روزنامه شرق
1400/03/27
«تهران» توان بازگشت به عقب را ندارد
«تهران» توان بازگشت به عقب را ندارد حسین گنجی یکی از مهمترین ارکان توسعه پایدار شهری که در بحثهای آکادمیک بسیار مورد توجه قرار دارد و در بحثهای اجرائی عموما نادیده گرفته میشود، قابلیت زیستپذیری شهرهاست. در ایران تحقیقات و پژوهشهای متعددی درباره این مسئله صورت گرفته و عمده تمرکز بر کلانشهرهاست. حرف واحد عموم این پژوهشها به یک واقعیت تلخ ختم میشود: «کلانشهرهای ایران عموما در آستانه عدم تحمل هستند» و تهران نهتنها از این واقعیت به دور نیست، بلکه اوضاع سختتر و متفاوتتری نسبت به دیگر کلانشهرها در ایران دارد. تصور کنید کلانشهری که آستانه تحمل او در حوزه زیستپذیری پایین آمده و همزمان شهر برای درآمدزایی به فروش میرسد، منابع پایداری برای اداره شهر وجود ندارد، شاخص ادراک فساد در مدیریت شهری بالا میرود، حوزههای عمومی از دست شهروندان خارج و به دست سازندگان و صاحبان سرمایه میرود و شهر و شهرداری مصروف دستیابی به منافع گروهی میشوند. این تصویری از تهران از دههها قبل تا چندین سال گذشته بود. به بیانی دیگر مدیریت شهری نگاه روشن و دقیقی به توسعه پایدار نداشت، «زمین» و «هوا» بهعنوان دو مؤلفه کلیدی و مکمل برای کسب درآمد در نظر گرفته شدند و از طرف دیگر با حرکت آرام و مخرب آستانه تحمل زیستپذیری تهران رو به کاهش بود. آنچه در مدیریت شهری در سه سال اخیر رخ داد، برهمزدن این نظم مخرب بود. پارادایم شیفت شهرداری تهران تلاش برای استقرار شیوه جدید حکمرانی بر شهر با استفاده از منطق علمی در مدیریت شهری، استفاده از نخبگان و متخصصان و با نیمنگاهی به تجربیات موفق کشورهای سرآمد در مدیریت شهری بود؛ اما این پارادایم شیفت، چگونه تهران را از شهری بیتحمل در زیستپذیری به شهری در ریل حرکت به سمت شهری برای همه سوق داد. قدم اول مقابله با فروش شهر به عنوان یکی از اصلیترین اقدامات در حوزه تغییر حکمرانی در شهر بود. در طول سالیان قبل موضوع خوداتکایی شهرداری تهران، مدیریت شهری را به بهرهگیری از ظرفیتهای موجود برای کسب درآمد سوق داد. فروش زمین و هوا بهعنوان دو مؤلفه کلیدی و مکمل برای کسب درآمد بر سایر وجوه درآمدی ثابت شد و منطبق بر اصول علمی نظیر اخذ عوارض غلبه یافت. تجربه شهرهای مختلف دنیا که مبتنی بر درآمدهای پایدار بوده مغفول واقع شد و راهکارهایی نظیر اخذ عوارض از پارکینگهای حاشیهای، عوارض بزرگراهی و تونلهای شهری، عوارض پسماند، کسب و پیشه و سایر جنبهها به فراموشی سپرده شدند. مسئلهای که در سالهای اخیر ترمز آن کشیده شد و شهر دیگر به ابزاری برای درآمد تبدیل نشد و همزمان تلاشها برای تأمین منابع پایدار در شهر تهران آغاز شد. قدم دوم شفافیت و مقابله با رانت بود. شهروندان تهران و ناظران سیاسی و اجتماعی به یاد دارند که از ابتدای دهه 70، شهرداری تهران همواره یکی از مهمترین مکانهای نزاعهای سیاسی میان گروههای مختلف در کشور بوده و گروههای سیاسی به سبب امکانات فراوان موجود در شهرداری، شهرداری تهران را سکوی پرشی برای کسب قدرت اقتصادی و سیاسی بیشتر در کشور میدانستند. مسئلهاي که بر آتش موقعیت رانتپرور در شهرداری دمید و از دل آن فسادها و بحرانهایی مانند تراکمفروشی غیرقانونی، تغییر کاربریها و صدور مجوزهای ساخت، رانتهای مستتر در پروژههای عمرانی و حتی اجتماعی-فرهنگی، رانتهای ناشی از در اختیارگذاری املاک و امکانات شهرداری به افراد و گروههای خاص و رانتهای ناشی از بهکارگیری و استخدام افراد در ردههای مختلف مدیریتی و اداری پديد آمد. آتشی که دود آن به چشم تهران رفت و توسعه شهر به نفع شهروندان لابهلای این کشمکشها فراموش شد. برای مقابله با این چالش، بازوها و سازوکارهای شفافیت و البته استفاده از نخبگان و متخصصان، آبی بر آتش رانتينهشدن شهرداری شد. قدم سوم تلاش برای مواجهه و حل بحرانهای انباشته و بازگشت اعتماد ازدسترفته شهروندان بود. در دوره اخیر وابستگی شدید درآمدها به روشهای نامقبول مانند تراکمفروشی، مشکلات نهادینهشدهای مانند آلودگی هوا، ترافیک و... از جمله مهمترین بحرانهای انباشته بود. مدیریت شهری در سه سال با مجموعه این چالشها سعی کرد با کاری بزرگ و قراردادن تهران در ریل توسعه پایدار غم بزرگ تهران را کم کند. امروز مدیریت شهری تهران، نظارهگر و مجری قرارگرفتن تهران در مسیر شهری برای همه است. آرمانشهر انسانمحور امروز در تهران تبدیل به پروژههای بزرگی در حوزه واگذاری حوزههای عمومی به شهروندان، بهسازی فضاهای بیدفاع شهری، احیای محلهها و گذرگاههای تاریخی، پیادهراهها، مسیرهای دوچرخهسواری و تعاملی در شهر شده است. حملونقل عمومی از عرصهای که محل اختلاف و کشاکش میان دولتها و شهرداری بر سر تأمین منابع مالی آن بود به پروژههای پیوسته چه در بحث توسعه و چه در بحث نوسازی و بازسازی تبديل شده است.بهینهسازی ادارهکردن شهر یا به عبارت دیگر جلوگیری از اداره گران تهران از رؤیای پیشین به واقعیت تبدیل شده و در یک نمونه میتوان گفت هزینه ترمیم و بازسازی آسفالت خیابانهای شهر بهعنوان یکی از وظایف روتین شهرداری تهران در سالهای ۹۸ و ۹۹ با توجه تورم و تحریم با سال ۱۳۹۵ برابری میکند. در حوزه شفافیت سامانه شفافیت تهران ساختمانهای شیشهای را در شهرداری تهران ایجاد کرده و از همه مهمتر منابع پایدار برای اداره شهر به موازات توقف شهرفروشی آغاز شده است. باید در نظر داشت، تهران رؤیاهای فراموششده خود را در مسیر آنها، در چند قدمی یا در مقابل خود میبیند. توقف این روند یک عامل و یک پیامد تلخ دارد. عدم مشارکت گروههای مردمی در انتخابات شوراهای شهر و روستا بهخصوص شورای شهر تهران، ممکن است تهران را از ریل شهری برای همه خارج کند؛ اما پیامد تلخ آن همان واقعیتی است که در ابتدا به آن اشاره شد؛ قابلیت زیستپذیری شهر. خروج تهران از ریلگذاری امروز باعث میشود تهران به مرز انفجار آستانه زیستپذیری خود برسد. منابع شهروندان درگیر بحثها و منافع گروهی شود، شهر بهمثابه یک عرصه عمومی برای زیست شهروندان به فضای مساعدی برای صاحبان سرمایه در زمین و هوا تبدیل شود. از امکانی که دیپلماسی برای حفاظت از جمهوریت در جوامع فراهم کرده، استفاده کنیم و رأیدادن را به زیرساختی برای ادامه مسیر تهران در تبلور واقعی پایتخت جمهوری اسلامی ایران و مدل مناسبی از یک شهر برای زندگی تبدیل کنیم.
سایر اخبار این روزنامه
ملت با حضور خود به نظام و کشور آبرو خواهد داد
نامزدها حرفهای عجیبی زدند
آنها كه به خط پايان نرسيدند
ما و ۲۸ خرداد ۱۴۰۰
احیای توافق هستهای به بعد از انتخابات ایران موکول میشود
وضعیت توانایی دیپلماتها در گزینههای ۱۴۰۰
ابهام در بیطرفی
با اسکوچیچ چه کنیم؟
جزئیات مطالعه بالینی واکسن «کووایران برکت»
دعوت از مردم برای حضور در انتخابات
روایت یک دیدار
داستان كاموس كشانى(۲)
«تهران» توان بازگشت به عقب را ندارد
اقتصاد شهری در کلانشهرها
ایران را دریابیم