روزنامه آرمان ملی
1400/03/27
برخي نميخواستند مشاركت«حداكثري» شود؛ البته نشد
آرمان ملی- محمد رحمانی: کمکم همین هیجان اندکی هم که بر فضای انتخاباتی حاکم بوده است آرام میگیرد و نور تاریکیهای موجود در فضای مقابل را روشن میکند و مشخص میشود کدام نامزد یا نامزدها از بخت بلندتری برای تکیه زدن بر کرسی ریاست جمهوری برخوردارند، امید میرود که مردم نیز با حضور در صحنه در راستای بیانات مقام معظم رهبری و سایر بزرگان نظام بهترین انتخاب را برای 4 سال پیش رو رقم بزنند و شخص اصلح را به پاستور برسانند. قدر مسلم مشارکت مردم در انتخابات مشارکت در حق تعیین سرنوشت خود آنها است. از همین رو اگر انتخابی درست داشته باشند میتوانند به اصلاح روندها، رویکردها و عملکردها امیدوار باشند و حل مشکلات و مسائل خود به خصوص در حوزه اقتصاد و معیشت را از رئیس جمهور جدیدی بخواهند، اما اگر انتخابی نادرست شکل گیرد یا در عدم حضور مردم پای صندوقهای رای با رایی حداقلی رئیس جمهوری حداقلی روی کار آید دیگر مردم نمیتوانند انتظاری بیش از این داشته باشند، چراکه عدم مشارکت خود آنها در انتخابات بوده که چنین وضعی را پدید آورده است. لذا امروز لزوم مشارکت در انتخابات بر همه ایرانیان در جهت تغییر به نفع مردم امری لازم و ضروری است. در این راستا برای بررسی شرایط حاکم بر انتخابات پیش رو، مشارکت مردم در انتخابات و و چالشهای پیش روی دولت بعدی «آرمان ملی» با محمد مهاجری فعال سیاسی اصولگرا به گفت و گو پرداخته است که میخوانید. با توجه به شــرایط فعلـی مزایای مشارکت حداکثری مردم در انتخابــات ریاســت جمهوری چیست؟ من معتقدم بخشی از جناحهای سیاسی کشور به هیچ وجه علاقمند حضور حداکثری مردم نبودند و اگر واقعا چنین علاقهای وجود میداشت اکنون به تعداد سلیقههای جامعه کاندیداهایی در جمع افراد تایید صلاحیت شده وجود داشت در واقع شش هفت کاندیدا باید وجود میداشت که نماینده تفکرات گروههای فکری مختلف جامعه بودند هم اکنون هم این هفت نفر نماینده دو تفکر سیاسیاند که در مورد اصلاحطلبان آقای همتی نماینده کامل اصلاحطلبی هم به حساب نمیآید. کاش این اتفاقی که هم اکنون افتاده از دوماه پیش میافتاد و آن جریانی که امروز با انتخابات سرد برخورد میکند تجزیه و تحلیل میکرد. آقای روحانی در هر دو دورهای که نامزد ریاست جمهوری شده است بحث اجرای برجام را داشته که متعلقات به آن نیز میشود بحث FATF ، پالرمو و چیزهای دیگر، وقتی که ایشان با رای نزدیک به 26 میلیون میآید و نسبت به مردم متعهد به اجرای برجام میشود ولی آنقدر موانع بر سر راهش پیدا میشود که نتواند به قولهایی که داده عمل کند بخش بزرگی از جامعه بی اعتماد میشوند البته نه فقط به آن فرد بلکه به آن بیاعتماد میشوند که هرکسی رئیس جمهور باشد نخواهد توانست وعدههایی را که میدهد عملی کند به هر حال کشیده شدهایم به این نقطه که شورای نگهبان مجبور شده یکی دونفر هم از جناحی که خیلی با جناح مقابل تضادی هم ندارند را تایید بکند. حال که تایید شدهاند بخشهایی از گروههای سیاسی جامعه به دنبال این هستند که آن قهر کنندگان از انتخابات را بیاورند پای آقایان همتی و مهرعلیزاده تا جناح مقابل آنها رای نیاورد و اتفاقات تلخی هم طی این چند روز اخیر افتاد که اشارهام به ماجرای رد صلاحیت مرحوم هاشمی است که مطرح شد که نشان میدهد بخشی از تفکر سیاسی جامعه نه فقط در پی حذف آقایان لاریجانی، جهانگیری و پزشکیان بودهاند بلکه احتمالا به دنبال حذف جمهوریت هستند یعنی هرگاه مردم پای صندوق رای میروند و فردی به غیر از افراد مورد علاقه انتخاب میشوند به آن میگویند انتخاب دقیق انجام نشد و در واقع برای جلوگیری از این انتخاب به دنبال این هستند که اینگونه کاندیداهای منتسب به این جریان کنار رفتند. در شرایطی که ما قرار گرفتهایم بخشی از اصولگراها طبق ذائقه سنتی خود به دنبال آقای رئیسی هستند و اصلاحطلبان هم پی این هستند که با کنار رفتن آقای مهرعلیزاده از آقای همتی حمایت کنند که البته من بعید میدانم طرفداران ایشان هم اعتقادی به رای آوردن وی داشته باشند و بیشتر دنبال این هستند که از میزان آرای قهر کم بکنند. بــا تـوجه به صحبتهایی که در مورد اصلاح قانون اساسی میشود و البته اتفاقات اخیری چون رد صلاحیت آقای لاریجانی و اظهارات آقای مصلحی در مورد مرحوم آیتا... هاشمی فکر نمیکنید باید به این سمت برویم که نهادها همه نسبت به تصمیمات خود پاسخگو باشند؟ همه چیز هم مربوط به اصلاح قانون اساسی نیست، البته این را قبول دارم که قانون اساسی باید اصلاح شود اما پاسخگو کردن شورای نگهبان میتوانست جلوی برخطاهای احتمالی را بگیرد یعنی وقتی که شما موظف باشید به عنوان یک نهاد تصمیم ساز پاسخگو باشید و فشار افکار عمومی بر شما وارد میشود نباید درها را از پشت بست و قفل زد و بگویند که ما وظیفه نداریم به شما جواب بدهیم، اینگونه برخوردهاست که سبب قهر میشود و لزوما ربطی به اشکالات قانون اساسی دارد وقتی دلایل رد صلاحیت افراد را حتی به خود آنها اعلام نمیکنند قانون اساسی هم عوض شود همین اتفاق میافتد، وقتی نهادی خود را مسئول نمیداند نتیجه همین میشود که اکنون میبینیم ، وقتی نهادی خود ناظر به مجلس است برای تصویب قوانین مصوب مجلس اما خودش همان قوانین موضوعی کشور را اجرا نمیکند این گونه میشود. عدهای از کاندیداها وعدههایی دادند که اعتقادی به آنها نداشتند مثل فیلترینگ تلگرام، فضای مجازی و بحث بانوان و غیره چقدر از رویکرد آنها واقعی و چقدر برای به دست آوردن رای است؟ باید از خودشان پرسید ولی بالاخره تا دو سه ماه آینده که رئیسجمهور بعدی روی کار میآید مشخص میشود که واقعا این اعتقاد در آنها وجود دارد یا نه، ضمن اینکه علاقه به آزادی بیان، آزادی رسانهها و چیزهایی مانند رفع فیلترینگ، کمتر در قوه مجریه مشکل داشته است و بیشتر در نهاد های غیرپاسخگو به مشکل برخورده است، من امیدوارم کسی که به قوه مجریه میآید شناخت کافی به قوه قضائیه داشته باشد و مدافع بحث فضای مجازی و امثالهم باشد، یعنی در حرف و عملش تناقض نباشد این گونه که قوه قضائیه طبق قانون توئیتر را فیلتر کند ولی رئیس قوه قضائیه از این رسانه استفاده کند این نشان میدهد که رئیس قوه قضائیه اعتقادی به فیلترینگ توئیتر ندارد. چه تضمینی وجود دارد که رئیسجمهور بعدی وقتی در مقام عمل قرار گرفت نگوید اختیارات ندارم و برای همین نتوانستم؟ رئیس جمهور بعدی در سیستمی به این مقام میرسد که تقریبا بهانهای برای او وجود ندارد و مقامات عالی دولت دیگر نخواهند توانست چنین بهانهای بیاورند، چرا که سیستم بین قوه قضائیه، قوه مجریه و مجلس همسو خواهد شد شما میبینید که 250 نماینده مجلس از یک کاندیدای خاص برای ریاست جمهوری دعوت به عمل میآورند و قوه قضائیه هم که هنوز محل کار همان کاندیداست در نتیجه سیستم یکنواخت وقتی وجود دارد رئیس جمهور هم دیگر نمیتواند بگوید نتوانستم. طبق آخرین نظرسنجی ایسپا میزان مشارکت 42 درصد از واجدین شرایط خواهد بود و پیش بینی شده که با این روند از سبد رای برخی کاندیداها کم و به رای دیگر کاندیداها اضافه خواهد شد؟ به نظر من چنین چیزی چندان محتمل نیست و آرای برخی کاندیداها ثابت است. من عقیده دارم به هیچ عنوان انتخابات به دور دوم کشیده نمیشود و در دور اول نتیجه مشخص خواهد شد. بــرخی مـــعتقدند که وعدههایی از سوی بیشتر کاندیداها داده شد، معمول نبود و دست نیافتنی است، چقدر از این وعدهها با واقعیت جامعه انطباق دارد و چه میزان برای کسب رای است؟ اینگونه وعدهها بیشتر نتیجه جوگیر شدن است، بعضی از آقایان هم کسانی کنار دستشان می نشینند و ماشین حساب میآورند و میگویند این اعداد و ارقام این گونه است آنها هم باور میکنند و در وعدههای انتخاباتی خود مطرح میکنند، به نظر من به این وعدهها نباید چندان توجه کرد به خصوص آنهایی که برای پوشش آمدهاند، آنها برای همین کار آمدهاند که شعار بدهند و وعده بدهند و بعد کنار بکشند، کسی هم از کسی که کنار کشیده انتظاری ندارد. فارغ از اینکه چــه کــسی به این مقام میرسد، رئیس جمهور بعدی با چه چالشهایی در حوزه بینالملل و داخلی مواجه است؟ به عقیده من در حوزه بینالمللی چالشها کم خواهد شد، چراکه وقتی در کشورهای دیگر دنیا وقتی مشاهده کنند که حاکمیت برای حل مشکلات به دنبال یک روش یکسان است، آنها هم برای اینکه زودتر به منافعشان دست پیدا بکنند کوتاه خواهند آمد، در حوزه داخلی هم این افرادی که در انتخابات شرکت نمیکنند به علاوه کسانی که شرکت میکنند و کاندیدای شان رای نمیآورد تا مدتی دچار افسردگی سیاسی میشوند مانند افسردگی سیاسی که بعد از سال 88 به وجود آمد و نهایتا مسائلی که سال 92 اتفاق افتاد تکرار خواهد شد. عــدهای بر این باورنــد صـرف نظر از اینکه رئیسجمهور هرکسی باشد بدتر از دوران دولتهای نهم و دهم که نخواهد شد و بسیاری از مشکلات به ویژه مسائل اقتصادی از سوی جریان مقابل خودکار حل خواهند شد، چقدر به این موضوع قائلید؟ من شخصا از اینکه دولت بعدی از دوران آقای احمدینژاد بهتر خواهد بود خدا را شکر میکنم، اما فراموش نکنیم دولت آقای احمدینژاد ثروتمندترین دولت در تاریخ ایران بوده است، بنابراین هرکسی که بخواهد رئیس دولت بعدی باشد به اندازه رئیس دولتهای نهم و دهم خوش اقبال نخواهد بود که بتواند بر آن سفره پر پول تکیه بزند و بر اساس آن بخواهد مملکت را اداره بکند و اداره دولت در دوره بعدی کار چندان آسانی نخواهد بود. چگونه میتوان رئیس جمهور را نسبت به وعدههایی که میدهد و تصمیماتی که میگیرد پاسخگو کرد؟ فقط به رسانهها و چهرههای سیاسی مستقل و متعهد و شجاع امیدوارم وگرنه نه به مجلس امیدی میرود نه به نهادهای نظارتی دیگر، چراکه پاسخگویی برای کسی است که از او سوالی شود، وقتی مجلس قرار نیست سوالی از کسی بکند رئیس جمهور و به شکل کلی دولت دیگر پاسخ که یا چه را میخواهد بدهد؟ به همین دلیل تنها اگر فضای باز برای رسانههای مستقل و چهرههای رسانهای و سیاسی مستقل و شجاع فراهم باشد در آن صورت این پاسخگویی محقق خواهد شد در غیر اینصورت اتفاقی نخواهد افتاد. فضای انتخابات شــوراهـا را چگونه میبینید و اختلافاتی را که بین اصولگرایان موجود است را چطور ارزیابی میکنید؟ جنگ آرامی بین اصولگرایان در زمینه انتخابات شوراها به خصوص شورای شهر تهران وجود دارد که آقای قالیباف و یارانش یک حرکت نفوذی نرمی را شروع کردهاند که شهرداری تهران را مجددا به دست بگیرند و برداشت من این است که موفق میشوند، فقط خدا کند که معاون اسبق شهرداری تهران پس از آزادی از زندان دیگر به این پست باز نگردد.
سایر اخبار این روزنامه
آن ها كه دقيقه نود كنار رفتند...
نقشآفرینی مجلس برای ریاستجمهوری
کارگرانی که از هزاران کیلومتر دورتر، کشورشان را میسازنند
برخي نميخواستند مشاركت«حداكثري» شود؛ البته نشد
سرنوشت کشور وابسته به کار مردم در روز جمعه است
رای صحیح؛ به جاي قهر از صندوق
اي كاش «فرياد درختان زاگرس» شنيده مي شد
انتخابات و چرایی انصراف نامزدها
روابط خارجی، نه سیاست خارجی
چه کسانی مانع امضای پایانی برجامند؟
ایرانیان خارج از کشور و فرصتهای پیشرو
تبعات خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان