روزنامه ابتکار
1400/04/14
چرا برنامههای صبحگاهی دیگر چندان موفق نیستند؟ خمیازه به وقت صبح!
گروه فرهنگ و هنر – تا همین چند سال پیش، صبحها که تلویزیون را روشن میکردیم شبکههای مختلف در حال پخش برنامههای صبحگاهی بودند، برنامههایی متنوع با محتوایی مفید، همراه با اجرای مجریانی مسلط و با دانش کافی. اما حالا چند سالی است که دیگر خبری از آن برنامههای متنوع نیست و شاید خیلیها ترجیح بدهند تکرار چند ده باره یک سریال قدیمی را نگاه کنند تا برنامههای صبحگاهی فعلی.تا چند سال پیش بیشتر شبکههای تلویزیون ساعات اولیه صبح را به پخش برنامههای صبحگاهی اختصاص میدادند؛ برنامههایی که شاید نتوانیم عملکرد و ساختار و محتوای همهشان را مثبت ارزیابی کنیم اما در بین آنها میتوان به چند نمونه موفق نیز اشاره کرد.
اما از چه زمانی برنامههای صبحگاهی در صدا و سیما رایج شد؟ شبکه یک سیما پرچمدار آغاز برنامههای صبحگاهی در تلویزیون است که با برنامه «صبح بخیر ایران» روند پخش این برنامهها را در تلویزیون رقم زد. این برنامه روتین صبحگاهی که شاید قدمتش از خیلی برنامهها و آثار نمایشی تلویزیون بیشتر باشد از سال ۱۳۷۳ فعالیت خود را آغاز کرد. اقبال واحدی و رحمان نظاماسلامی از جمله مجریان این برنامه بودند که سالها در این برنامه اجرا کردند. این برنامه، آیتمهای مختلفی داشت و شاید اولین برنامه تلویزیونی بود که از ساعت 6:30 تا 7صبح را به کودکان اختصاص داد، آیتم سفرنامه هم در این برنامه بسیار مورد توجه قرار گرفت چون به شهرهای مختلف سفر میکردند و همین مساله باعث شد مردم برای دیدهشدن شهرشان در این برنامه تلاش کنند. همه این جذابیتها تا یکجایی برای مخاطب بود، چون مخاطبان تلویزیون همیشه بهدنبال تازگی و خلاقیت در یک برنامه تلویزیونی هستند.
اما برنامه «صبحبخیر ایران» از یکجایی، به تکرار افتاد و خلاقیت در سروشکل دادن به آیتمها را فراموش کرد. بعد از 20سال مدیران وقت شبکه یک تصمیم گرفتند برنامه دیگری برای وقت صبحگاه بسازند. یک برنامه جایگزین کردند اما بازهم نتوانستند مخاطب را جذب کند و دوباره به همان «صبحبخیر ایران» بازگشتند و این شبکه درحال حاضر مشغول پخش برنامهای است که دیگر مانند سالهای آغازین خود، در جذب مخاطب موفق نیست.
بعد از موفقیت این برنامه، شبکههای دیگر سیما نیز به تبعیت از این برنامه تولیدات دیگری را روانه آنتن کردند. «مردم ایران سلام» یکی از همین برنامهها بود که میتوان آن را یکی از برنامههای موفق تلویزیون در برنامههای صبحگاهی دانست. برنامهای که هم از لحاظ اجرا و هم بهلحاظ برنامهسازی موفق بود و یکی از دلایل موفقبودن این برنامه را باید کارگردانی و تیم سردبیری آن دانست که تمام طراحی و تلاشها مبتنیبر این گزاره بود که برنامه به تکرار نیفتد. مردم ایران سلام بنا به خواست برنامهسازانش، در اوج موفقیت و بلوغ به پایان رسید. «مردم ایران سلام» از سال ۱۳۸۵ از شبکه دو تلویزیون ایران به مدت ۲۰ماه پخش شد. رضا شهیدیفر، مجری و تهیهکننده این برنامه بود.
«حالا خورشید» در شبکه سه هم توانست در زمان پخش، مخاطبان زیادی را جذب کند. اجرای خوب رضا رشیدپور و همینطور نقش فعال رسانههای شبکه اجتماعی هم این فرصت را ایجاد کرده بود که این برنامه بتواند بیشتر بر مشکلات و دغدغههای جامعه ایران تمرکز شود. موفقیت این برنامه تاحدی بود که تا مدتی به وقت عصرگاهی شبکه سه سیما آمدند.
درست است که این برنامهها را میتوان نمونههایی موفق در زمینه تولیدات صبحگاهی دانست اما حالا مدتی است که دیگر برنامههای صبحگاهی کیفیت سابق را ندارند و حتی ممکن است مخاطبان ترجیح بدهند از شبکههایی نظیر تماشا یا نمایش، تکرار یک سریال قدیمی را نگاه کنند. اقبال واحدی که عمر اجرایش در برنامههای صبحگاهی به ۲ دهه در تلویزیون میرسد با اشاره به برنامههای صبحگاهی این روزها و اینکه چرا این برنامهها مثل سابق انرژی لازم را ندارند، گفت: متاسفانه برنامههای صبحگاهی رنگ و لعاب ندارد و هر شبکهای را بزنید برنامهها شبیه به هم شدهاند. همه دور یک میز در حال گفتگو هستند و خلاقیت جدیدی ندارند.
وی ادامه داد: بیننده هم گیج میشود و نمیداند کدام را ببیند، زمان ما شبکهها کمتر بود بیننده تکلیفش مشخصتر بود. برنامههای گفتوگو محور زمان میخواهد، باید زمان داشته باشید تا مطلبی را از اول ببینید و شاهد یک گفتوگوی مفصلتر باشید ولی مخاطب صبحگاهی در کل میتواند نیم ساعت پای تلویزیون بنشیند و در همان زمان باید به او انرژی و اطلاعات روزش را بدهید، بیننده صبح باید آماده تحرک شود نه اینکه ولو شده باشد جلو تلویزیون.
واحدی بیشترین مشکل را در ساختار این برنامهها دانست و عنوان کرد: تعریف برنامه صبحگاهی این است که مخاطب انرژی بگیرد، خبرهای آب و هوا یا ترافیک را بشنود و با انرژی و اطلاعات بیشتری سر کار برود.
این مجری باسابقه تصریح کرد: اکنون رقابتی غیرمنطقی بین شبکهها ایجاد شده است و شاید اگر همه برنامهها را جمع کنند و هزینه را یک کاسه کنند یک برنامه جذاب تولید شود که فضای عامتری داشته باشد و بهتر بتواند بیننده را به تماشا ترغیب کند.
وی با اشاره به برنامه صبحگاهی خود در یکی دو دهه پیش عنوان کرد: ما آن زمان در برنامهها سفرنامه داشتیم، به استانهای مختلف میرفتیم و از هر استانی اطلاعاتی داده میشد مردم هم این برنامه را میدیدند و برایشان مهم بود به استانهایشان برویم. الان اما همه برنامهها در تهران و در استودیوها ضبط میشوند و برنامه صبحگاهی با دیگر برنامههای تولیدی و گفتگومحور فرقی ندارد. حتی میشود در یک روز چند قسمت برنامه را با مهمانان مورد نظر ضبط کرد چون قرار نیست با ساختار برنامه صبحگاهی پیش بروند.
وی درباره مخاطب این برنامهها عنوان کرد: برنامههای صبح هم باید حرفی برای بیننده داشته باشد و به لحاظ خبری یا تصویری نکتهای را به مخاطب عرضه کنند اما مخاطب میبیند با ندیدن برنامهها، چیزی را از دست نداده است و آنها را پیگیری نمیکند. گاهی این برنامهها را خود مدیران شبکهها هم نمیبینند و صرفاً پر کردن آنتن است. واحدی با اشاره به برنامه سازی در زمان خود اظهار کرد: ما در آن زمان خیلی برای «صبح بخیر ایران» زحمت کشیدیم، دوربین از تهران خارج شد و به مکانهای مختلف میرفتیم. ما میگفتیم طلوع خورشید معجزه هر روزه است تا اگر کسی امکانش را نداشت و منزلش به گونهای بود که طلوع را نمیدید، ما طلوع را نمایش میدادیم. برنامههای صبحگاهی زنده پخش میشود تا باران و برف و گرما و سرما را ببینید.
این مجری قدیمی تلویزیون درباره اینکه خودش چقدر این برنامههای صبحگاهی را دنبال میکند، گفت: خیلی نمیبینم، گاهی حتی برخی از شبکهها را انتخاب میکنم و مجریانی را میبینم که اسامیشان را بلد نیستم و این یعنی مجری نتوانسته است با مخاطب ارتباط بگیرد.
وی درباره اینکه ساختارهای قدیمی هنوز هم جوابگو هستند یا به تکرار نرسیدهاند؟ بیان کرد: برنامه صبحگاهی تعریف و ساختاری دارد که طبق آن پیش میرود مثل مستندهای راز بقا که هنوز جذابیت دارد و هنوز هم در این مستندها جنگل و رودخانه و حیوانات را نشان میدهند و چیزی عوض نمیشود اما تکراری هم نیست.
واحدی در پایان درباره حضور بیش از حد مدیران و مسئولان سازمانی در برنامههای صبحگاهی عنوان کرد: زمان ما آرزوی مدیر و وزیر بود که آنها را به برنامه دعوت کنیم اما حالا دائم مدیران در برنامهها حضور دارند که شاید هزینهای هم بابت حضورشان در برنامه بپردازند اما فقط حضورشان برای مدیران سازمان خودشان جذاب است. این برنامهها مخاطب عام دارند و از کودک و نوجوان تا زن و مرد میان سال بیننده آنها هستند و باید از گفتگوهای رپورتاژی فاصله گرفت.
در این چند سال برنامههای پرمخاطب یک به یک تبدیل به برنامههایی کپیشده از دیگران یا برنامههایی متوسط شدهاند که شاید کمتر بتوانند در جذب مخاطب موفق عمل کنند. به نظر میرسد صدا و سیما برای آنکه بتواند در رقابت با شبکههای خارجی و همچنین شبکههای اجتماعی حرفی برای گفتن داشته باشد، لازم باشد از مشاورانی کاربلندتر مشورت بگیرد.
سایر اخبار این روزنامه
واکسیناسیون بیبرنامه و بسیار کند ادامه دارد
واکسیناسیون ایرانیها در همسایگی
ژوبین صفاری
عبور از انکار بحران
چرا برنامههای صبحگاهی دیگر چندان موفق نیستند؟
خمیازه به وقت صبح!
آغازی بر پایان واگرایی سیاسی؟
همفکری با گروههای سیاسی برای ایجاد اجماع فراگیر
مذاکرات احیای توافق هستهای ایران؛ ادامه یا توقف؟
گره کور برجام
دولت باید از اقشار ضعیف حمایت ویژه کند
سرنوشت خطرناک اقتصاد با تداوم کرونا و تحریم
روحانی در جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی دولت:
کالاهای اساسی و ضروری، تولید و به میزان کافی تامین و وارد شده است
کشتی ارتباطی با اسرائیل ندارد
جزئیات حمله به یک کشتی و ادعا علیه ایران
واکنش جهانپور به افزایش سفر ایرانیان به ارمنستان برای تزریق واکسن کرونا:
چون تاریخ مصرف دارد، به توریستها تزریق میکنند
دولت باز فراجناحی و دوستان آن
کرملین:
ناتو عامل بیثباتی است
درخواست ایران از نهادهای بینالمللی برای پیگیری پرونده۴ دیپلمات ربوده شده ایران در لبنان