روزنامه آفتاب یزد
1400/04/21
محدودیتهایی که در حد حرف باقی ماند
انگار موج پنجم کرونا شوخی است، هیچ کس آن را باور ندارد، یا بهتر بگوییم هیچ کس مسئولین و مدیریت آنها را باور ندارد و حالا مردم خسته سعی دارندتا به هر بهایی برای خود کمی آرامش و تفریح بخرند
کشور از روز شنبه وارد پنجمین موج کرونا شده؛ به طوری که در حال حاضر ۱۴۳ شهرستان قرمز، ۱۸۶ شهرستان نارنجی و ۱۱۹ شهرستان نیز در وضعیت زرد قرار دارند. همچنین در هفته گذشته نسبت به هفته قبل، در کشور شاهد افزایش ۴۰ درصدی در موارد سرپایی مثبت، افزایش ۱۷ درصدی در موارد مثبت بستری و افزایش ۱۰ درصدی در تعداد بیماران فوتی هستیم. در این میان اما میزان رعایت پروتکلها حدود ۶۶ درصد است که این رقم باید به ۸۵ درصد برسد.بر اساس دستورالعملهای ستاد ملی کرونا در شرایط قرمز فقط مشاغل گروه ۱ و در شرایط نارنجی مشاغل گروه ۱ و ۲ مجاز به فعالیت هستند، اما در حال حاضر مشاهدات میدانی نشان میدهد که در تهران با وجود شرایط قرمز بیشتر مغازههای گروه ۲ از جمله رستورانها، کافی شاپها و فروشگاههای غیرضروری مانند پوشاک تعطیل نیستند.
البته این وضعیت دور از انتظار نبود؛ چراکه یک روز پس از شروع محدودیتها رئیس اتاق اصناف تهران طی نامهای به استانداری تاکید کرد که نارضایتی از ادامه تعطیلی صنوف بسیار بالاست و صاحبان صنوف و بازاریان تاکید دارند که باید همراه اصناف، سازمانها و ارگانهایی از جمله بانکها، سازمانهای امور مالیاتی و... نیز همگام با اصناف تعطیل شوند.
او همچنین هشدار داده بود که اگر قرار باشد تعطیلی طبق روال گذشته صرفا برای حوزه اصناف اعمال شود، امکان نافرمانی صنوف از رعایت و پذیرش دستورهای صادرشده بسیار بالاست و ممکن است با چالشهای خیابانی و اعتراضات صنفی همراه شود. با این همه چیزی که مشخص است این است که چیزی به معنای محدودیت در تهران وجود ندارد و همه اصناف به کار خودشان مشغول هستند!
>محدودیتها در حد حرف است نه بیشتر
نزدیک ساعت 6 عصر در خیابان انقلاب قدم میزنیم، خبری از محدودیت نیست، انگار این منطقه از پایتخت مصون از موج پنجم کرونا و آمار جانباختگانی است که هر روز افزایش مییابند. جمعیت زیادی مشغول به رفت و آمد هستند و اکثر مغازه داران مشغول کسب و کار. کافهها و رستورانها همگی باز هستند دیگر خبری از ترس از کرونا نیست. به یک کافه کتاب همان حوالی میرویم. جمعیت زیادی از جوانان پشت میزهای این کافه نشسته و بدون رعایت پروتکلهای بهداشتی در آن محیط کوچک سر بسته مشغول به معاشرت هستند. تنها کسانی که در این مکان کوچک سر بسته همچنان ماسک به صورت دارند کارکنان آن کافی شاپ هستند که کم و بیش ماسکهای خود را زیر بینی یا زیر چانه قرار دادهاند و معلوم است از سر ناچاری مجبور به استفاده از ماسک هستند. سراغ مسئول کافه را میگیرم که پس از چند دقیقه سر و کلهاش پیدا میشود. از او درباره اعمال محدودیتها میپرسم. میخندد و همچنان که لبخند به لب دارد میگوید:« با بسته شدن کافه من مشکلات کرونا حل میشود؟» به او میگویم بخش زیادی از همه گیریها به دلیل تجمعات بدون رعایت پروتکلهای بهداشتی است و در این محیط کوچک سر بسته هم که پروتکلی رعایت نمیشود، این کافه دار که مرد جوان سی و چند ساله به نظر میرسد میگوید:« در ایام کرونا بیشترین ضرر را صنف ما داد اما هیچ پشتیبانی از ما نشد، پیش از این ما هفتهها و حتی ماهها کار و کاسبی مان را تعطیل کردیم و در نهایت هیچ چیزی جز ضرر عایدمان نشد. همین حالا من اگر کافهام را ببندم حد اقل شبی 20 میلیون تومان ضرر میدهم، چطور میخواهم خرج اجاره و پرسنلم را بپردازم؟ کدام ارگان و نهادی در این تعطیلیها از ما حمایت میکند؟» از او میپرسم ایا کسی با شما کاری ندارد؟ و او در جواب میگوید:« نه هیچ کس با ما کاری ندارد، نه تنها ما، با هیچ کدام از کافهها و رستورانهایی که در این حوالی هستند من ندیدم که کاری داشته باشند. اصلا دیگر نظارتی صورت نمیگیرد که کسی بخواهد کاری داشته باشد. رک بگویم قبلا نظارتها اعمال میشد و ما اگر کافه را تعطیل نمیکردیم باید میلیونها تومان جریمه پرداخت میکردیم اما حالا انگار محدودیتها برای خود مسئولین هم در حد همان حرف است نه بیشتر.»
>مسئولین اگر به فکر مردم هستند واکسن بخرند
به پارک هنرمندان در همان نزدیکیها میرویم، چراغهای پارک کاملا روشن است و جمعیت زیادی در پارک هستند و هر گروه مشغول به کار خودش است. عده زیادی با حیوانات خانگی خود به پارک آمدهاند و عدهای هم برای گردش و تفریح. یک گروه نوازنده در گوشهای از پارک مینوازند و مردم هم دور آنها جمع شده اند. از یک مرد میانسالی که در کنار جمعیت ایستاده میپرسم چرا به پارک آمدهاید مگر نمیدانید موج جدید کرونا چه اندازه خطر ناک است؟ مگر نمیبینید محدودیتها اعمال سده تا کسی از خانه خارج نشود؟ مرد ماسکش را که معلوم است از سر اجبار به صورت زده زیر چانهاش قرار میدهد و میگوید:« خانم دلت خوش است، مسئولین اگر به ما فکر میکردند که واکسن میخریدند محدودیت دیگر چیست؟ دو سال پیش وقتی کرونا تازه آمده بود و هیچ کس هیچ چیزی درباره آن نمیدانست همه دنیا محدودیت اعمال کردند و مسئولین ما اصلا اهمیتی برایشان نداشت، حالا که همه دنیا واکسن زدهاند و به زندگی طبیعی خود برگشتهاند مسئولین ما تازه یادشان افتاده که محدودیت اعمال کنند! ما همیشه از همه عقب هستیم! الان ماه هاست که طرح ممنوعیت تردد گذاشتهاند چرا؟ هیچ کس نیست از اینها بپرسد این کار به جز پر کردن جیبهای خودتان مگر نفعی هم برای مردم دارد؟ الان حتی عروسیها و مراسمها هم برگزار میشود آن وقت همچنان طرح ممنوعیت تردد شبانه داریم، همه کارهایشان مسخره است. فقط میدانم اینجا هیچ کس نگران ما نیست همه مسئولان به فکر خودشان هستند.» زنی که در نزدیکی مرد ایستاده و به نظر میرسد همسر او باشد میگوید:« پدر من یک ماه است که در به در دوز دوم واکسن است، مسئولین اگر راست میگویند به جای این حرفها واکسن بخرند و به مردم تزریق کنند. همه این موجها که میگویند دروغ است. ما دیگر از در خانه ماندن خسته شده ایم. افسرده شدهایم ما دلمان یک زندگی روی روال میخواهد. حتی اگر بمیریم هم راضی هستیم.» انگار موج پنجم کرونا شوخی است، هیچ کس آن را باور ندارد، یا بهتر بگوییم هیچ کس مسئولین و مدیریت آنها را باور ندارد و حالا مردم خسته سعی دارند تا به هر بهایی برای خود کمی آرامش و تفریح بخرند.
سایر اخبار این روزنامه
شاید فقط در ایران رخ میدهد؛ ایجاد موانع بروکراتیک در راه تحصیل علم!
تعطیلات کرونایی مدارس، اعتیاد به گل را در نوجوانان افزایش داده است
کمیاب شدن برخی داروهای ایرانی در داروخانهها
لزوم تقویت داوری بینالمللی در حوزه نفت
راه رفته و شکست خورده روحانی ارزش حتی امتحان کردن نیز ندارد!
محدودیتهایی که در حد حرف باقی ماند
واکسن به قیمت نابودی عزت
بیثباتی هدایت شده در افغانستان
لزوم تقویت داوری بینالمللی در حوزه نفت
نفع مشترک از تولید تا مصرف
بر اساس یک نظرسنجی، بیش از ۷۰ درصد از آمریکاییها حامی خروج از افغانستان هستند