روزنامه آرمان ملی
1400/04/22
دستيابي به توافق گذشتن از آبرو را طلب ميكند
آرمان ملی – مطهره شفیعی: 8 سال گذشت، هشت سالی که بدون اغراق دشوارترین سالهای فعالیت برای شخصیتی به نام محمدجواد ظریف بود. وزیر خارجهای که تنها با آمریکا و متحدانش بر سر اثبات حقانیت ایران مواجه نبود، بلکه مخالفان داخلی که منافعشان در تداوم تحریم ایران بود، بیش از مخالفان خارجی به ظریف هجمه وارد آوردند و انواع و اقسام اتهامات را متوجه او و تیم مذاکرهکنندهاش کردند که ساخت گاندو و پخش آن از صداوسیما نمونه بارز این تلاشها برای سنگاندازی در مسیر ظریف بود. حل مشکلات و رفع موانع از طریق گفتوگو و مذاکره و در عین حال جدیت در تقویت منافع ملی، استراتژی ظریف بود که هیچگاه تغییر نکرد. وزیر ساکت کابینه روحانی حرفهای زیادی برای گفتن دارد، اما باز هم بر عهد خود ماند و سخنی نگفت که دشمنان خارجی و مخالفان داخلی خوشحال شوند. مخالفان او را متهم کردند که در تلاش برای جلوس بر کرسی ریاستجمهوری است، اما ظریف چنین نبود و آنچه کرد تنها با هدف پیشرفت ایران و رفع تحریمها بود که نتیجه آن آسایش و رفاه ملت شود. ظریف در پاسخ به حجم انبوده دعوت از او برای کاندیدا شدن در انتخابات 1400 متنی را منتشر کرد که در بخشی از آن آمده بود:« خدای دانا به اسرار دلها را شاهد میگیرم که نیامدنم به دلیل مصلحتاندیشی و عافیتطلبی شخصی نیست؛ چرا که بزرگانی چون شهید سلیمانی جانشان را فدا کردند و همچو منی میباید اگر توان و آبرویی داشتهباشم - که آن هم از خود این مردم و به برکت خون پاک شهداست- فدای همین مردم و مرزوبوم کنم، اما در تنهاییهای خود بسیار اندیشیدهام، کاستیهای خودم و شرایط دشوار و پرتنش داخلی و خارجی را صادقانه سنجیدهام و در پایان به این قناعت وجدانی رسیدهام که آمدنم - با توجه به دلواپسیهایی که در این هشت سال و به ویژه از نوروز امسال به قیمت تخریب انسجام و خودباوری ملی و امید و اعتماد مردم به نمایش گذاشتهشد- به خیر و صلاح مُلک و ملت نیست.» اکنون ظریف در روزهای آخرین حضورش به عنوان وزیرخارجه دولت روحانی و در انتهای بیستودومین گزارش سهماهه وزارت امورخارجه در خصوص برجام، در نامهای با عنوان «آخر دعوانا»، با نمایندگان مجلس اتمام حجت کرد. بیتردید نام ظریف در تاریخ ایران بهعنوان وزیرخارجه موفق و میهن دوست ثبت میشود و نباید فراموش شود که وزیرخارجه دولت رئیسی شرایط سختی خواهد داشت؛ چراکه ادامه مسیر ظریف ساده نیست.برجام حاصل کوششی عاشقانه
محمدجواد ظریف دیروز در نامهای خطاب به نمایندگان مجلس چنین نوشت: پس از دو سال مذاکره فشرده و طاقتفرسا برای دستیابی به یک توافقِ قابل قبول، نیز شش سال کوشش نفسگیر برای حراست از حقوق ملت شریف ایران و جلوگیری از متلاشی شدن توافق همراه با هشت سال ناسزا شنیدن، خون دل خوردن و دم برنیاوردن بر سر اتهاماتی ناروا، اینک در آستانه واگذاری مسئولیت به برادران و خواهرانی تازهنفس و پرنشاط لازم است چند تجربه و نکته به عنوان جمعبندی صادقانه و مشورت مشفقانه تقدیم شود. برجام حاصل کوششی عاشقانه برای رهانیدن ایران از دام امنیتیسازی آمریکا و تحریمهای ظالمانه، در عین حفظ توان هستهای با رعایت حداکثری خطوط قرمز در شرایطی دشوار بود؛ ولی همچون هر توافقِ دیگری حاصل مذاکره و داد و ستد بینالمللی است که در شرایطی خاص در سال ۱۳۹۲ش، و به دنبال رای قاطع مردم به حل و فصل موضوع هستهای براساس تعامل سازنده و عزتمند شکل گرفت. هیچ توافقی برای هیچیک از طرفهای آن توافق بینقص نیست. هر یک از طرفها از بخشهایی از توافق ناراضی و ناخشنود است. این طبیعت هر توافقی است؛ لذا لازمه رسیدن به توافق درک این واقعیت است که بدون توجه به حداقل قابل قبولی از نگرانیها و مطالبات همه طرفها، امکان مصالحه وجود ندارد. گرایش حداکثری تنها به مذاکرات فرسایشی و بیپایان میانجامد؛ که تقریبا در تمامی شرایط ضرر یا لااقل عدمالنفع آن برای کشور و مردم از منافع فرضی رسیدن ــ ناممکن ــ به توافق ایدهآل کمتر نیست. تلاش هر یک از کنشگران برای پیروزی به هزینه شکست طرف مقابل ــ بازی با حاصل جمع صفرــ به ناکامی هر دو طرف ــ بازی با حاصل جمع منفی- میانجامد؛ البته ممکن است ضرر همه طرفها یکسان نباشد. در دنیای بههم پیوستەه کنونی تنها درنظر داشتن منافع همه طرفها ــبازی با حاصل جمع مثبتــ است که میتواند نتیجه مطلوب را به همراه داشته باشد. به همین دلیل رسیدن به توافق نیازمند شهامت و ایثار و آمادگی برای هزینه از آبرو و رجحان بخشیدن منافع ملی به مصالح شخصی است. تفاهم ــ که نیازمند نوعی مصالحه است ــ در هیچ فرهنگ و جامعهای بدوا مطلوب و محبوب نیست و قهرمانان تاریخی بیشتر جوامع انسانی، جنگاوران و مبارزان میدان نبرد بودهاند و نه کنشگران عرصه دیپلماسی، تفاهم و مصالحه، اما واقعیت آن است که دستاورد هر جنگی در پشت میز مذاکره نقد میشود و ناکامیهای هر نبردی در مصاف دیپلماتیک تعدیل ــو نه واژگون ــ میشوند. هر سیاستی نقاط قوت و ضعف دارد. مخالفان یک سیاست ضمن اظهارنظر و نقد سازنده، نباید اجرای سیاست اتخاذ شده را مختل کنند. مانعتراشی مخالفان در اجرای سیاستهای متخذه نهتنها باعث اصالح آن سیاست نمیشود، بلکه موافقان سیاست را به سرسختی میکشاند که مانع دستیابی به حداقل منافع ناشی از آن سیاست میشود و همواره بهانهای بهدست طرفداران سیاست برای مخالفت با ارزیابی دقیق و بازنگری ضروری میدهد که اگر سنگاندازیها نبود موفقیت حاصل میشد. بههرحال، هر سیاستی اگر درست اجرا شود منافعی دارد و اگر در زمان اجرا دچار دعوا در اصل سیاست گردد، یقینا تمامی ضررهای مورد اشاره مخالفین واقع شده و هیچ یک از منافع متصور حاصل نمیشود.
بهترین زمان برای همدلی
اگر به عوض مناقشه و مجادله بر سر اینکه برجام پیروزی قطعی بود یا شکست کامل ــ که حتما هیچیک نبود ــ همگی کوشیده بودیم بیشترین منفعت را از برجام ببریم، چه بسا شرایط به گونهای دیگر رقم خورده بود؛ اگر از ابتدا در پی استفاده حداکثری از هر میزان دستاورد برجام ــحتی در بدترین نگرشهاــ بودیم و مقدار بیشتری سرمایه خارجی جذب کرده و تعداد بیشتری از شرکتها از همه نقاط جهان را به کشور کشانده بودیم، تحریم ایران و اعمال فشار حداکثری بسیار دشوارتر میشد. اگر در مورد ضرورت کار متوازن با شرق و غرب به یک اجماع ملی رسیده بودیم و از یکسو با خوشخیالی، دوستان دوران سختی را در سراب طمع سرازیر شدن شرکتهای غربی از خود نرنجانده بودیم و از سوی دیگر از همه امکانات برجام برای ایجاد منافع اساسی اقتصادی برای همه کنشگران– به شمول شعبات خارجی شرکتهای آمریکایی– بهره برده بودیم، هم دوستانمان سرخورده نمیشدند و در دوران سختی رهایمان نمیکردند و هم ترامپ برای فشار حداکثری با مانع جدی سرمایهدارانِ جهانی –از جمله در داخل آمریکا– مواجه میشد. فقط نیاز بود همدل و همصدا از همه امکانات برای اجرای بهینه سیاست کشور در پذیرش برجام استفاده میکردیم. اکنون بهترین زمان برای ایجاد این همدلی و همصدایی است. موفقیت در مذاکرات اخیر وین و شکست نهایی سیاست فشار حداکثری با بازگشت آمریکا به تعهدات برجامی میتواند در فضای جدید سرای سیاست کشور، زمینه را برای بهترین بهرهبرداری از تمامی ظرفیتهای برجام فراهم کرده، با اصالت دادن به روابط با همە شرکا و ایجاد توازن در روابط اقتصادی خارجی –و صدالبته با تکیه بر اقتصاد مقاومتی مبتنی بر درونزایی و برونگرایی– رشد و شکوفایی بینظیری را برای کشور و نسلهای بعدی به ارمغان آورد. برنامه ۲۵ساله با چین، روابط راهبردی با روسیه، سیاست همسایگی و اولویت همسایگان و استفادە حداکثری از تعهدات کشورهای غربی در برجام، بستر مناسب برای چنین آیندهای است.
سایر اخبار این روزنامه
مجلس از «طرحهاي نمايشي» دست بكشد
ما با باندها و طيفها طرف هستيم؛ نه احزاب
كاهش نرخ بهره بانكي؛ موتور بورس
نشانههاي اوليه مصائب جنگ داخلي افغانستان
رژيم حقوقي درياي خزر تدبير ميخواهد؛ نه عجله
دستيابي به توافق گذشتن از آبرو را طلب ميكند
پانسمان بیماران پروانهای پیدا شد، اما 150 کیلوگرم!
واگذاري معادن با «اهليت متقاضيان» سنجيده مي شود
یکدستشدن قوا مثبت است؟
طرحی که دست و پای دولت را میبندد!
سرریز بحرانهای افغانستان به ایران
نگاهی حقوقی به طرح ممنوعیت مذاکره با آمریکا
کودکان و نوجوانان را دریابیم