توسعه تصاعدي تجارت مرگ در جنوب و غرب آسيا

بنفشه  سام‌گيس
نتايج دو تحقيق منطقه‌اي درباره تاثير‌پذيري نيمه غربي آسيا از توليد مواد مخدر در افغانستان، با نگاهي به خسارات جبران‌ناپذير امنيتي، اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي در 5 كشور همسايه با كانون توليد 90 درصد ترياك جهان، نقشه نگران‌كننده‌اي از شاهراه‌هاي قاچاق ترسيم مي‌كند .
«قاچاق مواد مخدر و امنيت بين‌المللي جمهوري اسلامي ايران» و «مسيرهاي قاچاق مواد مخدر در خاورميانه»، تحقيقاتي است كه توسط فرزانه سهرابي؛ معاون اجتماعي موسسه تحقيقات و مطالعات بين‌المللي مواد مخدر CUDRAS انجام شده و محقق، علاوه بر تحليل موقعيت استراتژيك همسايگان افغانستان، مسيرهاي ترانزيت مواد مخدر در منطقه مديترانه شرقي را در نگاهي دوباره به شاهراه‌هاي قاچاق به مقصد اروپا بررسي كرده است. 
همسايه شرقي، همچنان بيدار است 
بنا به گزارشي كه آوريل 2021 توسط دفتر مبارزه با مواد مخدر و جرم ملل متحد UNODC منتشر شد، در سال 2020، 224 هزار هكتار از زمين‌هاي افغانستان زير كشت خشخاش رفته و از محصول به دست آمده، 6300 تن ترياك (از هر هكتار، 28 كيلو) توليد شده كه اين وسعت كشت، علاوه بر آنكه معادل مساحت مزارع خشخاش در سال 2014 است، نسبت به وسعت زير كشت خشخاش در سال 2019، 37 درصد رشد دارد. جزييات ديگري از اين گزارش نشان مي‌دهد كه در سال 2020، وسعت زمين‌هاي زير كشت خشخاش در ولايات غرب، جنوب، جنوب غرب، شمال و شمال شرق افغانستان (در مجاورت مرز زميني ايران، پاكستان، تاجيكستان) افزايش داشته و علاوه بر آنكه سطح گسترده‌اي از زمين‌ها در ولايات هلمند (كانون اصلي كشت خشخاش افغانستان) بادغيس، قندهار، اروزگان، فارياب، فراه، بدخشان، بلخ و نيمروز زير كشت خشخاش بوده، وسعت كشت خشخاش در ولايات بادغيس، 194 درصد، فارياب، 98 درصد، قندهار و فراه، 47 درصد، نيمروز، 46 درصد، بدخشان، 36 درصد، هلمند، 27 درصد و اروزگان، 16 درصد نسبت به سال 2019 افزايش يافته است. در بخش ديگري از گزارش UNODC، اعلام شده كه در سال 2020، فقط ولايات منطقه شرق افغانستان (در مجاورت بخشي از مرز زميني با پاكستان) كاهش 28 درصدي كشت خشخاش را ثبت كرده‌اند در حالي كه در باقي مناطق، ميزان كشت، افزايش نگران‌كننده‌اي داشته چنانكه 30 درصد افزايش كشت در ولايات مركزي، 40 درصد در ولايات شمال شرق (مجاور با پاكستان)، 33 درصد در ولايات شمال (مجاور با تاجيكستان و ازبكستان)، 29 درصد در ولايات جنوب غرب (مجاور با ايران)، 136 درصد در ولايات جنوب (مجاور با پاكستان) و 112 درصد افزايش كشت خشخاش در ولايات غرب افغانستان (مجاور با ايران) نسبت به سال 2019 ثبت شده است. 
 اگر زاويه نگاه را از افغانستان، به سمت همسايه شرقي اين كشور تغيير دهيم، پاكستان، از بابت استقرار در منطقه هلال طلايي (افغانستان، پاكستان، ايران) و همسايگي با افغانستان، تاثيرات سهمگين‌تري را متحمل شده است. پاكستان در همه اين سال‌ها، از تغييرات و تنش‌هاي سياسي و ناآرامي‌هاي افغانستان متاثر بوده علاوه بر آنكه اشتراك منافع حاصل از همسايگي، تعلقات مشترك فرهنگي، مذهبي، زباني و حتي تهاتر قدرت در گروه‌ها و قبايل مرزنشين دو كشور، پيمان نانوشته‌اي را رقم زده كه شايد مهم‌ترين دستاوردش، توافق براي توليد مشترك ترياك و هرويين بوده است؛ توافق مشترك به اين معنا كه شايد در ميان ساير شبكه‌هاي توليد و تجارت مواد مخدر و محرك جهان، بتوان نشانه‌اي از نفاق و رقابت منجر به جنگ پيدا كرد اما در تاريخ همكاري مشترك شبكه توليد ترياك و هرويين افغانستان و پاكستان، ردي از درگيري و حتي رقابت در تجارت مواد مخدر پيدا نمي‌شود كه البته اين اتفاق هم دليل مهمي دارد؛ برخي گزارش‌هاي سازمان ملل نشان مي‌دهد كه ناامني افغانستان به دنبال لشكركشي‌هاي شوروي، جنگ‌هاي داخلي در ايام حاكميت دولت امارت اسلامي (طالبان) و منازعات دولت‌هاي وقت با شورشي‌هاي افراطي و همچنين، تنش‌هاي معاصر ناشي از اعزام و استقرار نيروهاي ناتو و نظاميان امريكا در خاك افغانستان، يكي از مشوق‌ها در تصميم شبكه قاچاق مواد مخدر براي بهره‌برداري از ظرفيت‌هاي پاكستان و به خصوص؛ بندر كراچي و همچنين، انتقال بخشي از خطوط توليد هرويين به نواحي مرزي پاكستان بوده كه اين تصميم هم در طول 4 دهه گذشته و به دنبال افزايش تقاضاي بازار اروپا براي هرويين افغانستان، از حمايت قبايل و باندهاي خرابكار پاكستان به عنوان بخشي از سهامداران سود اين تجارت كلان، برخوردار شده است. 
شراكت پاكستان در توليد و ترانزيت هرويين افغاني، يك زنگ خطر براي همسايگان اين كشور و هشداري مهم براي سران اتحاديه اروپاست. پاكستان با چهار كشور، مرز مشترك زميني دارد؛ از شمال شرقي با چين (523 كيلومتر)، از غرب و شمال غربي با افغانستان (2430 كيلومتر)، از غرب با ايران (909 كيلومتر) و از شرق با هند (2912 كيلومتر). 
گزارش‌هاي دو دهه اخير سازمان ملل، تاييد مي‌كند كه به دنبال افزايش توليد مت‌آمفتامين و هرويين در افغانستان، قاچاق پيش‌سازها (انيدريد استيك براي توليد هرويين و سودوافدرين براي توليد مت‌آمفتامين) از مرز مشترك چين و ايران و پاكستان به افغانستان افزايش داشته علاوه بر آنكه به دنبال كاهش تدريجي توليد ترياك در پاكستان به دليل شدت برخوردهاي دولت پاكستان با توليد مواد مخدر، كاهش وسعت زمين‌هاي زير كشت خشخاش در اين كشور و انحصار تمركز شبكه توليد مواد مخدر بر استحصال مرغوب در افغانستان، به نظر مي‌رسد در سال‌هاي اخير، پاكستان به حياط خلوت شبكه توليد مواد مخدر افغانستان تبديل شده و سابقه گزارش‌هاي UNODC هم تاييد مي‌كند كه حجم كشفيات انيدريد استيك در مبادي مرزي پاكستان براي انتقال به افغانستان، فعاليت لابراتوارهاي توليد مستقر در تقاطع مرز دو كشور و همچنين، ترانزيت ترياك افغاني به پاكستان براي توليد هرويين، افزايش يافته است. بر اساس گزارش UNODC، در سال 2008، حدود 14 تن انيدريد استيك و 2 سال بعد، 15.8 تن مواد پيش‌ساز در كراچي - بندر پورت قاسم - توسط پليس پاكستان كشف و ضبط شده است. البته، پاكستان، تنها مسير ترانزيت قاچاق پيش‌سازها به افغانستان نبوده و شبكه قاچاق مواد مخدر افغانستان، در طول اين سال‌ها، نياز پيش‌سازهاي مورد استفاده در توليد هرويين و شيشه را از مسيرهاي ديگر همچون امارات متحده عربي، آسياي ميانه (تاجيكستان و تركمنستان) چين، كره جنوبي، هند و ايران هم تامين كرده اما مي‌توان با قاطعيت گفت كه پيوند برادري بين شبكه تجارت مواد مخدر افغانستان و پاكستان، مشابهي در حوزه مخدرها ندارد. كارتل‌هاي مواد مخدر، معمولا قائل به استقلال هستند تا جايگاه خود را در رقابت با رقيب، تثبيت كنند. اعضاي مثلث طلايي (لائوس، برمه و تايلند) حوزه كوكايين در امريكاي جنوبي (كلمبيا، بوليوي، پرو) و حتي متحدان اروپاي شرقي (لهستان، بلغارستان) كه منافع مشتركي در قاچاق هرويين و انسان و ديگر جرايم سازمان يافته دارند، هيچ كدام در اين دهه‌ها حاضر نشدند كرسي رياست را به همسايگان خود واگذار كنند. آنچه شرايط شبكه تجارت مواد مخدر افغانستان و پاكستان را از ساير مليت‌ها متفاوت مي‌كند، هم‌پيماني در برخي اهداف بلندمدت است؛ اهدافي كه در ظاهر از تجارت مواد مخدر تغذيه مي‌شود اما وقتي صفحات اين سناريوي حجيم را ورق مي‌زنيم، جزييات ديگري؛ جزيياتي بسيار مهم‌تر از افزايش تعداد مصرف‌كنندگان هرويين افغاني پررنگ مي‌شود؛ پاكستان، يكي از كانون‌هاي توليد و حمايت از تروريست‌هاي افراطي است و گزارش‌هاي ادواري UNODC و دولت افغانستان تاييد مي‌كند كه در دهه دوم قرن 21، بيش از 20 گروه شورشي تعليم ديده در پاكستان يا با مليت پاكستاني، علاوه بر ايجاد پايگاه‌هايي در مناطق تحت تصرف طالبان يا در نواحي مرزي دو كشور، به ازاي تامين امنيت كاروان‌هاي ترانزيت مواد مخدر و بازاريابي جهاني، از درآمد تجارت مواد مخدر افغانستان، سهم دريافت مي‌كنند تا زنده بمانند. امروز، گره خوردن اهداف ايدئولوژيك و منافع مشترك شبكه‌هاي تروريستي افراطي و فعالان جرايم سازمان يافته در افغانستان و پاكستان، آينده تلخي را براي همسايگان دو كشور رقم زده به اين معنا كه نقاط كور مرزهاي چين و آسياي ميانه با افغانستان و پاكستان، بندر ترخيص پيش‌سازهاي توليد مخدرها و محرك‌ها به مقصد پاكستان و افغانستان است و نقاط كور مرزهاي شرق ايران با افغانستان و پاكستان، گذرگاه ترانزيت كاروان‌هايي كه مخدرهاي توليد شده در افغانستان و پاكستان را از غرب و شمال غرب كشور به قاره اروپا مي‌رساند. 
 سهرابي هم در اين پژوهش‌ها، در تحليل تاثير همسايگي 5 كشور غرب، جنوب و شمال غرب آسيا با افغانستان مي‌نويسد: «موقعيت ژئوپليتيك و ژئواستراتژيك سه كشور ايران، افغانستان و پاكستان و دو بندر چابهار و گوادر در امتداد سواحل مكران و درياي عمان به دليل قرارگيري در مسير خطوط دريايي اصلي كشتيراني به آفريقا، آسيا و اروپا و به عنوان كوتاه‌ترين راه‌هاي ارتباطي و ترانزيتي كشورهاي آسياي ميانه و افغانستان به بازارهاي جهاني، از اهميت ويژه‌اي برخوردار است اما در عين حال مخاطراتي را ممكن است براي كشورهاي ساحلي مانند ايران و پاكستان ايجاد كند؛ مخاطراتي مانند رقابت قدرت‌ها براي به دست آوردن موقعيت بهتر، گسترش شورش‌ها و درگيري‌هاي طايفه‌اي براي به دست آوردن قدرت و پول بيشتر، قاچاق انواع كالا و اسلحه و از همه مهم‌تر، قاچاق مواد مخدر. ايران و پاكستان در مسير ترانزيت مواد و همچنين در همسايگي بزرگ‌ترين توليد‌كننده ترياك دنيا يعني افغانستان قرار دارند. پاكستان، اصلي‌ترين مسير ترانزيت مواد مخدر افغانستان است و وجود 2430 كيلومتر مرز مشترك و متخلخل با بزرگ‌ترين توليدكننده مواد مخدر جهان يعني افغانستان سبب شده كه حدود 40 درصد از مواد مخدر توليد شده در افغانستان به مقصد پاكستان ترانزيت شود. علاوه بر اين، پردازش مواد مخدر در فضاهاي بسيار كوچك و آزمايشگاه‌هاي سيار در مناطق مرزي افغانستان و پاكستان انجام مي‌شود و گزارش‌هاي متعدد، تاييد مي‌كند كه بندر گوادر پاكستان، به دليل حجم بالاي ترانزيت مواد و معضل امنيتي، بسيار مورد توجه است.»
سهرابي در تشريح مسيرهاي برون‌مرزي ترانزيت مواد مخدر افغانستان به مقصد اروپاي غربي، با استناد به گزارش 2015 UNODC، از سه مسير غرب (از شاهراه‌هاي ايران)، جنوب (از شاهراه‌هاي پاكستان) و مسير شمال (شاهراه‌هاي طريق آسياي ميانه) نام مي‌برد و در ترسيم نقشه‌اي از اين مسيرها مي‌نويسد: «مسير سنتي انتقال مواد مخدر افغانستان به سمت اروپا، از مرز تورخم (منطقه مرزي ميان جلال‌آباد افغانستان و پيشاور پاكستان)، غلام‌خان (شهري در منطقه وزيرستان شمالي پاكستان) و بندر كراچي پاكستان است. به دليل افزايش ترتيبات امنيتي در مرزها، اكنون بيشترين جابه‌جايي‌ها از منطقه مرزي بلوچستان پاكستان صورت مي‌گيرد و سپس به ايران، تركيه و اروپا منتقل مي‌شود. از ديگر مسيرهاي ترانزيت در داخل خاك پاكستان مي‌توان به مسير كويته، حيدرآباد و لاهور اشاره كرد كه امكان ارسال محموله‌هاي قاچاق را به ايالات هند (پنجاب، راجستان، بلور، جيسالمر، دهلي، بمبئي و گجرات) فراهم مي‌كند. بخش ديگري از محموله‌هاي قاچاق از مسير پاكستان، از طريق دريا به امارات متحده عربي، عربستان سعودي، آفريقا و آسياي جنوبي منتقل مي‌شود. مناطق چمن، نوشكي، تربت، دالبندين، جيواني، چاغي و گوادر هم از مهم‌ترين مبادي ترانزيت مواد مخدر در بلوچستان پاكستان هستند. معمولا كشتي‌هاي حمل بار، بندر كراچي را به مقصد يمن ترك مي‌كنند تا از درياي سرخ به جنوب اروپا برسند اما گاهي اوقات نيز از مسير آفريقايي و از طريق سومالي و اتيوپي به كنيا و سپس ساحل مكران - كه امنيت قابل توجهي ندارد - مي‌رسند. جاده‌هاي طولاني بلوچستان (پاكستان) نيز به همين دليل، اهميت استراتژيك دارند اگرچه كه ناهمواري مسير، تردد قاچاقچيان را دشوار مي‌كند اما گذر از همين مسيرهاي صعب‌العبور، خطر كمتري براي قاچاقچيان دارد. حضور جنبش‌هاي جدايي‌طلب و شورشي بلوچ در غرب پاكستان و منطقه بلوچستان ايران هم سبب شده تا مسيرهاي صدور هرويين افغانستان به تركيه، سوريه، لبنان يا اردن و كشورهاي حاشيه خليج‌فارس فعال شود. جمهوري آذربايجان و تركمنستان هم از ديگر مسيرهاي ترانزيت هرويين افغانستان به تركيه، روسيه و اروپا هستند علاوه بر آنكه تركيه، يكي از مسيرهاي ترانزيت مواد مخدر افغانستان به اروپا و شرق آسيا هم محسوب مي‌شود.»
 سهرابي، در تحقيقات خود به سوال «علت انتخاب ايران به عنوان شاهراه قاچاق و ترانزيت توليد افغانستان و پاكستان» هم پاسخ مي‌دهد و با نگاهي به موقعيت ژئوپليتيك ايران در منطقه هلال طلايي مي‌نويسد: «ايران، از معدود كشورهايي است كه با داشتن 15 همسايه آبي و خاكي، در چهار زير سيستم منطقه‌اي آسياي مركزي- قفقاز، خليج‌فارس، شرق مديترانه و آسياي جنوب غربي قرار گرفته علاوه بر آنكه از يك سو به دليل موقعيت جغرافيايي و شرايط فرهنگي و سياسي ويژه در منطقه خاورميانه و آسياي غربي و از سوي ديگر، به دليل قرارگيري در محور هلال طلايي به عنوان قوي‌ترين مسير ترانزيت مواد مخدر، همواره در معرض بزرگ‌ترين تهديدات مانند، جنگ، مواد مخدر و مشكلات زيست محيطي بوده است.»
يكي از بخش‌هاي مهم اين تحقيقات منطقه‌اي، معرفي مسيرهاي داخلي ترانزيت به مقصد اروپاست. در نقشه مكتوبي كه سهرابي از جاده‌هاي فرعي و اصلي حمل مواد مخدر افغانستان به مقصد اروپا ترسيم كرده، دو نكته هم، پررنگ شده و محقق، مي‌نويسد: «عمده واردات مواد مخدر به ايران (چه براي مصرف داخلي و چه براي صادرات) توسط گروه‌هاي بزرگ قاچاق مواد مخدر انجام مي‌شود و فقط مقدار كمي از مواد، توسط بلوچ‌ها و افغان‌ها و از راه زميني و با پشتيباني گروه‌ها و افراد محلي وارد مي‌شود. از اين‌رو، در قاچاق مواد به سوي ايران، علاوه بر نقش كارتل‌هاي بزرگ مواد مخدر و حضور افراد و گروه‌هاي كوچك‌تر، نمي‌توان همكاري اقوام و قبايل را در پشتيباني قاچاق مواد ناديده گرفت.»


ترافيك شرق به غرب در سال ويروسي 
 محموله‌هاي ورودي، بايد به مقصدي برسند؛ مقصدي كه در هدف‌گذاري شبكه جهاني قاچاق مواد مخدر افغانستان، پايان مسير تلقي مي‌شود؛ قاره اروپا با بيش از 750 ميليون نفر جمعيت، بازار گسترده‌اي است با ذائقه‌اي نسبتا ثابت كه در طول دهه‌هاي گذشته، هرويين افغاني را به باقي محرك‌ها و حتي مخدرهاي عرب‌پسند همچون حشيش، ترجيح داده و طبيعي است كه شبكه تجارت مواد مخدر افغانستان، براي تغذيه اين بازار هميشه پول‌ساز، برنامه‌ريزي پويا و درازمدت داشته باشد. ميز اجراي اين برنامه‌ها، جايي نيست جز همان كشورهايي كه شبكه جهاني، آنها را به عنوان طعمه ترابري شناسايي كرده است. حتي در 17 ماه گذشته كه به دنبال شيوع جهاني كوويد 19، مرزهاي زميني ايران و افغانستان مسدود شد و اين انسداد، در كوتاه‌مدت، بر ترابري قاچاق هم تاثير گذاشت، اتفاقات بعدي؛ كاهش درآمد دولت‌هاي دو كشور، تاثير مستقيم و غيرمستقيم تحريم‌هاي اقتصادي بر معيشت مردم ايران و بحران گرسنگي در افغانستان، فرض خوش‌بينانه تزلزل قدرت شبكه تجارت مواد مخدر افغانستان را بسيار سريع‌تر از آنچه پيش‌بيني مي‌شد، باطل كرد. نتايج گزارش‌هاي منتشر شده در نيمه اول سال 2020، خبر از افزايش قاچاق مواد مخدر با هدف درآمدزايي هر چه بيشتر براي تازه‌وارداني مي‌داد كه به دليل بيكاري و مشكلات اقتصادي و ناتواني دولت‌هاي دو كشور در ساماندهي اقتصاد خانوار، مي‌خواستند شريك درآمد خرده‌فروشي تجارت مواد مخدر به اقصي نقاط جهان باشند. در همين ايام، تقاضاي بازار اروپا براي مخدرهاي افغاني هم به دليل بحران فراگير اختلالات رواني در قاره سبز، افزايش يافت و امروز كه 17 ماه از شيوع كوويد 19 در جهان مي‌گذرد و بازار اروپا، براي هرويين افغاني، گرسنه‌تر از ايام پيش از ژانويه 2020 است، گزارش UNODC درباره افزايش 37 درصدي كشت خشخاش در سال ويروس زده، باورپذيرتر شده است. 
نكته مهم در اين تحقيق، چرايي تعدد مسيرهاي فرعي و اصلي ترانزيت مواد مخدر افغانستان است؛ مسيرهاي داخلي ترانزيت مواد مخدر افغانستان، معابر اصلي و فرعي در استان‌هايي است كه در همه اين سال‌ها با تابلوي «منطقه محروم و كم‌برخوردار» شناخته شده است. تشديد محروميت و فقر در اين استان‌ها، چه به دنبال وقوع حوادث طبيعي (خشكسالي، سيل، زلزله، كم آبي و از بين رفتن كشاورزي و دامداري) و چه به دليل رخدادهاي انسان ساخت (فساد اداري و آب رفتن اعتبارات استاني در راهروهاي پنهان)، دليلي بوده كه برخي ساكنان اين مناطق براي جبران فقري كه ناخواسته در آن گرفتار شده‌اند، به دامان شبكه قاچاق مواد مخدر پناه برده‌اند تا كولبر و قاصد تجارت چمداني و خرده‌بري مواد مخدر افغانستان به سمت مقصد نهايي و مرزهاي غربي شوند . سهرابي هم در گفت‌وگو با «اعتماد»، تاييد مي‌كند كه تبعات خشكسالي در برخي استان‌هاي در مسير اصلي ترانزيت و به‌خصوص، فقر و محروميت مردم اين مناطق، عامل موثري در هموار شدن مسير كاروان‌هاي قاچاق بوده و مي‌گويد: «در بررسي مسيرهاي داخلي ترانزيت مواد مخدر، متوجه مي‌شويم كه چهار استان در كشور ما جايگاه بسيار مهمي دارد؛ سيستان و بلوچستان، خراسان، كرمان و هرمزگان. البته استان‌هاي ديگري همچون يزد، تهران و قم هم در مسير ترانزيت مواد مخدر قرار مي‌گيرند اما سيستان و بلوچستان، خراسان، كرمان و هرمزگان به سه دليل، جايگاه مهم‌تري دارند؛ كشفيات مواد در اين چهار استان بسيار بالاست، هر چهار استان، موقعيت جغرافيايي خاص دارند و تاثيرپذيري هر چهار استان از ترانزيت مواد مخدر هم بسيار قابل توجه است به اين معنا كه ترانزيت مواد مخدر از اين استان‌ها، باعث شده كه آمار اعتياد هم در اين استان‌ها بالا باشد. علاوه بر اين، همجواري استان سيستان و بلوچستان با ايالت بلوچستان پاكستان، به دليل قرابت و اشتراكات زباني، فرهنگي، مذهبي و طايفه‌اي بسيار وسيع، وضعيت قاچاق مواد را در اين منطقه بسيار پيچيده كرده و بنابراين، اگرچه تاثيرپذيري منطقه خراسان از مرز زميني بسيار طولاني با كشور افغانستان نبايد ناديده گرفته شود اما مردمان جنوب استان سيستان‌و‌‌بلوچستان، قرابت‌هاي فرهنگي، قومي، طايفه‌اي، و زباني با ساكنان آن سوي مرز - ايالت بلوچستان پاكستان - دارند به نحوي كه بخشي از ساكنان بلوچستان ايران، با اهالي بلوچستان پاكستان، فاميل و از يك طايفه هستند. بنابراين، در اين منطقه، انتقال كالاهاي قاچاق و مواد مخدر بسيار سهل و آسان است. استان سيستان و بلوچستان علاوه بر اينكه يكي از محروم‌ترين استان‌هاي كشور است، بيشترين كشفيات مواد مخدر در كشور هم مربوط به اين استان است و البته آمار اعتياد در اين استان نسبت به سرانه ملي و كشوري هم، بسيار بالاست. مجموع اين داده‌ها تاييد مي‌كند كه مردم اين استان، بخشي از درآمد خود را از طريق قاچاق مواد مخدر كسب مي‌كنند و حتي ممكن است همكاري‌هاي طايفه‌اي و قومي هم در انتقال مواد مخدر داشته باشند .در اين استان متاسفانه شاهد فقر و حاشيه‌نشيني هستيم و مردم اين استان، به دليل حجم بالاي محروميت و نابرابري‌هاي اجتماعي كه تحمل مي‌كنند، نسبت به حاكميت مركزي گله‌مند هستند و اين عوامل هم مزيد بر اين است كه استان سيستان و بلوچستان، يك منطقه ويژه در انتقال مواد مخدر به داخل كشور باشد. در استان سيستان و بلوچستان، 50 مسير فرعي در كنار چند شهر كليدي وجود دارد و حجم بالايي از ترانزيت مواد از طريق اين شهرهاي كليدي اتفاق مي‌افتد كه از جمله اين شهرهاي كليدي مي‌توان به ميرجاوه، ايرانشهر، سراوان، خاش و زاهدان اشاره كرد. استان كرمان هم، نزديك‌ترين و پراهميت‌ترين استان كشور براي انتقال مواد مخدر از سيستان و بلوچستان به استان‌هاي مركزي مثل يزد، اصفهان، قم و تهران است و يكي از مهم‌ترين دلايل هم، مجاورت استان كرمان با سيستان و بلوچستان است. اشتراكات مذهبي، فرهنگي و زباني كه استان سيستان بلوچستان، از بلوچستان پاكستان گرفته به كرمان هم منتقل و منجر به تداوم نوعي پيچيدگي وضعيت جغرافيايي اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي در اين استان شده و استان كرمان را براي ترانزيت مواد مخدر مستعد كرده است. كرمان نهمين استان پرجمعيت كشور است كه نه تنها حدود 11 درصد كشفيات انواع مواد در كرمان است، در استان كرمان هم، همان حد از آسيب‌پذيري جغرافيايي استان سيستان بلوچستان به دليل همجواري با پاكستان را شاهد هستيم چون استان كرمان هم يك استان خشك، كم‌آب، كم‌گياه و فقير از نظر سكنه اما پهناور است. در واقع، بخشي از نواحي مركزي ايران همين اقليم نامساعد را دارد و وقتي شرايط اقليمي، نامساعد باشد، تعداد جمعيت هم در آن منطقه كم است و در نتيجه، منطقه، از بابت انتقال و توزيع مواد مخدر براي قاچاقچيان بسيار جذاب خواهد بود.»