تنگ ذهنی و گشاد‌نشینی برخی مسئولان!

امید فراغت روزنامه‌نگار شاید گشاد‌نشینی مدیران به دلیل نوع مدیریت‌شان تا حدودی طبیعی باشد! تاریخ ایران پر از گشاده‌خویی و واقعیت‌نگری و همچنین پر از گشاد‌نشینی و تنگ‌ذهنی مدیران بوده است! گشاد‌نشینان، نوکران، چاپلوسان و مفت‌بران سر بار مملکت بوده و به تعبیری همان سوراخ‌کنندگان کشتی هستند که خود و صاحبان‌شان سوار هستند! فناوری و تکنولوژی در قالب داده‌های اجتماعی مسئولان خرد و کلان را در معرض دید عموم قرار داده است؛ بنابراین اگر گفتار و عملکرد مسئولان متناسب با خرد عمومی جامعه نباشد مردم حق دارند چنین مدیرانی را به چالش بکشند. متاسفانه باید پذیرفت که برخی مسئولان نحوه مواجهه با جامعه امروز ایران را نمی‌دانند و به تعبیری هر آنچه بوده، هنوز هم هستند! چنین واقعیتی برای جامعه‌ای که به واسطه فناوری و تکنولوژی تکانه خورده، قابل‌پذیرش نیست. متاسفانه مردم در مواجهه توامان با گشاد‌نشینی و تنگ‌ذهنی برخی مسئولان قرار گرفته‌اند و چنین واقعیتی ادبیات غالب اکثریت جامعه را تحت‌تاثیر قرار داده و مردم سال‌هاست از چنین قشری رنج می‌برند! به عنوان مثال اینکه برخی از نمایندگان مجلس یازدهم به دنبال محدود‌سازی و‌... شبکه‌های اجتماعی هستند باید به آنان گفت دیر از خواب بلند شده‌اید؛ چرا‌که فناوری و تکنولوژی به دادِ جوامع کمتر توسعه‌‌یافته و یا در‌حال‌توسعه رسیده و تکانه چنین جوامعی مثل روز روشن شده است! بنابراین هر گونه تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری در فضایی که منجر به توقف روند حرکت طبیعی جوامع شود، تولید خشم و نفرت خواهد کرد و انباشت هر گونه خشم و نفرتی در فرآیند زمان به شدت آسیب‌زا خواهد شد! به عنوان مثال دیگر باید بیان کرد مردم کره‌شمالی از همان ابتدا تحت‌تاثیر و تحمیل ادبیات یک‌سویه حکمرانان‌شان قرار داشته‌اند و به دلیل قطع ارتباط با دنیای خارج، آنان هیچ تصویری از جوامع دیگر ندارند. بر همین اساس هر آنچه می‌بینند و می‌شنوند را باور دارند. به همین دلیل است که لاغر شدن رهبرشان آنان را به گریه همگانی می‌اندازد! و به تعبیری در قرن بیست‌و‌یکم و در فضایی که ملت‌ها به دنبال تعیین سرنوشت‌شان هستند و خواست و اراده‌شان را به حکمرانان دیکته می‌کنند، آنان در فضای تمام و کمال ارباب‌رعیتی زندگی می‌کنند و حکمرانان‌شان با ارعاب و ترس، روح، روان و اندیشه‌شان را به اسارت برده‌اند! بنابراین وقتی روح، روان و اندیشه جوامع با خرد عمومی جهان اتصال پیدا کرده است و به تعبیری دچار تکانه ذهنی و فکری شده‌اند دیگر نمی‌توان چنین جوامعی را متوقف کرد! می‌شود محصورشان کرد اما باید بپذیرند این حصری‌ست که از دلِ آن آگاهی و روشنگری بیشتر تولید می‌شود. آیا ۲۷ سال حصر و زندان نلسون ماندلای فقید توانست او را از حرکت باز‌ بدارد؟ بنابراین حکمرانان با مردم جوامعی که حتی اندکی طعم و مزه آگاهی و آزادی را چشیده‌ا‌ند، باید با هوشمندی و صداقت و ظرافت گفتار و عملکرد رفتار کنند در غیر این صورت نتیجه‌ای جزء شکست عایدشان نخواهد شد! حکمرانانی که پیوسته در فضای پیش‌بینی و پیشگیری تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری می‌کنند باید بپذیرند فاصله‌شان با ملت‌های تحت‌مدیریت‌شان زیاد است و به تعبیری حکمرانی‌شان بر قلب‌ها نیست! حکمرانان واقعیت‌گرا، حکمرانانی هستند که بر اساس خواست و مطالبات اکثریت جامعه تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری می‌کنند و همچنین در صفحات قابل‌احترام تاریخ قرار می‌گیرند!