اخبار ویژه

  حبس اطلاعات و آمار پس از کوتاهی در تولید مسکن
حبس آمار و اطلاعات بخش مسکن طی سال‌های اخیر تاکنون زاویه دید بازار برای دستیابی به تحلیل‌های دقیق از واقعیت‌های بازار ملک از یک سو و همچنین کارشناسان و سیاستگذاران برای ارائه راهکار و اتخاذ برنامه‌های کاربردی و موثر در حوزه تامین مسکن را محدود کرده است.
روزنامه «دنیای‌اقتصاد» از روزنامه‌های حامی دولت در گزارشی نوشت: در حالی که طی سال‌های اخیر طیف‌های فعال و اثرگذار بر تحولات بازار مسکن اعم از مردم و متقاضیان مسکن، کارشناسان، دولت و مجلس به نوعی درخصوص ضرورت و اولویت سیاستگذاری در حوزه تامین مسکن به اتفاق نظر رسیده و ساخت‌وساز در هسته میانی شهرها و درون بافت‌های مرکزی را مهم‌ترین اقدام برای تامین مسکن می‌دانند اما ضعف آمار و اطلاعات در این زمینه، عملا عملکردهای انجام‌شده را در این حوزه در هاله‌ای از ابهام قرار داده است.
به‌خصوص طی ۸ سال اخیر، هر چهار گروه مهم در بازار مسکن(مردم و متقاضیان، کارشناسان، دولت و مجلس) ساخت‌وساز و سرمایه‌گذاری در بافت‌های فرسوده و ناکارآمد شهری را مهم‌ترین ضرورت برای اجرای طرح‌های تامین مسکن عنوان کرده‌اند. در سال‌های اخیر نیز انواع و اقسام قوانین و منابع برای نوسازی بافت‌های فرسوده و هسته‌های میانی شهرها در نظر گرفته و مصوب شده است.


با این حال به دلیل ضعف ارائه آمار و اطلاعات در ادوار زمانی مشخص، دقیقا مشخص نیست که در دوره‌های زمانی یک سال اخیر، دو سال گذشته، چهار سال اخیر و همین طور۸ سال گذشته، چه تعداد واحد مسکونی به تفکیک در هر کدام از شهرها و استان‌های کشور در محدوده بافت‌های فرسوده ساخته شده است. بررسی‌ها نشان می‌دهد حتی اگر این آمارها موجود باشد به صورت مشخص و متمرکز منتشر نشده است به همین علت مشخص نیست در سال‌های اخیر چه تعداد واحد مسکونی در چه مناطقی ساخته شده است.
براساس قانون برنامه ششم توسعه سالانه ۳۰۰ هزار واحد مسکونی باید در بافت‌های فرسوده احداث شود. اما در حالی که انتظار می‌رفت به صورت دوره‌ای و در فواصل زمانی مشخص آمار جزئی و مشخصی از عملکرد متولی نوسازی در بافت‌های فرسوده منتشر شده و اطلاع‌رسانی شود عملا این اتفاق رخ نداده است. آمار و گزارش عملکرد متولی مسکن درخصوص وضعیت آیتم‌های موثر در این بازار از جمله گزارش‌های مربوط به تحولات قیمت و حجم معاملات مسکن، آمار مربوط به ساخت و ساز و همچنین حجم سرمایه‌گذاری در این حوزه در واقع مهم‌ترین خط‌کش‌، دماسنج و ترازوی سنجش نبض بازار مسکن و ساخت‌وساز محسوب می‌شود.
در واقع آمار مربوط به تحولات قیمت مسکن به منزله دماسنج بازار، آمار مربوط به عملکرد متولی مسکن در این بخش به منزله خط‌کش ارزیابی اقدامات و آمار مربوط به حجم سرمایه‌گذاری و ساخت‌وساز‌ها نیز در حکم ترازوی سنجش بازار مسکن و ساخت‌وساز است.
این در حالی است که هم‌اکنون این سه ابزار سنجش در هر کدام از این سه گروه به درستی کار نمی‌کند. هم‌اکنون این آمارها از سوی متولی مسکن به طور مشخص و در فواصل زمانی معین منتشر نمی‌شود. این در حالی است که در مقطع‌زمانی حساس کنونی که در آستانه تغییر دولت واستقرار کابینه جدید قرار داریم این آمارها و اطلاعات برای دولت جدید بسیار مهم است. دولت آینده باید بداند که مهم‌ترین خواسته طیف‌های حاضر در بازار مسکن که موضوع نوسازی بافت‌های فرسوده است طی ۸ سال گذشته به چه سرانجامی رسیده است و اهداف تعیین‌شده در این زمینه تا چه میزان محقق شده است. انتقاد روزنامه هوادار دولت از رفتار نمایشی برخی دولتمردان با مردم
یک روزنامه اصلاح‌طلب حامی دولت، با انتقاد از برخی طلبکاری‌های دولتمردان نوشت: هیچ راهی جز پذیرش مسئولیت کارهایی که انجام داده‌اید، وجود ندارد.
آفتاب یزد در گزارشی با عنوان «اما و اگرهای طلبکارانه» می‌نویسد: در دو سوره سجده و مومنون به صراحت گفته شده؛ برخی که مدعی هستند اگر چنین شده بود، چنان می‌کردند، قطعا دروغ می‌گویند... روحانی می‌گوید: «اگر دو ویروس ترامپ و کرونا نبود، امروز رشد اقتصادی بدون نفت کشور 4/1 درصد و رشد اقتصادی با نفت 3/8 درصد بود، تورم امروز 11/5 درصد، نرخ دلار زیر پنج هزار تومان، رشد سرمایه‌گذاری 4/7 درصد بود و حجم تولید ناخالص کشور 22 درصد بیشتر از آن چیزی می‌بود که امروز شاهد آن هستیم.
بیژن نامدار زنگنه می‌گوید: اگر به عقب بازگردیم وزیر نمی‌شوم. من برای تحقق آرزوی بزرگی وزیر شدم تا تولید نفت و گاز کشور را بالا ببرم و درآمد آن به عنوان اهرم، صرف سرمایه‌گذاری و توسعه کشور شود اما عده‌ای در داخل و دشمنان در خارج اجازه ندادند تا تولید نفت ایران در 43 سال گذشته حتی به چهار میلیون بشکه در روز برسد.
امروز اگر از علی دایی، علی کریمی، علی پروین، مهدی مهدوی‌کیا، احمدرضا عابدزاده و خداداد عزیزی بپرسیم اگر به گذشته بازگردید چه تصمیمی را عملی نمی‌کنید قطعا خواهند گفت: «اگر به گذشته بازگردیم فوتبالیست نخواهیم شد». دلیل این نگفتن نیز روشن است، آنچه پیموده‌اند را پذیرفته‌اند و سرافکندگی در آن نمی‌بینند چون هم لذت فردی بردند هم ملتی را شاد کرده‌اند. به‌راستی اگر علی دایی فوتبالیست نمی‌شد الان چکاره بود؟ در کجای تاریخ این سرزمین و جهان فوتبال قرار داشت؟ شاید ورزشی‌ها بگویند اگر به گذشته بازگردیم مثلا به این تیم یا آن تیم نخواهیم رفت. اما هرگز نخواهند گفت اگر به گذشته بازگردیم، فوتبالیست نخواهیم شد!
روحانی 8 سال رئيس‌جمهور بوده است. زنگنه بارها برای وزیر نشدن فرصت داشت، اما این شدن‌ها و نشدن‌ها قطعا بر آنچه به انجام رسیده تاثیری نداشته است چون وقتی به گذشته بازگردیم، هم روحانی دوران بدون ترامپ و کرونا در اختیار داشته، هم زنگنه فرصتی برای فاصله گرفتن از میز وزارت اما حالا که اسب از نفس افتاده را می‌خواهند لگام بزنند تازه یادشان آمده، وضعیت موجود، نتیجه تصمیمات دیروز و امروز آنها است پس به جای آن که بگویند اگر به گذشته بازگردیم سعی می‌کنیم وزیر داناتری باشیم به آسانی می‌گویند اگر به گذشته بازگردیم اساسا وزیر نمی‌شویم در حالی که اگر همین امروز «رئيسی» از آنها دعوت به همکاری کند با سینه‌‌ای ستبر خواهند پذیرفت!
این اما و اگرهای دولتمردان حقیقت ندارد، طلبکارانه و برای فرار از زیر بار مسئولیت است اصلا شو و نمایش است و اگر نه چه کسی روحانی را می‌تواند مجاب کند که حتی اگر ترامپ و کرونا هم نیامده بودند دلار در همان مسیری حرکت می‌کرد که امروز ایستاده، چون اساسا حسن روحانی با یک هدف قدم به پاستور گذاشت و همان یک هدف نیز در میانه راه گم شد!
بیاییم با زنگنه در بزنگاه‌هایی که می‌توانسته وزیر نشود و شده، مباحثه کنیم تا باور کنید حرفی برای گفتن ندارد منتها این روزها از نتیجه این همه سال بر مسند وزارت بودن خویش ناراضی است و چون نمی‌خواهد مسئولیت اعمال و رفتارش را بپذیرد این‌گونه جواب می‌دهد.
این روزها داریم به اما و اگرهای طلبکارانه نگاه می‌کنیم و زندگی درهم فروتنیده مردم و فقط می‌گوییم، این اما و اگرهای طلبکارانه نیز دلیلی است بر بی‌لیاقتی و کژسلیقگی شما که اگر به گذشته بازگردید نه تنها در همین مسیر قرار خواهید گرفت که چه‌بسا تندتر و رهوارتر خواهید تازاند، پس دست بردارید از این همه بی‌صداقتی! کارگران اعتراض کردند حقوق مدیران نفتی افزایش یافت!
دولت به بهانه اعتراضات کارکنان عملیاتی صنعت نفت، سقف 2/5 میلیون تومانی افزایش حقوق و مزایا را برای «تمامی» کارمندان دولت برداشته است. اقدامی که هیچ توجیهی ندارد و صرفاً در راستای تأمین منافع حداکثری نجومی‌بگیران است.
به گزارش روزنامه جوان اخیراً کارگران پیمانکاری نفتی در مورد دستمزدهایشان اعتراضاتی داشتند. نکته اینجاست که در پی اعتراضات کارگری تصمیماتی در بودجه اتخاذ شد که حقوق مدیران دولتی افزایش یابد.
افزایش هزینه‌های جاری به امید برجام موجب شد تا هزینه‌ها به شدت افزایش یابد، به حدی که باعث تورم شد و مردم هم باید مالیات بدهند و هم اینکه ارزش پولشان را از دست دهند. در چنین شرایطی دولت در پی اعتراض کارگران پیمانکاری برخی مناطق نفتی نسبت به حقوقشان، تصمیماتی را در هفته‌های پایانی فعالیت خود اتخاذ کردند که به رشد هزینه‌های جاری منتج می‌شود و در عین حال به جای افزایش حقوق کارگران، حقوق کارمندان مدیریتی افزایش می‌یابد. برخی منتقدان درپی ‌دستکاری حقوق‌ها و بالطبع هزینه‌های جاری دولت معتقدند، دولت فعلی باید از هرگونه تصویب مصوبه‌ای که انجامش بر عهده دولت بعدی است، خودداری کند و به‌جای تصویب این دست مصوبات هزینه‌زا باید به فکر کاهش هزینه‌ها باشد
براساس قانون بودجه سال جاری سقف افزایش حقوق و مزایا (مندرج در تبصره ۱۲ قانون بودجه) برای تمامی کارمندان دولت 2/5 میلیون تومان لحاظ شده بود که با تصویب نامه اخیر هیئت‌دولت این سقف حذف شده است. در حالی که مجلس در زمان بررسی قانون بودجه مصوب کرده بود، سقف افزایش حقوق و مزایای کارمندان دولت در سال جاری باید ۲۵ میلیون ریال باشد، دولت مصوب کرد این رقم صرفاً محدود به بخشی از حقوق و مزایای پرداختی به آنها باشد.
همانطور که در مصوبه جدید دولت کاملاً مشخص است، بخشی از حقوق و مزایای دریافتی کارمندان، یعنی فوق‌العاده‌ها و مزایای مندرج در حکم کارگزینی (یا عناوین مشابه) از محدودیت مندرج در جزو یک بند الف تبصره ۱۲ قانون بودجه امسال مستثنی شده‌اند. به عبارت دیگر، در حالی که مجلس مصوب کرده بود سقف افزایش حقوق و مزایای کارمندان دولت در سال جاری باید 2/5 میلیون تومان باشد، دولت مصوب کرده است که این رقم صرفاً محدود به بخشی از حقوق و مزایای پرداختی به آن‌ها باشد و در سایر بخش‌ها یعنی فوق‌العاده‌ها و مزایای مندرج در حکم کارگزینی (یا عناوین مشابه) دولت مجاز باشد هر اندازه که صلاح می‌داند حقوق و مزایای کارمندان دولت را افزایش دهد. عادت سوءمدیریت از برجام و بنزین تا برق و مرغ!
فهرست طولانی سوءمدیریت در دولت فعلی، دلیل خدشه در اعتماد عمومی را نشان می‌دهد و دولت جدید به ریاست آقای رئيسی باید برای احیای اعتماد مردم تدبیر کند.
جهان‌نیوز ضمن طرح موضوع فوق خاطرنشان کرد: این روزها خاموشی‌های مکرر و تقریبا بی‌برنامه، مردم را دلخور کرده است و کم‌کاری دولت در عقب‌ماندگی از برنامه ساخت نیروگاه مشهود است. ضمن اینکه نصب کنتورهای هوشمند برق هم با عقب‌افتادگی جدی همراه است.
«من خودم صبح جمعه فهمیدم». این جمله روحانی مثل نمکی روی زخم مردم بود؛ مانند بنزینی روی آتش. مردم که تا یک ساعت قبل از گرانی بنزین به آنها گفته شده بود خبر گرانی بنزین کذب است، یک‌باره با افزایش سه‌برابری قیمت بنزین مواجه شدند؛ این در حالی بود که در اوایل دولت روحانی ابتدا سهمیه‌بندی بنزین و دونرخی بودن را با یک طومار ادعا حذف کردند. پس از چهار سال همان افرادی که این دو طرح را حذف کردند، با یک طومار تعریف و تمجید از دونرخی و سهمیه‌بندی به یک‌باره شروع به اجرای این دو طرح کردند. نه عذرخواهی کردند و نه گفتند خسارت چند هزار میلیاردی عدم اجرا در این چهار سال چه شد؟
برجام را بدون ضمانت اجرا امضا کردند. هول شدند و تعهدات ایران را داوطلبانه، اول انجام دادند. وقت مطالبه تعهدات ایران دست‌شان خالی بود چون گفته بودند امضای کری تضمین است! اما به خاطر این فضاحت تندیس‌شان را ساختند، صدها سکه هم پاداش گرفتند!
به مردم گفتند وارد بورس شوید و همه چیزتان را به بورس بیاورید. مردم اعتماد کردند، جیب دولت پر شد، سرمایه مردم گروگان گرفته شد، مردم متضرر شدند، هیچ‌کس نه عذرخواهی کرد نه جواب‌شان را داد.
اداره دولت را با تحقیر مردم در صف‌های سبد کالا شروع کردند. در آخر دولت هم قیمت مرغ را پله‌پله نجومی کردند. ناکارآمدی در تهیه و توزیع کار را به جایی رساند که حتی مردم برای همین مرغ نجومی هم صف بایستند و...
اولویت دولت آقای رئيسی، احیای اعتماد عمومی است. خاتمی به مردم بی‌اعتنایی کرد مردم هم به نامزد مورد نظر او رأی ندادند
عضو فراکسیون اصلاح‌طلبان در مجلس ششم می‌گوید حمایت اصلاح‌طلبان از همتی در انتخابات اشتباه بود، همان‌گونه که حمایت از روحانی اشتباه بود.
ناصر قوامی این سخنان را در حالی ادا کرده که کارنامه دولت روحانی پس از 8 سال، موجب نارضایتی شدید مردم شده اما آقای قوامی پس از 8 سال که صدای مردم از این سوء مدیریت و خلف وعده‌ها درآمده و دولت روحانی در حال اتمام است، حمایت از او را اشتباه می‌خواند؛ و حال آن که امثال وی همان چهار سال قبل که خاتمی دم از «تکرار» می‌زد و برادر وی می‌گفت ما اصلاح‌طلبان تضمین وعده‌های خاتمی هستیم، انتقاد می‌کرد.
ناصر قوامی در گفت‌وگو با نامه‌نیوز و در پاسخ این سؤال که «جریان اصلاح‌طلبی انگار روز به روز گسترده‌تر می‌شود، آنقدر که افرادی مثل علی لاریجانی، ظریف و حتی ناطق نوری نیز در موارد و مواقعی به این جریان می‌چسبند. دلیل این موضوع چیست؟»، می‌گوید: تفکر اصلاح‌طلبی ریشه در دوران انبیا دارد. همه پیامبران برای انجام اصلاح در جامعه آمدند و به گفته اندیشمندان اگر این‌ها نبودند بشریت صدها سال عقب‌تر از حالا بود. اصلاحات در ایران نیز از زمان مشروطه آغاز شد.
این تفکر ادامه داشت و دو دوره هم مجلس خوبی تشکیل شد تا اینکه مجلس را به توپ بستند و بعد هم رضاخان آمد و مجدداً استبداد برگشت. انقلاب نیز با هدف اصلاح انجام شد. از این مقدمه می‌خواهیم نتیجه بگیریم که تفکر اصلاح‌طلبی بسیار گسترده است.
به نظر من هشتاد درصد مردم ایران تفکر اصلاح‌طلبی دارند. ممکن است این افراد با ما یعنی اصلاح‌طلبانی که در رأس امور هستند و خود را نماینده یک جریان سیاسی می‌دانند، مشکل داشته باشند اما تفکرشان تفکر اصلاح‌طلبی است.
وی در ادامه درباره این که مردم به دعوت خاتمی برای رأی دادن به همتی و ائتلاف جمهور (شورای شهر تهران) بی‌محلی کردند، گفت: اگر به دعوت آقای خاتمی بی‌توجهی شد، دلیلش بی‌توجهی او به تفکر اصلاح‌طلبانه مردم بود. آقای خاتمی اشتباه کرد. به هر حال او که مصون از اشتباه نیست. باید از آقای خاتمی انتقاد کرده و بگوییم که چرا خلاف تفکر اصلاح‌طلبانه مردم عمل کردید منتها نباید او را کنار بگذاریم.
قطعاً با یک اشتباه نمی‌شود او را کنار گذاشت. باید با او صحبت کرد. من از ارادتمندان او و آقای کروبی هستم و چوبش را هم خورده‌ام و نوش جانم. اما به اینها اعتراض دارم، چرا چنین کاری کردند؟ همتی که اصلاً اصلاح‌طلب نبود. یا روحانی که اصلا اصلاح‌طلب نبود، نباید از این‌ها حمایت می‌کردند.
یادآور می‌شود آقای همتی در انتخابات اخیر ریاست جمهور 2/4 میلیون رأی کسب کرد و نفر اول ائتلاف جمهور نیز موفق به کسب 32 هزار رأی در تهران شد.    
سایر اخبار این روزنامه