وضعیت افغانستان حتی برای یک ساعت دیگر هم قابل پیش‌بینی نیست


همواره به این نکته واقف بوده‌ایم که دو گانه‌ی «جنگ و مذاکره» از یک جایی به بعد، مدیریت و کنترل اوضاع را ناممکن می‌سازد، وضعیتی که طالبان، اینک در افغانستان، پیشِ روی خود قرار داده است. جنگ در سرزمین‌های در کنترل دولت و مذاکره، کیلومترها دورتر از افغانستان (!) پیرمحمدملازهی، کارشناس و تحلیلگر ارشد مسائل شبه قاره بارها به آفتاب یزد گفته بود؛ طالبان اگر زمین مذاکره را با جنگ در افغانستان عوض کند به ناچار با کشوری چند پاره رو در رو خواهد شد. این کارشناس اما اینک طالبان و افغانستان را در حساس‌ترین وضعیت ممکن می‌داند و خاطرنشان می‌کند: «بازی دوگانه‌ی جنگ و مذاکره حتی ممکن است از افغانستان، کشوری فاقد حکومت بسازد.» او همچنین به پاکستانی‌ها توصیه می‌کند مانع صلح در افغانستان نشوند که اگر همسایه‌ی شمالی تجزیه شود، پاکستان تا ابد روی آرامش به خود نخواهد دید!
آفتاب یزد - رضا بردستانی: یک کارشناس ارشد مسائل شبه‌قاره در گفتگو با آفتاب یزد تاکید می‌کند: «آن چه این روزها در افغانستان در جریان است بیش و پیش از آن که نگران‌کننده باشد، تعیین‌کننده و سرنوشت ساز است.»
پیرمحمدملازهی با اشاره به مصاحبه‌ها و تحلیل‌های قبلی اظهار می‌دارد: «حدسِ به وجود آمدن درگیری بین طالبان و نیروهای دولتی چندان سخت نبود اما هشدار داده بودم این بار طرف حساب طالبان نه قدرت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی که «مردم افغانستان» هستند که به آسانی و با سرعت مسلح خواهند شد.
وی تاکید می‌کند: «این که گفته می‌شود آمریکا در حال خروج از افغانستان است یک دروغ باورناپذیر است زیرا خودِ آمریکایی‌ها اذعان دارند به این مهم که خروج از افغانستان مترادف با خودکشی است و آن‌ها حتی اگر تلفات بدهند نیز از افغانستان خارج نخواهند شد اما آن چه در حال رخ دادن است تغییر دیدگاه و تبدیل استراتژی است نه خروج از افغانستان!»


> بازگشت به سه دهه قبل؟!
تازه‌ترین گزارش‌ها از نبردهای سنگین میان نیروهای دولتی افغانستان و طالبان که پس از خروج نظامیان آمریکایی شدت گرفته، حکایت از سقوط قریب‌الوقوع مزار شریف دارد. همزمان با ادامه جنگ‌های شدید در ولسوالی‎های افغانستان، «سرور دانش»، معاون دوم رئیس جمهوری گفته طالبان اشتباه دهه ۷۰شان را تکرار می‌کنند. «دانش» در صفحه رسمی فیسبوکش نوشته: «گروه طالبان به اصطلاح فتوحات خود را از مناطق و سرزمین‌هایی شروع کرده که هیچ نوع زمینه پذیرش اجتماعی و فرهنگی در میان مردم آن مناطق ندارد.»
بررسی چند موضع، وضعیت افغانستان را بهتر تشریح خواهد کرد، نخست این که؛ در دو ماه گذشته جنگ‌های شدیدی در شمال، مرکز و شماری از ولسوالی‌های جنوب افغانستان میان گروه طالبان و نیروهای امنیتی افغانستان جریان دارد.
مبحث بعدی این که، عمران خان در مصاحبه‌ای با وبگاه خبری آکسیوس آمریکا قاطعانه اظهار داشت که اجازه نخواهد داد ایالات متحده از پاکستان به عنوان پایگاه عملیات خود در افغانستان استفاده کند. عمران خان، نخست وزیر پاکستان گفته که کشورش در گذشته به اشتباه بین طرف‌های درگیر در افغانستان از یک طرف حمایت کرده بود. پاکستان در دهه نود یکی از سه کشوری بود که امارت اسلامی طالبان را به رسمیت شناخته بود. نخست وزیر پاکستان در یادداشتی که در روزنامه واشنگتن پست نوشته همچنان گفته پاکستان آماده است در زمینه صلح افغانستان با ایالات متحده آمریکا همکاری کند، اما از پایگاه‌های آمریکایی در خاکش میزبانی نخواهد کرد
تا از تشدید اختلافات در پاکستان جلوگیری کند. نخست وزیر
با اشاره به خطرات ناشی از دادن پایگاه‌های نظامی به ایالات متحده گفت ممکن است این تصمیم برای کشورش ویرانی بیشتری را
به همراه داشته باشد. »
در همین زمینه، «طالبان» نیز قبلاً به گزارش‌ها واکنش نشان داده و گفته بودند اگر پایگاه‌های آمریکایی در یکی از کشورهای منطقه منتقل شود و از آن پایگاه‎ها در خاک افغانستان عملیات نظامی اجرا شود، در برابر این اقدام خاموش نخواهند ماند. «طالبان» گفته بودند آن‌ها «مسئولیت ایمانی و تاریخی» خود را در برابر این اقدام
ادا خواهند کرد. »
در کنار این مسائل، یک اختلاف کهنه و ۱۲۵ساله نیز وجود دارد؛ «خط دیورند» که ۱۲۵ سال پیش از سوی یک تبعه انگلیسی به عنوان مرز بین پاکستان و افغانستان تعیین شد به اختلافی کهنه بین دو کشور تبدیل شده و در روزهای اخیر این زخم کهنه بین دو کشور سرباز کرده است.
در مجموع به گفته‌ی ملازهی که با آفتاب یزد گفتگو کرده است؛ «افغانستان» و «طالبان» در حساس‌ترین وضعیت ممکن قرار دارند که اگر نتوانند این وضعیت را به خوبی مدیریت کنند این بار نه با یک کشور که با چیزی شبیه یک کشور مواجه خواهیم بود. در کنار تمامی این اخبار، سفر قریب الوقوع اشرف غنی و عبدالله به آمریکا نیز می‌تواند حائز اهمیت باشد البته این سفر نه برای افغانستان که شاید برای سرنوشت سیاسی غنی و عبدالله سرنوشت ساز باشد!
> ارتش و دولت پاکستان هماهنگ شده اند!
پیرمحمدملازهی کارشناس و تحلیلگر ارشد مسائل شبه قاره به آفتاب یزد می‌گوید: «سیاست راهبردی پاکستان در رابطه با افغانستان و هند را ارتش این کشور تعیین می‌کند و نخست وزیر آن عمران خان نقش مهمی ندارد. اما با توجه به اینکه در شرایط کنونی بین دولت و ارتش هماهنگی بیشتری نسبت به دول قبلی وجود دارد لذا می‌شود صحبت‌های آقای عمران خان را مقداری جدی‌تر از گذشته دید و احتمال دارد پاکستانی با توجه به شرایطی که وجود دارد بخواهد فشاری را که آمریکایی‌ها روی آن‌ها آورده‌اند آن را کاهش دهند ولی در همین حال می‌بینیم که طالبان حرکت نظامی گسترده‌تری نسبت به گذشته نشان می‌دهند و آن‌ها بدون حمایت و مشورت پاکستانی‌ها به سطحی از قدرت دست پیدا کردند که می‌توانند دولت مرکزی را تا این حد تحت فشار گذارند و نیروهای امنیتی را مجبور به عقب‌نشینی از مناطق مختلف که در دست طالبان است کنند.»
> معامله‌ای پشت پرده بین طالبان، پاکستان و آمریکا؟!
ملازهی ادامه می‌دهد: «این مسئله تا اندازه‌ای جای تردید دارد شاید بتوان این طور تصور کرد که پاکستانی‌ها تحت فشار آمریکایی‌ها هستند و تمایل دارند این فشار کاهش پیدا کند اما در همین حین به دنبال این هستند که طالبان اگر قرار شود به میز مذاکره برگردند باید در میدان جنگ دست‌شان پر باشد و حداکثر امتیاز را بتوانند به دست آرند حتی برخی‌ها معتقدند معامله‌ای بین پاکستان، آمریکا و طالبان پشت پرده پیش آمده تا طالبان به قدرت در افغانستان بازگردند. اما مشکلی که وجود دارد گروه‌های قومی جهادی هستند که آن‌ها دست به سلاح بردند و تقریبا می‌توان گفت که آن‌ها دارند در مزار شریف توزیع سلاح می‌کنند و این خیزش مردمی دارد جلوی طالبان را سد می‌کند و امیدی به نیروهای امنیتی و پلیس ملی و ارتش افغانستان چندان وجود ندارد و به این دلیل اکنون شرایط دوگانه‌ای است. از یک طرف طالبان در داخل به جنگ شدت دادند از طرف دیگر آقای عمران خان می‌گوید به دنبال صلح در افغانستان هستیم.»
> سفر وزیر امورخارجه‌ی هند به قطر مهم است
ملازهی اظهار می‌دارد: «پاکستانی‌ها حداکثر دستیابی قدرت طالبان مدنظرشان است به همین دلیل است که می‌بینیم وزیر خارجه هند به قطر سفر کرده و با خلیل‌زاد در حال مذاکره است و می‌خواهد ببیند پشت پرده چه معامله‌ای صورت گرفته و جایگاه هند چه خواهد بود. فکر می‌کنم این هم موضوع مهمی است یعنی در همان حدی که، هندی‌ها احساس می‌کنند که طالبان دارند به قدرت می‌رسند و جایگاه هند چه است؟ آیا در معامله پشت پرده‌ای که آمریکایی‌ها با طالبان کرده‌اند برای حفظ موقعیت هند چاره اندیشی
شده است؟»
> شورش طالبان نفوذ کرده در حکومت مرکزی امکانپذیر است
این تحلیلگر ارشد ادامه می‌دهد: «معتقدم اگر جنگ تشدید شود هندی‌ها در کنار شمالی‌ها قرار خواهند گرفت یعنی همان وضعیتی پیش می‌آید که در گذشته طالبان کابل را گرفتند و دولت ربانی را تشکیل دادند الان هم همان شرایط دارد پیش می‌آید و تجزیه قومی صورت می‌گیرد یعنی تاجیک‌ها به حزب اسلامی جمعیت ربانی پیوستند ازبک‌ها هم به نهضت اسلامی دوستم و هزاره‌ها هم به حزب وحدت پیوستند. اکنون احتمال دارند چنین وضعیتی پیش آید. حتی ممکن است نیروهایی که درون دولت آقای اشرف غنی و آقای عبدالله عبدالله وجود داشته باشند که با طالبان هستند و در بزنگاه جنگ تکلیف خود را روشن می‌کنند. در این شرایط عبدالله عبدالله و اشرف غنی فکر می‌کنند باید به آمریکا بروند و با بایدن مسئله را حل و فصل کنند. چون در این شرایط به نظر می‌رسد جایگاهی برای دولت مرکزی وجود ندارد.»
> وضعیت افغانستان حتی برای یک ساعت دیگر هم قابل پیش‌بینی نیست
ملازهی با تاکید بر این مهم که اگر مسائل حل نشود جنگ داخلی صورت خواهد گرفت و به احتمال زیاد تجزیه ارضی رخ خواهد داد اضافه می‌کند: «وضعیت افغانستان حتی برای یک ساعت دیگر هم قابل پیش‌بینی نیست. اکنون طالبان در شمال پیش روی‌هایی انجام دادند و خبرهایی می‌رسد که از مرز امنیتی مزار شریف عبور کردند. معنی این مسئله این است که قضیه دیگر از دست دولت خارج است.»
> آمریکایی‌ها می‌خواهند بدون هزینه‌ی انسان در افغانستان بمانند!
پیرمحمدملازهی در ادامه‌ی گفتگو با آفتاب یزد می‌گوید: «برخلاف آنچه که ما تصور می‌کنیم آمریکایی‌ها از افغانستان خارج نشدند. آمریکایی‌ها فقط بحث‌شان این است هزینه انسانی ندهند. سربازهای‌شان کشته نشوند. آن‌ها حدود هزار میلیارد دلار هزینه کردند و نمی‌خواهند بیش از این هزینه کنند و از راه دور افغانستان را کنترل می‌کنند. بنابراین خارج نشدند بلکه تغییر موضع دادند و شاید این تغییر موضع به دلیل همان توافق پشت پرده باشد. اگر آمریکایی‌ها به طور کامل از افغانستان صرف نظر کنند یعنی این زمین مهم را به رقیب خود چین، روسیه و ایران واگذار کرده‌اند. پس به‌نظر من این کار را نکردند و تنها یک معامله است و طبق همان فرمول معامله در حال جلو رفتن است. فقط روشن نیست که جایگاه روس‌ها در این معامله کجا است؟ آیا روس‌ها هم پذیرفتند که طالبان به قدرت برگردند؟ آیا روسیه و آمریکا توافق کردند که افغانستان را تجزیه ارزی کنند. از امروز که خیزش مردمی در حال شکل‌گیری است در دو جبهه کار خواهد کرد یکی جبهه شمالی‌ها است که مقابل طالبان قرار می‌گیرد و دیگری در منطقه شرق و جنوب است که حمایت طالبان را بیشتر خواهد کرد و ارتش و نیروهای نظامی را تجزیه خواهد کرد.»
این استاد روابط بین‌الملل به موضوع پاکستان با حساسیت بیشتری نگریسته می‌گوید: «بحث خیلی جدی که پاکستانی‌ها دنبال آن هستند به نظر بنده این است که پیام به اشرف غنی و عبدالله عبدالله می‌دهد که اگر می‌خواهید در قدرت بمانید شرط آن این است که خط مرزی «دیورند» را به رسمیت بشناسید که اگر چنین نشود طالبان شما را اخراج می‌کنند و ما با طالبان توافق خواهیم کرد.
به نظر بنده پاکستان بازی خود را انجام می‌دهد. »
ملازهی بیان می‌کند: «اگر قرار باشد افغانستان تجزیه شود مناطق پشتون‌نشین می‌توانند در کنار پاکستانی‌ها قرار گیرند و خط مرزی عملا از بین خواهد رفت. در این باره باید گفت که بازنده پاکستان است. احتمالا داریم به سال ۱۹۹۶ باز می‌گردیم. اگر طالبان راه حل سیاسی را می‌پذیرفتند می‌شد تصور کرد که سیاست های‌شان را تعدیل کنند اما الان با این حرکتی که انجام دادند مناطقی را دارند می‌گیرند که مربوط به رقبای آمریکا است. پس باید پذیرفت که طالبان بسیار حساب شده دارند حرکت می‌کنند.»
> افغانستان در مسیرِ عراقِ چندپارچه شدن!
ملازهی با نیم نگاهی به خاورمیانه‌ی عربی می‌گوید: «مدلی که در عراق پیاده شد دارد در افغانستان پیاده می‌شود و تلاش‌ها به سمتی است که افغانستان بدون دولت داشته باشیم. اگر جنگ داخلی تمام عیار رخ دهد هیچ کدام از کشورهای منطقه و بزرگ دنیا نمی‌توانند بی‌طرف باقی مانند. اتفاقی که خواهد افتاد همان خواهد بود که در زمان دولت ربانی شد یعنی روسیه، ایران و هند در کنار شمالی‌ها قرار گرفتند و امارات، پاکستان و عربستان سعودی از طالبان حمایت کردند. همین اتفاق مجددا دارد رخ می‌دهد. در سطح بین‌الملل نیز چنین اتفاقی می‌افتد.»
> دو قطبی مدرن غیر قابل کتمان است
ملازهی با این تحلیل که: «دوقطبی مدرن غیر قابل کتمان است» ادامه می‌دهد: «قطب‌بندی قدرت‌های جهانی به سمت دو قطبی پیش می‌رود قطب شرقی که شامل چین و روسیه است و قطب غربی که با محوریت آمریکا و اروپا است. شواهد نشان می‌دهد دو قطبی مدرن در حال شکل‌گیری است.»
ملازهی ادامه می‌دهد: «معتقدم تحول بزرگی در افغانستان رخ خواهد داد نقطه عطفی در مزار شریف خواهد بود. خیزش مردمی علیه طالبان حول سه قوم هزاره ها، تاجیک‌ها و ازبک‌ها دارد شکل می‌گیرد معنای آن این است که آن‌ها دیگر قدرت طالبان را نمی‌پذیرند. طالبان هم قدرت این‌ها را نمی‌پذیرد در نتیجه راه حل تنها تجزیه افغانستان است. به نظر می‌رسد تنها شانس دولت مرکزی این است که به آمریکا برود و در آنجا بایدن را قانع کند که همچنان سر کار و در قدرت باشند. برداشتم این است که طالبان، عبدالله عبدالله و تیمش را سهم اندکی می‌دهند. روی اشرف غنی حساب نمی‌کنند چون نه پشتوانه قومی دارد نه پشتوانه مذهبی. تعدادی از لیبرال دموکرات‌ها که از غرب آمدند دوباره به کشورهای‌شان باز می‌گردند.»
ملازهی به طور قطع معتقد است: «عمر دولت مرکزی دیگر به سر آمده است.»