چرا بر مجازات‌های بازدارنده تأکید می‌کنم؟

ریشه بسیاری از ناهنجاری‌های اجتماعی در خشم نفهته شده‌است. روانشناسان بر این باورند خشم در کنار ترس و عشق یکی از سه مؤلفه هیجان است و داشتن آن دلیل بر تندرستی است و باید در سطح بهینه بماند که در غیر این صورت از حد استاندارد خود خارج شده و رنگ ناهنجاری به خود می‌گیرد، تا جایی که خشم منجر به بروز جرم می‌شود. چه بسیار اینکه در جامعه شاهد وقوع حوادثی هستیم که ریشه آن در خشم افراد نفهته شده و نتیجه آن هم چیزی جز گرفتار شدن فرد مرتکب در بند قانون نیست. در چند سال اخیر به دلیل افزایش تورم، وضعیت بد معیشتی، کاهش آستانه تحمل مردم و از میان رفتن رشته احساسات عاطفی و روانی مشترک در جامعه و نگاه ابزارگرایانه مردم به همدیگر منجر به افزایش درگیری‌ها و بروز اعمال مجرمانه شده است.
به طور حتم پلیس با توجه به وظیفه ذاتی خود با برهم زنندگان نظم و امنیت عمومی برخورد قاطع دارد، اما واقعیت اینجاست که در پایتخت، در مواردی شاهد نزاع‌های بزرگ و قد علم کردن اوباش هستیم که با وجود برخورد‌های چندباره و داشتن سوء‌سابقه و تحمل مکرر زندان نه تنها متنبه نشده بلکه با جسارت بیشتر به جامعه بازگشته و این بار با افتخار به دوران دربند بودن خود، پاتوق‌های خود را افزایش داده و به نوچه‌پروری بیشتر می‌پردازند. چنین فرد شروری تا با انواع سلاح سرد در خیابان‌ها و کوچه‌ها پرسه زده و به بهانه‌های واهی به مردم حمله کرده و حتی زخم‌های جبران ناپذیری به مردم وارد کند، نه تنها از زندانی شدن نمی‌هراسد بلکه آن را پلی برای دیگر اعمال مجرمانه خود کرده و از این تهدید برای خود فرصت می‌سازد.
متأسفانه در شرایط بد اقتصادی، شاهد افزایش جرائم از جمله انواع سرقت‌ها، تخریب اموال عمومی و حرکات وندالیستی و اوباشگری و نزاع‌های خیابانی هستیم که به این همه باید گرفتار شدن مردم در هزار توی بوروکراسی پیگیری شکایت‌ها در دستگاه قضایی را نیز اضافه کنیم که وقتی فردی از راه قانونی و پیگیری شکایت خود به جایی نمی‌رسد، به اشتباه و فقط برای رهایی از مشکلش رو به اوباش آورده و با استخدام این افراد سعی دارد تا خود، حق پایمال شده‌اش را به زور این مجرمان بدست آورد که گرچه راه ناصوابی است، اما گویا زودتر به نتیجه رسیده و حتی برخی از نزاع‌های بزرگ به این صورت شکل می‌گیرد که در ادامه اعمال مجرمانه دیگری نیز به وقوع می‌پیوندد.
در حال حاضر یکی از مهمترین دلایل مراجعه به پزشک قانونی و مراجع قضایی نزاع و درگیری است به طوری‌که براساس اعلام سازمان پزشکی قانونی میانگین روزانه هزارو ۶۰۰ شهروند به همین دلیل به پزشکی قانونی مراجعه کرده و تهرانی‌ها جلودار این مراجعات در کشور هستند. مردم در حالی برای هر مسئله کوچک یا بزرگ با یکدیگر دست به گریبان می‌شوند که براساس قانون مجازات اسلامی هرگاه عده‌ای با یکدیگر منازعه کنند، هریک از شرکت کنندگان در نزاع حسب مورد به مجازات مقرر محکوم می‌شوند. اما گویا این مجازات‌ها بازدارنده نیست و مردم برای رفع مشکلات خود، سریعترین و کوتاهترین راه را نزاع و درگیری می‌دانند، اما غافل از اینکه این گونه درگیری‌ها همیشه جرم و جنایتی را به همراه دارند که بعضاً تاوان سنگینی خواهد داشت. اعمال مجازات‌های بازدارنده و سنگین و همکاری بیشتر مسئولان قضایی با پلیسی که همواره و در هر شرایطی در حال خدمت به مردم است تا امنیت جامعه برقرار باشد و روزانه در این راه شهید تقدیم می‌کند، درخواست به حقی است که تاکنون بوده و امیدواریم پس از این، رشد روز افزون داشته باشد.
کوتاه سخن آنکه، پلیس همواره و در هر شرایطی اعلام داشته و البته در عمل نیز ثابت کرده‌است که با برهم زنندگان نظم و امنیت عمومی مماشات نداشته و دستگیری مجرمانی در این طرح و برگزاری طرح هایی، چون اقتدار، ظفر و رعد که توسط پلیس تهران بزرگ اجرا می‌شود، نمایانگر این عدم مماشات و برخورد قاطعانه است، اما می‌طلبد تا برخورد‌های قضایی و مجازات‌های بازدارنده و سنگین پیوست این طرح‌ها شود تا شاهد افزایش هرچه بیشتر امنیت و احساس امنیت واقعی در جامعه باشیم. البته از پیوست فرهنگی و فعالیت‌ها در حوزه افزایش آستانه تحمل مردم نیز نباید غافل شد که در حوزه فعالیت پلیس نیست، اما تسهیل این امور راهی در راستای کاهش منازعات و درگیری میان افراد جامعه است. به طور حتم یک جامعه سالم با شهروندانی با آرامش فکری و آسایش روانی، درگیری‌های کمتری خواهند داشت و در این صورت است که پلیس نیز می‌تواند با آرامش خاطری بیشتر امور محوله و وظایف ذاتی خود که همانا برقراری امنیت و احساس آن در جامعه است، بپردازد. فرمانده انتظامی پایتخت