از گل تا «دسته گل»

محمد معصومیان
گزارش نویس
شاید شما هم در حین قدم زدن در پارک آرام محله از نزدیک شاهد نوجوانانی بوده باشید که در یک دورهمی ساده زیر درخت سبز یک نخ گل را دست به دست می‌کنند و بلند بلند می‌خندند یا درازکش روی چمن با هدفونی در گوش موسیقی گوش می‌دهند. تصویری گاه تکراری که این روزها در هرگوشه از تهران و شهرستان‌ها دیده می‌شود. سال‌هاست که کارشناسان و پزشکان از پایین آمدن سن اعتیاد می‌گویند. یک روز 16 سال، یک روز 15 سال، یک روز 13 سال. هر یک سال پایین آمدن این سن می‌تواند چه پیامدی داشته باشد؟ اصلاً چگونه کار به اینجا کشیده که دسترسی به مواد مخدر در برخی نقاط راحت‌تر از خرید پیتزا شده است؟ چه کسی مقصر است؟ خانواده؟ جامعه یا مدیریت مبارزه با مواد مخدر؟ این دود به چشم چه کسی می‌رود؟
آن‌طور که آمارها می‌گویند سن شروع مصرف مواد در ایران نزدیک به 15 سال است. اما هرازگاهی مسئولی استانی یا شخصی از دیده‌هایش مبنی بر پایین‌تر بودن این سن می‌گوید. اگر 15 سال، سن آغاز مصرف باشد و حتی اگر فرض را بر این بگذاریم که شروع اعتیاد با موادی مانند گل باشد؛ این می‌تواند آغاز یک پایان تلخ باشد. دکتر علیرضا نوروزی، روانپزشک مرکز ملی مطالعات اعتیاد معتقد است همه چیز از بستر یک خانواده ناکارآمد آغاز می‌شود؛ چه کودکی که از مادری معتاد به دنیا می‌آید، چه فردی که خانواده برای تسکین درد به او مواد سبک می‌خوراند و چه آن نوجوانی که بواسطه پدر و مادری معتاد مواد در دسترس دارد. نوروزی می‌گوید: «فرد قبل از اینکه به دنبال مواد برود حال بدی را تجربه می‌کند و برای تسکین سراغ مواد می‌رود و این مسأله به ناکارآمدی خانواده، مدرسه، محله و اجتماع برمی‌گردد که حال خوب، توانایی دلبستگی و تعلق خاطر را در نوجوان به‌وجود نیاورده است.»


نوروزی معتقد است، خانواده باید محیطی شاد و شیرین برای کودک خود ترتیب دهد تا از این طریق بتواند انتظارات و ارزش‌های مطلوب را با زبانی روشن در کودک درونی کند: «اگر فرد در خانواده و جامعه‌ای کارآمد بزرگ شود، هیچ محرک بیرونی نمی‌تواند مجال بروز پیدا کند.» آن‌طور که او می‌گوید، راه ساده برای توجیه علل اعتیاد نوجوانان موارد بیرونی است مانند الگوهای مصرف در فیلم و سریال یا موسیقی‌های زیرزمینی که سبک زندگی متفاوتی را تبلیغ می‌کند: «خانواده ، مدرسه، محله و اجتماع باید بستری برای تأیید و تشویق کودک و رشد دادن استعدادهایش فراهم کند و این خاطرات را در ذهن فرد ثبت کند.»نوروزی با اشاره به این نقش‌ها از شرایطی می‌گوید که جامعه ناتوان از برآورده کردن این نیازهاست: «باید زندگی متعادل و رضایتمندانه‌ای برای افراد خانواده ایجاد کنیم تا کودک این خانواده در ریل درست حرکت کند و اگر در این ریل حرکت نکرد باید بفهمیم که این ریل‌گذاری جذابیت ندارد.»
کودک امروزی تا چند سالگی در خانه و زیر نظر خانواده بزرگ می‌شود؟ اگر پدر و مادر خانواده شاغل باشند خیلی زود کودک در مهدکودک و مدرسه با ارزش‌ها و افراد جدیدی روبه رو می‌شود. اردشیر گراوند جامعه شناس، معتقد است خانواده درصد پایینی در شکل‌دهی کودک دارد و این کلیت نظام اجتماعی است که تأثیرگذاری بیشتری روی فرد دارد: «شرایط اقتصادی سخت در کنار جامعه‌ای با 14 میلیون پرونده قضایی که 6 میلیون خانواده را درگیر کرده و 18 هزار طلاق سالانه و موارد بسیاری که نشان می‌دهد خانواده هم مریض است.»
او پدر و مادر را بخشی از کلیت بزرگ می‌داند که ناکارآمد است و نمی‌تواند از پس مشکلات خود بربیاید. او شرایط اقتصادی را دلیل بزرگ شدن اقتصاد منفی یا همان شبکه‌های پیچیده توزیع مواد می‌داند که هر روز با موادی تازه و اثرگذاری بیشتر درحال حمله به نوجوانان است: «این سیستم سعی می‌کند برای تولید ثروت تهاجمی عمل کند و برای در اختیار گرفتن بازار از سطوح پایین سنی آغاز کرده است.»سعید صفاتیان کارشناس و تحلیلگر اعتیاد از آخرین گزارش سازمان ملل که چند هفته پیش منتشر شده می‌گوید که نشان‌دهنده وضعیت نامناسب اعتیاد در همه کشورهای دنیاست. وضعیتی که نشان دهنده هر چه بیشتر زنانه شدن اعتیاد و پایین آمدن سن اعتیاد دارد.
او با انتقاد از ساختار مدیریت اعتیاد در کشور می‌گوید: «ما یک دبیرخانه مبارزه با مواد مخدر داریم که در طول سال از دولت بودجه می‌گیرد برای مبارزه، اما نکته‌ای که وجود دارد این است که نگاه کلی در این مجموعه همواره امنیتی، انتظامی و قضایی بوده که این تقریباً مغایر با سیستم کشورهای موفق در زمینه مبارزه با مواد مخدر است.» او با توجه به سال‌ها فعالیت در حوزه مدیریت کلان مبارزه با اعتیاد معتقد است کشور ما باید مانند کشورهای موفق دنیا در این زمینه از حضور جامعه‌شناس یا روانشناس یا پزشک در مدیریت این حوزه استفاده کند.
از نظر صفاتیان اگر می‌خواهیم سن اعتیاد کاهش پیدا نکند باید روی پیشگیری کار کنیم. او بر اساس مطالعات صورت گرفته، می‌گوید 17 درصد افراد بالای 15 سال ما میل به مصرف دارند که رقم بزرگ و ترسناکی است: «ما باید روی کاهش تقاضا کار کنیم و در کنارش با عرضه مقابله کنیم. اما با مدیرانی که سابقه امنیتی قضایی یا انتظامی دارند نگاه و بودجه به‌سمت مقابله با عرضه رفته است که البته در این زمینه هم موفقیت‌های بسیاری داشته‌ایم.»
او معتقد است آموزش و پرورش باید زمان و تمرکز بیشتری روی آموزش دانش‌آموزان برای آگاه‌سازی آنها در رابطه با اعتیاد بگذارد و یک کلاس توجیهی با نیروی آموزش ندیده آن هم سالی یک ساعت، گره ای از کار باز نمی‌کند. او مسأله مهم دیگر در مدیریت را مسئولانی می‌داند که برنامه‌های کوتاه مدت در زمینه مبارزه دارند درحالی که کشورهای دنیا یک برنامه را حتی با تغییر مدیران با جدیت دنبال می‌کنند: «من وقتی با مدیران پیشگیری کشورهای دیگر صحبت می‌کنم، می‌گویند من یک سال است که آمده‌ام اما برنامه ما از 10 سال پیش آغاز شده و من با افتخار همان راه را ادامه می‌دهم اما در ایران طرف می‌گوید من که می‌خواهم 3 سال باشم چرا کاری را شروع کنم که 10 سال طول می‌کشد؟ من آخر 3 سال به کی بگویم چکار کرده‌ام؟ پس رها می‌کنند.» او فشار سازمان غذا و دارو روی ستاد مبارزه با مواد مخدر برای عرضه متادون از طریق داروخانه‌ها را غلط می‌داند و تبعات آن را پایین آمدن بیشتر سن اعتیاد در کشور ارزیابی می‌کند: «یک سال پایین آمدن سن اعتیاد یعنی 300 هزار نفر نوجوان به سمت مواد مخدر رفته‌اند. همین یک سال پایین آمدن یعنی نوجوانی که از 13 سالگی متادون و گل مصرف می‌کند و این یعنی در 16 یا 17 سالگی دچار توهم و هذیان می‌شود و این فرد دیگر نه نیروی کار است، نه فعال سیاسی و اقتصادی و نه می‌تواند خانواده تشکیل بدهد.»حسن رفیعی روانپزشک و پژوهشگر اما برخلاف تمام ادعاها معتقد است سن اعتیاد در ایران آن‌طور که پژوهش‌های او و همکارانش با موضوع بررسی وضعیت اعتیاد در کشور برای ستاد مبارزه با مواد مخدر نشان می‌دهد پایین نیامده است. آن‌طور که او می‌گوید در سال‌های 77، 83، 86 و 97 سراغ افرادی رفته‌اند که در مراکز درمانی، زیرپل‌ها، مراکز ترک و زندان‌ها بوده‌اند و در این میان در سال 77 از بین 1500 نفر 12 سالگی پایین‌ترین سن بوده اما میانگین سنی 33 سال و 6 دهم بوده است. در سال 83 از بین 4 هزار و 800 مورد، 11 سالگی پایین‌ترین سن بوده و میانگین سنی 33 سال و چهار دهم. در سال 86 از بین 7 هزار و 700 نفر، 15 سال کمترین سن بوده اما میانگین 32 سال و شش دهم و در سال 97 هم از بین 20 هزار نفر 15 سالگی کمترین سن بوده درحالی که میانگین سن 35 سال بوده است: «میانگین سنی نشان می‌دهد شاید به‌صورت موردی افرادی در سنین پایین مصرف را شروع کرده‌اند اما این مسأله ارزش آماری ندارد و نمی‌توان آن را به کل تعمیم داد.»چه سن اعتیاد در کل کشور و با فراوانی زیاد پایین آمده باشد یا نه، نمی‌توان از این موضوع راحت گذشت. باید هرچه زودتر فکری به حال خانواده‌ها و سیستم آموزشی کشور در سطح کلان کرد تا آگاهی در این زمینه بالا برود. باید تبعات اعتیاد را هزاران بار گفت و نشان داد و فراموش نکرد که پیشگیری مهمتر از مقابله است.