نسخه اعزام کیفی را برای مدیران هم بپیچید

اعزام کیفی بهانه خوبی نیست برای کشیدن قلم قرمز روی نام دو‌سوم ورزشکارانی که موفق به کسب سهمیه پارالمپیک شده‌اند. با وجود این به بهانه‌های مختلف که اهم آن مسائل مالی است و هزینه‌های هنگفتی که بالا و پایین شدن ارز و تورم طی سال‌های اخیر آن را کمر‌شکن کرده، آقایان را بر آن داشته تا با نادیده گرفتن تلاش طاقت‌فرسای ورزشکاران برای کسب سهمیه حضور در پارالمپیک نام آن‌ها را از لیست اعزامی‌ها به توکیو خط بزنند!
حال آنکه راه‌های بسیاری برای کاهش هزینه و صرفه‌جویی در این زمینه وجود دارد. ضمن اینکه هرگز نمی‌توان تحلیل درستی از مدال‌آوری ورزشکاران در رقابت‌های مختلف داشت، چراکه بار‌ها شاهد ناکامی شانس‌های اصلی مدال و موفقیت ورزشکارانی بوده‌ایم که شاید کمتر کسی برای آن‌ها شانسی قائل می‌شد و تصمیم‌گیری برای محدود کردن اعزامی‌های پارالمپیکی به توکیو یعنی نادیده گرفتن شانس‌هایی که می‌توانند شگفتی‌ساز شوند و ماه‌ها تلاش کردند برای حضور در توکیو!
سال‌هاست که حضور پرتعداد مدیران، معاونان آن‌ها و حتی همراهانی که گاه کوچک‌ترین ارتباطی به جامعه ورزش و کاروان‌های اعزامی ایران به رقابت‌های مختلف ندارد، علاوه بر ایجاد هزینه‌های سنگین و کمرشکن، اعتراض بسیاری را به دنبال داشته است. با وجود این هرگز اعتراض‌ها و گلایه‌ها به این بی‌بندو‌باری‌ها در اعزام‌ها نتوانسته مانعی بر سر راه افراد متفرقه و غیرضروری در رقابت‌هایی، چون المپیک و بازی‌های آسیایی باشد. حال، اما در یکی از مهم‌ترین رویداد‌های ورزشی شاهد تصمیم‌گیری جالب توجه آقایان برای زدن از سروته کاروان اعزامی پارالمپیک هستیم. کاروانی که نه از تعداد همراهان آن که قرار است از تعداد ورزشکارانش کم شود!
ورزشکارانی که ماه‌ها و گاه سال‌ها برای حضور در چنین رویدادی تمرین و تلاش کرده‌اند، اما حالا به‌رغم کسب سهمیه به در بسته خورده‌اند.


مشکلات و مسائل مالی داستانی نیست که به سادگی بتوان از کنار آن گذشت، اما این چالش بهانه خوبی نیست برای از بین بردن انگیزه و روحیه ورزشکارانی که تلاش زیادی کردند برای حضور در میدانی، چون پارالمپیک. ضمن اینکه در این بین مهم‌ترین خواسته مردم و جامعه ورزش کشیدن قلم قرمز روی نام مدیرانی است که به نیت توریست بودن راهی مسابقات مختلف می‌شوند، نه ورزشکارانی که حتی اگر موفق به کسب مدال هم نشوند حضورشان در میادین مختلف می‌تواند تجربه و گامی باشد برای موفقیت‌های بعدی. اعتراض‌ها به محدود کردن کاروان اعزامی پارالمپیک به توکیو امروز بی‌ارتباط با نادیده گرفتن حضور پرتعداد مدیران بی‌ثمر در مسابقات مختلف نیست. برای نمونه می‌توان به حقی که از بهداد سلیمی در المپیک خورده شد یا داستان مشابهی که برای روزبهانی رخ داد اشاره کرد و خنثی بودن مدیرانی که راهی شده بودند، اما حضورشان در بزنگاه‌های حساس هرگز نتوانسته کوچک‌ترین ثمری برای فوتبال ایران داشته باشد.
بی‌شک حساسیت برای اعزام کیفی ورزشکاران زمانی پذیرفتنی است که سختگیری‌ها شامل حال مدیران و دیگر همراهان غیرضروری کاروان‌های اعزامی ایران نیز بشود، چه در المپیک و چه در دیگر مسابقات. بی‌تردید در صورتی که گزینش مدیران و همراهان ورزشی کاروان‌های اعزامی ایران اصولی باشد و نفراتی راهی شوند که در وقت لزوم بتوانند تأثیری مثبت داشته باشند، تصمیماتی، چون اعزام کیفی پارالمپیکی‌ها به توکیو قابل قبول‌تر می‌شود، چه برای ورزشکاران و چه برا افکار عمومی. اما وقتی قرار به کشیدن قلم قرمز روی نام ورزشکار باشد و به جای او همراهی اعزام شود که نیتی جز گشت و گذار ندارد، آن زمان است که نمی‌توان هیچ توجیهی ولو مشکلات مالی را برای زدن از سروته کاروان اعزامی ایران پذیرفت، خصوصاً که ورزشکاران به‌رغم ادعا‌های مطرح شده در صورت ناکامی هم توریست نیستند و تجربه‌اندوزی می‌کنند برای رقابت‌های بعدی، اما این داستان در خصوص مدیران و سایر همراهانی که گاه کوچک‌ترین ارتباطی به ورزش ندارند صدق نمی‌کند. مدیرانی که حداقل در این شرایط خاص باید گلچین شوند تا از بین آن‌ها تنها نفراتی راهی شوند که در وقت لزوم حضورشان به کار آید و فقط نقش تماشاگر و توریست را بازی نکنند!