روزنامه ایران
1400/04/07
«منزلت جوانان» در نگاه شهید دکتر آیتالله بهشتی
صدیقه قاسمیاستاد حوزه و پژوهشگر مسائل خانواده
جوانان بــــــــهعنوان بخشی از سرمایههای اجتماعی در سازندگی و موفقیت یک جامعه، نقشی بیبدیل دارند. جامعه ایرانی در حال حاضر، جامعهای نسبتاً جوان است، شرایط چنین جامعهای ایجاب میکند که در آن برنامههای سازنده و مفید برای استفاده از نیروهای کارآمد جوانان بیشتر مورد توجه قرار گیرد.شهید بهشتی بهعنوان یک متفکر مسلمان، جوانان را مؤثرترین نسل پر احساس در ساختن آینده جامعه میدانند؛ نسلی که با زمان آینده بیشتر از گذشته و حال ارتباط دارد، (نقش آزادی در تربیت کودک، ص143) نسلی که نیازمند برخورداری از حقوق طبیعی انسانی است و برای ساختن خود و حضور مؤثر در جامعه نیازمند برخورداری از حق انتخاب و آزادی است. ایشان انسان از منظر قرآن را جانداری آگاه، اندیشمند و انتخابگر میداند (نقش آزادی در تربیت کودک، ص19). جوان نیز بهعنوان یک انسان، نیازمند برخورداری از چنین حقی است، آزادی و انتخابگری جوانان به معنای آن است که آنان نباید گرفتار کنترلهای بیرونی شوند، آنان باید بتوانند با شناخت و آگاهی لازم مسیر زندگیشان را انتخاب نمایند.
شهید بهشتی، باورها و اعتقادات جوانان را نیازمند «شناخت اجتهادی» میداند؛ شناختی که نقطه آغاز آن باید در زمان بلوغ رقم بخورد. ایشان تأکید دارند که جوانان نباید دلیل مسلمان بودن خود را مستند به شناسنامه و خانواده خود بدانند، آنان حق دارند با آگاهی و شناخت، دین خود را انتخاب کنند، آنان باید شناخت تقلیدی، عادتی و غیر انتخابی را به اسلام شناختی انتخابی تبدیل سازند (سه گونه اسلام، ص 25 و 39 و40).
اگر خانوادهها، رهبران و مدیران یک جامعه خود را ملزم به رعایت این حق طبیعی و الهی بدانند و شرایط مناسب برای رشد جوانان انتخابگر را فراهم سازند، آنان بهعنوان بهترین نیروهای کارآمد و مدیر میتوانند در فرایند سازندگی جامعه نقشی بیبدیل بر عهده داشته باشند.
بنابراین در یک جامعه سالم و اسلامی نباید با اصرار ورزیدن بر کنترلهای بیرونی، مانع رشد و موفقیت جوانان شد. جوان باید با درک صحیح از موقعیت انسانی خود، موفق به کنترل و مراقبت ازشأن انسانی خویش شود و تحقق آزادی را به گونهای درک نماید که خود را هم از موانع فردی و خواهشهای نفسانی و هم از سلطه دیگران برهاند (نقش آزادی در تربیت کودک، ص 18).
جوانان کنشگران اصلی جامعه هستند و باید نشاط و شادابی آنان در محیطی انتخابگرانه و سازنده فراهم شود. طبیعی است که رهاشدن و لاقیدی، هرگز در رشد شخصیت جوانان کارساز نخواهد بود. آنچه مد نظر شهید بهشتی است فراهم آمدن محیطی مناسب برای رشد شناختی و شخصیتی است؛ محیطی به دور از اجبار و تحمیل، به دور از هر گونه تفکر قالبی و خالی از نظام مراد و مریدی (نقش آزادی در تربیت کودک، ص159 و 176). در همین ارتباط، ایشان روحانیون و عالمان دینی را مورد خطاب خود قرار میدهند و میگویند:
«تو ای روحانی و ای عالم دینی، ... با گفتهها و نوشتههایتان یک مشت موجود قالبی... تربیت نکنید، آینده بشریت به انسان نیاز دارد؛ انسانی برخوردار از شخصیت انسانی که هم خود را بسازد و هم جامعه را.» (نقش آزادی در تربیت کودک، ص159)
جوانان در جامعه باید در نهادهای آموزشی مانند مدرسه و دانشگاه فرصت درست اندیشیدن و انتخابهای سازنده را پیدا نمایند، نباید به بهانه توجه حضور آنان در جامعه، از آنان انسانهایی قالبی و فرمانپذیر تربیت کرد، نباید به بهانه دیندارانه زیستن، آنان را تحتتأثیر روابط مراد و مریدی قرارداد و از وجودشان بهعنوان ابزارهای سیاسی استفاده کرد. جوانان باید انتخابگری و آزادی را در شرایط عادلانه و به دور از تحقیر و تهدید لمس نمایند؛ در این صورت یأس و ناامیدی از جامعه جوان رخت برخواهد بست و اندیشیدن در محیطی سازنده آنان را برای خدمت به مردم آماده خواهد کرد. تعلق جوانان جامعه به سرزمین و مردم خود مانع بروز بسیاری از ناهنجاریهای اجتماعی است، باید با گسترش زندگی انتخابگرانه راههای خدمت به کشور را در برابر جوانان گشود.
اقدام مهم شهید بهشتی در استفاده از جوانان کم تجربه در شورای انقلاب، با وجود مخالفت بعضی از اعضای آن شورا، بر همین اساس بوده است. ایشان با نگاهی مبتنی بر عدالت، انصاف، آزادی و پویایی بهعنوان ویژگیهای اصلی دین اسلام، جامعه اسلامی را موظف میداند تا امکان رشد و تجربهاندوزی را پیش روی جوانان قرار دهد و راه هر گونه یأس و ناامیدی را به روی آنان مسدود سازد. (ر. ک.. فصل سوم کتاب اسلام و مقتضیات زمان از دیدگاه شهیدآیتالله بهشتی، صدیقه قاسمی)
به جوانان انتخابگر باید فرصت داد تا با طرح نظرات و آراء خود و نقدهای اجتماعی، بهعنوان بخشی از سرمایههای ملی، مدیریت جامعه را در دست گیرند؛ آنگونه که شهید بهشتی رفتار میکرد و حتی در مجالس سخنرانیهای عمومی نیز از شنیدن سخنان آنان غافل نمیشد؛ هر چند که این سخنان به شکل پرخاش و توهین بود و او سکوت میکرد و اجازه میداد تا جوانان معترض سخن بگویند و در پایان با قدرت اقناعی و اخلاقی که داشت آن جوان را همراه خود میساخت و اجازه توهین یا تهدید از جانب کسی را به آن جوان نمیداد.
مدیریت و هدایت جوانان یک جامعه نیازمند برخورداری از حضور انسانهایی آزاداندیش در نظام اجتماعی است؛ کسانی که همچون شهید بهشتی از بند هوسهای قدرت و غرور رها شده باشند و آزادی از خود را در عبودیت و بندگی تجربه کرده باشند. اینگونه مدیران هستند که میتوانند در فضایی آزاد و محیطی امن کانون گرد هم آمدن جوانان شوند و آنان را به سمت رشد معنوی، شکوفایی شخصیت، انسجام اجتماعی، تقویت هویت دینی و ملی راهبری و راهنمایی کنند؛ مدیرانی که هرگز برای جذب جوانان بسوی خود تلاش نمیکنند، بلکه همه کوشش خود را برای تربیت انسان آزاد بکار میبندند، انسان آزادِ آزاد، آزاد از هوس و آزاد از تسلط دیگران. جوانانی که اینگونه تربیت شوند و از چنین آزادیای در جامعه برخوردار باشند، ماندن در جامعه و ساختن فردای آن را بر هر گزینه دیگر ترجیح میدهند. به امید آنکه چنین نگاهی در ایران عزیز ما رواج یابد.
سایر اخبار این روزنامه
دعوت روحانی از پژوهشگران برای بازگو کردن واقعیتهای جنگ اقتصادی
بدانید که این همه پتانسیل تیم ملی نبود
دومین کنکور در سالهای کرونا
اصلاح حقوق کارکنان صنعت نفت تا پایان تیر
قالیباف: دوربینها در اختیار آژانس قرار نمیگیرد
تصمیم گرفتهایم در هر پدیدهای جزو کشورهای برتر باشیم
پلیس عذرخواهی کرد
کاهش فروش، افزایش اجارهبها
با تأمین نهاده دامداران، شیر گران نمیشود
دود «سزار» در چشم لبنانیها
سلام ایران
بهشتی سیاستمدار متفاوت
ضرورت بازیابی سرمایه اجتماعی در جامعه
کوچکسازی دولت و جراحیهای چند وجهی اقتصاد
ترکیب خردمندانه آزادی و عدالت
نگاهی به منظومه فکری شهید آیتالله بهشتی در چهلمین سالگرد شهادت
«منزلت جوانان» در نگاه شهید دکتر آیتالله بهشتی