آیا سهم خواهان از رئیسی ناامید شده اند؟

آفتاب یزد - رضا بردستانی: حضور همچنان پر ابهامِ برخی در انتخابات ریاست جمهوری، زمینه ساز دردسرهایی برای رئیسی شده است. ارتباط این چهره ها به جبهه‌ی پایداری - هر کدام به شیوه و طریقی - عملاً جامعه را به واکنش مجاب کرد چون در سابقه‌ی ذهنی جبهه‌ی پایداری، رد و نشانِ سهم خواهی به آسانی قابل رویت است. این روزها در بیشترِ تحلیل ها، یکی از روشن‌ترین رگه‌ها، اشاره‌ی تحلیلگران سیاست داخلی به حضور احتمالیِ پایداری‌چی‌ها در بدنه‌ی دولتِ رئیسی است خاصه، پایداری چی‌هایی که مهرِ همکاری با دولتین نهم و دهم موصوف به احمدی‌نژادی‌ها نیز بر پیشانی دارند. پیشتر متذکر شده بودیم که هرگونه بهره مندی دولت سیزدهم از چهره‌ای نزدیک - حتی - به جبهه پایداری که سابقه‌ی حضور در دو دولت احمدی‌نژاد را در کارنامه دارند؛ فرضیه ی: «دولت رئیسی، دولت سوم احمدی‌نژاد» را قوت خواهد بخشید و اما، زمزمه‌هایی که از بهارستان به گوش می‌رسد، در کنارِ اظهارات برخی، یادداشت جوان و حرکات سینوسی کیهان؛ سه روایت را پیش روی خواننده و مخاطب قرار می‌دهد:
- سهم خواهان از رئیسی ناامید شده‌اند
- سهم خواهان از واکنش جامعه بیم دارند
- سهم خواهان در حال تغییر تاکتیک هستند


این روزها، واکنش‌ها به طرحِ بحث‌هایی چون: «سهم خواهی از دولت رئیسی» خیلی‌ها را یا مجبور به واکنش کرده یا دچار تشویش (!) چون از قرار معلوم؛ جامعه مُصر به جدایی و رعایت فاصله‌ی مطمئنه میان دولت سیزدهم، شخص سید ابراهیم رئیسی و جبهه‌ی پایداری و کسانی است که یا در قاموس سیاسیِ خود همچنان به «دولت در سایه» بودن افتخار می‌کنند یا به گونه‌ای موضع‌گیری می‌کنند که گویی دولت پیروزِ انتخابات ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ از صدقه سر آن‌ها است.
رئیسی با جبهه‌ی پایداری نشستی نداشته است!
در همین رابطه؛ یک عضو جبهه پایداری، به سه مسئله‌ی مهم اشاره می‌کند: «به رئیسی پیشنهاداتی داده‌ایم - رئیسی با جبهه‌ی پایداری جلسه‌ای نداشته است - مخالف حضور نمایندگان مجلس در بدنه‌ی دولت هستیم.» این سه مسئله حکایت از برخی رخدادها دارد که نشانه‌های تغییر تاکتیک را پیش چشم می‌آورد. این تنها اظهارات وی نیست که ما را بر سر این موضوع ثابت قدم می‌کند بلکه دیگرانی از جنس او نیز واکنش‌هایی نشان داده‌اند که آن سه احتمالِ ذکر شده را قوت می‌بخشد.
عضو جبهه پایداری در رابطه با چینش احتمالی کابینه رئیسی در دولت سیزدهم حرف‌های جالبی زده است از جمله:
- «من آقای رئیسی را می‌شناسم ایشان مرد درست و خوبی است و امیدوارم که موفق باشند.»
- «می دانم که پیدا کردن آدم‌هایی که انقلابی و مجاهد باشند و اهل دوندگی باشند کار آسانی نیست.»
- «چینش دولتی مردم سالار که با مردم باشد و بین مردم زندگی کند کار آسانی نیست.»
- «باید این مسئله را جدی گرفت و وزرایی که معرفی می‌کنند باید افرادی کاری و کاربلد باشند.»
- «اگر مردم شش ماه ببینند که وزرا خوب عمل می‌کنند همه حمایت می‌کنند.»
- «رئیس جمهور باید سعه صدر داشته باشد و همه را ببیند و حرف همه را بشنود.»
- «من سهم خواهی و... را قبول ندارم اینکه ما کار و کمک کرده‌ایم و حالا وزیر فلان و فلان.. باید از ما باشد این درست نیست.»
- «رئیسی تا به امروز جلسه‌ای با اعضای پایداری در این رابطه نداشته است ولی این طیف هم به شکل طبیعی همانطور که عمومی از همه خواسته شده بود افراد مناسب را برای کابینه معرفی کنند، چند نفر را معرفی کرده‌اند ولی تشخیص و انتخاب با خود رئیس جمهور است.»
- «من موافق حضور نمایندگان مجلس در دولت نیستم و این را در پیشنهاداتم به آقای رئیسی آورده و گفته‌ام که اگر نمایندگان مجلس نباشند بهتر است.»
> حمایتی که دردسر شد!
بالاخره معلوم شد آن نامه و آن ۲۲۰ امضاء در جهتِ حمایت از کاندیداتوری سیدابراهیم رئیسی برای ریاست جمهوری ۱۴۰۰ محصول کدام فرد و اندیشه بوده است. نویسنده نامه دعوت ۲۲۰ نماینده مجلس از سیدابراهیم رئیسی اگرچه تاکید کرد که امضاکنندگان این نامه دنبال سهم از کابینه آتی نبوده و نیستند اما اشاره‌ای به این موضوع که آن نامه اساساً نیازی نبوده که نوشته شود نیز نمی‌کند اما در خلال توئیتی به نحوی از انحاء از خود و امضاء‌کنندگان رفع اتهام کرده می‌نویسد: «بنده نویسنده نامه دعوت ۲۲۰ نماینده مجلس از آیت‌الله رئیسی بوده و بسیاری امضاها را اینجانب اخذ کردم. امضاکنندگان نامه هیچگاه دنبال سهم از کابینه آتی نبوده و نیستند. رئیس‌جمهور طبق قانون وزرا را معرفی و نمایندگان طبق قانون بررسی می‌کنند. سهم خواهی در قاموس مجلس و دولت انقلابی نیست.» این توئیت در کنار اظهارات مرتضی آقاتهرانی که به صراحت گفته بود «مخالف حضور نمایندگان مجلس در بدنه‌ی دولت هستم» متضمن این واقعیت است که مجلس نیز متوجه حساسیت‌های جامعه در قبال اضافه شدن بهارستان نشینان به بدنه‌ی دولت سید ابراهیم رئیسی شده است هرچند برای برخی از نمایندگان که در عطش دولتی شدن هستند، ترجیح پیوستن به آرزوها و بی‌اعتنایی به خوشایندها و بدآیندهایی است که در جامعه دست به دست می‌شود!
> سهم‌خواهی ممنوع
روزنامه‌ی جوان نیز به «خیل» عظیمِ «سهم خواهی ممنوع» می‌پیوندد اما در جاهایی بی‌دلیل (!) پای اصلاح‌طلبان را به میانه‌ی ماجرا می‌کشد. این روزنامه در نوشتاری با تیتر: «سهم خواهی ممنوع» می‌نویسد: ««چه کسانی بهتر است در کابینه باشند» با اینکه «من یا مهره‌های من باید در کابینه باشیم» فرق می‌کند. «پیشنهاد» با «اعمال فشار» فرق می‌کند و همین است که میان مواضع و رفتارهای افراد مختلف درباره کابینه دولت جدید، در هفته‌های اخیر تفاوت ایجاد می‌کند. برخی با لابی، برخی با ژست پیشنهاد، برخی با ابزار رسانه و برخی با سوءاستفاده از حق قانونی خود در رای اعتماد به وزرا در مسیر اعمال فشار بر ابراهیم رئیسی برای به کارگیری فرد دلخواه خود هستند. » در همین چند سطر، به وضوح می‌توان رد پای «سهم‌خواهان»، فشار «پایداری‌چی‌ها» و خط‌ونشان «بهارستان نشینان را دید و شنید: « گلایه‌هایی غیررسمی از رئیس‌جمهور منتخب در جلسات غیررسمی و خصوصی شنیده می‌شود که نگران گرفتن رای اعتماد از مجلس برای وزرایش است. از آن سو شنیده‌هایی هم وجود دارد که حکایت از باج‌خواهی معدودی از نمایندگان مجلس دارد؛ یا حرف من در چینش کابینه باید اعمال شود یا در هنگامه رای اعتماد به کابینه می‌دانم چه کنم!»
«جوان» با تکیه بر فرمایشات مقام معظم رهبری، موضع خود پیرامون حضور مجلسی‌ها در بدنه‌ی دولت رئیسی را به صراحت می‌گوید و می‌نویسد: «بیراه نیست اگر بگوییم در میان همه افراد و جریاناتی که علاقه دارند در کابینه دولت سیزدهم حضور داشته باشند، دست نمایندگان مجلس برای اعمال فشار و تهدید! رئیس‌جمهور منتخب بازتر از بقیه است. چه آنکه می‌توانند به وقت رای اعتماد مشکل ایجاد کنند و اگر لابی‌گران ماهری باشند، جمعی را هم با انگیزه‌های مختلف با خود همراه کنند، شاید حتی باعث رد وزیر مربوطه شوند. از معدودی از نمایندگان مجلس خبر می‌رسد که پی سهم‌خواهی هستند. آن‌ها البته وزنی برای همراه کردن مجلس با خود ندارند، اما اصل چنین رفتاری گرچه تاثیری در چینش کابینه ندارد، اما بی‌اخلاقی است و برای بی‌اخلاقی باید نقد نوشت و تذکر داد. رهبر انقلاب حضرت آیت‌الله خامنه‌ای همین اتفاق را لابد پیش‌بینی کرده بودند که در دیدار حدوداً یک ماه پیش نمایندگان مجلس تاکید کردند که "نمایندگان از تلاش برای رسیدن به منصب وزارت یا پست‌های اجرایی پرهیز کنند."»
این روزنامه اما در این یادداشت، اصلاح‌طلبان را نیز بی‌نصیب نمی‌گذارد آن هم اصلاح‌طلبانی که تا این لحظه هیچ درخواستی مبنی بر حضور در کابینه نداشته‌اند حال اگر اندک پالس‌های کارگزارانی‌ها را به پای اصلاح‌طلبان نوشته اند، خود بحث دیگری است کما این که پیشتر نیز چنین رخدادهایی را شاهد بوده ایم!
جوان نوشته: «اگر سهم خواهی انگشت شماری از نمایندگان مجلس فقط بی‌اخلاقی است، پیشنهاد برخی اصلاح‌طلبان برای استفاده از وزرای دولت روحانی در دولت رئیسی و یا گلایه تلویحی ازعدم حضور اصلاح‌طلبان در لیست‌های پیشنهادی عجیب و غیرحرفه‌ای است. از جمله محمدعلی نمازی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران با اشاره به اینکه اولین اقدام آقای رئیسی که باید انجام شود، «برچیدن تحریم‌ها» ست، گفته که "بنابراین آقای رئیسی باید یک وزیر امور خارجه توانمند و مسلط به امور بین‌الملل و مناسبات بین کشورها انتخاب کند؛ در همین زمینه پیشنهاد من این است که آقای محمدجواد ظریف را در کابینه نگاه داشته و با سرعت به سایر امور هم رسیدگی کند." » در این نوشتار البته از «گزارش‌های دروغینِ اصلاح‌طلبان» سخن به میان آمده که با اظهار نظراتی از سوی کیهان و مرتضی آقاتهرانی، معلوم همگان شده است که: «تا نباشد چیزکی، مردم نگویند چیزها...!»
یادداشت منتشر شده در جوان، رندانه از نخستین چراغی که روزنامه‌ی کیهان روشن کرد اشاره‌ای نمی‌کند، اما به همین اندازه بسنده می‌کنیم که کیهان با فرمان «امضاء تاریخ مرگ برجام» روی تمامی «سهم خواهان» از کابینه‌ی رئیسی را سفید کرد واگرنه اصلاح‌طلبان کجا یارای این گونه جسارت‌ها داشته باشند!؟
> فراجناحی نباشید اما کابینه‌ی روحانی آن قدرها هم
به درد نخور نیست!
این که اصولگرایان خود را پیروز بلامنازع میدان سیاسی می‌دانند چندان عجیب نیست اما این که کم طاقت و بی‌هوش و حافظه شده باشند بسیار عجیب است. روزنامه جوان در یادداشت خود می‌نویسد: «روزنامه شرق هم دیروز تلویحاً از نبود اصلاح‌طلبان گلایه کرد: «اگرچه خودش اعلام کرده قصد تشکیل یک دولت فراجناحی را دارد، اما در بین گزینه‌هایی که نامشان برای کابینه مطرح می‌شود، هیچ چهره اصلاح‌طلب یا حتی اصولگرای میانه‌رو یا نزدیک به دولت شنیده یا دیده نمی‌شود.» و اضافه می‌کند: «این جریان همان جریانی است که نصف عمر دولت اول روحانی را معترض بود که چرا فلان فرماندار و بخشدار هنوز از دولت قبلی باقی مانده و تغییر نکرده است! اصلاح‌طلبان البته به دنبال اختلاف‌افکنی هم هستند و مدام گزارش‌هایی دروغین از آنچه سهم خواهی اصولگرایان از رئیسی می‌نامند، منتشر می‌کنند، اما فراموش کردند که هنوز پس از هشت سال از تشکیل دولت روحانی و در روزهای پایانی دولت او، دعوای «ما اصلاح‌طلبان در کابینه روحانی نبودیم» تمام نشده است و همچنان موضوع مشاجره فعالان سیاسی و رسانه‌های اصلاح‌طلب از یک سو و دولت روحانی از سوی دیگر است. »
لابد بد نیست با توجه به همین مقدار نگارش چند مسئله را یادآور شویم:
- نخست این که اگر اصلاح‌طلبان همان‌هایی هستند که: «نصف عمر دولت اول روحانی را معترض بود که چرا فلان فرماندار و بخشدار هنوز از دولت قبلی باقی مانده و تغییر نکرده است!» لابد تصدیق می‌کنند که تا پایان دولت روحانی، هیچ کسی وقعی به اعتراضات اصلاح‌طلبان نگذاشت که اگر گذاشته بود، رحمانی فضلی وزیر کشور دو دولت روحانی نمی‌بایست بود و اما با مراجعه‌ای به آرشیو‌ها حتما به یاد می‌آورند این عبارت که «حتی فنجانی که اصلاح‌طلبان در آن چای نوشیده‌اند را باید شکست و انداخت در سطل زباله!»
- دو دیگر این که ما نیز به ضعف‌های مشهود دو دولت حسن روحانی واقف و معترف هستیم و بارها درابره‌ی آن نوشته‌ایم اما قبول باید کرد که نیروهای به کارگرفته شده در بدنه‌ی دولت روحانی را باید در بستر زمان و مکان سنجید یعنی از کجا معلوم اگر همین کابینه‌ی حسن روحانی را بسپارند دست سید ابراهیم رئیسی با آسودگیِ خاطری که از جانب برخی نیروها و جناح‌های سیاسی دارد، بهترین عملکرد را تحویل ندهد!؟
- سومین نکته اما این یادآوری است که همه‌ی کابینه‌ی حسن روحانی را یک جا ناکارآمد دانستن کمال بی‌انصافی است! به قول آن مداح؛ همه‌ی کابینه‌ی روحانی آنقدرها به درد نخوردنی نیستند!
دولت فراجناحی طرز و طور دارد که ما بلد نیستیم!
این که عده‌ای به رئیسی توصیه کرده‌اند درصدد تشکیل کابینه‌ی «آشتی ملی» باشد یا تلاش کند «فراجناحی» عمل کند، نه حرف اصلاح‌طلبان که پیشنهاد اصولگرایانی است که نگران آن هستند رئیسی دربست در دامِ «پایداری‌چی‌ها» و «احمدی‌نژادی ها» گرفتار آید و این که عده‌ای از رئیس دولت سیزدهم خواسته‌اند نگاهی ملی و شایسته سالارانه داشته باشد صرفاً یک توصیه‌ی دوستانه و دلسوزانه است اما این که رئیسی از اصلاح‌طلبان در کابینه‌اش بهره‌مند شود را خوشبین ترین‌ها نیز نمی‌پذیرند اما این که نخواهیم تندروها در راس کار باشند ابداً خواسته‌ی زیاده‌خواهانه‌ای نیست مضاف بر این که اساساً تشکیل دولت فراجناحی، طرز و طور دارد که ما بلد نیستیم یعنی دولتی برآمده از رای اکثریت می‌خواهد که با قدرت از تمامی طیف‌ها دعوت به همکاری کند و اما رئیسی بعید است با نزدیک شدن به معتدل‌ها حتی (!) خود را با پایداری‌چی جماعت، شاخ به شاخ کند پس تنها یک آرزومندی می‌ماند و آن این که به واقع امر، سهم‌خواهان از غلبه بر دولت و کابینه‌ی رئیسی ناامید شده باشند که اگر جز این باشد عمر چهارساله‌ی دولت رئیسی به کشمکش و تنش و تقابل خواهد گذشت و گرهی از بی‌شمار گره‌های مردم گشوده نخواهد شد. اصلاً همین که می‌بینیم سهم خواهان خود علمِ «سهم خواهی ممنوع» بر دوش گرفته‌اند باید دعای فرج خواند و برای رئیسی صبر و آرامش طلب کرد!