روزنامه وطن امروز
1400/04/17
کارهایی که دولت 7 سال انجام نداد!
هادی بیگینژاد*: برای ساخت یک نیروگاه در کشور ما عرف بر این است که 7 سال زمان لازم است. از روزی که تصمیم به ساخت گرفته میشود تا روزی که یک نیروگاه به بهرهبرداری برسد، حدود 7 سال زمان میبرد. از روزی که تصمیم میگیریم یک نیروگاه را به سیکل ترکیبی تبدیل کنیم تا روزی که واحد بخار آن وارد مدار شود تقریبا 3 سال زمان میبرد به شرط آنکه منابع مالی مورد نیاز آن وجود داشته باشد و تصمیم قطعی برای انجام کار گرفته شود. فرسودگی تجهیزات در کشور ما یکی از مسائلی است که با آن مواجه هستیم. این فرسودگی موجب اتلاف میشود؛ وقتی میخواهیم فرسودگی را کم کنیم تا تلفات انرژی کمتر شود، نیاز است پشتیبانی لازم وجود داشته باشد و از لحاظ مالی تامین اعتبار لازم صورت گیرد، ضمن اینکه ماشینهایی برای جابهجاییها فراهم باشد؛ از این رو پشتیبانی یک تصمیم، بسیار اهمیت دارد. اگر بخواهیم فرسودگی شبکه را در کل کشور رفع کنیم- در صورتی که مشکل مالی را برطرف کنیم- 3 سال زمان لازم است. اما برای صرفهجویی در حوزه برق و گاز احتیاج داریم به اینکه برای استفاده از کولرها و بخاریهای کممصرف، برنامهریزی کنیم. برای این مساله نیاز است ابتدا در بودجه سالانه این موضوع دیده شده و زیرساختهای آن برای استفاده در کل کشور فراهم شود، که این اقدام نیز خود چند سال زمان میبرد. در حال حاضر 54 هزار مگاوات برق در کشور تولید میشود که میتوان این میزان را تا 57 هزار مگاوات هم در سال 1400 افزایش داد. اما در پیک مصرف حدود 65 هزار مگاوات برق نیاز داریم تا با خاموشیها مواجه نشویم و اگر بخواهیم نیاز واقعی کشور را در نظر گرفته و مصرف صنایع را پاسخگو باشیم، به 75 هزار مگاوات برق نیاز داریم. متاسفانه به بسیاری از کارخانجات و صنایع، برق ندادیم و همین باعث شده بلاتکلیف بمانند. گله میکنند که ما کارخانه را آماده کردیم تا مورد بهرهبرداری قرار گیرد اما دولت نمیتواند به این کارخانهها برق بدهد تا کارشان را شروع کنند. اگر این نیازها را هم در نظر بگیریم باید کسری 20 هزار مگاواتی را تامین کنیم اما اگر بخواهیم نیاز روزانه را تامین کنیم، کسری 11 هزار مگاواتی داریم. * راهکارها راهکار برونرفت از این شرایط این است که یا نیروگاه بسازیم یا نیروگاههای گازی که سیکل ترکیبی ندارند را وارد واحد بخار کنیم و یا اینکه فرسودگی شبکه را کمتر کرده و تلفات برق را کاهش دهیم، همچنین از کالاهای کممصرف استفاده کنیم تا در مصرف انرژی صرفهجویی شود که این امر هم نیاز به سرمایهگذاری دارد و هم به کار فرهنگی و تشویق مردم. هر کدام از این روشها بین 3 تا 7 سال زمان نیاز دارد. گرفتاریهایی که امروز پیدا کردهایم ریشه در 7 سال پیش دارد. اگر دولت از 7 سال پیش به این مساله فکر کرده بود امروز شاهد این مشکلات نبودیم و اگر امروز هم به دنبال حل این مشکل نباشیم سال آینده وضعیت بدتر از امروز خواهد شد که این جای نگرانی دارد. برق هستهای را باید توسعه دهیم، نیروگاه هستهای در مقایسه با نیروگاههای سیکل ترکیبی عمر طولانیتری دارد و اگر در این زمینه سرمایهگذاری کنیم تا حدود زیادی نسبت به نیروگاههای حرارتی بهصرفهتر است. میتوانیم سبد انرژی کشور را با آوردن برق هستهای به چرخه مصرف متنوع کنیم. وقتی این موارد را جمع میکنیم، مشاهده میشود ابتدا نیاز به یک برنامه مناسب داریم تا مشکل برق حل شود. بعد از اینکه راهبرد را طراحی کردیم باید رابطه مالی را تنظیم کنیم تا روشن باشد با چه رابطه مالیای میتوان این مشکلات را حل کرد. در نهایت به مجری خوب برای پشتیبانی در اجرا و در برخی موارد به قوانین خوب نیاز داریم که در مجلس باید این نیاز برطرف شود. اگر این موارد را از امروز آغاز کنیم میتوانیم در 7 سال آینده امیدوار باشیم مشکلات امروز وجود نخواهد داشت اما اگر امروز سستی کنیم مشکل برق حلنشده باقی خواهد ماند. چندی پیش در مجلس در نطقی گفتم موضوع برق در کشور ما مانند بمب ساعتی است که بزودی منفجر خواهد شد. امروز در حالی کشور با بحران قطع برق مواجه است که هنوز این بمب به طور کامل منفجر نشده است. اگر به مشکل برق توجه جدی نشود و آنقدر به لحاظ مالی بر سر این بخش بزنیم که بخش خصوصی جرأت ورود به این حوزه را نداشته باشد، نتیجهای حاصل نخواهد شد. به موازات این قضیه مشکل گاز را هم داریم که بتازگی این مشکل با افت تولید در پارس جنوبی خود را نشان داده است. این افت تولید سال به سال بیشتر میشود. برداشت ما در پارس جنوبی طبق برنامه نبود و بخشی از آن به موضوع افت تولید برمیگردد که در سالهای آینده خود را بیشتر نشان خواهد داد. بخش خانگی در زمستان به گاز نیاز دارد؛ ضمن اینکه نیروگاههای کشور نیز به گاز نیاز دارند تا تولید برق کنند. در نتیجه با این شرایط در زمستان هم خاموشی خواهیم داشت. بنابراین هم در بحث گاز و هم برق باید از دستگاههایی که کممصرفترند استفاده کنیم؛ در این صورت میتوانیم به موازات افزایش تولید برق، کاهش مصرف داشته باشیم تا کشور از بحران در حوزه برق و گاز نجات پیدا کند. طبق برنامه ششم، دولت باید سالانه 5 هزار مگاوات برق تولید میکرد و تولید برق هستهای باید گسترش مییافت اما گسترش نیافت به طوری که فازهای 2 و 3 آن همچنان روی زمین مانده است؛ برای صادرات برق بخش خصوصی وارد عمل نشد؛ در حوزه نیروگاههای گازی که باید سیکل ترکیبی میشدند اقدامات جدی نشد؛ این بخشی از مجموعه کارهایی است که در طول 7 سال اخیر از سوی دولت انجام نشد و بر زمین ماند که حاصل آن شرایط امروز کشور در زمینه قطعیهای مکرر برق است. * عضو کمیسیون انرژی مجلس