روزنامه آفتاب یزد
1400/04/19
«سهم خواهی»؛ پله نخست رانت، فساد و ناکارآمدی
شاید داستان تقابل حسن روحانی و بدنهی اصلی اصلاحطلبان علی الظاهر چندان ارتباطی به دولت سیزدهم و شخص سید ابراهیم رئیسی نداشته باشد اما در واقعِ امر باید گفت مسیری که پیش روی هشتمین رئیس جمهوری ایران قرار دارد همان مسیر ۹۲ تا ۱۴۰۰ است یعنی تن دادنِ ناشیانه به سهم خواهی ها، نزدیک و دور شدنهای مصلحت اندیشانه اما نابخردانه به طیفهایی از یک جناح سیاسی و وادادگی مفرط به حلقهی اول و دومی که ریاست جمهوری و شخص حسن روحانی را احاطه کرده بودند. داستان حسن روحانی و چهار چهره یعنی «واعظی، نهاوندیان، نوبخت و آشنا» به عینه میتواند برای رئیسی به گونهای که احاطهاش کردهاند تکرار شود. در این یادداشت اطمینان خاطر به رئیسی دادهایم که خطری از جانب اصلاحطلبان او را تهدید نخواهد کرد چالشی نیز با اصلاحاتیها نخواهد داشت اما سهم خواهی نمایانِ جبههی پایداری و برخی اصولگرایان این نگرانی را به وجود آورده که لغزشی هرچند اندک، رئیسی را در میدانی پر تنش و حساس تنها گذارد آن گاه که از اصلاحطلبان نمیتوانند توقعی داشته باشند اصولگرایان نیز به دلیل رنجیده شدن ترجیح بدهند گِردِ دایرهی قدرت نچرخند، این وضعیت نه تنها بعید نیست که از آنچه میاندیشیم نیز نزدیک و نزدیکتر است!آفتاب یزد - رضا بردستانی: هیچ حزب، دسته و گروهی خواهان عدمِ موفقیت یک دولت با هر ذهنیت و دکترینی که در سیاست از آن پیروی کند - اصلاحطلب یا اصولگرا - نیست که اگر چنین فرضی را بپذیریم باید در تعاریف خود درباره «وفاداری»، «میهندوستی» و «انقلابیگری» تجدید نظر کنیم حتی آن دسته از اصلاحطلبانی که ۹۲ و ۹۶ به دور از تعصبات حزبی، یک «رئیس جمهور اصولگرا» را حامی شدند تا راهی پاستور شود نیز، خواهان عدمِ موفقیت به دلیل جبهه و جناحِ سیاسیِ او نبودند که اگر چنین بود، علی رغم تحلیلهای «کیهان» و ادعاهای «محمودواعظی»؛ اساساً «حسن روحانی» به نزدیکیهای «پاستور» نیز نمیرسد چه رسد به سکنای هشت ساله!
این مقدمه از آن جهت نوشته شد که یک موضوع را روشن کنیم و آن تفاوت اصلاحطلبان و بخشی از اصولگرایان است به این تعبیر که لایههای تندروی اصولگرایی، زیر سایهی «دلواپسی» و «دولت در سایه» همه کار برای به شکست انجامیدن بخش یا بخشهایی از برنامههای دولت حسن روحانی - حداقل در بخش سیاست خارجی - علی رغم مطلع بودن از این مهم که چنین تصمیماتی از دایرهی دولت و وزارت امورخارجه بیرون است و بالاترین مقامات در «شورای عالی امنیت ملی» به انجام وعدم انجام هر اقدامی در این حوزه رای میدهند؛ کردند و در نهایت همانی شد که آنها میخواستند یعنی با روی کار آمدنِ یک ترامپِ بدعهد و یک آمریکای نامطمئن و نیز یک ویروس منحوس، عملاً دولت یازدهم و دوازدهم به یک دولت تماماً ناکارآمد تبدیل شد و اما، این تمام ماجرا نبود!
> نسبت کارگزاران به اصلاحات؛
مترادف با جبههی پایداری به اصولگرایان است
دولت حسن روحانی اگرچه با حمایت تمامی احزاب و گروههای اصلاحطلب، پیروزِ میدان دو انتخابات شد اما زنبیل به دستهای کارگزارانی به سادگی توانستند دولت اعتدالیِ حسن روحانی را مجاب کنند تا همهی سهمِ اصلاحات را یک جا در «انبان» آنها جای دهد پس اگر میبینیم بسیاری از اصلاحطلبان از روحانی و تیم پنج نفرهی: «نهاوندیان، آشنا، واعظی، نوبخت و شخص حسن روحانی» گلایه دارند نه به این دلیل که که در کابینه و ردههای مدیریتی دولتین اول و دوم «حسن روحانی» سهمی نداشتند بلکه به دلیل خاصه خرجیهای دولت برای کارگزارانیها و نوشتن به پای همهی اصلاحطلبان بود.
شاکله و بینش دولتِ نخست حسن روحانی برای اصلاحطلبان مسجل شد که اصلاحات عملاً در دولت حسن روحانی جایگاهی نخواهد داشت و هرچه هست نصیب و بهرهی کارگزارانیها است از نیروهای کارگزارانی که در بدنهی استانداریها به کارگماشته شدند تا کارگزارانیهایی که بدون تعیین وقتِ قبلی در پاستور، آیند و روند داشتند و همین مسئله باعث شد روحانی عملاً دستِ گرم و مهربانِ حمایتیِ اصلاحطلبان را از فردای انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۶، دیگر روی شانهی خود
احساس نکند.
نمودِ عینی و واقعیِ این دلخوری، عدم حمایت از بسیاری از برنامههای دولت روحانی و روانه شدن نقدهای استدلالی، متقن و علمی به بدنهی تصمیم گیر دولتهای اول و دوم روحانی بود که با چاشنیِ حمایت پیدا و پنهان رسانههای اصولگرا، پایگاه مردمیِ دولت را روز به روز نحیفتر و بیبنیانتر کرد تا جایی که عملاً اصلاحطلبان تصمیم جدیِ خود از اعلامِ حمایت از نامزدِ غیر اصلاحطلب و نزدیک به دولت را نمایان ساخت در این میان تلاش به شکست انجامیدهی کارگزارانیها برای مجاب کردنِ اصلاحطلبان موید این مهم بود که به قول محمود احمدینژاد: «آن ممه را لولو برد و خورد»!
> مسائل دولتِ حسن روحانی به سید ابراهیم رئیسی چه ارتباطی دارد؟!
شاید خواننده معترض شود که ماجراهای اصلاحاتیها و حسن روحانی به اصطلاح چه دخلی به سید ابراهیم رئیسی و اصولگرایان دارد؟!
در پاسخ به این عده باید گفت؛ تا یک جای کار، هیچ ارتباطی(!) و اساساً باید رئیس دولت سیزدهم خوشبختتر نیز باشد زیرا
اصولگرایانی که پیگیر، منتقد هر برنامه و حرکت حسن روحانی بودند، همراه او خواهند بود و از این بابت اندک نگرانیای نیز وجود ندارد اما نکتهی باریک و غمانگیز داستان همین جا است که سیدابراهیم رئیسی همانند حسن روحانی، توسط سهم خواهانی تا بن دندان مسلح به سلاح رسانه و تریبونهای خاص و نیز گلوگاههایی نظیر مجلس محاصره شده است. اصلا با نیم نگاهی به لیستهای گمانه زنی متوجه میشویم نزدیک به ۱۵ نمایندهی مجلس، دهها وزیر و مدیر احمدینژادی و چندین و چند مهرهی شناخته شدهی جبههی پایداری مترصد ورود به بدنهی اصلی دولت هستند؛ مترصد بودنی که نقطهی آغازینِ چانه زنی آنها وزارت خانههای نان و آبدار است و کمِ کم ماجرا استانداری و مدیریتهای کلان در جایگاههای سیاسی و دیپلماتیک!
> آقای رئیسی! از جانب اصلاحطلبان خیالتان راحت؛
اصولگرایانِ سهم خواه را دریابید
نه با سید ابراهیم رئیسی تعارف داریم و نه بیمی از جبههی پایداری و اصولگرایان. بیهیچ تردید و هراسی میگوییم اصلاحطلبان وادادگی از دایره قدرت را حداقل تا ۱۴۰۴ پذیرفتهاند، این گروه حتی به انتخابات مجلس ۱۴۰۲ نیز نمیاندیشند پس خیالِ سیدابراهیم رئیسی از بابت این موضوع میتواند راحت باشد اما و آیا اصولگرایان و سهم خواهانِ این جناح نیز، خیالی آسوده برای رئیسی باقی خواهند گذاشت؟ مسلماً خیر!
این که ما از رئیسی توقعی نداریم و به دنبال پست و صندلی نیستیم برای نیم تای بالای روزنامهها است واقعِ ماجرا را باید در پسِ پشت پرده و در نُه توی پستوهای قدرت جست و جو کرد همان جایی که برای برجام نسخه میپیچند، برای مسائل اقتصادی راهکار میدهند و برای سیستم ادارهی مملکت مدعی هستند!
اصلاً وقتی یک عده را مینشانند پای سیستمهای رایانهای تا به دفعات نام مهرههای خودشان در سایت معرفی شده برای مدیریتها درج شود یعنی از بخشداریهای کوچک تا وزارتخانههایی نظیر نفت و خارجه و کشور و اقتصاد برنامه داشته برای خود سهمیه در نظر گرفته اند!
ما - در معنای رسانههای اصلاحطلب - نمیتوانیم رئیسی را منع یا تشویق کنیم که فلان راه را برود یا نرود اما در مقدمهای کوتاه، سرنوشت تلخِ حسن روحانی را پیش روی او قرار دادیم که این روزها هیچ کس صدای او را نمیشنود، کسی با او کاری ندارد، حتی وزرای او نیز دیگر رغبتی به حتی ملاقات با او ندارند این مسئله یک شبه رخ نداده است این نتیجهی هشت سال بیتوجهی، قدرنشناسی و الک دولک بازی یاران روحانی با کسانی است که اعتبار و جایگاه و پایگاه خود را برای رئیس جمهور شدنِ روحانی به بادِ فنا دادند و این موضوع اگر رئیسی را نگران نکند روزگاری نه چندان دور قطعاً او را نادم و سرخورده خواهد کرد!
> «سهم خواهی»؛ پلهی نخست رانت و فساد و ناکارآمدی
اختیار تام تمام دولت سیزدهم با سید ابراهیم رئیسی است او میتواند ۱۸ احمدینژادی، ۱۸ عضو جبهه پایداری، ۱۸ نمایندهی مجلس یا حتی ۱۸ چهرهی مخالف برجام و مناسبات بینالمللی را در راس ۱۸ وزارتخانه قرار دهد، جای هیچ اعتراضی حداقل برای اصلاحطلبان وجود ندارد اما و آیا اصولگرایان را نیز میتوان نادیده گرفت؟! قدر مسلم پاسخ به این پرسش نیز منفی است.
سهم خواهی یک شیوهی غیر اخلاقیِ سیاسی است اما رئیس جمهوری که با شعار مبارزه با فساد و رانت و زیاده خواهی آمده است، رئیس جمهوری که با اعتماد مردم وفادار به نظام و ایران برگزیده شده است و رئیس جمهوری که در پیشینهاش صدها شعار مبارزه علیه فساد مهندسی شده وجود دارد قطعاً میداند «سهم خواهی»؛ پلهی نخست رانت و فساد و ناکارآمدی است.
این که برخی تلاش میکنند ابراهیم رئیسی را از اصلاحطلبان دور کنند خنده دارد است چون اصلاحطلبان تا اصلاح ثانوی «دردسترس نیستند» اما همان عده، همانهایی هستند که با انتشار لیستهای گاه توهینآمیز - به دلیل جایگاهی که برای برخی چهرههای بیمایه در نظر گرفته اند! - به اصطلاح گمانه زنی به راه انداخته اند؛ عرصه را روز به روز برای رئیس جمهور منتخب تنگ و تنگتر خواهند کرد اما چند موضوع مثل روز روشن است و آن این که:
= استفاده از نمایندگان مجلس، صدها پرسش بیجواب را به دنبال خواهد داشت؛ هم رهبری مخالفت آشکار کردهاند و هم دلیلی ندارد حوزههای انتخابیه را بدون نماینده گذاشت.
= استفاده از دشمنان قسم خوردهی برجام و تعاملات بینالمللی نیز مردم را نگران خواهد کرد، مردمی که زیر فشار سهمگین تحریمها کمرشان شکسته است.
= استفاده از نیروهای وفادار به احمدینژاد نیز فرضیهی دولت سوم احمدینژاد را قوت خواهد بخشید.
= استفاده از نیروهای دانه درشت جبههی پایداری نیز اثبات خواهد کرد حق همیشه با سهم خواهان است مگر خلاف آن اثبات شود.
بیرونِ از این ماجراها، جای این پرسش همچنان خالی است که آیا سید ابراهیم رئیسی به یکبار تصمیم به حضور در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ گرفته است؟! مسلماً این پرسش نیز پاسخی جز جواب منفی ندارد! پس اگر این موضوع را قبول داریم و میپذیریم پس لابد متوجه خواهیم بود که؛
= رئیسی راهِ رفتهی احمدینژاد و حسن روحانی را نخواهد پیمود!
= رئیسی اسیر و تسلیم سهم خواهان نخواهد شد
= رئیسی مردم را فدای باندهای قدرت و ثروت و سیاست نخواهد کرد...
و این یعنی جز اینها اگر رخ داد نباید چندان به موفقیت سید ابراهیم رئیسی در چهارسالهی پیش رو دل بست مضاف بر این که اگر چنین شود رئیسی نخستین رئیس جمهور چهار سالهی ایران لقب خواهد گرفت. اگر توضیحات کافی است... بسم الله!
سایر اخبار این روزنامه
«سهم خواهی»؛ پله نخست رانت، فساد و ناکارآمدی
عدهای خواب و خیال خودشان را مطرح میکنند
بی ثباتی مزمن
هدف کاخ سفید چین است
زورگیری عجیب در ترافیک اتوبان کرج-قزوین
یزد خود را به رخ جهانیان کشید
روزی مهم برای یزد و یزدیها
تزریق روزی ۱۰۰ هزار دوز واکسن کرونا از امروز
به بهانه ثبت یزد به عنوان شهر میراث جهانی در یونسکو
افزودن سهم سببیت قطع برق در تصادفات رانندگی
قیرپاشی دربیابان شیرپاشی درخیابان
کابینه نوین وزرای نواندیش
پیک پنجم حاصل مدیریت دقیقه نودی
روزی مهم برای یزد و یزدیها