روزنامه خراسان
1400/04/20
غواصی زیر سایه مرگ
لحظاتی را در ذهنتان تجسم کنید که دریادلی رهسپار اعماق خلیج فارس میشود تا به محل کارش که سازههای آبی غولپیکر، خطوط و لولههای نفت و گاز و ... است، برسد و ساعتهای ممتد و طولانی به بازبینی و تعمیرشان مشغول شود. تصور ساعتها حضور در اعماق دریا توسط غواصانصنعتی و به خطرافتادن جان و سلامتیشان همچون آسیب و صدمه به عضوهای حیاتی بدن مانند سیستم اعصاب مرکزی، ریه و قلب، لرزه بر تن هر انسانی میاندازد و آدم را در بهت و حیرت فرو میبرد. تهدیدهای ناشی از حملات احتمالی موجودات و جانوران دریایی مانند، کوسه و مارهای دریایی را هم بگذارید روی دیگر سختیها، حساسیتها و طاقتفرسایی شغلشان. «مهدی الیاسپور» از جمله غواصانصنعتی است که خلیجفارس هر روز از وی و همکارانش میزبانی میکند و سالهاست که با دهها وسیله ریز و درشت به دل آب میزند و باید چنان دقت و موشکافی به خرج دهند تا زحمت پیمودن صدها متر برای رسیدن به نقطه مد نظر کاری به هیچوپوچ نگذرد. در پرونده امروز زندگیسلام با الیاسپور که هم اکنون خودش مدیر یک شرکت غواصی است درباره ماهیت این شغل، سختیها و علاقه خودش به این حرفه که کمتر به آن پرداخته شده و اطلاعات زیادی درباره اش منتشر نشده، گفتوگو کردیم. شغلمان ارائه خدمات غواصیصنعتی به شرکتهای نفتوگاز است عشق به ماجراجویی باعث انتخاب شغل غواصی صنعتی از سوی الیاسپور بوده که دربارهاش میگوید: «از دوران بچگی ماجراجو بودم و همیشه کناردست کسی که مشغول کار فنی بود؛ میایستادم تا از کارش سر درآورم. سال 82 به طوررسمی وارد حرفه غواصیصنعتی شدم، البته زمان ما ورود به این حوزه خیلی سخت بود، چون آموزشگاههای کمتری نسبت به الان وجود داشت. با این حال در اولین دوره غواصی صنعتی شاگرد اول شدم. سال 2009 دورههای غواصی بینالمللی و تکنسینی را در یک مدرسه انگلیسی واقع در سنگاپور گذراندم. کارمان دقیقا ارائه خدمات غواصیصنعتی به شرکتهای نفتوگاز، بنادر و دریانوردی است. این را با افتخار میگویم که عاشق و سینهچاک کار خودم هستم.»در آب بهوسیله یک بسکت جابهجا میشویم وی درباره ساعات کاری عملیات غواصی صنعتی و فعلوانفعالات ناشی از تنفس گازها در اعماق دریا هم میگوید: « معمولا کارمان 24 ساعت شبانهروز و در دو شیفت 12 ساعته انجام میشود، مگر این که هوا توفانی باشد یا نیازی به حضور تیم غواصی نباشد. این را بگویم که تنفس اکسیژن تحت فشار، فوقالعاده خطرناک و سمی است. همچنین اگر غواص اکسیژن 100 درصدی را بالای عمق 8 متری تنفس کند و در عین حال فعالیتاش هم بیشتر شود، دچار تشنج و مسمومیت با اکسیژن میشود، بدنش قفل میکند و مغز به شش برای تنفس فرمان نمیدهد. طبق قوانین استاندارد و اصول ایمنی نباید از گاز نیتروژن در عمقهای بالاتر از 50 متر استفاده شود، چون خیلی دیر از بدن خارج میشود. در عمق بالای 50 متر، از گاز هلیاکس که مخلوطی از اکسیژن و هلیوم با درصدهای متغیر اکسیژن است استفاده میکنیم.» او ادامه میدهد: «در عمق زیاد غواص نباید بیش از 35 دقیقه در آب بماند، چون اکسیژن روی بدنش تاثیر میگذارد. زمانی هم که یک غواص برای بازدید، بازوبستهکردن پیچ، جوشکاری و برشکاری به عمق 50 متری میرود، برای بالاآمدن شنا نمیکند بلکه بهوسیله بسکتی که داخل آن است بالا میآید. غواص هنگام بالاآمدن باید طبق جدول و بسته به زمانی که در عمق باقی مانده برای مدت کوتاهی زیر آب نگه داشته شود تا بدنش به حالت طبیعی برگردد که در اصطلاح به آن «برداشت فشار زیر آب» میگویند و سپس برای تکمیل برداشت فشار وارد اتاق فشار غواصی میشود و ادامه برداشت فشار توسط اپراتور اتاق فشار صورت می گیرد.» معمولا کارهایمان در عمقهای 55 تا 80 متری است از الیاسپور میخواهم درباره زیر و بم و ماهیت کار غواصی صنعتی بیشتر برایمان توضیح دهد که میگوید: «اول بگویم که غواصیصنعتی دو بخش ساحلی و فراساحلی دارد. نوع ساحلیاش کنار ساحل و اسکله انجام میشود، برای مثال چیزی را که در اسکله غرق شود غواصان از اسکله خارج میکنند، همچنین کارهای نیروگاه و دریاچه سدها، مربوط به این نوع از غواصی است. نوع فراساحلیاش از ساحل دورتر، در عمقهای زیاد و معمولا روی سکوهای نفتیوگازی انجام میشود. در واقع برای نصب تجهیزات، ملزومات و پلتفرم، روی چاهی که وسط دریا تعبیه شده به حضور غواصان صنعتی نیاز است، از بازرسی و باز و بستهکردن فلنج گرفته تا برشکاری و کارهای دیگر. از سوی دیگر زمانی که کشتیهای لولهگذار بخواهند لولهای را بر بستر دریا بخوابانند، به تیم غواصی نیاز دارند تا برای مثال لوله 150 تا 200 کیلومتری را در بستر دریا نصب کنند. ابتدا غواصان بازرسیهای زیر آب را انجام میدهند، این که به چه عمقی میروند بستگی دارد که در چه نقطهای از خلیج فارس و در کدام نقطه نفتی و گازی مامور به کار شوند، غواصان در پارسجنوبی معمولا در عمقهای 55 تا 80 متری فعالیت میکنند. یعنی ابتدا فاصله فلنج خط لوله تا سکو را اندازهگیری میکنند، بعد از آن واحدهای مهندسی به ساختشان اقدام می کنند و در نهایت تیم غواصی برای عملیات نصب و راهاندازی دوباره به زیر آب میروند.» خاطره روزی که با مرگ فقط 30 ثانیه فاصله داشتم الیاسپور به عنوان یک خاطره از حوادث تلخی که طی سالیان اخیر از نظر گذرانده، میگوید: «متاسفانه گاهی اوقات حوادث دلخراشی در این صنعت اتفاق میافتد. حدود سه سال پیش ،یکی از همکارانم که فوقالعاده غواص خبرهای هم بود، با تجهیزات اسکوبا یا همان ورزشی به عمق 38 متری رفته بود و بعد از چند بار بالاوپایین آمدن زمانی که خودش را به بالا رساند، حالش خوب نبود، بهطوری که به گفته شاهدان از دهانش کف خارج شد، با بالگرد هم به مرکز درمانی منتقل اش کردند، اما متاسفانه در نهایت جانش را از دست داد، آن هم فقط بهخاطر رعایت نکردن موارد ایمنی و استاندارد. مورد دیگری هم بود که هشت غواص با همدیگر فوت میکنند، ماجرا به سال 90 و عملیات غواصی اشباع برمیگردد که کشتی در عرض چند دقیقه غرق شد و غواصها به دلیل محدودیت موجود نتوانستند خودشان را به اتاق فشار نجات برسانند و متاسفانه هشت غواص عزیز در عمق 72 متری از بین رفتند. یک بار خود من با همکاران در عمق 50 متری مشغول عملیات روی خط لوله گاز بودیم و برای قطع وایر غواص اول را فرستادیم اما کار پیش نرفت، غواص دوم دچار گیجی یا همان مستی ازت شد که در نهایت مجبور شدم خودم به زیر آب بروم. وقتی به زیر آب رفتم و عملیات مد نظر به اتمام رسید در حال بازگشت به سطح، یک لحظه هوای من قطع و به دنبال آن آب وارد کلاهم شد و حالت خفگی به من دست داد. فقط توانستم بگویم فلانی هوای من قطع شد و شیر را باز کن، همکار پشت پنل یادش رفته بود یکی از شیرهایی که گاز تنفسی اصلی را به من تزریق میکند باز کند و من از سیلندر اضطراری که گاز محدودی دارد و آن هم تمام شده بود، تنفس میکردم. بالاخره شیر را باز کرد و نفسی گرفتم. آن روز من با مرگ 30 ثانیه فاصله داشتم که هیچگاه از یادم نمیرود.» حقوقمان باید 60 میلیون باشد اما در ایران 20 میلیون است برای انجام عملیات غواصی حداقل یک تیم شش نفره باید پای کار باشد. الیاسپور در این باره توضیح می دهد: « یک غواص در اعماق دریا مشغول کار میشود، یک غواص ذخیره، آماده و کاملا تجهیز شده روی صندلی مینشیند تا اگر خدای ناکرده برای غواص تعمیرکار اول اتفاقی افتاد برای نجاتش به سرعت وارد کار شود، شخص دیگری که با تجربه بوده و دورههای خاص را گذرانده بهعنوان سوپروایزر از پشت پنل، غواص و اعضای تیم را کنترل و رهبری میکند، یک نفر بهعنوان اپراتور اتاق فشار عملیات برداشت فشار را با نظر سوپروایزر زیر نظر میگیرد، دو نفر دیگر هم بالای سر غواص هستند تا شیلنگها و بسکتش را کنترل کنند. بهتر بگویم یک نفر زیر آب و پنج نفر دیگر از بالا و از روی پلتفرم سطح آب که معمولا کشتی صنعتی، کارگاهی یا مخصوص غواصی است به غواص زیر آب خدمات ارائه میدهند». وی درباره حقوق ماهانه غواصان صنعتی هم میگوید: «حقوق یک غواص باتجربه در ایران بین 15 تا 20 میلیون است، اما طبق قوانین بینالمللی باید روزی 100 دلار و در ماه، معادل 60 میلیون تومان دریافت کنند.» خطر زهر مارهای دریایی 7 برابر افعیهاست «غواصان همیشه با یک سری جانوران دریایی که سمهای خطرناکی دارند روبهرو هستند، بهطوری که با لمسشان، سم وارد بدن غواص میشود» الیاسپور با این مقدمه درباره خطر موجودات دریایی اینطور توضیح می دهد: «همیشه میگویند خطر کوسه وجود دارد اما این را بگویم که کوسه خطر اصلی و اول دریا برای غواص نیست و موجودات خطرناکتر از کوسه هم وجود دارند، مانند خروسماهیها که تیغهای سمی دارند، شقایقهای دریایی که با لمسشان پوست شروع به کهیر و تاولزدن میکند و بعضی صدفها که نیشهایشان خیلی خطرناک است یا مارهای دریایی که زهر و سمشان هفت برابر یک افعی است، این را هم بگویم مار دریایی با مار آبی فرق میکند، اما خداوند همانطور که به مار دریایی یک سم قوی داده، از سوی دیگر دهان کوچک و دندانهای نیش کوتاهی هم داده که از روی لباس غواصی نتوانند نیش بزنند، مگر آن که نوک انگشت غواص را نیش بزنند، البته مار دریایی فرار میکند و حیوان هجومی نیست. تماس با دم عروسهای دریایی سوزش خیلی شدیدی در بدن ایجاد میکند و بعضی از آنها که معروف به سرباز جنگجوی پرتغالی و نارنجی رنگ هستند، سمی فوق العاده خطرناک و کشنده دارند. گاهی هم کوسه میبینیم، اما خوشبختانه حمله نمیکند و بیشتر یک حس کنجکاوی دارد، یعنی دور میزند و میرود. در واقع کوسه هیچگاه به یک انسان حمله نمیکند، اگر هم حمله کند اشتباهی حملهور میشود و فکر میکند که با یک فوک روبهروست، اما زمانی که گاز میگیرد و با یک بدن استخوانی روبهرو میشود، صرف نظر میکند. همیشه میگویم با دیدن موجودات زیر آب انگار خدا را میبینیم، از بس که موجودات ، زیبا و قابل تاملی هستند. تنها موجود دریایی که کمی از آن خوف دارم، مار دریایی است، البته انسان روی زمین هم که مار میبیند فرار میکند. اینها خطرات طبیعی برای یک غواص است که صد البته مقصر طبیعت نیست و ما انسانها هستیم که وارد قلمروی آن ها شده ایم.»
هر روز پارگی شش فلجی و سکته تهدیدمان میکند تا این جا الیاسپور ما را از خطرات ناشی از موجودات ریز و درشت دریایی آگاه کرد، اما نفس شغل غواصی صنعتی خودش خالی از خطر نیست و شاید بتوان گفت گاهی تهدیداتی فراتر از موجودات دریایی تعقیبشان میکند که در این باره میگوید: «برویم سراغ خطراتی که به طبیعت ارتباطی ندارد و خطای انسانی، رعایت نکردن قوانین و استانداردهای ایمنی و غواصی باعث ظهور آنها میشود و فرقی هم نمیکند که غواص در چه عمقی مشغول عملیات است، اما هر چه عمق بالاتر رود ریسک خطرات بیشتر میشود. رعایت نکردن جداول برداشت فشار، استفاده نکردن از تجهیزات استاندارد و مناسب و استفاده از تجهیزات فرسوده و... موجب بروز بیماری های برداشت فشار در مفاصل، سیستم اعصاب مرکزی یا ریه غواص میشود که باعث بروز درد، فلجی یا خدای ناکرده پارگی شش غواص، آمبولیسم گازی و ایجاد لخته خون و سکته و مرگ وی می شود.» تجهیزات غواصی ما، فقط ماسک و سیلندر نیست خوب است بدانید تجهیزات غواصان صنعتی غیر از آن چیزی است که بیشتر ما دربارهاش متصور هستیم، یعنی ماسک و یک سیلندر. الیاسپور میگوید: «معمولا در تلویزیون میبینیم که غواصها بر صورتشان ماسک دارند، یک سیلندر هم پشتشان است و مشغول به غواصی میشوند که این مدل، مربوط به غواصی ورزشی و تفریحی است که به اصطلاح به آن «غواصی اسکوبا» میگویند و در واقع ارتباطی با غواصی صنعتی ندارد، در غواصی صنعتی مطلقا نباید از این تجهیزات استفاده شود و بهتر بگویم ممنوع است. غواص صنعتی برای رفتن به زیر آب باید لباس و کفش مخصوص بپوشد، جلیقه هارنس به تن کند که شیلنگهای غواصی یا همان آمبلیکال به کلاه غواص متصل شده و وظیفه رساندن گاز تنفسی از سطح به غواص را دارد که همراه ابزارهای مورد نیاز به عمق آب غوص میکند، یک عدد سیلندر پشت غواص برای مواقع اضطراری استفاده میشود، یعنی مواقعی که بنا به هر دلیلی گازی از سطح به او تزریق نشود باید از آن استفاده کند تا بعدش سریع برگردد و ریکاوری شود. کلاه غواص دارای میکروفن و گوشی، دوربین و پروژکتور زیر آبی است که توسط آن ارتباط صوتی و تصویری غواص با اتاق کنترل بهصورت زنده برقرار میشود، کنار گوشهایش اسپیکر و روبهروی دهانش میکروفون است، به غواص شیلنگ دیگری نیز وصل است که وظیفه کنترل عمق غواص را بر عهده داشته که به آن «نیمو» میگویند و توسط آن سوپروایزر عمق غواص را برای اجرای برنامه برداشت فشار ،کنترل و ضبط میکند که عمق غواص را میسنجد و سوپروایزر بر اساس عمق طی شده، برداشت فشار میکند. این امکان برای سوپروایزر در اتاق کنترل وجود دارد که به صورت زنده عملیات غواصی صنعتی را مشاهده و ضبط کند، چون این فیلمها در نهایت باید برای نگهداری در آرشیو یا تصمیمات فنی جاری در اختیار کارفرما قرار بگیرد. شیلنگ دیگری مربوط به آب گرم است که حکم انتقال آب گرم به لباس غواص را دارد و بیشتر در غواصی اشباع از آن استفاده میشود، یعنی زمانی که غواص مجبور است مدت زمان زیادی را در آب بماند، آب گرم به لباسش تزریق میشود تا دمای بدنش افت نکند.»
سایر اخبار این روزنامه
خطر بزرگ در کمین خریداران ایرانی رمزارز
ممیزی پرسروصدا بر صحنه های غیراخلاقی «زخم کاری»
26درصد پیشرفت پس از 13 سال!
غواصی زیر سایه مرگ
پیامدهای خطرآفرین خالکوبی
آن سوی یک جابه جایی نظامی
تغییر ترکیب در سن ازدواج
در سوگ نهم حجت حق، مظهر بخشش - عالم همه در نوحه و هم درد رضا(ع) شد
ایراد درست شجاعی مهر و رامبد، در خواست غنی از طالبان و سنگ اندازی علیه بیرو !
زیاده خواهی آمریکایی همزمان با بن بست وین
جنجال قبض برق علی کریمی
مرز ماهیرود فعال شد
عملیات فریب یا خاکریز جدید؟
کلید معمای یک آدمکشی