روزنامه شرق
1400/03/25
حق به شهر زنان
حق به شهر زنان ندا اکبری- پژوهشگر حوزه شهری ۱- وجود نابرابری جنسیتی در ایران انکارناپذیر است. فضاهای شهری به صورت تاریخی، نابرابر توزیع شده و همه ساختارها شامل معماری، طراحی فضاهای سبز و فضاهای شغلی و تفریحی و سیاسی و دیگر اجزای آن دارای اشكال پیچیده تبعیض جنسیتی است و همه در مسیر نوعی تولید و بازتولید اشكال مختلف آشكار و پنهان نابرابریهای جنسیتی هستیم. در ایران و جوامعی مانند ایران كه فرهنگ مردسالارانه بر آن غالب است، همه چیز ازجمله فضاهای شهری مردانه است. شهر مكانی مردانه تلقی میشود كه در آن زنان مانند اقلیتها، كودكان و فقرا، شهروندان كامل نیستند؛ زیرا به آنها اجازه و امكان دسترسی كامل به خیابانها و فضاهای شهری داده نشده است و آنها در گوشه و كنار شهر امكان بقا دارند. این در حالی است که فضاهای عمومی شهری مكانهایی متعلق به عموم شهروندان است و باید دارای ویژگیهای دموكراتیكبودن، در دسترس بودن برای همه گروهها و آزادی عمل نسبی باشند. این فضاها به منظور دستیابی به عدالت شهروندی باید بتوانند محیطی امن، سالم، پایدار و جذاب برای همه شهروندان فراهم كنند تا همه گروههای اجتماعی فارغ از محدودیتهای سنی، جنسیتی و قومی بتوانند از فضا و امكانات شهری بهره ببرند و در زندگی شهری مشاركت داشته باشند. آنچه برای مردان خوب است، لزوما برای زنان خوب نیست؛ ازاینرو شهرها باید نسبت به جنسیت حساس باشند و مفهوم خنثیبودن نسبت به جنسیت را کنار بگذارند تا زنان از حقوق کامل خود بهعنوان شهروندان برخوردار شوند.۲- شهر باید با نوعی حساسیت جنسیتی زیست كند و فعالیتهای فردی، اجتماعی، مدیریتی و سازمانی همراه با این حساسیت باشد و صدای قربانیان تبعیض جنسیتی را بشنود و منعكس كند.
ایده شهر دوستدار زن، حاصل تلاش برای حل مسائل و مشكلات زنان و ارتقا و بهبود وضعیت آنان در زندگی شهری است. هدف از ایجاد شهر دوستدار زن، فراهمآوردن فضا و امكاناتی در شهر و ابعاد مختلف زندگی شهری است كه فعالیت زنان در شهر را تسهیل و زندگیشان را درون فضای شهری آسانتر كند. در واقع، شهری که متناسب با نیازهای زنان ساخته شده و مدیران و مسئولان شهری در فرایندهای تصمیمسازی و تصمیمگیری از حضور مؤثر زنان برای انعکاس نیازمندیهای آنان در طرحها و برنامههای شهری بهره میگیرند، شهر دوستدار زن برشمرده میشود.
۳- درباره زندگی و فضای شهری دیدگاههای نظری متعددی مطرح است كه دربرگیرنده عناصر و مفاهیم پشتیبان شهر دوستدار زن است. فمینیسم، رویكرد عدالت فضایی، رویكرد حكمروایی خوب، حقوق شهروندی و جغرافیای فمینیستی برخی از نظریاتی هستند که در این حوزه تأثیرگذارند. از میان رویكردهای مفهومی و نظری مختلف، آنچه بیش و پیش از همه برای تحلیل وضعیت زنان در زندگی اجتماعی تهران کارآمد است، دیدگاه مربوط به حقوق شهروندی و بهویژه شهروندی متمایز است. تفاوت موقعیت زنان و مردان در زندگی اجتماعی تهران و دشواریهای بیشتر پیشروی زنان در وهله اول ناشی از ضعف مفهوم شهروندی و پس از آن ناشی از اعتقادنداشتن به شهروندی متمایز است و آنچه باعث تضعیف اعتقاد و عمل به رویكرد حقوق شهروندی و بهویژه شهروندی متمایز و درنظرداشتن موقعیت و نیازهای متفاوت زنان میشود، ناشی از عوامل فرهنگی است. هرچند به لحاظ رسمی و قانونی از مردم به منزله شهروند یاد شده است؛ اما بسیاری از مدیران و برنامهریزان هنوز به لحاظ ذهنی و عملی به حقوق شهروندی معتقد و پایبند نیستند و آن را در اقدامات خود اعمال نمیكنند. این مسئله درباره حقوق شهروندی زنان نیز به طور مضاعفی به چشم میخورد؛ چنانكه بسیاری از طراحان و برنامهریزان نهتنها به لزوم تأمین نیازهای متفاوت زنان بهمثابه شهروندانی برابر اما متفاوت با مردان معتقد نیستند، بلكه كاهش حضور زنان در عرصههای مختلف زندگی اجتماعی شهری و فضاهای شهری را خواهاناند.
۴- سیاستگذاران، برنامهریزان و مسئولان در صورتی میتوانند برنامه مدونی برای طراحی و اجرای پروژههای دوستدار زن تدارك ببینند كه اعتقاد به حقوق شهروندان را در ذهن و عمل خود درونی و عملیاتی كنند. در واقع، شهر دوستدار شهروند مقدمهای برای تدارك برنامههای شهر دوستدار زن است. بدون اعتقاد ذهنی و عملی به معنای واقعی شهروندی، تحقق نیازهای گروههای مختلف شهروندان در زندگی و فضاهای مختلف شهری ضروری تلقی نمیشود؛ بنابراین در صورتی میتوان انتظار اجرای برنامههای دوستدار زن در كلانشهر تهران را داشت كه برنامهریزان و سیاستگذاران به نیازها و موقعیت زنان بهمثابه شهروندانی برابر اما متفاوت با مردان واقف باشند و این آگاهی را اجرا كنند. پذیرش حق شهروندی متمایز زنان در جامعه تحولیافته امروز كه تمایل و میزان حضور و مشاركت زنان در زندگی اجتماعی شهری یكی از نشانههای توسعهیافتگی است، مستلزم تغییر نگرش سنتی به نقشها و فعالیتهای زنان است. نگرشهای سنتی مبتنی بر نقش همسری و مادری زنان بدون درنظرداشتن تواناییهای متعدد زنان در عرصههای مختلف فعالیت اجتماعی كه در بسیاری از قوانین رسمی و سیاستهای فرهنگی منعكس شده است، مانع از دیدن واقعیتهای اجتماعی حضور روزافزون زنان در جنبههای مختلف زندگی اجتماعی میشود. چنین امری مانع از درك صحیح موقعیت زن امروزی میشود؛ بنابراین مسائل و دغدغههای متنوع زنان در زندگی شهری نادیده انگاشته میشود. بر این اساس شهرهای ایرانی ازجمله كلانشهر تهران در صورتی میتوانند به سوی دوستدار زن شدن پیش بروند كه در آنها جایگاه و حضور زنان در زندگی شهری امروزی و دغدغهها و مسائلشان واقعی تلقی شود و مورد توجه قرار گیرد. پس از این تحول مقدماتی مهم، درنظرداشتن نیازها و دغدغههای واقعی گروههای مختلف زنان باید در دستور كار قرار گیرد. در واقع فاصله میان معیارها و ویژگیهای شهر دوستدار زن با ویژگیهای عینی تهران در برخی ابعاد و جنبهها به دلیل نادیدهانگاشتن نیازهای واقعی زنان است. این امر موجب میشود با وجود تلاش برای رفع مشكل شهروندان به طور كل و زنان به طور خاص، مسائل همه زنان در زندگی شهری برطرف نشود.
۵- یكی از منابع مهم كسب ایده درباره دغدغههای گروههای مختلف زنان، جنبشها، سازمانها و انجمنهای حمایت از زنان است. در ایران ایجاد شهرهای دوستدار زن در صورتی با اقبال و موفقیت همراه میشود كه این انجمنها و سازمانها اجازه فعالیت داشته باشند و به لحاظ رسمی و قانونی و همچنین غیررسمی با افكار و ایدههای مخالف طرد نشوند. با توجه به شرایط به نظر میرسد درحالحاضر شهر دوستدار زن در ایران با موانع مختلف قانونی و فرهنگی رسمی و غیررسمی مواجه است. چنین شرایطی سبب میشود پروژههای مختلف دوستدار زن طراحی و اجرا نشوند و طرحهای ویژه زنان نیز سمتوسویی خاص و تعریفشده بگیرند. این امر از طرفی صرف هزینهها و از طرف دیگر رفعنشدن نیازهای واقعی زنان و دورشدن شهر از معیارهای دوستدار زن را در پی خواهد داشت.
۶- زندگی شهری زمینهساز بروز تبعیضهای متنوعی است كه عموما به زیان زنان است. لازمه تحقق جامعهای عدالتمحور، رفع نیاز همه شهروندان در سطحی برابر است. در راستای تحقق رسالت مدیریت شهری، توسعه سیاسی و حرکت به سمت دموکراسی و مردمسالاری، باید تودههای مردمی و بخش غیرمتشکل را در بخشهای مدیریتی متشکل کنیم. مردم در شکلهای عمومی حضور پیدا کنند و فرصت اظهارنظرکردن و بروز رفتاری سازنده داشته باشند. تحقق شهر دوستدار زن -شهری که در آن زنان از شمول اجتماعی، آسایش و امنیت برخوردارند و در آن میتوانند رشد کرده، پیشرفت کنند و به طور مؤثر در توسعه شهر خود مشارکت کنند- در تهران در وهله اول نیازمند تغییر و دگرگونی اندیشه سیاستگذاران و برنامهریزان امور شهری و تحول نگرش آنان به مفهوم مهم شهروندی است. برای رسیدن به شهر دوستدار زن نیاز است كه نهاد مدیریت شهری، شیوه ساماندهی و سازماندهی مدیریت شهری را موضوع اصلی تحولات و سیاستگذاریهای خود قرار دهد. در حوزه زنان بیش از اینكه نیاز به ساختوساز و هزینه مادی باشد، نیاز به نوعی تفكر و نظریه بهویژه در زمینه برنامهریزی و سیاستگذاری داریم. مشارکت زنان در زندگی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شهر، اولین قدم به سوی شهر حساس نسبت به جنسیت است. جامعه باید این تصور را که زنان نمیتوانند برخی مشاغل را تاب آورند، کنار بگذارد و به آنان فرصتهای برابری برای مشارکت در توسعه محیط مصنوع به لحاظ اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بدهد. زنان باید بخشی از بدنه تصمیمگیری باشند و نفوذی مشابه مردان در تنظیم سیاستها و برنامههای توسعه در راستای انتفاع شهر و تفسیر نیازهای زنان داشته باشند.
سایر اخبار این روزنامه
تصمیم ناگزیر اصلاحطلبان
مصلحت علیه مصلحت
شهر را نفروختیم و اداره کردیم
بانکها مانعتراشی کردند
جوابیه وزارت صمت به یک یادداشت
جانشین نتانیاهو تندروتر، ضعیفتر
از صدور بارنامههای جعلی بیخبر بودم
ایران- عراق حمله به کابوس «اماواگر»
۱۰ ثروتمند جهان کیستند؟
چگونه شاخصهای اقتصادی شهرها را بهبود ببخشیم؟
اعتراف مصلحی و مطالبه لاریجانی
آیا از انتخابات گریزی هست؟
حق به شهر زنان
حقوق برابر و عامليت مردم
توسعه مسیرهای تنفسی شهر
جوابیه وزارت صمت به یک یادداشت