هلیا، محصول نابلدی فرهنگی دولت‌ها است

انتشار کلیپی از رفتار ناهنجار چند دختر نوجوان در یک پارک، جنجال زیادی در شبکه‌های اجتماعی و فضای عمومی جامعه ایجاد کرده‌است. فحاشی، گیس‌وگیس‌کشی و قمه‌کشی دختری به نام «هلیا» و رفتار‌های ناهنجار دیگر آمیخته شده چرایی بروز رفتار‌های ناهنجار را مورد پرسش قرار داده‌است. یکی از مهم‌ترین نگرانی‌های مطرح شده خانواده‌ها، عیان‌شدن بخشی از لایه‌های پنهانی است که در فقدان عملکرد درست خانه، مدرسه و ساختار‌های فرهنگی تشکیل شده و به این شیوه آن هم از سوی دخترانی نوجوان نمود لجام گسیخته خود را به نمایش گذاشته است. کاربران شبکه‌های اجتماعی واکنش‌های مختلفی به انتشار کلیپ نشان داده‌اند. برخی قمه‌کشی هلیا را با طنز درآمیخته و آن را به اشتراک گذاشته‌اند، اما عمده کاربران نگران آینده این دختران و گروه‌های همسال آن‌ها هستند که قرار است در آینده نسلی از مادران را شامل شوند.
دکتر طهمورث شیری، جامعه شناس حادثه را از دو جنبه قابل بحث می‌دانند. یکی بحث گسترش وسایل نوین ارتباطی که قبلاً نبود و بحث دیگر گسترش شبکه‌های اجتماعی. وی مشکل اصلی را نبود فرهنگ و مدیرانی شایسته در امور فرهنگی می‌داند. او در این باره می‌گوید: «شاید سال‌ها پیش هم خانمی چنین رفتاری را داشت ولی به خاطر عدم وجود این شبکه‌ها دیده نشد. متأسفانه در کشورمان برخورد مناسبی برای گسترش شبکه‌ها نشد. معمولاً وسایل نوین ارتباطی را انکار کردیم و تأکیدمان بیشتر بر حفظ ارزش‌ها بود، اما برآیند آن این شد که با جوانان و نوجوانانی مواجه شدیم که دیگر به آن ارزش‌ها پایبند نبودند و در آخر شاهد ارزش گریزی در جامعه بودیم.»
توجه به تغییر کارکرد خانواده
دکتر شیری بر این باور است که وقوع این پدیده‌ها یک علتی و تک بعدی نیست. علت‌های مختلفی دارد، از جمله خانواده. کارکرد خانواده امروزی با چند سال قبل فرق کرده است. خانواده‌ها قبلاً گسترده ولی الان تصویری، تعداد افراد کم و روابط عاطفی و الگوی پذیری از خانواده، تغییر پیدا کرده‌است. در فرایند اجتماعی شدن افراد در جامعه مقوله‌های جدیدی وارد شده است. قبلاً اجتماعی شدن در جامعه ایرانی ابتدا خانواده بعد مدرسه سپس گروه‌های مرجع و جامعه بود، ولی در فرایند اجتماعی شدن امروز افراد، تلفن همراه هوشمند، شبکه‌های اجتماعی، پروسه اجتماعی شدن را تحت تأثیر قرار داده است. ما هم نتوانستیم برای پذیرش این مهمان‌های ناخوانده که وارد خانواده شده‌اند برنامه مشخصی داشته باشیم. قبلاً در سینما و محیط بیرون می‌دیدیم ولی الان در جمع خود خانواده‌ها دیده می‌شود. خانم هلیا دختر نوجوانی که قمه می‌کشد و فحاشی می‌کند، شاید اولین مورد نباشد ولی اولین موردی است که رسماً فیلمبرداری و پخش شده است.


بی‌تدبیری در فرهنگ
این جامعه‌شناس معتقد است که وقوع چنین رفتار‌هایی قابل پیش‌بینی بود: «بنده سال‌ها قبل این پیش‌بینی را کرده بودم که این مسائل اتفاق خواهد افتاد به این دلیل که نتوانستیم سازو کار مناسبی تعریف کنیم. ما در نحوه پذیرش این شبکه‌ها سردرگم هستیم و متأسفانه نتوانستیم یک سازو کار خوب تعریف کنیم. مدیران فرهنگی کشور با فرهنگ آشنا نیستند و از مفهوم فرهنگ بی‌اطلاع هستند؛ چراکه حتی تئوری فرهنگ را نخوانده‌اند و نمی‌توانند مدیرفرهنگی موفقی باشند. آن‌ها باید نحوه تعامل با مسائل جدید را بلد باشد. تغییرات فرهنگی آرام آرام جلو می‌رود و زمانی که اتفاق بیفتد جلوگیری از آن سخت است. وقوع این قبیل صحنه‌های زشت به خصوص از یک دختر نوجوان که انتظار مادری از او می‌رود و مانند پسران قمه می‌کشد و فحاشی می‌کند نشان می‌دهد نتوانسته‌ایم برخورد مناسبی داشته باشیم.»
به باور این جامعه‌شناس در بروز این رفتار چند مؤلفه دخیل است، سطح مهارت و دانشی که باید مدیران فرهنگی داشته‌باشند، گسترش روز افزون شبکه‌های نوین ارتباطی که متأسفانه ساز و کار مناسب برای هضم آن‌ها نداریم و دچار چند گانگی هستیم. سیاستگذاری‌های فرهنگی جزیره‌ای است و در این مجموعه جزیره توسط یک مغز فرهنگی که اشراف کامل داشته‌باشد دیده نمی‌شود. نکته سوم اینکه برخورد‌ها قهری است. پلیس با این دختر برخورد می‌کند، ولی کسی به فکر این نیست تا مثل هلیا‌ها به‌وجود نیاید. بار‌ها اعلام شده که کانال تلگرام فیلتر است، ولی همه در حال استفاده هستند. ماهواره‌ها هم با دستگاه‌های جدید دیده می‌شود. هیچکس راه کار مناسب برای استفاده از آن‌ها ارائه نمی‌دهد. یک رفتار مشابه در تمام دولت‌ها حاکم بود و آن نابخردی و بی‌تدبیری با مقوله فرهنگی و گماردن افراد غیرفرهنگی بر امور فرهنگی که بسیار آسیب‌پذیر بود. نتیجه هم می‌شود به سخره گرفتن ارزش‌ها، عرف و آداب و رسوم که در نتیجه دچار دو‌گانگی و چند‌گانگی و اینکه نتوانیم برای آن تدبیر درستی داشته باشیم.
هلیا محصول شرایطی است که دولت‌ها ایجاد کرده‌اند
دکتر شیری معتقد است: «درخودنمایی در ذات یک دختر یا پسر نوجوان هست و بنابراین نمی‌توان فقط هلیا را مقصر دانست. او محصول شرایط ایجاد شده‌است. در سن رشد این گرایش خودنمایی وجود دارد حال گاهی در درگیری و گاهی در کلاس درس. طبیعتاً برای خانمی که می‌خواهد در شرایط جامعه ما جذاب‌تر باشد به این گونه بروز می‌کند. می‌گویند نگرانیم. مشکل ما همین است که نگرانیم ولی کاری انجام نمی‌شود. مشکل دیگر اینکه نگرانیم هلیا الگوی دختران دیگر شود. این نگرانی در زمان‌های قبل نیز مطرح شد، ولی ما فرصت‌های طلایی را به دلیل بعضی بی‌تدبیری‌ها از دست دادیم. اتفاقات در حوزه فرهنگ را باید مثل کوه یخ شناور دید. ما قسمت جزیی آن را می‌بینیم ولی قسمت اعظم آن زیر آب است و دیده نمی‌شود. نزاع خیابانی بین دختران سال‌هاست دیده می‌شود ولی قمه کشیدن را تا حالا ندیده بودیم. زمانیکه وارد اجتماع می‌شویم سعی می‌کنیم رفتارمان را کنترل کنیم اگر به جایی برسد که این کنترل انجام نشود همه چیز غیرقابل کنترل می‌شود و بدانیم اتفاقات دیگری هم خواهد افتاد. شخصیت اجتماعی اگر غالب شود این مخاطرات را خواهد داشت. امروز هلیا و فردا فرد دیگری را خواهیم دید.»