روزنامه جوان
1400/04/21
خنثی کردن بمبهای امریکاییها در کابل
سه سال پس از اشغال افغانستان به تروریستهای امریکایی، جورج بوش در سفری از پیش تعیین نشده وارد فرودگاه خواجه رواش میشود. علاوه بر فرمانده میدانی و تعدادی سرباز، حامد کرزای نیز در صف استقبالکنندگان قرار میگیرد و در متن خوشامد گویی رو به رئیسجمهور وقت امریکا میگوید: انتظار دارم وقت بیشتری برای مردم افغانستان بگذارید. بوش در پاسخ و از موضعی متکبرانه بهطرف افغانستانی میگوید: من عجله دارم؛ بهزودی باید خودم را برای تعطیلات کریسمس آماده کنم! و سپس با لحنی طنزگونه ادامه میدهد: مجبورم شبانه به کابل و بغداد سر بزنم.اگرچه جمع حاضر در آن جلسه به طنازی بوش خندیدند، اما در عمق آن جملات یک اعتراف بزرگ نیز پنهانشده بود. نئوکان جنگطلب حتی جرئت نداشت در میان مردم افغانستان حاضر شود و دستپخت خودش را در کابل، بدخشان و هرات میل کنند.
بعد از بوش، دو رئیسجمهور بعدی یعنی اوباما و ترامپ نیز همینگونه رفتار کردند و در دیدارهایی شبانه و با چراغ خاموش از پایگاههای تروریستی سنتکام در مناطق اشغالی دیدار کردند. اما در همه این سالها حاکمان کاخ ارگ در کابل و البته برخی سیاستمداران عراقی بااینکه میدانستند امریکاییها قرار نیست برای شهرهای آنها آبادانی، رفاه و امنیت به ارمغان آورند، دست یاری – بخوانید گدایی - بهسوی واشنگتن دراز کردند و اغلب با تحقیر و توهین طرف مقابل روبهرو میشدند.
برخورد امریکاییها با اشرف غنی و عبدالله عبدالله در سفر به واشنگتن آیینهای تمامنما از نوع رفتار اشغالگران با دولت افغانستان بود. برخوردهای توهینآمیز تا سطحی بود که امریکا از اجرای تشریفات ساده دیپلماتیک نیز در سفر این دو مقام افغانی به واشنگتن امتناع کرد.
جالب آنکه بایدن بعد از پس زدن تیم مذاکرهکننده دولت افغانستان از واشنگتن با تأخیری چندروزه مزد «اجنبیخواهی» دولت لیبرال و قومگرای اشرف غنی را داده و آب پاکی را روی دستش ریخت. رئیسجمهور امریکا گفته است که «از ابتدا قرار نبود امریکا برای افغانستان دولتسازی کند، اولویت ما حفظ امنیت و خروج نیروهایمان از افغانستان است.» این جمله مفهوم روشنی دارد؛ استعمارگران حتی به دولتهای اجیرشده و وابسته خودشان نیز رحم نکرده و ممکن است آنها را قربانی کنند.
خروج خودخواسته و به تعبیری دیگر اخراج ناخواسته امریکاییها از افغانستان و مواجهشدن اجباری حکومت مرکزی در کابل با طالبان پیامدهای جالبتوجهی دارد:
۱-امریکاییها برای جلوگیری از ورشکستگی جنگی (هزینهها و راهبردها)، دولت مرکزی را قربانی کردند تا به سرنوشت شوروی دچار نشوند. اخیراً دیوید کیلکولن مشاور ژنرال استنلی مک کریستال فرمانده سابق ارتش امریکا در افغانستان نوشته است درحالیکه طرحهای امریکا روی کاغذ منطقی به نظر میرسید، نیروی زمینی ارتش امریکا در عمل به موانع پیشبینینشدهای برخورد میکرد وعملیات آنها دچار مشکل میشد. این اتفاق باعث فرسایش شدید اشغالگران شده و تحلیل امنیتی موجود نشان میداد که ارتش امریکا اگر از افغانستان خارج نشود در جنگهای فرسایشی و چریکی زمینگیر شده و امکان خروج را از دست خواهد داد. امریکاییها نمیخواستند شکست مفتضحانه در عراق دوباره در افغانستان نیز تکرار شود.
۲- طرح مصالحه امریکا با طالبان دقیقاً از زمانی شروع شد که برهانالدین ربانی رئیس شورای عالی صلح در اقدامی مشکوک ترور شد، بعدازاین واقعه واشنگتن مذاکرات افغانی- افغانی را بهعنوان تنها راهحل سیاسی موجود از رسمیت انداخت. تا پیش از حذف فیزیکی ربانی، اشرف غنی از طالبان بهعنوان «برادران ناراضی» نام برده و پسازآن، خواستار جنگ با طالبان شد. تفسیر این جمله آن بود که دستهایی در پشت پرده به دنبال آن است تا بعد از خروج امریکا از افغانستان هرجومرج افزایشیافته و امریکا امنیت را بهعنوان تنها دستاورد ۲۰ ساله از خود نمایش دهد.
۳-امریکاییها در اجلاس «بن» و نیز نشست «ژنو» تعهد کرده بودند که سایه تروریسم را از سر افغانستان برداشته و این کشور را بازسازی کنند، اما حالا این دست مفاهیم برای مردم افغانستان بیمعنا شده و سردرگمیهای امنیتی، نظامی و سیاسی در افکار عمومی حاکم شدهاند. واشنگتن گمان میکرد که با اشغال افغانستان میتواند آسیای مرکزی را تحت کنترل خود درآورد، مدتی بعد، آنها متوجه شدند این استراتژی به سرمنزل مقصود نخواهد رسید؛ واشنگتن گمان میکند که با تحمیل جنگ داخلی در افغانستان میتواند سرپوشی بر این افتضاح امنیتی و سیاسی بگذارد.
۴-فریبکاری بزرگ امریکاییها در منطقه حالا برای همه ناظران و نیز مردم مظلوم افغانستان عیان شده است؛ تنها راهحل باقیمانده آن است که همه گروههای جهادی (باقیمانده از دهه نود) و نیز نیروهای اسلامی و هچنین اقوام که در افغانستان دارای پایگاه اجتماعی هستند در یک تناسب منصفانه در کنار یکدیگر قرارگرفته و صلح پایدار و چندتکه را رقم بزنند. به عبارتی سادهتر، هم طالبان و هم سایر گروهها (بهجز نیروهای اسقاط شده و متمایل به امریکا) باید حول محور اشتراکات اسلامی و افغانی دورهم جمع شده و این کشور ویرانشده را بدون اتکا به خارجیها بازسازی کنند.
۵- باید پذیرفت که طالبان بخشی از مردم افغانستان و راهحل موجود برای بازسازی و دولتسازی جدید در افغانستان خواهد بود؛ این گروه سیاسی نه شرّ مطلق است و نه فرشته نجات ملت افغانستان، بلکه بخش مهمی از پازل تناسب جدید در میان اقوام و مذاهب خواهد بود.
۶-تصاویر منتشرشده از درماندگی امریکاییها در آبگرفتگی خیابانها و مترو در نیویورک اخیراً در شبکههای اجتماعی دستبهدست میشود، قاعدتاً این امریکای فرسوده که در تأمین نیازهای اولیه شهروندان خود درمانده شده است، عملاَ توان مداخله در سایر کشورها را ازدستداده است؛ لذا دولت بایدن، جنازه هژمونی خود را روی دست گرفته و تنها با خرابکاری عمدی بیشتر میتواند مانع از سرعت گرفتن دومینوی سقوط و افول خود شود.
تا به امروز ذکاوت سیاسی جمهوری اسلامی ایران در منطقه با فداکاری مقاومت شریف مردمی سپر بلایی در برابر ترکشهای خرابکاری عمدی امریکاییها بوده است؛ خوب میدانیم که امریکاییها پیش از تخلیه افغانستان چندین بمب سیاسی و توطئه امنیتی با هدف نابودی هرچهتمامتر این کشور مظلوم در نقاط مختلف کاشتهاند؛ درایران خنثی کردن جنگ احتمالی مذهبی باهم سطح کردن انتظارات طرفین درگیر با یکدیگر را با برگزاری چندین دور گفتوگوی افغانی- افغانی برداشتهایم، اما دیپلماسی برای کارایی بیشتر باید با «میدان» هماهنگتر شده و انعطاف بیشتری از خود بروز دهد.
حضرت آقا در یک سخنرانی خود میفرمایند هر دولتی در افغانستان بخواهد بر سرکار بیاید و این مردم از آن حمایت کنند باید دو اصل اساسی را مدنظر قرار دهد: اول اسلام را و بعد استقلال را؛ اگر حول دین اسلام و یک قرائت تقریبی از آن و نیز حول مسئله استقلال که امریکا و عمّال نشاندار آن در این کشور در قدرت نباشند، یک مصالحه بزرگ شکل بگیرد بهترین حالت هم برای کل مردم افغان، هم برای شیعیان و هم برای کشورهای منطقه هست.
وقت آن است مسئله افغانستان و بروز مجدد طالبان در آینده افغانستان را با این قرائت لطیف اسلامی، انسانی و شرافتمندانه بار دیگر بازخوانی کنیم. همه گروههایی که به مسئله اجرای صحیح شریعت اسلامی و استقلال این کشور در برابر بیگانگان اتفاقنظر دارند، قاعدتاً باید در آینده نقش بیشتری را بر عهده داشته باشند.
سایر اخبار این روزنامه
نفوذ با ایده پروتستانتیسم اسلامی
خنثی کردن بمبهای امریکاییها در کابل
سهمخواهی ممنوع
کنکور اشتباه، بیهدف و خارجی!
فعالیت ۴ میلیون بیماریاب در شبکه ثامن بسیج
برق از سر یارانه پنهان پرید!
حجاب استایلها به دین و زن نگاه تجاری دارند
عربدهکشی روی گسل فرودستی اجتماعی
دموکراتها و جمهوریخواهان شانه به شانه در سیرک منافقین
طالبان به مرز چین رسید هند دنبال مذاکره
احیای برجام؛ تقریباً «هیچتر» از «هیچ»
۳ نسل از خانواده ما همزمان در جبهه دفاع از حرم بودیم
آنچه باید از فینال کوپا بیاموزیم