روزنامه کيهان
1400/04/07
آمریکا و فرانسه از انفجار هفتم تیرماه اطلاع داشتند
دفتر پژوهشهای مؤسسه کیهانارتباط گروهک تروریستی مجاهدین خلق (منافقین) با غرب در 3 مقطع دوران پس از انقلاب به وضوح مشخص گردید. اول وقتی در اواخر سال 1359 برای جلب موافقت دولتهای اروپایی و کسب نظر مثبت آمریکا از طریق رابطهای بعضی از دولتهای غربی، مسعود رجوی (سرکرده این گروهک) مخفیانه به فرانسه رفت و دو ماه در آنجا با محافل مشکوک و معلومالحال در ارتباط و گفت و شنود بود و هنگامی که اوایل فروردین 1360 به ایران بازگشت، برنامه سازمان برای ورود به فاز مسلحانه را آشکار ساخت در حالی که به اعتراف برخی از اعضا و رهبران این گروهک، اصلا سازمان برای ورود به چنین فازی آمادگی نداشت و اغلب اعضای کادر مرکزی نیز مخالف آن بودند.1
بار دوم وقتی هواپیمای حامل رجوی و بنیصدر در 7 مرداد 1360 به طور غیرقانونی از فراز کشورهای عضو ناتو مانند ترکیه و یونان و ایتالیا و... گذشت و بدون کوچکترین پرس و جو و مزاحمتی به آن اجازه عبور داده شد تا در فرودگاهی نظامی در حومه پاریس فرود بیاید.
و بار سوم اعتراف رجوی به اطلاع کاخهای سفید و الیزه از انفجارهای حزب جمهوری و نخستوزیری بود که در جلسهای محرمانه با رئیس سازمان امنیت صدام، رسما به آن اذعان کرد. آنچه پیش از این نیز بیانیه وزارت خارجه آمریکا در سال 1994 نیز بر آن صحه گذارده بود.
مسعود رجوی در سال 1999 (۱۳۷۸) در یک جلسه محرمانه با «ژنرال طاهر جلیل حبّوش» رئیس سازمان امنیت صدام به انفجار ساختمان حزب جمهوری و دفتر نخستوزیری توسط گروهک خود و اینکه آمریکا و فرانسه در جریان آن قرار داشتند، رسما اعتراف کرد. تصاویر تلویزیونی جلسه یادشده و همچنین سایر جلساتی که رجوی و همپالگیهایش با صدام و افسران و مقامات امنیتی او داشتند، بهطور محرمانه و بدون اطلاع آنها توسط استخبارات صدام ضبط شد که پس از حمله نیروهای آمریکا و ناتو به عراق و سقوط صدام و تسخیر استخبارات وی، بهدست مردم و رسانهها افتاد.
برخی از قسمتهای فیلمهای یاد شده، در قالب کتابی توسط گروهی از جداشدگان منافقین در لندن انتشار یافت که ویدئوی تصویری جلسه رجوی با ژنرال حبوش و برخی دیگر از جلسات سری مندرج در کتاب نیز به ضمیمه آن منتشر شد. یک سند غیرقابل انکار از روابط پشت پرده عملیات تروریستی گروهک مجاهدین خلق و هدایت آن توسط محافل امپریالیستی و صهیونیستی در آمریکا و فرانسه.
در این فیلم، رجوی از تبلیغات برخی رسانههای غربی بهدلیل تروریست نامیدن گروهکش گلایه کرده و خطاب به «حبّوش» میگوید:
«... همانگونه که اطلاع دارید من در سالهای ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۶ در پاریس بودم. در آن سالها دشمنی به اینگونه با ما نبود و به ما تروریست نمیگفتند. هر چند که کاخ سفید و کاخ الیزه میدانستند، با کاخ الیزه هم ارتباط داشتیم، میدانستند که چه کسی حزب جمهوری را در ایران منفجر کرد و چه کسی و چرا عملیات علیه رئیسجمهوری و علیه رئیسالوزرای ایران انجام داد. آنها میدانستند و خوب هم میدانستند ولی صفت تروریست هم به ما نزدند!»2
از طرف دیگر برخی گزارشها و اظهارنظرهای کارشناسانه حاکی از آن بود که اساسا ساخت بمب قوی در حدی که بتواند ساختمان دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی را تخریب کند، توسط گروهک منافقین امکان نداشته و این گروهک برای در اختیار گرفتن چنان بمبی، از کمکهای مستقیم خارجی بهره گرفته است. علی فراستی از اعضای قدیمی و جدا شده سازمان منافقین در این باره گفته است:
«...مسعود رجوی در سال 1360 در جلسات خصوصی در پاریس تایید کرده بود که تکنولوژی این انفجار را در اختیار نداشته است...»3
اما گروهک تروریستی منافقین هرگز به طور رسمی به انفجار دفتر حزب جمهوری و ساختمان نخستوزیری اعتراف نکرد. در حالی که در بیانیه رسمی وزارت خارجه آمریکا دربارة گروهک تروریستی مجاهدین خلق (منافقین) که در سال 1994 میلادی برابر با ۱۳۷۳ شمسی صادر شد، رسماً به مسئولیت سازمان مجاهدین خلق در انفجارهای هفتم تیر و هشتم شهریور تصریح شده است:
«... مجاهدین موجی از بمبگذاری و ترور را علیه رژیم خمینی آغاز نمودند که تا امروز نیز طنینانداز است. شاخصترین حمله در تاریخ 28 ژوئن 1981 (7 تیرماه 1360) رخ داد و این زمانی بود که دو بمب، مرکز حزب جمهوری اسلامی (حزب روحانیون) را از هم متلاشی کرد و منجر به کشته شدن 72 تن از رهبران ارشد رژیم گشت، منجمله رهبر حزب جمهوری اسلامی، آیتالله بهشتی، 4 وزیر، 47 نماینده مجلس و... طبق گزارشها در تاریخ ۳۰ اوت [۸ شهریور] مجاهدین در جلسه شورای امنیت ملی رژیم [ایران] بمبگذاری نمودند که منجر به کشته شدن رئیسجمهور جدید، [محمد]علی رجایی و نخستوزیر جدید وی، محمدجواد باهنر گردید... یادآوری این مسئله مهم است که مجاهدینـ بهخصوص در اوایل دهة ۱۹۸۰ [دهة شصت شمسی] هم تمایل و هم توان انجام مقاصد خشونتبار خویش را داشتند.» 4
از آن پس، موج ترورها و انفجارات و خرابکاریهای گروهک تروریستی منافقین در سطح وسیعی در کشور آغاز شد، ابتدا سران و مسئولین نظام را هدف قرار دادند و سپس با بینتیجه ماندن این ترورها در مقابله با انقلاب و نظام اسلامی و اینکه در اصل این مردم هستند که از جمهوری اسلامی دفاع میکنند، به انتقام از مردم کوچه و بازار و زن و مرد و کودکان معصوم روی آوردند.
تیمهای تروریستی منافقین در کوچه و خیابان گشت میزدند و بنا به دستور مرکزیت سازمان، هر آن کس را که سر و وضع حزباللهی یا ریش داشت یا در مغازهاش تصویر امام و یا یکی از روحانیون مبارز انقلاب را نصب کرده بود، به رگبار گلوله بسته و مغازهاش را با بمب و نارنجک منفجر میکردند. تیمهای ویژه منافقین با اتومبیلهایی مملو از سلاح و بمب و نارنجک در خیابانهای تهران مانند شهرهای قدیم غرب وحشی، چرخ میزدند و مردم بیگناه را به گلوله میبستند.
به خانههای اعضاء و کارمندان نهادها و ارگانها حمله برده، کشتند و سوزاندند و حتی در غیابشان اتاق و کاشانه شان را به آتش کشیده و اهالی خانه ولو کودکان را به شهادت رساندند. به بهانه آش نذری و سر سفرههای افطار به سراغ مردم روزهدار رفتند و جوانان و نوجوانان را مقابل چشم مادرانشان تیر خلاص زدند.
قرون وسطاییترین شکنجهها را تحت عنوان به اصطلاح عملیات مهندسی در مورد قربانیان خود به اجرا گذاردند، دندانها و سر آنها را خرد کرده، پوست سرشان را با آب جوش کندند و زنده زنده دفنشان نمودند تا روی وحشیترین و قسیالقلبترین جنایتکاران تاریخ را سفید کنند.
همدست و سرباز درندهخوترین دشمن ملت ایران و عراق یعنی صدام عفلقی شده، در قتلعام هزاران شیعه در انتفاضه شعبانیه و همچنین زنده به گور کردن دهها هزار کرد عراقی تحت عنوان عملیات «انفال» شرکت کردند. (عملیاتی که صدام به دلیل آنها، از سوی حتی محافل بینالمللی جنایتکار جنگی شناخته شد).
و سرانجام همین منافقین با پول و سلاح و سوار بر تانک و توپ صدام که هشت سال شهرهای این سرزمین و فرزندانش را به خاک و خون کشیده بود، خاک پاک ایران را لگدکوب کرده، تا عمق آن پیش رفته و هر آن کس و هر آنچه در مقابلشان قرار داشت را نابود کردند و از طرف دیگر با اعوان و انصار خود در زندانها که با سوءاستفاده از رأفت و بخشش جمهوری اسلامی، عفو خورده و احکام محاربهشان تخفیف یافته، حتی آزاد شده و یا در آستانه آزادی قرار داشتند، طرح تسخیر تهران و دیگر شهرهای بزرگ را به اجرا درآوردند که با حضور ایثارگرانه مردم مقاوم ایران با شکست مواجه شد.
بنا به آنچه از آمار نشریات این گروهک تروریستی بر میآید، دهها هزار نفر توسط تیمهای ترور و جنایت سازمان منافقین به شهادت رسیده یا مجروح و زخمی شدند. یکی از اعضای سابق این گروهک براساس آمار نشریات سازمان منافقین نوشته:
«... طبق آمار نشریه مجاهدین خلق ایران و کتاب جمعبندی مقاومت یکساله مجاهدین خلق و همچنین نشریاتی که تحت عنوان انجمن دانشجویان خارج کشور که برای مجاهدین چاپ میشد، آماری هست که من همه اینها را جمع کردم. آمارش این هست: 116630 نفر از نیروهای طرفدار رژیم (امام) خمینی به دست رزمندگان صلح و آزادیِ آقای مسعود رجوی و سازمان مجاهدین خلق از سال 1360 تا این تاریخ (1375) به قول خودشان اعدام انقلابی شدند. آمار عملیات تخریب و انفجار در اماکن دولتی و خصوصی در سطح ایران طبق نشریه مجاهد و رسانههای خبری مجاهدین هست، 3740 عملیات. عملیات انفجار دفتر حزب جمهوری، نخستوزیری و دادستانی و جاهای دیگر که نفراتی هم توی این عملیاتها کشته شدهاند که جزو آن آمار نیامده است...» 5
به جز این آمارهای رسمی گروهک تروریستی منافقین که علیرغم غلّوهای همیشگی اما قاعدتا مانند سایر آمار و ارقام این گروهک مورد وثوق و استناد مجامع به اصطلاح بینالمللی از جمله مراکز و کانونهای ظاهرا حقوق بشر غربی قرار دارد، آماری هم که از سوی منابع داخلی مانند «کانون هابیلیان» با سند و مدرک و اسامی و مشخصات کامل انتشار یافته، حاکی از شهادت بیش از 17 هزار تن از هموطنان ما در اثر ترورهای گروهک تروریستی منافقین است.
اما علیرغم اعتراف به همه این جنایات وحشتناک تروریستی حتی توسط منابع غربی و آمریکایی، متاسفانه این گروهک مخوف و مهیب در هیچ یک از لیستهای گروههای تروریستی کشورهای غربی از جمله در آمریکا و اروپا به چشم نخورده و سران و اعضای آن به طور کامل مورد حمایت این کشورهای مدعی حقوق بشر قرار دارند، از فعالیتها و مجامع و برنامههای آنها کاملا حمایت شده و برخلاف قوانین بینالمللی که مدعیاش هستند، نه تنها حاضر به استردادشان به ایران یعنی بزرگترین قربانی تروریسم وحشتناک این گروهک نشدهاند بلکه با تبلیغات و پروپاگاندای سرسامآور توسط اعوان و انصار خارجی و داخلیشان، حتی مجازات و تنبیه بخش ناچیزی از ددمنشیهای آنان را نیز محکوم کردهاند!!
__________________________________
1- سازمان مجاهدین خلق، پیدایی تا فرجام – جلد 2 – موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی – بهار 1385 – صفحه 581
2- برای قضاوت تاریخ – متن مذاکرات مسعود رجوی با مسئولین اطلاعاتی عراق (در زمان حکومت صدام)- انگلستان- ایراناینترلینک- چاپ اول- تابستان 1383- صفحه 13
3- علی فراستی – مبارزه مسالمتآمیز، هم استراتژی، هم تاکتیک- نشر جنبش برای امنیت، عدلت، پیشرفت- بیجا- 1375 – صفحه 71
4- بال شکسته – بیانیه دولت آمریکا درباره سازمان مجاهدین خلق ایران- بینا – افست خارج از کشور – 1373/1994- صفحه 15 و 16
5- اسکولاستیک نوین در فرقه رجوی- مصاحبه سردبیر نشریه ایران آزاد نوروز علی رضوانی با رادیو صدای ایران- آلمان- ناشر: مولف- تاریخ مقدمه : مارس 1996- صفحههای 9 و 10
سایر اخبار این روزنامه
راستیآزمایی یک ادعا آیا کشور بدون نفت اداره شد؟
دولت چگونه میتواند پیشران پیشرفت شود؟(یادداشت روز)
اخبار ویژه
حملات سریالی به کلیساهای کانادا پس از کشف گورهای جمعی
نهادهای انقلابی خوشحسابترین مؤدیان مالیاتی هستند
چهرههای اصلاحطلب: آنهایی که رأی ندادند از بیکفایتی دولت روحانی و اصلاحطلبان به ستوه آمده بودند
رونمایی از واکسن «نورا» در دانشگاه علوم پزشکی بقیهًْالله(عج)
اقدامات دولت در سفرهای استانی مبتنی بر مطالعات توسعهمحور و کاهش تعداد مصوبات بوده است
آمریکا و فرانسه از انفجار هفتم تیرماه اطلاع داشتند
رزرو بلیت توکیو برای وزیر ورزش و معاونانش/همراهان غیرضروری چرا قید حضور در المپیک را نمیزنند؟!
چرا عبرت نمیگیرید؟(نگاه)
ویراژ سیاسی ارگان دولت روی دو سانحه دلخراش جادهای