نمي‌ بخشيم فراموش نمي‌كنيم

گروه اجتماعي
يك هفته پس از فاجعه، جمعي از خبرنگاران و فعالان رسانه‌اي، از جمله برخي حاضران در اتوبوس سفر به درياچه اروميه مقابل ساختمان سازمان حفاظت از محيط زيست ايستادند تا باز هم بپرسند: چرا؟ صبح روز چهارشنبه شركت‌كنندگان در اين تجمع با شعارهايي خواستار عذرخواهي و استعفاي رييس سازمان محيط زيست و مسببان اين سانحه شدند. يك هفته از آن حادثه واژگوني اتوبوس در بازگشت از بازديد خبرنگاران محيط زيست از طرح احياي درياچه اروميه گذشته است، بازديدي كه با واژگون شدن اتوبوس، مصدوميت شماري از خبرنگاران و از دست رفتن جان مهشاد كريمي خبرنگار ايسنا و ريحانه ياسيني خبرنگار ايرنا به پايان رسيد. اين سفر براي تهيه گزارش از فعاليت ستاد احياي درياچه اروميه و به دعوت اين ستاد و سازمان حفاظت محيط زيست انجام شده بود. در عين حال در روزهاي گذشته رفتار زبان بدن و شيوه واكنش‌هاي عيسي كلانتري، رييس سازمان حفاظت از محيط زيست به صورت خاص موجي از انتقادها را در پي داشته است. 
ايسنا گزارش داده است كه در پايان تجمع خبرنگاران و فعالان رسانه‌اي كه مقابل سازمان محيط زيست برگزار شد بيانيه‌اي هم قرائت شده: «در بخشي از اين بيانيه با انتقاد از نحوه برخورد رييس سازمان محيط زيست و برخي ديگر از مسوولان مرتبط و ضمن يادآوري تعداد بالاي تصادفات و تلفات جاده‌اي در ايران به ويژه در دو سانحه اخير (واژگوني اتوبوس خبرنگاران و تصادف مرگبار اتوبوس سربازمعلم‌ها)، تاكيد شد كه بايد با نظارت دقيق‌تر، وضع قوانين كاربردي‌تر و تامين امكانات به‌روزتر، يك‌بار براي هميشه جلوي اين ميزان مرگ‌ومير و سوانح جاده‌اي گرفته شود.» ساعتي بعد هم اسحاق جهانگيري، معاون اول رييس‌جمهور در حاشيه نشست هيات دولت به خبرنگاران گفت: «دستگاه‌ها خبرنگاران را به‌طور مرتب براي بازديد از طرح‌هاي خود دعوت مي‌كنند اما متاسفانه اتفاق ناگواري افتاد كه دستگاه مربوطه نبايد از اين اتفاق شانه خالي كند و بايد اقدام مناسبي در اين رابطه انجام دهد.»
به خاطر ريحانه، مهشاد و ديگران
خبر جان باختن دو خبرنگار در آذربايجان غربي وقتي با تصاوير چهره‌هاي جوان‌شان همراه شد خيلي زود از دايره همكاران و اهالي رسانه فراتر رفت و سر از ميان مردم درآورد. در ميان افسوس‌ها، تصاوير ويديوي كوتاهي از صداي اعتراض و چهره پردرد زينب رحيمي، خبرنگار محيط زيست و از مسافرهاي اتوبوس منتشر شد كه خيلي زود حواس‌ها را متوجه مسووليت اين سازمان در فاجعه كرد. زينب رحيمي روز گذشته و يك هفته پس از خاطره تلخ سفرش همراه با ساير اهالي رسانه در تجمع مقابل سازمان محيط زيست حاضر شد. ساعاتي پس از اين تجمع بود كه او به «اعتماد» مي‌گويد كه در اين تجمع بيشترين مطالبه استعفاي كلانتري بوده است و البته اينكه نهادهاي مسوول هرچه زودتر سهم جرم اشخاص و نهادهاي مختلف در اين حادثه را بررسي و تعيين كنند و اينكه هر كدام به فراخور جرم خود مجازات شوند. 
سابقه‌اش در آشنايي با سازمان محيط زيست چه مي‌گويد؟ فكر مي‌كند تجمع آنها تاثيري در فرآيند رسيدگي و پاسخگويي سازمان خواهد داشت؟ «مساله اين است كه من از سازمان قطع اميد كرده‌ام. كساني هم كه آمده بودند به اين سازمان اميدي نداشتند. وقتي رييس اين سازمان حتي يك عذرخواهي هم نمي‌كند ديگر توقعي از آن نيست. در ضمن عملكرد خود اين سازمان در مورد آن سفر بايد مورد بررسي قرار بگيرد. درخواست ما اين است كه به صورت ويژه قوه قضاييه و نهادهايي غير از سازمان محيط زيست ابعاد مختلف اين ماجرا را پيگيري كنند. ما هنوز نمي‌دانيم آيا اتوبوس از همان اروميه كه ما سوار شديم ترمز نداشته يا اينكه در آن جاده ترمز ناگهاني خراب شده. اساسا چرا از اين اتوبوس استفاده شده. ابهامات زيادي وجود دارد كه به آنها پاسخ داده نشده. حركت امروز جلوي سازمان شكل گرفت، چراكه ميزبان آن بازديد سازمان محيط زيست بود. اميدوارم با اين تجمع كه مطالباتش مطالبات جامعه رسانه‌اي بود اين روند تسريع شود.»
رحيمي در آن تصادف آسيب ديده بود، مانند تمامي حاضران در آن حادثه علاوه بر جراحت جسمي، شاهد حادثه‌اي بود كه بار سنگين رواني بر همه آنها تحميل كرده است. در اين يك هفته پس از حادثه چه كساني براي كمك به تسكين اين دردها آمده‌اند. رحيمي مي‌گويد: «از طرف انجمن صنفي روزنامه‌نگاران روانپزشكي تماس گرفت كه براي مشكل خواب كه پس از آن حادثه پيش آمد نسخه نوشت. يك بار هم خود سازمان محيط زيست بيمارستان پارس را معرفي كرد كه خدمات پزشكي ارايه مي‌دادند. اما نكته اين است كه وقتي در اروميه بوديم و نيروي انتظامي براي ثبت شكايت خبرنگاران حاضر در اتوبوس آمد، به ما گفت بايد پزشكي قانوني برويد تا جراحات بدني شما را ثبت كنند اما سازمان محيط زيست سريع تدارك ديد كه ما را از اروميه به تهران برگرداند. در آن شرايط روحي هم به ذهن‌مان نرسيد كه قبل از بازگشت بايد حتما به پزشكي قانوني مراجعه كنيم تا اين مصدوميت‌ها ثبت شود. يادم هست وقتي مامور نيروي انتظامي گفت بايد برويد پزشكي قانوني، آقاي كلانتري هم كه حاضر بود گفت نه اينها مي‌خواهند برگردند و هواپيما آماده است.» بعد از آن هم ديگري نهادي ماجرا را پيگيري نكرد و به قول او از اين جهت كاملا تنها ماندند. 


او كه صداي اعتراضش را خطاب به رييس سازمان محيط زيست بلند كرده بود حالا فكر مي‌كند اين اعتراض‌ها كه به نام دو خبرنگار جان‌باخته صورت مي‌گيرد آيا ممكن است منجر به تغييري شوند؟ «من تمام تلاشم را مي‌كنم. من نتوانستم مهشاد را نجات دهم و هنوز هم به لحاظ روحي خيلي به هم ريخته‌ام. هنوز نمي‌توانم باور كنم كه بچه‌ها نيستند. اما وقتي در لحظاتي سعي مي‌كنم با واقعيت كنار بيايم، فكر مي‌كنم كه شايد اگر بتوانيم اين ماجرا را پيگيري كنيم تا پروتكل و منشوري براي بعد از اين تدوين شود شايد بچه‌ها هم در آرامش بيشتري باشند. اينكه اگر نهادها و سازمان‌هاي مختلف تصميم مي‌گيرند خبرنگاران را به بازديد و سفر ببرند و از امكانات و توان آنها به نفع خودشان استفاده كنند حداقل بايد دستورالعملي باشد كه از وقوع اتفاقات مشابه جلوگيري شود. اگر مثلا براي حمل و نقل ملزم به اين بودند كه از وسيله ايمن استفاده كنند و سراغ وسيله از رده خارج نروند، يا قبل از سفر خود سازمان محيط زيست يا ستاد احيا موظف مي‌شدند اين خودرو را به يك مركز معاينه فني موثق بفرستند، حتما اين اتفاق‌ها نمي‌افتاد.» از اينجا به بعد به نظر او به همت اهالي رسانه بستگي دارد كه اين مطالبه را پيش ببرند تا پس از اتفاقي كه اينقدر تاثير غمباري داشته است، دست‌كم شايد اتفاقات مثبتي از دلش درآيد كه هم نقش دستگاه‌هاي دولتي را مشخص كند و هم آگاهي بخش خود خبرنگاران به حقوق‌شان باشد: «فضاي خبرنگاران محيط زيست اين‌گونه است كه خيلي مناعت طبع دارند.
 فكر مي‌كنند اگر در مورد هتل بپرسند يا اينكه سفر هوايي است يا زميني يا اينكه با چه وسيله‌اي قرار است جابه‌جا شوند شايد حمل بر بي‌ادبي يا توقع زياد شود. اما تجربه‌هاي متعددي كه در سفر با سازمان محيط زيست داشتم (كه اين نمونه آخرش واقعا فاجعه بود) نشان مي‌دهد كه ما مسير را اشتباه رفته‌ايم. خطاي ما هم بوده است كه اين مسائل را قبل از سفر پيگيري نمي‌كنيم. بايد حق خودمان بدانيم و حتي بتوانيم تصميم بگيريم كه آيا مي‌خواهيم در چنين سفري شركت كنيم يا نه.»