تولید شور و نشاط اجتماعی کرده و مهمتر اینکه باعث میشود مردم اعم از زنان و مردان احساس شهروندی داشته باشند. حکومتهای بدون مردم مثل مدلِ کرهشمالی و ... در نظام بینالملل منزوی و تهدید به شمار میروند. آموزههای چنین کشورهایی تولید جامعه کوکی و جامعهای بدون حق اختیار و انتخاب میکند! خوشبختانه فناوری و تکنولوژی در قالب دادههای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی به دادِ جوامع توسعهنیافته یا کمتر توسعهیافته رسیده است و بر همین اساس اکثریت جوامع به دلیل اتصال با خرد عمومی جهان از شئون شهروندی برخوردار شده و به تعبیری قدرت تشخیص استفاده یا عدم استفاده از اختیار و انتخابشان را پیدا کردهاند. چنین واقعیتی باعث شده حکمرانانی که متناسب با عقل جدید مردمشان عملکرد ندارند محکومین و مغضوبینِ جامعه تحت مدیریتشان و همچنین نظام بینالملل میشوند. باید پذیرفت قدرت اجبار زمان با ملتها و حکمرانانشان خویشی و پیوند ندارد و به عبارتی قدرت اجبار زمان به عنوان عنصری جامعهساز انواع و اقسام نظریات، مکاتب و روش و منشهای غیرکاربردی را به چالش میکشد! و همچنین تکانهای مهم برای جوامع است. به عنوان مثال اگر هر چقدر هم سَر و شکل جامعهای را مثل خانهای با ادبیات معماری جدید متناسب کنیم اما افراد آن جامعه و خانه احساس بودن یا احساس رهایی و آزادی و عدالت نداشته باشند دیر یا زود تعهد و تعلق به آن جامعه یا خانه از دست میرود! رسمیتبخشی به هر حکومت، نظام یا جامعهای با مردم آن صورت میپذیرد و باید پذیرفت اگر انسان نباشد هیچ نظریه، روش، مکتب و ایدئولوژیای امکان حضور ندارد؛ همانطور که حکمرانان دوست دارند فرمان دست خودشان باشد مردم نیز چنین احساسی دارند و دوست دارند در همه شئون مملکتداری به معنی واقعی کلمه سهم داشته باشند! چه اشکال دارد مردم خودشان حکومتداری کنند؟! نکته مهم اینکه هیچ تفاوتی بین ژن و خصلتهای تاریخی مردم کرهشمالی و کرهجنوبی نیست؛ اما نحوه حکمرانی و مدیریت دو اقلیم باعث شده مردم در شمال جغرافیای کره اینچنین رنجور، ضعیف و فاقدعزت نفس و اعتماد به نفس شوند و جامعه جنوب جغرافیای کره چنین دارای شور و نشاط و احساس شهروندیت مطلوب داشته باشند. به عنوان مثال روش و منش مدیریتیست که آموزشگاهها و موسسات آموزشی، اقتصادی، فرهنگی و هنری و... را طبقهبندی میکنند و پدر و مادرها دوست دارند فرزندانشان را در بهترین آموزشگاهها و موسسات ثبتنام کنند؛ چرا که اعتقاد دارند نحوه مدیریتها میتواند فرزندانشان را قدرتمند و مستحکم و با علم و دانش کاربردی تربیت کند! نکته مهمتر اینکه روابط حکمرانان و مردم باید بر اساس اعتماد و حسنظن و به تعبیری روابط در فضای اعتماد و باورمتقابل باشد. اگر روابط بر اساس سوءظن و بیاعتمادی باشد هر دو طرف به هم دروغ خواهند گفت و همانطور که میدانید هیچ جامعهای نمیتواند با دروغ به سر منزل مقصود برسد. نکته پایانی اینکه اگر ادبیات حکمرانی حاکمان متناسب با جامعه تحت مدیریتشان نباشد در فرآیند زمان طرفداران آن حکمرانی نیز متوجه اشتباه و تناقضات میشوند. بر همین اساس تعلقخاطرشان فقط زبانی و نانیست و ایجاد چنین فضایی برای حکمرانان خطرناک است.
سایر اخبار این روزنامه