روزنامه شرق
1400/04/06
شهر و سیاست در انتخابات
شهر و سیاست در انتخابات احمد میدری نظری به آمارهای موجود نشان میدهد میزان مشارکت در انتخابات اخیر ریاستجمهوری، مجلس شورای اسلامی و شوراهای اسلامی شهر در بسیاری از کلانشهرهای کشور کمتر از نصف واجدین رأی است. دادههای موجود که در رسانههای گروهی منتشر شده، نشان میدهد میزان مشارکت در بسیاری از شهرهای بزرگ در کشور به شکل درخور ملاحظهای کاهش یافته است و نهتنها بیش از 50 درصد، بلکه تا حدود 74 درصد از واجدین رأی در شهر تهران و کرج در انتخابات شرکت نکردهاند. این دادهها نشان میدهد واجدین رأی در تهران 26 درصد، شهرستان کرج 32 درصد، تبریز 45 درصد، اصفهان 44 درصد، مشهد 45.2 درصد، شیراز 32 درصد، سنندج 26.6 درصد، ارومیه 35 درصد، شهرستان همدان 40 درصد، اهواز 36 درصد، شهرستان اردبیل 46 درصد، زاهدان 49 درصد، شهرستان ساری 44.5 درصد، اراک 45 درصد، شهرستان قزوین 45 درصد و خرمآباد 48 درصد در انتخابات اخیر مشارکت داشتهاند. اگر آمار باطله و نیز آمار آرای آقای همتی هم به آمارهای یادشده افزوده شود، مشخص میشود که یک جناح در کشور با همه برنامهریزیهای صورتگرفته و امکانات صرفشده و هزینههایی که برای کشور تراشیده، حائز چه میزان اقبال ازسوی افکار عمومی است. شگفتیهای انتخابات اخیر در حوزههای شهری بهویژه کلانشهرها فراوان است. کمترین میزان مشارکت واجدین رأی در انتخابات ریاستجمهوری کشور در تمام دورههای پس از انقلاب، شگفتی بسیار با اهمیتی است؛ کمترین میزان مشارکت در انتخابات ششگانه شوراهای اسلامی شهر در این دوره رقم خورده است، کمترین میزان مشارکت در انتخابات شوراها و ریاستجمهوری کشور پس از انقلاب در پایتخت کشور ثبت میشود، بیسابقهترین میزان آرای باطله در تاریخ انتخابات پس از انقلاب در برخی شهرها 14 درصد یا وضعیت ویژه ماهشهر نمایانگر اهمیت آرای باطله است، صدرنشینی آرای باطله در برخی شهرها در انتخابات شوراها ازجمله اراک، همدان و اهواز، در یکی از شهرستانها رأی باطله بر صدر نشسته و سپس آقای رئیسی و پس از وی آقای همتی رأی داشتهاند (مهاباد)، پیروزی برخی نامزدهای شورای اسلامی شهر با حدود دو درصد آرا در برخی شهرها مانند رشت و مواردی از این دست. درحالیکه از طرفی بهعلت مجازیبودن دانشگاه، فعالیتهای دانشگاهی و دانشجویی که میتوانست موجب اثرگذاری در این دوره از انتخابات شود، با کمترین فعالیتی همراه بود و این به نفع جریان اصولگرا بود که جریانهای دانشجویی ایفاگر نقش نباشند. ازسویدیگر، ساعت رأیگیری یک ساعت پیش از ساعات رأیگیری در تمام دورههای گذشته و ساعت اتمام رأیگیری دو ساعت بیشتر از تمام دورههای رأیگیری بود. آمارهای فوق نمایانگر حساسیت شرایط سیاسی در کلانشهرها یا مراکز مؤثر در فضای سیاسی کشور در شرایط کنونی است. ابعاد نارضایتی در کلانشهرها، نه مناطق محرومتر و همچنین شهرستانهای کوچک و روستاها، چنان ابعادی به خود گرفته که بیتوجهی کارشناسیشده، جامع، چندبعدی و با حضور کارشناسان و محققان به این پدیده راهبردی ممکن است پیامدهای پیشبینینشده، مخاطرهآمیز و توفانی در پی داشته باشد. آمارهای در دسترس میگوید: 1- اگر کلانشهرها را قلب تپنده سیاسی کشور تصور کنیم و تهران را مغز سیاسی کشور، مجموعهای از مهمترین کلانشهرهای کشور روند نسبتا مشابهی از میزان مشارکت را به نمایش گذاشتهاند و این به آن معناست که اکثریت واجدین رأی کلانشهرهای کشور با روندهای سیاسی موجود در کشور موافق نیستند و به هر شکل قانونی ممکن به بیان نارضایتی و اعتراض دست یازیدهاند. 2-فعالیتهای بیسابقه محلیگرایانه و قومگرایانه افراطی برخی نامزدها هم نتوانست موجب مشارکت گسترده در انتخابات شود. 3- آرای باطله به شکل بیسابقهای به یکی از پدیدههای انتخاباتی در فرهنگ سیاسی ایرانیان مبدل شد. 4- اگر این وضعیت را با آمارهای انتخابات مجلس یازدهم و نیز برخی ناآرامیهای سال 1396 و 1398 همخوان کنیم، میتوان به ابعاد دیگری از نارضایتیها در کشور دست یافت. 5- مدیریت این شرایط نیازمند پذیرش نارضایتی و اعتراض و سپس تجدیدنظر اساسی در راهبردهای اداره کشور و حکمرانی ملی است. 6- بیتوجهی به این نارضایتی میتواند ابعاد دیگری ازجمله بروز ناآرامیها و افزایش شکاف سیاسی را درپی داشته باشد. 7- اراده معطوف به تغییر نیازمند استفاده از ظرفیتهای کشور است و هر نوع دمیدن بر طبل تندی و تحریک ملت و نادیدهانگاری تعمدی این وضعیت، شرایط و آمارها و تلاش برای تفسیری یکسویه و جهتدار، بهجز تشدید نارضایتیها و عصبانیت شهروندان نتیجه مثبتی درپی نخواهد داشت. کلانشهرها و مراکز استانهای کشور پدیده انتخابات اخیر ریاستجمهوری و شوراهای اسلامی شهر هستند. برای درک دقیق و درست از مطالبات و فضای شکلگرفته در این مراکز تا دیر نشده باید تدابیری اندیشید.نظری به آمارهای موجود نشان میدهد میزان مشارکت در انتخابات اخیر ریاستجمهوری، مجلس شورای اسلامی و شوراهای اسلامی شهر در بسیاری از کلانشهرهای کشور کمتر از نصف واجدین رأی است. دادههای موجود که در رسانههای گروهی منتشر شده، نشان میدهد میزان مشارکت در بسیاری از شهرهای بزرگ در کشور به شکل درخور ملاحظهای کاهش یافته است و نهتنها بیش از 50 درصد، بلکه تا حدود 74 درصد از واجدین رأی در شهر تهران و کرج در انتخابات شرکت نکردهاند. این دادهها نشان میدهد واجدین رأی در تهران 26 درصد، شهرستان کرج 32 درصد، تبریز 45 درصد، اصفهان 44 درصد، مشهد 45.2 درصد، شیراز 32 درصد، سنندج 26.6 درصد، ارومیه 35 درصد، شهرستان همدان 40 درصد، اهواز 36 درصد، شهرستان اردبیل 46 درصد، زاهدان 49 درصد، شهرستان ساری 44.5 درصد، اراک 45 درصد، شهرستان قزوین 45 درصد و خرمآباد 48 درصد در انتخابات اخیر مشارکت داشتهاند. اگر آمار باطله و نیز آمار آرای آقای همتی هم به آمارهای یادشده افزوده شود، مشخص میشود که یک جناح در کشور با همه برنامهریزیهای صورتگرفته و امکانات صرفشده و هزینههایی که برای کشور تراشیده، حائز چه میزان اقبال ازسوی افکار عمومی است. شگفتیهای انتخابات اخیر در حوزههای شهری بهویژه کلانشهرها فراوان است. کمترین میزان مشارکت واجدین رأی در انتخابات ریاستجمهوری کشور در تمام دورههای پس از انقلاب، شگفتی بسیار با اهمیتی است؛ کمترین میزان مشارکت در انتخابات ششگانه شوراهای اسلامی شهر در این دوره رقم خورده است، کمترین میزان مشارکت در انتخابات شوراها و ریاستجمهوری کشور پس از انقلاب در پایتخت کشور ثبت میشود، بیسابقهترین میزان آرای باطله در تاریخ انتخابات پس از انقلاب در برخی شهرها 14 درصد یا وضعیت ویژه ماهشهر نمایانگر اهمیت آرای باطله است، صدرنشینی آرای باطله در برخی شهرها در انتخابات شوراها ازجمله اراک، همدان و اهواز، در یکی از شهرستانها رأی باطله بر صدر نشسته و سپس آقای رئیسی و پس از وی آقای همتی رأی داشتهاند (مهاباد)، پیروزی برخی نامزدهای شورای اسلامی شهر با حدود دو درصد آرا در برخی شهرها مانند رشت و مواردی از این دست. درحالیکه از طرفی بهعلت مجازیبودن دانشگاه، فعالیتهای دانشگاهی و دانشجویی که میتوانست موجب اثرگذاری در این دوره از انتخابات شود، با کمترین فعالیتی همراه بود و این به نفع جریان اصولگرا بود که جریانهای دانشجویی ایفاگر نقش نباشند. ازسویدیگر، ساعت رأیگیری یک ساعت پیش از ساعات رأیگیری در تمام دورههای گذشته و ساعت اتمام رأیگیری دو ساعت بیشتر از تمام دورههای رأیگیری بود. آمارهای فوق نمایانگر حساسیت شرایط سیاسی در کلانشهرها یا مراکز مؤثر در فضای سیاسی کشور در شرایط کنونی است. ابعاد نارضایتی در کلانشهرها، نه مناطق محرومتر و همچنین شهرستانهای کوچک و روستاها، چنان ابعادی به خود گرفته که بیتوجهی کارشناسیشده، جامع، چندبعدی و با حضور کارشناسان و محققان به این پدیده راهبردی ممکن است پیامدهای پیشبینینشده، مخاطرهآمیز و توفانی در پی داشته باشد. آمارهای در دسترس میگوید: 1- اگر کلانشهرها را قلب تپنده سیاسی کشور تصور کنیم و تهران را مغز سیاسی کشور، مجموعهای از مهمترین کلانشهرهای کشور روند نسبتا مشابهی از میزان مشارکت را به نمایش گذاشتهاند و این به آن معناست که اکثریت واجدین رأی کلانشهرهای کشور با روندهای سیاسی موجود در کشور موافق نیستند و به هر شکل قانونی ممکن به بیان نارضایتی و اعتراض دست یازیدهاند. 2-فعالیتهای بیسابقه محلیگرایانه و قومگرایانه افراطی برخی نامزدها هم نتوانست موجب مشارکت گسترده در انتخابات شود. 3- آرای باطله به شکل بیسابقهای به یکی از پدیدههای انتخاباتی در فرهنگ سیاسی ایرانیان مبدل شد. 4- اگر این وضعیت را با آمارهای انتخابات مجلس یازدهم و نیز برخی ناآرامیهای سال 1396 و 1398 همخوان کنیم، میتوان به ابعاد دیگری از نارضایتیها در کشور دست یافت. 5- مدیریت این شرایط نیازمند پذیرش نارضایتی و اعتراض و سپس تجدیدنظر اساسی در راهبردهای اداره کشور و حکمرانی ملی است. 6- بیتوجهی به این نارضایتی میتواند ابعاد دیگری ازجمله بروز ناآرامیها و افزایش شکاف سیاسی را درپی داشته باشد. 7- اراده معطوف به تغییر نیازمند استفاده از ظرفیتهای کشور است و هر نوع دمیدن بر طبل تندی و تحریک ملت و نادیدهانگاری تعمدی این وضعیت، شرایط و آمارها و تلاش برای تفسیری یکسویه و جهتدار، بهجز تشدید نارضایتیها و عصبانیت شهروندان نتیجه مثبتی درپی نخواهد داشت. کلانشهرها و مراکز استانهای کشور پدیده انتخابات اخیر ریاستجمهوری و شوراهای اسلامی شهر هستند. برای درک دقیق و درست از مطالبات و فضای شکلگرفته در این مراکز تا دیر نشده باید تدابیری اندیشید.
سایر اخبار این روزنامه
تأکید بر دولت فراجناحی
روایتیدیگر از عصر چریکها
دوگانه بیخودی
موافقت مقام معظم رهبری با عفو یا تخفیف مجازات محکومان
جدال هواپیماداران و دولت
طرحی که رؤسای قوا را هم راهی زندان میکند
اماواگرهای ساخت ۴ میلیون مسکن
بیانیه جبهه اصلاحات ایران درباره نتایج انتخابات
شام آخر «غنی» در واشنگتن
دیپلماسی یا «عکسهای دونفره» آقای رئیس؟
اولویتها و دغدغههایی برای دولت رئیسی۱
خبرهای خوش خطرناک
شهر و سیاست در انتخابات
یک خبر و چند نکته