یار نفتی رئیس

گزارش «شرق» از گزينه‌هاي احتمالي وزارت نفت یار نفتی رئیس محمد آزاد: هنوز از كابینه جدید خبری موثق نداریم و گوش تیز كرده‌ایم برای گزینه‌های احتمالی از جمله یك وزیر كلیدی كابینه، وزیر نفت. وزیری كه در داخل، كار زیاد دارد و باید تعامل با جهان و بازار بین‌المللی را بشناسد، هر سال دو بار –به شكل متعارف و در دوران پساكرونایی- در جلسات پرزرق‌وبرق اوپك جلوی چند صد خبرنگار و دوربین حرف بزند و توجه جلب كند و در جلسات از سهم و قدر ایران دفاع كند. وزیر نفت شاید بشود گفت وزیر خارجه اقتصاد كشورهای نفت‌فروش است. برخی از شنیده‌ها درباره وزرای نفت هست كه فقط شنیده شده است و تا مرحله عمل هزار اتفاق می‌افتد. اما وزیر بعدی هركه باشد كاری سخت در پیش دارد، وزارتخانه‌ای كه فعلا با تجمع‌های پراكنده روبه‌روست. جز اینکه نفت را باید فروخت، برای فروش باید با دنیا در ارتباط بود، بعد از ارتباط‌گیری با دنیا نیاز به زنده‌كردن بازار و سهم‌گیری است كه كار هركس نیست و سابقه و شناخت می‌خواهد. تحریم و معطلی چاه‌ها را نیازمند تعمیرات اساسی كرده، بافت‌ها فرسوده است و مصرف داخلی به دلیل هدررفت و فرسودگی هر روز بالا می‌گیرد تا جایی كه اگر یكی از متغیرها، مثلا تولید در وضعیت فعلی ثابت بماند، ایران در میان‌مدت مجبور می‌شود نفت وارد هم بكند.
 گزینه اول: مسعود میركاظمی؛ مرد جنجال
می‌گویند از همه به وزارت نزدیك‌تر است. امروز حداقل مسعود میركاظمی به واسطه حاشیه‌های اطرافش نیازی به معرفی چندانی ندارد. نامش در دو پرونده بسیار جنجالی سال‌های اخیر به میان آمده، هرچند سند موثقی برای حرف‌وحدیث‌های پشت سرش تاکنون ارائه نشده‌ است. از سوابق اجرائی او می‌توان به مدیرعاملی فروشگاه اتكا اشاره كرد. وزارت نفت را با رأی اعتمادی بسیار شكننده و اندك در دست گرفت و دوره وزارتش هم كوتاه بود، هرچند از نگاه منتقدان عواقبی طولانی‌مدت برای نفت ایران داشت. در سال 1396 رئیس کمیته طرح و برنامه ستاد انتخاباتی آقای رئیسی بود و قاعدتا به او نزدیك است. میركاظمی در دوره احمدی‌نژاد ناگهان بدون تجربه نفتی مستقیم به رأس وزارتخانه رفت. «نفتی‌بودن» مسئله‌ای است كه صنعت نفت قدیمی ایران به آن حساس است و حتی از كاركنان بدون درجه صنعت هم گاهی برای قضاوت می‌شنوید كه «فلانی واقعا نفتی است یا نیست». روی‌كار‌آمدن میركاظمی برای وزارت نفت عواقبی داشت. ایشان پس از وزیرشدن تعداد چشمگیری –چند صد نفر- از مدیران باسابقه نفتی ایران را به خانه فرستاد و یك خانه‌تكانی عظیم كرد؛ كاری كه تا اندازه‌ای خلاف عرف می‌نمود، چراكه بنا به سنت، كشورهای نفتی عموما به تركیب كارشناسان و بعضا حتی خود وزیر هم تا سال‌ها دست نمی‌زنند. جنجال‌های میركاظمی زیاد بود. از جمله متوقف‌كردن طرح سوآپ نفت دریای خزر كه هیاهوی زیادی برانگیخت و طرحی یك‌دهه‌ای یك‌شبه متوقف شد كه به گفته مخالفان آقای میركاظمی ضرری چندمیلیارددلاری به ایران وارد كرد. اوپكی‌ها هم دل خوشی از آقای وزیر نداشتند و می‌گفتند اینجا را نمی‌شناسد. میركاظمی در نهایت بیشتر از آنكه سابقه نفتی داشته باشد سابقه جنجال نفتی دارد.
 گزینه دوم: رستم قاسمی؛ دكل گم‌ شد!


در انتخابات ریاست‌جمهوری امسال و پیش از آنکه شورای نگهبان صلاحیتش را احراز کند مدعی شد که به نفع آقای رئیسی كناره‌گیری كرده است؛ اما از حرف‌هایش برمی‌آید كه خواهان وزارت نفت است هرچند نیم‌نگاهی هم به شهرداری تهران و ساختمان خیابان بهشت دارد. ماجرای دكل گم‌شده مربوط به دوره وزارت اوست كه از سال 1390 پس از عزل میركاظمی تا سال 1392 ادامه یافت. قاسمی گاهی حرف‌های عجیب هم می‌زند. مثلا به‌تازگی مستقیما به نقش مستشاری ایران در یمن اشاره كرد كه تكذیب بلافاصله وزارت خارجه را در پی داشت. اما ایشان باز هم دست برنداشت و توییت كرد كه وزارت خارجه سیاست انقلابی را فراموش كرده است. اظهارات عجیب‌تر هم دارد كه خارج از موضوع است. به‌هرحال گمانه‌زنی‌ها می‌گوید نظر آقای رئیسی این است كه بهتر است ایشان جایی جز وزارت نفت به مردم خدمت كنند كه كم‌سروصداتر باشد و حاشیه‌های گذشته را زنده نكند.
 گزینه سوم : سیدرضا فاطمی‌امین؛ از همکاران آستان
سیدرضا فاطمی‌امین هم برای وزارت صمت نامش شنیده می‌شود و هم نفت. مدیری گمنام كه در نفت سابقه‌ای كه چشمگیر باشد ندارد و همین بختش را برای تصدی كم می‌كند. از همکاران آستان قدس رضوی است و مشاور قائم‌مقام آستان رضوی بوده و نیز مدیرعامل سازمان اقتصادی رضوی. در وزارت صمت حضور داشته است و اگر بنا به وزارت باشد احتمالا به صمت برود. گمانه‌زنی‌ها استفاده از همکاران آستان در دولت را قوی می‌داند.
 گزینه چهارم: مهدی دوستی؛ جوان انقلابی
جوانان نزدیک به ستاد ابراهیم رئیسی هم این‌ روزها چشم امید به فهرست احتمالی کابینه و شعارهای جوان‌گرایی دوران تبلیغات بسته‌اند و «مهدی دوستی» هم یکی از این جوانان است؛ در دوران انتخابات، علی نیكزاد مسئول ستادهای مردمی ابراهیم رئیسی هنگام معرفی دوستی گفت: آقای مهدی دوستی از امروز به‌عنوان سخنگوی شورای هماهنگی ستاد آقای رئیسی منصوب شدند و موضع‌گیری و سخنان ایشان گفته ستاد آقای رئیسی است». قبل از آن، دوستی، رئیس ستاد سعید محمد بود. خودش درباره تجربه کاری‌اش می‌گوید: «من بیشتر کار اجرائی کرده‌ام و سوابق من در قرارگاه خاتم‌الانبیا(ص) و پروژه‌های نفت و گاز، پایانه صادراتی ماهشهر و پالایشگاه ستاره خلیج فارس است». دوستی در جلسه معارفه ستادی‌اش باز هم به سعید محمد اشاره كرد و با اعلام اینكه آقای رئیسی پرچمدار جبهه انقلاب هستند گفت: «دکتر محمد از ابتدا با آقای رئیسی هماهنگی داشت و این ارادت از ابتدا وجود داشت». دوستی در سن پایین مدیر پالایشگاه ستاره خلیج‌ فارس شد و میان هواداران او با بیژن زنگنه هم بحثی بالا گرفت كه «جوانان انقلابی پالایشگاه داخلی می‌سازند، زنگنه واردات بنزین را شش برابر كرده است». به هر صورت سوابق دوستی در صنعت نفت شناخته شده است و نمی‌توان او را با نفت غریبه شمرد. اما جوان‌ و انقلابی‌بودن و نفتی‌بودن تا چه حد به كار وزارتش بیاید باید نشست و دید.
 گزینه پنجم: هدایت‌‌الله  خادمی؛ سوژه  ایدئال
«از روسیه ممنونیم كه نمی‌گذارد از گرسنگی بمیریم» باور كنید این جمله را آقای خادمی هنگامی كه نماینده ایذه بود به زبان آورد، هرچند بعد از آن گفت لحنش كنایی بوده و این حرف بد منتقل شده است. با نفت بیگانه نیست و لهجه جنوبی‌اش را برای نفتی‌ها به رخ می‌كشد. زمانی مدیر شركت عظیم حفاری شمال بود، حتی تا دو سال اول وزارت زنگنه هم بود، اما بعد سر دعوا گرفت و دعوا را به رسانه‌ها كشاند و بركنار شد و دیگر زنگنه را رها نكرد تا همین امروز. در مجلس عضو كمیسیون انرژی بود و از هركاری كه می‌شد با وزیر نفت وقت بكند دریغ نكرد بی‌هیچ نتیجه‌ای. رسانه‌های نزدیك به او از صبح تا اذان مغرب علیه زنگنه مطلب نوشتند و حالا هم به نظر می‌رسد جوی كه احتمال وزارت ایشان را مطرح می‌كند چیزی جز همان رسانه‌های نزدیك نباشد و جای دیگر خبری جدی مطرح نشده است. یك بار هم بحث فیش حقوقی نجومی و خانه 500متری‌اش مطرح شد كه در جواب گفت اصلا چند ماه است كه من حقوق نگرفته‌ام و با ارث پدری زندگی می‌كنم.
برنامه‌ها  و  آینده: «هیچ  نیازی  به  شركت‌های  خارجی  نداریم»
صحبت‌های كوتاه آقای رئیسی در دوران مبارزات انتخاباتی چیزی جز همان شعار همیشگی «خام‌فروشی را متوقف می‌كنم نبود». اما این صحبت‌ها با مصاحبه علیرضا ضیغمی، مشاور ارشد رئیسی در امور انرژی با نشریه معتبر اس.اند.پی. گلوبال تفصیلی‌تر مطرح شد. ضیغمی اولا گفت كه تمركز دولت جدید باید روی بخش پایین‌دستی و اجتناب از خام‌فروشی نفت باشد، چراکه این بخش ارزش‌افزوده بالاتری دارد. ظرفیت تولیدی ایران در كوتاه‌مدت را چهار میلیون بشكه اعلام كرد و گفت تولید 6.5 میلیون بشكه «امری غیرلازم است». حرف اساسی‌تر آقای ضیغمی یكی این بود كه «دولت فعلی و کارشناسان بین‌المللی بر این باور هستند که با توجه به نزدیک‌‌‌شدن به پیک تقاضای نفت در سال‌های آینده به دلایل ‌زیست‌محیطی و تثبیت و کاهش مصرف پس از آن، باید کشور تا می‌تواند نفت بیشتری تولید و صادر کند چراکه در آینده‌ای نه چندان دور شاید چنین فرصتی در دسترس نباشد» كه صراحتا با اظهارنظر قبلی متناقض است. رسیدن به پیك نفت بنا به باور عمده كارشناسان مطرح در حد «فرضیه» است و زمان آن به هیچ عنوان مشخص نیست و در صورت مشخص‌بودن هم راه رهایی از ضررهای آن پیشرفت فناوری‌های دیگر حوزه‌های انرژی است، نظیر تجدیدپذیرها كه جز با همكاری با بزرگان صنعت نفت دنیا راهی ندارد اما آقای ضیغمی درمورد احتمال بازگشت شرکت‌های بزرگ نفتی اروپایی مانند توتال به ایران پس از توافق احتمالی گفت شخصا موافق این موضوع نیست، زیرا این شرکت‌ها «غیرقابل اعتماد» هستند. مشاور انرژی رئیس‌جمهور جدید همچنین گفت «ما وابسته نیستیم و نیاز به دادن امتیازات به خارجی‌ها نداریم که بیایند با ما کار کنند. در حال حاضر حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد قطعات نفت، گاز، پتروشیمی و پالایشی در داخل بدون هیچ مشکلی تولید می‌شوند». اشاره واضحی به رویكرد كلی دولت آقای رئیسی به جهان صنعت نفت. حالا فناوری به كنار درباره پول هم نظر ایشان صریح است و ختم كلام. تأمین مالی موضوع یک مشکل است اما «ایران و چین در برنامه ۲۵ساله خود توافق کرده‌اند پکن ۲۵۰ میلیارد دلار در کشور سرمایه‌گذاری کند که بخشی از آن به صنعت انرژی مربوط است». در نهایت چیزی كه از مجموع حدس‌های وزارت و حرف‌ها برمی‌آید تكیه بر توان داخلی، نظیر توانایی‌ قرارگاه خاتم‌الانبیا، فقدان خوش‌بینی به امكان شراكت با شركت‌های بزرگ و البته كمی حس سردرگمی در كار پیچیده نفت است آن هم در وضعیت استثنائی امروز صنعت بزرگ نفت ایران. وزیر جوان و انقلابی باشد یا میان‌سال و میدان‌دیده، كاری سخت پیش‌رو دارد.