بررسی و تحلیلی بر طرح شیوه برگزاری کنکورسراسری 1402

دکتر حسین سالاریان‪-‬ درآخرین مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی با حضور اعضا ازجمله وزرای علوم‌، بهداشت و آموزش و پرورش و به ریاست رئیس جمهور در 2 تیر 1400 تشکیل شد و از مصوبات ان چنین بوده است که در آزمون سراسری سهم آموزش و پرورش به لحاظ سابقه تحصیلی ۶۰ درصد و سهم کنکور سراسری ۴۰ درصد خواهد بود. همچنین‌، کنکور سراسری مختص دروس تخصصی می‌باشد و دروس عمومی به بخش سوابق تحصیلی منتقل می‌شود و سوابق تحصیلی مبنای ارزیابی نهایی خواهد بود. از مصوبات دیگر این جلسه این بوده است که آزمون سنجش (کنکور) دو بار در سال برگزار شود.
بموازات شکست شیوه برگزاری کنکور دکتری 95‌، بی‌شک این طرح نیز با شکست مواجه خواهد شد. دلایل آن را می‌توان در
سه بخش عمده تقسیم‌بندی نمود:
بخش اول- آسیب جدی به آموزش و آینده علمی کشور


طرح برگزاری کنکور 1402 و بعد از آن براساس دو بخش سوابق تحصیلی به ارزش 60% و کنکور با ارزش 40% می‌باشد. مبنای سوابق تحصیلی دروس عمومی دبیرستان و بطور اخص دروس عمومی امتحان نهایی سال دوازدهم می‌باشد. در سوابق تحصیلی دروس تخصصی وزن و جایگاهی ندارند. این امر موجب می‌شود که در طول سال تحصیلی در دبیرستان دروس اختصاصی از سوی دانش‌آموزان و احیانا والدین و معلمین جدی گرفته نشود چرا که آینده رشته تحصیلی دانشگاهی دانش‌آموزان بر مبنای دروس عمومی می‌باشد لذا این مهم باعث می‌شود که یادگیری مفهومی و معنادار جلوه و وزن خاصی در دوران تحصیلی
نداشته باشد. ازسوی دیگر‌، این دروس مبنا و اساس رشته‌های تحصیلی دانشگاهی و بالنتیجه آینده شخص و آینده علمی
کشور را شامل می‌شوند.
مضافا‌، دروس تخصصی دارای وزن 40 درصدی خواهند بود که مواد امتحانی کنکور می‌باشند. برای نتیجه بهتر در کنکور و آینده تحصیلی و شغلی دانش‌آموزان سعی می‌کنند که مهارتها و شیوه‌های پاسخگویی این دروس را بصورت تستی و درنتیجه کوچینگ بیاموزند. لذا در این بخش هم از میزان یادگیری مفهومی و معنادار این دروس کاهسته شده و بالنتیجه آینده علمی کشور را به مخاطره می‌اندازد.
بخش دوم- بحث فنی وتخصصی آزمون و شیوه برگزاری آن
دراین بخش چند نکته و شاخص حائز اهمیت می‌باشند.
1- از مهمترین مولفه‌های هر امتحان و آزمون میزان
" پایایی(Reliability) و روایی (Validity)" آن می‌باشد. در یک آزمون پایا‌، نمره آزمون‌دهنده در دفعات متعدد تغییر خاصی پیدا نمی‌کند. روایی عبارت است از درجه‌ای که آزمون یا اندازه‌گیری به مقدار واقعی نزدیک است. امتحانات تشریحی نسبت به آزمونهای تستی عینی و استاندارد دارای پایایی و روایی / اعتبار کمتری هستند. افزون براین‌، درمورد آزمونهای تشریحی مسئله دیگر
مرتبط با پایایی آزمون‌، " پایایی مصحح (inter-rater reliability)"
می‌باشد که نداشتن پایایی مناسب مصحح می‌تواند آزمون را از پایایی خارج نماید. باید توجه داشت طبق شاخص‌های آزمون سازی‌، پایایی مصحح برای آزمونهای با چند مصحح یکسان برای کل برگه مورد تصحیح یک درس می‌باشد و این نمرات باید درسطح کشور مورد مقایسه و رتبه‌گذاری قرار گیرند اما آنچه که بیشتر آزمونهای امتحان نهایی را دچار مشکل می‌کند همین پایایی مصحح‌ها هستند که در هرشهر متفاوت هستند. بنابراین درمجموع صدها مصحح وجود خواهند داشت و نمی‌توان
" پایایی بین مصححین (intra-rater reliability)" را درنظرگرفت و مشخص کرد. ازطرفی بی‌شک چون این آزمونها آینده تحصیلی و شغلی دانش‌آموز را شکل می‌دهند تعدد و مصححیین در هر شهرمسائلی مانند جانبداری و عدم مساوات را هم به آن اضافه می‌نماید و اگر دراین بین مفسده‌هایی را هم در حوزها و مولفه‌های مختلف اضافه کنیم پایایی و روایی هرآزمون بشدت مورد سوال قرار می‌گیرد و آنها را بدون پایایی و روایی مناسب سنجش و ارزیابی تبدیل می‌نمایند.
2- سطح سوالات و درجه دشواری سوالات ( item difficulty) آزمون‌های مدرسه بخصوص امتحانات نهایی - همانطوریکه هرساله مشاهده می‌شود- براساس اصول علمی نمی‌باشد و تابع مقتضیات‌، مصالح‌، شرایط و میزان برخورداری مناطق و استان‌ها می‌باشد. برای مثال‌، اعتراضات دانش‌آموزان نسبت به سطح و دشواری سوالات ‌، حوادث اجتماعی و غیرمترقبه در یک سال‌، بطور جدی بر سطح دشواری و شیوه امتحان نهایی سال بعد اثر می‌گذارد و در همان سال نیز ممکن است ملاحظاتی صورت پذیرد. این امر بر میزان تمییز دادن سوالات وآزمونها (item discrimination) بسیار اثر منفی می‌گذارد و از درجه و میزان جداسازی آزمون دهندگان براساس توانمندی شان می‌کاهد و مهم اینکه نتایج حاصله از این آزمونها باید برای مقایسه و رتبه‌بندی آزمون دهندگان در معیاری مبتنی بر نورم
‏(norm-referenced) مورد استفاده قرار گیرد. مضافا‌، این روند بر "توزیع نرمال نمرات" اثر گذاشته و آنرا بسمت "توزیع نامتقارن و نامتوازن (skewed distribution)" سوق می‌دهد.
3- این طرح بر همبستگی نمرات هر دانش‌آموز با دانش‌آموز دیگر و بویژه برای دانش‌آموزانی که با نتایج یک سال کنکور بخواهند با داوطبین کنکور سال بعد رقابت کنند اثرات منفی
جدی خواهد گذاشت.
بخش سوم- هزینه‌های اجتماعی و مالی
هر کدام از بخش‌های 60 درصد سوابق تحصیلی و
40 درصد کنکور و یا دوبار کنکور دادن و اعتبار دوساله سوابق موجبات دغدغه‌، استرس و هزینه‌های مادی ‌،
انرژی و زمانی بر دانش‌آموز و خانواده‌اش و بالنتیجه بر کشور ایجاد می‌نماید. توجه نمایید که کنکور صرفا برای 15 درصد از رشته‌های خاص دانشگاهی می‌باشد. اما با طرح کنکور 1402 که بزرگواران تصمیم ساز و تصمیم گیر آن را تنش زا می‌نامند موجبات تنش‌، دغدغه و استرس و هزینه‌های مالی را
بیش از پیش افزوده و بازار کلاس‌های خصوصی درهر بخش را داغ‌تر از گذشته نموده و ممکن است مافیای جدیدی را
هم تولید نماید.
نکته آخر اینکه، بی‌شک اگر در تصمیمات فوق که مبتنی بر تعیین سرنوشت بچه‌های آینده ساز و آینده علمی کشورمی باشد‌، نظرات متخصصین آموزش و بخصوص سنجش و ارزیابی در کنار نظرات مسئولین اداری و سازمانی مربوط لحاظ شود، نتیجه بهتر و علمی‌تری برای آرامش داوطلبین کنکور و خانواده‌های شان و در نهایت برای آینده علمی و آموزشی کشور رقم خواهد خورد و از میزان تنش و استرس و هزینه‌های متعدد در جوانب مختلف
بر دوش دانش‌آموزان ، خانواده‌ها و دولت می‌کاهد.