عربده‌کشی روی گسل فرودستی اجتماعی

صداهایشان را ته گلو می‌اندازند و عربده می‌کشند، قمه‌هاشان را که در هوا می‌چرخانند زمین و زمان زیر پایشان می‌لرزد آن وقت است که از وحشت مردم خوش‌خوشانشان می‌شود، اما وقتی گرفتار پلیس می‌شوند خودشان را به کوچه علی‌چپ می‌زنند و همه چیز را انکار می‌کنند.
این روز‌ها با گسترش شبکه‌های اجتماعی خبر وقوع خیلی از حوادث قبل از اینکه به دست پلیس برسد در فضای عمومی جامعه منتشر می‌شود. بخشی از این اتفاق‌ها مربوط است به شرارت‌های گاه و بی‌گاه اوباش که در نقاط مختلف شهر‌ها رقم می‌خورد و فیلم آن در فضای سایبری منتشر می‌شود. مثل فیلمی که روز گذشته در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد و نشان داد چند شرور قمه به دست در روز روشن وارد فروشگاه بزرگی در محله طلاب مشهد می‌شوند و با عربده‌کشی و ضرب و جرح فروشندگان مقداری از لوازم داخل فروشگاه را سرقت می‌کنند و سوار ترک موتور‌هایی که راکبانش منتظرشان هستند می‌شوند و الفرار!
هر چند تجربه نشان داده که بروز این رفتار‌های مجرمانه خیلی زود از سوی پلیس پاسخ داده‌می‌شود، اما تجربه مضاعف هم نشان داده که برخورد قانونی با این دسته از افراد نتوانسته مانع از بازتولید اشرار شود.
آوازه شرارت


اراذل و اوباش برای خودشان ویژگی‌های خاص دارند از جمله اینکه در دنیای آن‌ها نوچه‌پروری مرسوم است و نوچه‌ها عمدتاً زیر بلیت کسی قرار می‌گیرند که زور بازوی بیشتری داشته باشد. بخشی از اعتبار اوباش هم به رد چاقو و قمه‌هایی است که در چهره و بدن آن‌ها ایجاد شده است. بخش دیگری از اعتبار اوباش به خالکوبی‌های جورواجوری است که برای قدرت‌نمایی و عرض اندام روی نقاط مختلف بدنشان نقاشی شده است. سرخوردگی و توسری خوردن‌های مدام آتش میل به دیده شدن را در وجودشان شعله‌ور می‌کند و طغیان آن است که شرارت‌های گاه و بی‌گاهشان را رقم می‌زند. آمد و شد‌های مستمر این دسته از افراد به زندان منجر به «سطح‌دار» شدن آن‌ها می‌شود. آن وقت است که فرد شرور میان اشرار دیگر سری میان سر‌ها در می‌آورد و باعث معروفیتش می‌شود.
پایان‌خشونت
بررسی‌ها نشان می‌دهد که پرونده زندگی عمده این افراد در جریان بروز همین شرارت‌ها با ضربات قمه یا گلوله اشرار دیگر بسته می‌شود. از اشرار معروف این سال‌ها می‌شود به «شاه مازندران» اشاره کرد. «محمود طالبی»، شاه خودخوانده مازندران بود که چند سال قبل انتشار تصاویر شرارت‌هایش در شبکه‌های اجتماعی جنجال زیادی به پا کرد. او پس از ربودن یکی از اشرار شهرستان بابل وی را هدف شکنجه قرار داد و برای اوباش دیگر خط و نشان کشید و فیلم آن را در فضای مجازی منتشر کرد. این رفتار شاه مازندران واکنش سایبری اشرار دیگر را به همراه داشت. ماجرا تا آنجا پیش رفت که مأموران پلیس دست به یک خانه تکانی زدند و شاه مازندران و عمده اشرار را بازداشت کردند. مدتی بعد از بازداشت این فرد شرور بود که خبر رسید وی در زندان به علت ایست قلبی جانش را از دست داده‌است.
از جمله اشرار معروف دیگر این سال‌ها وحید مرادی بود. او عربده می‌کشید و رجز می‌خواند. بار‌ها به خاطر عربده‌کشی‌هایش بازداشت شد و به زندان افتاد. گفته بود که هفت بار هنگام تعقیب و گریزهایش با پلیس گلوله خورده‌است. پشت گردنش نوشته بود KING (پادشاه).
روی تمام تنش رد خالکوبی دیده می‌شد. در فضای مجازی هم از شاخ‌های اینستاگرام بود و دنبال‌کننده‌های زیادی را هم با خود همراه کرده بود. او ۲۶‌اردیبهشت سال‌۹۷ پس از قتل یکی از دوستانش به نام حسین گودرزی تحت تعقیب قرار گرفت و هنگام خروج از مرز ترکیه بازداشت شد و به زندان افتاد. ۱۱‌تیر‌سال‌۹۷ بود که خبر رسید در زندان رجایی‌شهر کرج در جریان یک درگیری با ضربات چاقو جان باخته است.
چرایی شرارت
پدیده شرارت سابقه تاریخی بسیاری دارد و به دلایل متفاوت ایجاد می‌شود.
ستار پروین جامعه‌شناس در مورد چرایی رفتار شرارت‌بار معتقد است که این نوع رفتار‌ها تنها معلول یک علت خاص نیستند و عوامل مختلفی دست به دست هم می‌دهند تا این رفتار‌ها شکل بگیرد. می‌توان گفت رفتار این جوانان معلول فرو دستی و منزلت پایین آن‌ها در ساختار جامعه است. البته به این معنا نیست که همه جوانان ساکن در محلات فرودست شهری دست به رفتار‌های این چنینی می‌زنند. همچنین در این محلات، نهاد‌های اجتماعی مثل خانواده و مدرسه کارایی خود را از دست می‌دهند و لذا نقش چندانی در جامعه پذیری برخی از جوانان بر اساس ارزش‌ها و هنجار‌های همنوایانه اجتماعی ندارند. در یک نگاه کلان، اوباش‌گری معلول نابرابری‌های اجتماعی است و این افراد با دست زدن به رفتار‌های خشن به وضعیت فرودستی خود در جامعه واکنش نشان می‌دهند. از سوی دیگر ممکن است یک خرده فرهنگ متضاد با ارزش‌های اجتماعی در دل این محلات شکل بگیرد که افراد را تشویق کنند تا دست به رفتار‌های خشن بزنند. در یک نگاه کلان این نوع رفتار‌ها معلول نابرابری‌های اجتماعی است.
چه باید کرد؟
این استاد دانشگاه در خصوص راهکار‌های لازم برای کنترل رفتار‌های شرارت‌بار معتقد است: «اگر بخواهیم به این پدیده به صورت ریشه‌ای مواجه شویم باید از نابرابری‌های شهری و اجتماعی بکاهیم و خدمات بیشتری به مردم مناطق فقیر‌نشین ارائه بدهیم. همچنین بحث‌های سیاستگذاری فرهنگی در این محلات باید به صورت جدی مورد توجه قرار گیرد. مسئله دوم به حضور خانواده‌ها و مدارس و کارآمدی آن‌ها برمی‌گردد. در این محلات معمولاً نهاد‌های اجتماعی جامعه پذیری کارایی و اثرگذاری خود را ندارند و ما با اختلال جامعه پذیری در این محلات مواجه هستیم.»