باقری کنی یک گام تا وزارت خارجه؟

حرفِ آخر را همین ابتدای ماجرا بگوییم و خلاص؛ این که نظر می‌دهیم و هشدار و نقد می‌نویسیم نه این که از واقعیت‌های پیش روی خود گریزان باشیم؛ اصلا با هر اتفاقی که فکر کنید خواهد یا نخواهد افتاد خودمان را وفق داده‌ایم در این چهارساله ی پیش رو قطعا انتظار نداریم دولت سیزدهم با اصلاح‌طلبان یا حتی اعتدالی‌ها قصد همکاری داشته باشد درستِ ماجرا نیز همین است اما در برخی حوزه‌ها نمی‌توان چشم فرو بست و «سمعنا و طاعتاً» شد به ویژه دستگاه دیپلماسی، آژانس انرژی اتمی، شورای عالی امنیت ملی. این‌ها به ناموس این سرزمین تبدیل شده است به نوعی آینده ی سرزمین ما در گرو برخی تصمیمات در این حوزه‌ها است، پس انتظار داریم فراجناحی، شایسته محور و تعاملی برخورد کنید‌
آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: کوتاه و مختصر این که؛« علی باقری کنی دیپلمات ایرانی است. او معاون امور بین‌الملل قوه قضائیه ایران و دبیر ستاد حقوق بشر و به عبارتی جانشین محمدجواد لاریجانی است. باقری کنی در دوران دبیری سعید جلیلی در شورای عالی امنیت ملی، معاون سیاست خارجی و امنیت بین‌الملل دبیر این شورا و نیز مذاکره‌کننده ارشد پرونده هسته‌ای ایران بود، 53 سال سن دارد.»
ستاد حقوق بشر قوه قضائیه که از سال ۱۳۸۴ فعالیت خود را آغاز کرده است، نقش دستگاه دیپلماسی قوه قضائیه جمهوری اسلامی را بازی می‌کند و در مجامع جهانی به عنوان نماینده ایران در مجامع بین‌المللی پاسخ‌گوی اتهامات مربوط به نقض حقوق بشر در کشور است. پس ناگفته پیدا است انتخاب وی از سوی سید ابراهیم رئیسی به عنوان جانشین محمدجواد لاریجانی، باری به هرجهت نبوده و ناشی از یک نوع شناخت و اعتماد بوده پس وقتی در خبرها می‌خوانیم:« برخی منابع می‌گویند علی باقری کنی در وزارت خارجه مستقر شده است، البته گفته می‌شود او وظیفه انجام امور انتقالی را بر عهده دارد و ممکن است در نهایت وزیر خارجه فرد دیگری باشد.» نباید زیاد تعجب کنیم حتی اگر از او به عنوان یکی از سرسخت‌ترین مخالفان«برجام» نام برده شود.
>علی باقری کنی کیست؟


علی باقری کنی متولد ۱۳۴۶ خورشیدی، فرزند محمدباقر باقری کنی عضو سابق مجلس خبرگان رهبری و دانش‌آموخته رشته معارف اسلامی و اقتصاد از دانشگاه امام صادق(ع) است که پیشینه تدریس اقتصاد در دانشگاه را نیز دارد. محمدرضا مهدوی کنی، عموی علی باقری‌کنی است که نخست‌وزیر سابق ایران و رئیس سابق مجلس خبرگان رهبری بود.
زمانی که سعید جلیلی معاونت اروپا و آمریکا وزارت امور خارجه را برعهده داشت، باقری کنی مدیرکل اروپای مرکزی و شمالی این معاونت بود و پس از سعید جلیلی مدتی به عنوان معاون اروپای وزیر امور خارجه فعالیت کرد و پس از حضور جلیلی در شورای عالی امنیت ملی علی باقری به عنوان معاون او منصوب شد. گفتنی است در جریان مذاکرات هسته‌ای در زمان جلیلی، باقری از مذاکره‌کنندگان ارشد ایران بود.
باقری‌کنی از ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۲ خورشیدی در کنار سعید جلیلی در تیم هسته‌ای ایران در دولت محمود احمدی‌نژاد حضور داشت اما تلاش‌های این تیم برای پیشبرد مذاکرات هسته‌ای به جایی نرسید. در دولت روحانی هم به سرعت از تیم هسته‌ای کنار رفت و نقدهایش درباره برجام را در شبکه افق سیما و وب‌سایت مدرسه کالک وابسته به بسیج دانشجویی و مرکز رشد دانشگاه امام صادق منتشر کرد و مقدمه‌ای هم بر نسخه فارسی کتاب خاطرات وندی‌شرمن، مذاکره‌کننده تیم هسته‌ای نوشت.
علی باقری کنی در ۱۳۹۲ خورشیدی رئیس ستاد انتخاباتی سعید جلیلی نامزد انتحابات ریاست جمهوری بود. او پس از پیروزی حسن روحانی در آن انتخابات در کنار سعید جلیلی به یکی از منتقدان جدی مذاکرات هسته‌ای در دولت روحانی بدل شد. او پس از توافق ژنو در ۱۳۹۳خورشیدی که پیش درآمد توافق برجام بود در مجلس حضور یافت و محتوای مذاکرات و توافقات را نقد کرد. باقری در مقاطع دیگری از جمله حضور در برنامه‌های شبکه افق سیما در نقد عملکرد تیم سیاست خارجی دولت سخنانی را ابراز داشت. علی باقری‌کنی هشتم دی ۱۳۹۸ خورشیدی با حکم ابراهیم رئیسی به عنوان معاون امور بین‌الملل و رئیس ستاد حقوق بشر قوه قضائیه منصوب شد. ستاد حقوق بشر زیر مجموعه قوه قضائیه است که در ۱۳۸۴ خورشیدی به پیشنهاد آیت الله محمود هاشمی شاهرودی رئیس سابق این قوه و با تصویب آیت‌الله خامنه‌ای، مقام معظم رهبری تاسیس شد. این ستاد در واقع نقش دستگاه دیپلماسی قوه قضائیه جمهوری اسلامی را بازی می‌کند و در مجامع جهانی به عنوان نماینده ایران در مجامع بین‌المللی پاسخ‌گوی اتهامات مربوط به نقض حقوق بشر در کشور است. در طول ۱۴ سال گذشته محمدجواد لاریجانی ریاست این نهاد را در دوران ریاست آیت الله محمود هاشمی شاهرودی، صادق لاریجانی و ابراهیم رئیسی بر قوه قضائیه بر عهده داشت.
>مقدمه‌ای که به محتوای کتاب هیچ ارتباطی نداشت!
با قلم علی باقری کنی در مقدمه‌ای که بر کتاب خاطرات «وندی شرمن» نوشته است آشنا شدم؛ «بدون هراس» به بخش‌های مهمی از مسیر مذاکرات برجام تا توافق مربوط است و اما مقدمه‌ای که باقری کنی بر این کتاب نوشته، گاهی مواقع تا 180 درجه با محتوای کتاب متفاوت است. این استاد اقتصاد در این مقدمه تلاش می‌کند تیم مذاکره‌کننده ی هسته‌ای را منفعل، به دور از معیارهای جمهوری اسلامی، ترسو، فاقد ابتکار عمل و در اختیار طرف‌های دیگر مذاکرات برجامی معرفی کند اما سطر به سطر نوشته‌های وندی شرمن حاکی از آن است که تیم مذاکره‌کننده به سرپرستی محمد جواد ظریف آشنا به فنون مذاکره، غیر قابل نفوذ، سختگیر و حتی در موارد لجباز و یک دنده معرفی می‌شوند.
همه ی شناخت من از علی باقری کنی به همین کتاب و مقدمه‌ای که عجولانه بر آن نگاشته و شاید بیانیه مانندی است در نقد سیاست‌های دیپلماسی تیم مذاکره‌کننده موقوف و متوقف نمی‌شود اما در همین رابطه فقط می‌توان مقایسه‌ای بین این مقدمه و محتوای خاطرات وندی شرمن به عمل آورد تا معلوم شود این دیدگاه در دستگاه دیپلماسی چگونه عمل
خواهد کرد.
>به آینده چشم می‌دوزیم
در خلال مناظره ها، آنچه بارها تکرار شد، سیاست تعاملی جمهوری اسلامی، ادامه مسیر مذاکره و باقی ماندن بر سر برجام است اما انتخاب علی باقری کنی که اقتصاد خوانده نه سیاست خارجه و روابط بین‌الملل می‌تواند نگران‌کننده باشد هرچند گفته شده این انتخاب موقتی و صرفاً برای انتقال قدرت است که تا همین مقدار نیز می‌تواند پیام‌ها و پالس‌هایی به وین مخابره کند.
به آینده چشم می‌دوزیم، به گمانه زنی‌هایی که می‌گویند در نهایت حتی ممکن است سکان وزارت امور خارجه به سید عباس عراقچی سپرده شود اما خود را برای وزیر امور خارجه شدنِ سعید جلیلی نیز آماده کرده‌ایم حتی اگر این انتخاب را از بیخ و بن به صلاح دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران ندانیم زیرا، دولت عوض شده و اینک بخش‌هایی از اصولگرایان برای قوه مجریه تصمیم می‌گیرند کسانی که مثل علی باقری کنی و سعید جلیلی می‌اندیشند!