تلاش کردم کنار مردم باشم، نه مقابل مردم!
داستان ۱۷ سال ممنوعالکاری حسین زمان -که درنهایت در اواخر سال ۱۳۹۸ به آخر رسید، که آن هم خورد به تعطیلیهای کرونایی کنسرت و موسیقی- از آن داستانهای پر آب چشم موسیقی و هنر ایران است. بیکاری دو دههای خوانندهای اکنون ۶۲ ساله که با آغاز جنگ؛ درس و دانشگاه را در آمریکا رها کرد و به جبهه و جنگ آمد و بعدتر هم همواره در هر درگیری و نبردی در کنار مردم قرار گرفت و چوبش را هم خورد!
حالا حسین زمان درباره ماجراهای منجر به حذفشدنش از صداوسیما و دوره ممنوعالکار شدنش که تا همین اواخر دوره دوم ریاستجمهوری حسن روحانی به طول انجامید، صحبت میکند…
زمان کلابهاوسروز گذشته شماری از چهرههای رسانهای، سیاسی، فرهنگی و هنری در کلابهاوس درباره اینکه «چرا سلبریتیها (هنرمندان) در این چند وقت با سیاست قهر کردهاند» به صحبت نشستند. بحثی طولانی و چند ساعته که در آن صحبتهای حسین زمان، خواننده پاپ بیشتر از بقیه شنیده شد.
به گزارش خبرآنلاین، خواننده آلبومهایی مانند شب دلتنگی، فصل آشنایی، گلایه، قصه شب، شاپرک، مشق عشق، قصه نگفته و قرار عاشقی در این نشست گفت که باور دارد وظیفه هنرمند چیزی جز بیان زیبای واقعیتهای زندگی نیست.
زمان گفت: «من خودم هدفم از ورود به عرصه هنر چیزی جز بیان زیبای واقعیتهای زندگی نبود. در واقع حداقل درباره خودم میتوانم بگویم که به عرصه هنر آمدم تا واقعیتهایی مانند دوستی، رفاه، بیعدالتی، فقر و فساد را به زبانی زیبا بیان کنم.»
حسین زمان در ادامه با اشاره به اینکه «هر کسی در هر عرصهای جایگاهی به دست آورده، به اعتبار مردم و حمایت آنها بوده»؛ باور دارد که «همین هم هست که هنرمند باید باور کند همیشه باید در کنار مردم باشد و هیچ وقت نباید آنها را فراموش کند.»
نوع تلقی حسین زمان از هنر و موسیقی که دوری ۱۷ ساله از دنیای اجرا و موسیقی را برایش به ارمغان آورد، از نظر این خواننده هنوز و همچنان قابل دفاع است. در حقیقت حسین زمان که حدود دو سال پیش، پس از ۱۷ سال دوری اجباری از صحنه موسیقی رسمی ایران، با اجرای کنسرت در برج میلاد تهران این دوری را افطار کرد؛ میگوید از باورهایی که او را به این مسیر وارد کردهاند، پشیمان نیست، با اینکه از برخی از همسفرانش گلایهها و دلگیریهایی دارد.
زمان درباره حضورش در دنیای سیاست میگوید که ماجرا برایش از انتخابات سال ۷۶ آغاز و جدی شده است: «حضورم در انتخابات از سال ۷۶ آغاز شد. اتفاقی که پس از دیدن استقبال و روی آوردن مردم به جریان اصلاحات و نماینده این جریان در آن سال رخ داد و چون علاقه مردم به این جریان را دیدم، من هم وارد این عرصه شدم.» زمان آسیب
حسین زمان میگوید که از ورود به دنیای سیاست نه دنبال چهره شدن بوده و نه به دنبال خودنمایی: «برای همین هم سعی کردم هر زمان که لازم بود، در کنار مردم باشم و البته از این ماجرا و مواضعی که در این سالها گرفتم، ضربه هم خوردهام.»
حسین زمان در اثبات اینکه از قبل فعالیت و حضور سیاسی دنبال اهداف پیدا و پنهان -به جز ایستادن در کنار مردم- نبوده، به این واقعیت اشاره میکند که اتفاقا در همان دورهای که به حمایت از آن شهره است، دوران طولانی ممنوعالکاریاش آغاز شده است.
او میگوید: «شاید ندانید سال ۸۱ در همان دولت آقای خاتمی، ممنوعالفعالیت شدم. چند سال قبل از آن، صداوسیما من را حذف کرد و بعد از آن هم ۱۷ سال نتوانستم روی صحنه بروم. حتی حق تدریس در دانشگاه را هم از من گرفتند. من برای دفاع از حقوق مردم چیزی را کسب نکردم و خیلی چیزها را هم از دست دادم.»
اما اینکه چرا حسین زمان مانند بسیاری دیگر از هنرمندان همفکرش در یکی، دو دوره اخیر از فعالیت انتخاباتی دور شده، حکایتی جالب دارد و این سکوت را هم به نوعی دیگر در کنار مردم بودن میداند.
حسین زمان درباره دوری از عرصه انتخابات در دورههای اخیر میگوید: «من با انتخابات قهر نکردم، احتیاط و پنهانکاری هم نکردم. در این چند سال هم برای کسی نسخه نپیچیدم. من فقط به حکم وظیفه تلاش کردم مردم را بشناسم و سواد سیاسی خوبی پیدا کنم. تلاشم این بود که کنار مردم باشم و نه جایی دیگر، در نقطه مقابل مردم!»